🔹محفل شعر قاصدک های نور🔹
🟢باحضور شاعر ارجمند دکتر محمد مهدی سیار از تهران🟢
▫️مجری:جناب آقای کرونی
📌شاعران استانی با حضور
🔻آقای دکتر غلامرضا کافی
🔻آقای دکتر محمد مرادی
🔻خانم دکتر سیده اعظم حسینی
🔻آقای رضا طبیب زاده
🔻آقای هادی فردوسی
🟪همراه با برنامه های متنوع دیگر🟪
🟡تقدیر از مفاخر شعر دانشگاه
🟠صندلی داغ
🔵اجرای گروه فاخته
🟣دریافت تبرکی حضرت شاهچراغ (ع)
✨زمان برگزاری برنامه✨
🌱یکشنبه ۲۰ آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
✨مکان برگزاری ✨
🍀تالار فجر دانشگاه شیراز
✅ورود برای عموم آزاد است
🔴شام مهمان سفره بابرکت اهل بیت علیهم السلام خواهید بود🔴
در دل من چیزی ست
مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم
که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
زندگی تابش نوری ست
مرا می خواند
#سهراب_سپهری
🌹🌹🌹
چون سرمه میوزی قدمت روی دیدههاست
لطف خط شکسته به شیب کشیدههاست
هرکس که روی ماه تو را دیده، دیده است
فرقی که بین دیده و بین شنیدههاست
موی تو نیست ریخته بر روی شانههات
هاشور شاعرانه شب بر سپیدههاست
من یک چنار پیرم و هر شاخهای ز من
دستی به التماس به سمت پریدههاست
از عشق او بترس غزل مجلسش نرو
امروز میهمانی یوسف ندیدههاست
#حامد_عسکری
5.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نکته_های_نگارشی
❇️ مقایسه کاربرد واژگان پارسی در آثار شاعران کلاسیک ایران
بحر طویل...
دل در گرو عشق اگر داری و داری هدفی ناب
مهیا شو و بشتاب
نگو آه و نگو وای
بیا در جهت شوق
پی ِذوق
نرنجان و نرنج از سخن کس
قوی باش و نخور غم
چنان شیر مجسم
بزن بر دل روباه و شغال و همه ی دزد و دغل ها
نزل لاف
برو در پی ِ انصاف
پی ِ قول و عمل ها
به ایمان و عمل دور شو از حیله گری ها و جدلها...
که هر کس که زند لاف
به تزویر و به اجحاف
بماند ز هدف
سست و سیه روی شود
زآن همه تزویر
کند گیر
چو شمشیر
که افتاده و پوسیده شده نرم تر از شیر
نه آن شیر که در جنگل و صحرا
به قدُّ و هنر و قدرت و قامت
به ابرام و شجاعت
کسی روبرویش نیست.
همان شیر که در کاسه و نرم است
گهی سرد و گهی گرم و گهی نیز ولرم است
به یک ضربه شود پخش و پلا
روی زمین
توی هوا
می رود از دست
شود پست
شود محو
چنان کو همه گویند که نه بوده و نه هست...
#محمد_جعفر_زارع_خوشدل
ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3838312753Cd75444eef6
تلگرام
https://t.me/khoshdeltanzjedi
#بحرطویل #عشق_عاشق #لاف_قول_قوزی #عملکرد #شجاعت_شهامت #شیر_شیر #طنز_تعهد_تامل_خنده #شعر_ادبیات_شاعر
با خنده دل دوست تصرف بکنید
در کوچه ی همدلی توقف بکنید
شور و شعف و نشاط و آرامش را
هر صبح به یکدگر تعارف بکنید
#مجتبی_باقی
چند روزیست خرم گم شده پیجورم نیست
من مرادم که خر ساده ی رنجورم نیست
پاک چشم و دلش اندازه ی گنجشک و نجیب
بارکِش ،حرف شنو، خوشکلِ مو بورم نیست
خر نگو،! اسب عرب زِبْر و زرنگ و باهوش
لَنگ می زد کَمَکی، کره ی تیمورم نیست
آخرین مرتبه در مزرعه با نره خری
درد دل کرده که عاشق شده ام زورم نیست
پدرش کرده سفارش که ببر این خره را..
به چمن!،عذر به تقصیر که مقدورم نیست
کاه کاهیده شده یونجه که نایاب شده
حالت عر عر و تمکین به دستورم نیست
شرمسار توام ای خر که نه آبی دارم..
و نه خاکی به سرم ، گل به سرِ گورم نیست
رد او را زده ام تا در یک رستوران
آشپز گفت برو حیف که ساطورم نیست
دوستان شرح پریشانی من را خرکی
کرده آواز و بگویید که سنتورم نیست
«پدرام اکبری »
#خر_نامه
#شعر_طنز
تو گذر کردنت از باغ انار آسان بود!
دل خونین من اما، چه ترکها برداشت
#سعادت_عبدولی