eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
820 عکس
53 ویدیو
119 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑متن و صوت آموزشی🛑 متن مدیحه خوانی اعیاد شعبانیه اجرا توسط،استاد میرداماد همراه متن ،تفسیری خوانی هم هست که جز شعر نیست. دوستان دقت کنند،میتونند در جلسات با توجه به شرایط جلسه بیان کنند یا حذف کنند. که در جلسات آموزشی بارها و بارها تذکر دادیم. السلام ای پناهِ مُلک و مکان در یَدِ قدرتت عِنانِ جهان رفته قنداقه ات به عرش خدا تشنۀ پای بوسی‌ات همگان در طوافت قیامتی شده است می ‌رسد هر فرشته با هیجان پَرِ قنداقۀ تو می‌ بخشد پر و بالی به فُطرسِ نگران تا بِبوسد دهانِ اطهرِ تو رحمتِ واسعه گشوده دهان از سَرْ انگشتِ پاکِ مُصطَفَوی جرعه جرعه بنوش شیرۀ جان [تفسیر خوانی هست،🔽🔽 ابی عبدالله روزی که به دنیا اومد، مادر شیری نداشت به نوزاد یه روزه اش بده، همۀ غصه های عالم تو دلِ مادر جمع شد، تا پیغمبر این قنداقه رو بغل کرد،دیدن انگشت سبّابه اش رو تویِ دهانِ حسین گذاشت، این حسینِ، باید شیرۀ جانِ پیغمبر رو بِمَکِه... پیغمبر دلش نیومد حسینش یه روز تشنه بمونه،بدون شیر گرسنه بمونه... امشب شب تولد آقایی است که پیغمبر هر وقت نگاش کرد، به یاد مصیبت هاش گریه کرد، حتی روزِ تولدش...حالا آقایی که از شیره وجود پیغمبر نوشیده باشه، پیغمبر چی میگه؟ ان شالله بری حرم، می بینی که سر در حرم نوشته«قال سید الکونین : حسین منی و أنا من حسین»] خواند جدت «حسینُ منّی» را «وَ أنا مِن حسین» را تو بخوان با تو جود و شجاعتِ نبوی‌ست ای شکوهِ حماسه های عیان در نمازت شبیه فاطمه ای بینِ میدان علی ست جلوه کنان چشم‌های تو مرز خوف و رجاست قَهر و مِهر تو آتش است و امان رحمتِ محض! یا اَبَا الاَیتام! پدری کن برای عالمیان [تفسیری خوانی هست،🔽🔽 ابی عبدالله تو گودال افتاده، زین العابدین میگه: بدن بابام رو که نگاه کردم، دیدم جایِ کیسه های نون و خرما رو شونه های بابام هست...یادم افتاد تو مدینه نون و خرما دَرِ خونه یتیم ها می بُرد...*] شب سوم رسیده‌ای، ای ماه السلامُ علیک ثارالله *حالا بریم یه شبِ بعد....* السلام ای نِگینِ عرشِ برین سروِ بالا بُلندِ اُمِ بَنین جذبه‌های نگاه هاشمی‌ات ماه را می‌کِشد به سوی زمین عبدِ صالح! مُواسِیِ لِلّه! پدر فضل! روحِ حق و یقین! به حضورت گشوده دست، فَلَک به قدوم تو سوده عرش، جَبین وقت هوهوی ذوالفقار علی ست به روی مَرکبِ حماسه نشین کاشِفَ الکَربِ اهل بیتِ نبی! بازوان توأند حِصنِ حَصین ماه من بازوی رشید تو را که برافراشته است بیرقِ دین زده بوسه علی به گریه چنان چیده از آن حسین بوسه چنین نقش باب الحوائجی داری به روی بازویت شبیه نگین سائلان تو بی‌شمارند و ... گوشه چشمی به ما! بس است همین شب جود و کرامت و بذل است شب چارم شب اباالفضل است السلام ای حقیقت جاری روح تقوا و زهد و بیداری سید السّاجدینِ شهر رسول عَبدِ مسکینِ حضرت باری روزهایت مجاهدت، ایثار نیمه شب‌هات بخشش و یاری در مناجاتت ای صحیفۀ نور آیه آیه زبور می‌باری پا برهنه به حجّ که می‌آیی کعبه را هم به وَجد می‌آری در شکوه و حماسه بی‌مثلی خطبه‌هایت زبانزدند آری وارثِ عزت و سخای حسین ای که بعد از عمو، علمداری به محبان خود نظر فرما بیشتر موقعِ گرفتاری در نماز شبت دعایم کن تو عزیزی تو آبرو داری دلم از بند هر غم آزاد است شافعِ من امامِ سجاد است شاعر یوسف رحیمی @ghararenokary
السلام_ای_پناه_مُلک_1615734975.mp3
7.32M
صوت مدیحه خوانی ولادت امام حسین علیه السلام اجرا توسط، استاد میرداماد @ghararenokary
🛑متن و صوت مولودی-آموزشی ✅ متن سرود انوار کربلا عشق اومده عاشق ها کجایید؟ آی اونا که مست کربلایید دسته گلای زهرا رسیدن گداها! بیایید اومده ارباب و برادر اربابم قمر ارباب و گل پسر اربابم نوکر اربابم دیوونه‌ی اولادش این شبا می‌گردم دور سرِ اربابم می‌میرم برا امام حسین جَوُونیم فدا امام حسین، جانم! من و یک کلام امام حسین که تو رو می‌خوام امام حسین، جانم! وقتِ سرورِ بنی هاشمه عیدی میده به همه فاطمه ➰➰➰➰➰ زِمزمه‌ی دریاها اباالفضل پشت و پناهِ مولا اباالفضل آی اونی که درد و غصه داری بگو یا اباالفضل به خدا که خیلی نمک داره این دستا دست ما رو خالی نمیذاره این دستا دستای عباسه روی سر نوکرها ما رو دست هیچ کس نمی سپاره این دستا پسر امیرِ عالمین قمر آقام امام حسین، عباس! اومدی شدی آقای من یه نگات بسه برای من، عباس! وقتِ سرور بنی هاشمه عیدی میده به همه فاطمه ➰➰➰➰➰➰ اون که صفا بخشه اهلِ دینه صحیفه‌ی زین العابدینه هر کی سعادت میخواد به پایِ دعاهات میشینه به دعات مدیونیم تو این مسیر افتادیم ما ازون روزکه تو بندِ توایم آزادیم تو و عمه زینب به پای دین ایستادید میشه گفت اصلا مامسلمونِ سجادیم فدای راز و نیاز تو امیده منه نماز تو، آقا! دل من شده اسیر تو گدای سر مسیرتو، آقا! وقت سرور بنی هاشمه عیدی میده به همه فاطمه ➰➰➰➰ @ghararenokary
14001214eheyat-hadadian-sorood.mp3
2.25M
|⇦•عشق اومده عاشق ها... ویژۀ ولادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و سرداران کربلا اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمد حسین حدادیان •✾• ➰➰➰ ㅤㅤ خدایا ..! آنقدر بهم ظرفیت بده، تا نعمتهایی که از روی بخشندگیت بهم میدی به پای لیاقت خودم ننویسم. @ghararenokary
متن سرود ولادت امام حسین علیه السلام.. شاه اومد به شب تیره بگید ماه اومد معنی نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ اومد پسرِ علی ولی الله اومد .. کی مثل من براش امشب شبِ عشق کی مثل من سرش گرم تبِ عشق شبِ عشق .. ای به دستِ تو تقدیرم من به زلفِ تو زنجیرم دوست دارم یه روز برات می میرم کی مثل من براش امشب شبِ عشق کی مثل من سرش گرم تبِ عشق ___ یکتایی مثه نور تو دستایِ زهرایی می خونه برای تو لالایی داری دل می بری از بابایی .. ببین جدت رسول الله پُر از شوقِ دلم میخواد پیشت بودم همون موقع ای حماسه ساز دنیا ای معجزه عاشورا دلم میخواد دورت بگردم آقا .. کی مثل من براش امشب شبِ عشق کی مثل من سرش گرم تبِ عشق ___ سامونی تو فقط برای من میمونی من تو دام عشقتم زندونی هم دوای منی هم درمونی توخورشیدی منم مثل شبِ تارم چیه بهتر از این آقا تورو دارم دوست دارم .. ای زندگی شیرینم ای دین من وآیینم خدارو من تو چشم تو می بینم .. کی مثل من براش امشب شبِ عشق کی مثل من سرش گرم تبِ عشق @ghararenokary
متن دکلمه خوانی ولادت حضرت عباس علیه السلام روزی شعر من امشب دو برابر شده است چون که سرگرم نگاه دو برادر شده است چون که بانوی کلابیه پسر آورده چشم وا کن، پدر خاک قمر آورده هر که از قافلۀ فطرسیان جا مانده نظرش خیره به گهوارۀ سقا مانده زور بازوی تو بی حد وَ عدد خواهد شد بعد از این ام بنین، ام اسد خواهد شد با وجود تو زمین حیدر دیگر دارد کعبه جا دارد اگر باز ترک بردارد از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز ماه ذی‌الحجه که عباس به حج عازم شد همه بر کعبه ولی کعبه بر او محرم شد در طوافش سخن از عقل فراتر می گفت در حقیقت «لک لبیک برادر» می گفت! این اباالفضل که از قبله فراتر می رفت مرتضی بود که بر دوش پیمبر می رفت علی اکبر به ثنا گویی او می آید: چقدر منبر کعبه به عمو می آید خطبه خواند و همه را محو صدای خود کرد در حقیقت همه را قبله نمای خود کرد گفت این خانه که حق آمد و ایجادش کرد مسجدی بود که بابای من آبادش کرد از در خانۀ او پا نکشیدم هرگز چون حسینی تر از عباس ندیدم هرگز «کاشف الکرب» تویی؛ خندۀ ارباب تویی «پدر خاک» علی و «پدر آب» تویی! روی چشم تو بُوَد جای حسن جای حسین هستِ ما بین دو ابروی تو؛ بین الحرمین پیش خورشید و قمر سایۀ تو سنگین است و فقط محضر زینب سر تو پایین است ساقی ما چه شرابی چه سبویی دارد بنویسید رقیه چه عمویی دارد صحبت از مردی تو کار بنی هاشم بود نام تو در دل میدان رجز قاسم بود زور بازوی علی ریخته در بازویت ذوالفقاری نبود تیزتر از ابرویت تیغ چرخانده ای و پیش تو طوفان هیچ است لشگری پیشت اگر آمده میدان، هیچ است وسط جنگ زمین را به زمان دوخته ای فن شمشیر زنی را ز که آموخته ای؟! ای جوان! پیر رهت کیست از آن شاه بگو؟ «أشهد أن علیاً ولی الله» بگو او علمدار حسین است ببخشید مرا مدح او کار حسین است ببخشید مرا شاعر،مجید تال @ghararenokary
29.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ اجرای دکلمه خوانی ولادت حضرت عباس ع توسط آقای مجید تال @ghararenokary
دوبیتی زیبا گلی از گلشن دین آمده است بر شیعه بگو حبل‌ متین آمده است از خانه ی فاطمه حسین بن علی از لطف خداوند مبین آمده است ◾️ امشب به جهان گل ولا می آید بر روی زمین شمس هدی می آید از مرحمت و لطف خدای منان دوم پسر شیر خدا می آید ◾️ شادان دل زهرا و رسول الله است خندان ‌دو لب علی ولی الله است با شور ولایت صلواتی بفرست میلاد گل فاطمه، ثارالله است ◾️ نوری ز خدای عالمین آمده است بر هاشمیان نور دو عین آمده است از دامن پاک فاطمه دخت رسول آرام دل علی، حسین آمده است ◾️ گلبانگ خوش سینجلی می آید از سوی خدا نور جلی می آید امروز عطیه ی خدا بر زهرا با نام حسین بن علی می آید ◾️ شعبان شده بفرست تو بی حد صلوات بر فاطمه و حیدر و احمد صلوات سجاد و حسین آمد و عباس علی بر این سه گل آل محمد صلوات ◾️ آیینه ی ذات حی سرمد آمد نورسته گلی ز آل احمد آمد بنیان کن ریشه ی ستم در عالم یعنی که حسین جان محمد آمد ◾️ بر حیدر و بر نور دو عینش صلوات بر فاطمه و به زینبینش صلوات در روز ولادتش مکرر بفرست از قول محمد به حسینش صلوات ◾️ در جهان خون خدا آمده است پور ام النجبا آمده است پر شده روی زمین از برکات خامس آل عبا آمده است ◾️ نوری از انوار یزدان می رسد در جهان خورشید تابان می‌ رسد بهر تبریک به زهرا و علی جبرئیل از عرش رحمان می ‌رسد ◾️ گل ز گلزار ولایت وا شده زینت دنیا و مافیها شده در شب میلاد مسعود حسین شادمان زین موهبت زهرا شده ◾️ هدیه ای از سوی سرمد آمده پور زهرانجل احمد آمده سومین منجی و روشنگر حسین هستی و جان محمد آمده ◾️ منم امشب گدای تو حسین جان شدم غرق ولای تو حسین جان بده عیدی ز لطف و جود و رحمت ببینم کربلای تو حسین جان ◾️ تویی مولای مظلومان امیرم همیشه بوده ای تو دستگیرم شب میلاد تو ای پور زهرا رسیدم محضرت حاجت بگیرم ◾️ منم ذره تو خورشیدی حسین جان در عالم رمز توحیدی حسین جان عزیز فاطمه هستی حیدر به شیعه نور امیدی حسین جان ◾️ بر هاشمیان نور دو عین می آید نور دل شاه عالمین می آید از خانه ی مرتضی ز لطف خالق نور دل فاطمه حسین می آید ◾️ امشب از لطف خدا شمس خدا می آید نوربخش دل و خورشید ولا می آید از دامن پاک فاطمه دخت رسول سید جمع شهیدان خدا می آید ◾️ در شهر مدینه از کرامات الاه از خانه ی زهرا و علی سرزد ماه آمد به جهان نور دل پیغمبر روشنگر دین نبوی، ثارالله ◾️ رحمت واسعه ی خالق دادار آمد پاره ی قلب نبی احمد مختار آمد نور خورشید فروزان تمام عالم هستی فاطمه و حیدر کرار آمد @yaghubianreza @ghararenokary
زرق و برق سفره ی شاهانه میخواهم چه کار ؟ اشک چشمم هست آب و دانه میخواهم چه کار ؟ اولین شرط سلوک عاشقی آواره گی ست از ازل دربه درم کاشانه میخواهم چکار ؟ چشم های من که با خواب سحر بیگانه اند قصه ی شمع و گل و پروانه میخواهم چکار ؟ گیسوی آشفته ام دارد نشان از عاشقی زلف خود بر باد دادم ، شانه میخواهم چه کار ؟ من خراب باده نه بلکه خراب ساقی ام در غیاب حضرتش میخانه میخواهم چه کار ؟ آنقدر دیوانه ام امشب که از فرط جنون از قدح سر میکشم ، پیمانه میخواهم چه کار ؟ مست کرده شهر را عطر خوش پیراهنش انبیا و اولیا چشم انتظار دیدنش مرتضی با دست خود آیینه قرآن میبرد فاطمه گهواره را در زیر ایوان میبرد شور و شادی طلوع آفتاب هاشمی غصه و غم را ز دل های پریشان میبرد با دو تا خورشید روی گونه هایش دیدنی ست آبرویی را که از ماه فروزان میبرد جامه اش را انبیا در باغ جنت دوختند حور عبا ، عمامه اش را نیز غلمان میبرد بوسه بر قنداقه اش عیسی بن مریم میزند مرهم از خاک رهش موسی بن عمران میبرد با وجود یوسف زهرا یقینا بعد از این یوسف کنعانیان زیره به کرمان میبرد افتخاری شد نصیب قوم سلمان بی گمان مادرش دارد عروس از خاک ایران میبرد سفره ی سوری پیمبر با علی انداخته هرکسی که میرسد رزق فراوان میبرد هر که هرچه هدیه آورده به یمن مقدمش با دعای فاطمه دارد دو چندان میبرد حاتم طایی برای شام خود سر میرسد از میان سفره ی آقای ما نان میبرد بیقرارم مثل آن موری که روی دوش خود تکه ای ران ملخ نزد سلیمان میبرد خلق میخوانند کشتی نجات عالم است هرچه که بنویسم از خوبی این آقا کم است در زمین و آسمانها صحبت آقای ماست نوبتی باشد اگر هم نوبت آقای ماست مادر از آغوش خود او را زمین نگذاشته حضرت زهرا خودش در خدمت آقای ماست رحمة الله است مثل رحمة للعالمین خلق و خوی مصطفی در سیرت آقای ماست در شجاعت در شهامت رونوشت حیدر است لشگری محو وقار و شوکت آقای ماست فطرس بی بال و پر هم به امیدی آمده پشت در چشم انتظار رأفت آقای ماست روز میلادش جهنم را خدا خاموش کرد این ترحم این تفضل بابت آقای ماست ارمنی ها و کلیمی ها به او دل داده اند دلبری از هرکسی خاصیت آقای ماست نام صاحبخانه را بر درب خانه حک کنند جنتی باشد اگر هم جنت آقای ماست بهتر از اینکه دوای درد ما را میدهد ؟ بهتر از اینکه شفا در تربت آقای ماست ؟ لقمه های نانش از این رو به آن رو میکند چه اثرها در غذای هیئت آقای ماست پیش پایمان همیشه این و آن پا میشوند این همه ارج و مقام از برکت آقای ماست ما بدی هم که کنیم او باز خوبی میکند باز خوبی میکند این خصلت آقای ماست آن که کارش از طفولیت فقط بخشیدن است شافع فردای محشر حضرت آقای ماست میکشد پای مرا آخر به سوی کربلا "بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا " بر مشامم میرسد عطری که خیلی آشناست آری آری به گمانم عطر سیب کربلاست از عراق و غزه و بحرین اگر که بگذریم کربلای دیگری در خاک سوریه به پاست قتلگاه دیگری آنجا تدارک دیده اند شاهد این ادعا سرهای روی نیزه هاست باز هم درد اسارت ، باز هم مظلومیت ریسمان هایی به دست بچه های مرتضاست چه پسرهایی که از دیروز بی بابا شدند چه پدرهایی که روی دوششان شال عزاست به تمام خیره سر های زمین فهمانده اند هم دمشق از آن ما، هم زینبیه مال ماست "کلنا عباسک" تنها به این معناست که شیعه ی حیدر شهید راه ناموس خداست با دعای فاطمه شیعه حسینی مذهب است نوکر ارباب قطعا پیش مرگ زینب است شاعر: @ghararenokary
غیر از تو را زبان من املا نمی کند جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند جز نام دلربای تو بر لب نمی رود هر کس نگفته از تو حسینی نمی شود آدم ابوالبشر شده اما حسین نیست از او خلیل سر شده اما حسین نیست موسی پیامبر شده اما حسین نیست عیسی به عرش بر شده اما حسین نیست در جان محمد است که با او برابر است آری حسین بوده که جان پیمبر است گیرم پیمبر است که فرقی نمی کنند همتای حیدر است که فرقی نمی کنند زهرای اطهر است که فرقی نمی کنند مثل برادر است که فرقی نمی کنند فرقی نمی کنند و مرا شور در سر است آخر حسین فاطمه یک چیز دیگر است بین حسین و شیعه صمیمیت است و بس همراهی حسین به سنخیت است و بس شیعه به یک مرام و به یک نیت است و بس اسلام بی حسین مسیحیت است و بس اسلام ما که ثبت شده با شهادتین کامل نمی شود مگر از ذکر یا حسین در دین ما خدا یکی و مصطفی یکی است احمد یکی است پس به یقین مرتضی یکی است حیدر یکی و حضرت خیرالنسا یکی است زهرا یکی است پس حسن مجتبی یکی است این جمع بی حسین که معنا نمی گرفت یعنی اگر نبود کسا پا نمی گرفت غیر از خدا نبود و حسین آفریده شد ارض و سما نبود و حسین آفریده شد جز کربلا نبود و حسین آفریده شد قالو بلی نبود و حسین آفریده شد قالو بلای ما به الست از حسین بود اصلا هرآنچه بوده و هست از حسین بود بی اشک ، خاکِ خلقتمان گِل نمی شود تنها مجسمه است دل و دل نمی شود دل بی حسین این همه قابل نمی شود انسان بی حسین که کامل نمی شود غیر از حسین را به دل خویش حک نکن ما از اضافه ی گل اوییم ، شک نکن تاریکم و حسین چراغ هدایت است وقتی حسین هست به کشتی چه حاجت است درس من از حسین همین یک عبارت است عزت برای شیعه ی او در شهادت است ما شیعه ایم و پای ستم را شکسته ایم در سایه ی سیوف خذینی نشسته ایم ای معنی نهفته ی در هل اتی حسین ان الذین آمنوی سوره ها حسین تنها خدا برای تو شد خونبها حسین ماییم و حسرت حرم کربلا حسین از ما بگیر این همه درد فراق را اما نگیر از دل ما اشتیاق را شاعر: @ghararenokary
زیباترین ستاره ی خلقت رسیده است سجده کنید، روح عبادت رسیده است نور خدا، چراغ هدایت رسیده است باید قیام کرد، قیامت رسیده است امشب که مست می شوم از بوی کربلا فطرس! ببر سلام مرا سوی کربلا تاج سر ملائکه ی آسمان حسین تنها دلیل خلق زمین و زمان حسین ذکر زمان سختی پیغمبران حسین زهرا سپرده است بگوییم: جان حسین گفتم حسین و ولوله افتاد در جهان گفتم حسین و فاطمه با خنده گفت: جان در مشکلات پشت و پناهم حسین شد بیراهه رفته بودم و راهم حسین شد تنها دلیل گریه و آهم حسین شد زهرا اجازه داد که شاهم حسین شد فهمیده ایم طبق روایات معتبر از کشتی حسین نباشد بزرگتر از کودکی "حسین" مسیحای زینب است یعنی تمام لذت دنیای زینب است غیر از حسین کیست که همتای زینب است کنج دل حسین فقط جای زینب است "زینب" همان که سیطره دارد به عالمین زینب نگو، بگو همه ی هستی حسین ما تشنه ایم تشنه ی باران کربلا ما سائل ایم سائل سلطان کربلا دل برده از ملائکه ایوان کربلا دست تمام عالم و دامان کربلا بی صبح کربلا شب عالم سحر نداشت دنیا چه داشت؟ کرببلا را اگر نداشت افلاک زیر سایه ی گنبد طلای اوست جبریل معتکف شده کربلای اوست دنیا و هر چه هست در آن خاک پای اوست اصلا بهشت گوشه صحن و سرای اوست عشق "حسین" در دل ذرات عالم است دنیای بی حسین شبیه جهنم است از اشک روضه، چشم مگر سیر می‌شود؟ بی کربلا زمانه زمین گیر میشود خوشبخت آن که پای علم پیر میشود عالم به آب علقمه تطهیر می شود امشب بساط گریه برایت فراهم است "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" شاعر: @ghararenokary
شب رحمت ، شب توبه ، شب فطرس شدن آمد در این غوغای عجز از معجزه امشب سخن آمد بخوانید انما حُسن ِ ختام پنج تن آمد کرم باران شده عالم ، علمدار حسن آمد دوباره یاس بی مثل مدینه یاسمن دارد جناب حیدر کرار از امشب دو حسن دارد گنهکاران گنهکاران برات آمد برات آمد برای هر چه لا ممکن ، خبر از ممکنات آمد بگو بر خضرهای تشنه لب ، عین الحیات آمد چه غم از موج طوفان ها ، که کشتی نجات آمد رسیده حضرت معشوق ِ بی پایان ِ دوران ها همان ساده ترین راه ِ رهایی بخش ِ حیران ها سلام ای لطف بی پایان ، خدای مهربانی ها پر ِ پرواز خاکی ها ، حسین ِآسمانی ها امانی امن تر از تو ، ندارد بی امانی ها چه لذت بخش تر از این ، شود نذرت جوانی ها تو آن پیری که پیران طریقت ، پیر این دیرند غلامانت چو اربابان، رها از منت غیرند سلام ای ناب تر از لحظه های آشنایی ها سلام ای خوش تر از ساعات ِآغازِ رهایی ها سلام ای یوسف مصر بقای کربلایی ها سلام السابقون السابقون ِ مجتبایی ها تو آن ضرب المثل بین ِ کرامت آفرین هایی چه غم از بی کسی وقتی ، کس ِ بی کس ترین هایی تو آن هستی که تا محشر ، جهان باشد به فرمانت تو آن شاهی که مادر می کند فرزند قربانت نبودی آدم و حوا ، شدند اول مسلمانت نبودی شد خدا سر حلقه ی مرثیه خوانانت نبود ارض و سما اما ، تو مثل مرتضی بودی نبودی ظاهرا اما ، رفیق انبیا بودی فدای آن پیمبر که ، تو هستی زینت دوشش فدای کعبه ای که عشق تو کرده سیهپوشش منم مجنون ِ آن مجنون که تقدیم تو شد هوشش خوشا رندی که در روضه قدح نوشیده با گوشش تو ای ساقی کریمانه به خوب و بد سبو دادی تو ای با آبرو حتی جنون را آبرو دادی من آن رودم که خیلی تشنه ی دیدار دریایم حلالم کن که گم گشته ، حسین بچگی هایم چه شد آن حال رویایی، چه شد آن عشق زیبایم چه شد آن روضه گردی ها ، چه شد آن شور و غوغایم تمام دلخوشی من ، به الطاف مدام توست عوض کن حال و روزم را ، عوض کردن مرام توست محرم حال عالم، احسن الاحوال می گردد به گِرد روز عاشورا تمام سال می گردد همین که بین ما حرف از غم گودال می گردد زبان ها از بیان ماجرایت لال می گردد تو را که آسمانی ها ، به جسمت پیرهن کردند چرا از خاک و خون اینجا ، تنت آقا کفن کردند شاعر: @ghararenokary
قلمم روی ورق باز زمین گیر شده ضعف از بال و پر شعر سرازیر شده به بلندی فلک باید عصا بردارم تا کمی گام زند طبع زمین گیر شده از لغت نامه خورشید اگر واژه دهند مینویسم که چرا عشق فراگیرشده واژه از بیت فراری شده از هیبت تو لالی طبع من و وصف تو تقدیر شده چه بگویم که قلم باز زجا برخیزد مددی فاطمه این طبع به زنجیر شده نام زهرا به لبم آمده، ای نور دو عین اذن دادند بگویم غزلی از تو حسین از همان مهد نگاهت نمک دیگر داشت آسمان میل به پابوسی تو در سر داشت گوئیا رفت ملاقات خدا و برگشت هر که ازسجده به گهوار تو سر برداشت مکتب دلبری ازچشم ترت شد آغاز دل سپردن به تو رازیست که هر دلبر داشت روی دستان پدربودی و دشمن ترسید حیدر انگار در آغوش خودش حیدر داشت زینت دوش نبی و علی و فاطمه ای مثل آن تاج سری که سه نفر بر سر داشت گشته ام وصف تو را نیست جزاین نور دو عین تو حسینی، تو حسینی، تو حسینی، تو حسین آسمان زیر قدم هات اقامت دارد به غبار ره تو عرض ارادت دارد هر کسی چشم تورا دید به پا کرد نماز بس که محراب دو ابروت عبادت دارد دید کافر قد و بالای تو اسلام آورد بسکه این قامت اشاره به قیامت دارد من از آن چهره زیبای تو فهمیدم که این همان وعده حقی است که جنت دارد عادت ما شده آقا که گدایت باشیم بس که بر جود و کرم دست تو عادت دارد فاش میگویم وازگفته خود شاد حسین بنده عشق توأم خانه ات آباد حسین بنویسد مرا ریزه خور خان حسین بنویسید مرا دست به دامان حسین سرمن روی قدم هات به سامان برسد بنویسید مرا بی سرو سامان حسین بنویسید که ای کاش شوم مثل زهیر قاری آیه ای از مصحف چشمان حسین هر که از راه و طریقی به هدایت برسد بنویسید مرا عبد مسلمان حسین در قیامت که خداوند بخواند حکمم روی پرونده نوشته است که مهمان حسین شاعر: @ghararenokary
امشب همه عالم پر از شور حسین است چشم ملایک روشن از نور حسین است سینای دل یک شعله از طور حسین است قلب رسول الله مسرور حسین است خورشید ثاراللهیان امشب درخشید چشم همه آزادگان را نور بخشید امشب عجب شوری دل دیوانه دارد امشب یم رحمت به کف دردانه دارد امشب محمد در بغل ریحانه دارد امشب علی قرآن به روی شانه دارد امشب ز هم وا شد گل لبخند زهرا آمد به دنیا نازنین فرزند زهرا این مشرق الانوار رب المشرقین است این جان عالم این امام العالمین است این عین حق یعنی علی را نور عین است این شمع جمع آل پیغمبر حسین است دیدار روی خالق سرمد مبارک قرآن به روی سینه ی احمد مبارک این کیست مصباح الهدا فلک نجات است شویندۀ لوح تمام سیئات است این کام خشکش خضر را عین الحیوة است این هستی ما در حیات و در ممات است دار و ندار انبیا، هست خداوند چشم خدا، روی خدا، دست خداوند نام حسین اول به قلب ما نوشتند آن گه گل ما را به مهر او سرشتند آن که بذر حب او در سینه کشتند نه عاشق حور و نه دنبال بهشتند فردای محشر چشمشان سوی حسین است حور و قصر و خلدشان روی حسین است ای روح پاک انبیا پروانه ی تو قلب همه خوبان عالم خانه ی تو کوه غم خلق جهان بر شانه ی تو عقل و خرد دیوانه ی دیوانه ی تو بگذار تا آشفته ی موی تو باشم دیوانه ی زنجیری کوی تو باشم این جرم های بی شمارم یابن زهرا این چشم های اشک بارم یابن زهرا بر درگهت امیدوارم یابن زهرا تنها تویی دار وندارم یابن زهرا من هر که هستم "میثم" کوی شمایم آلوده ام امــا ثــناگـوی شـمایم @ghararenokary
در فضايي ملكوتي تر و روحاني تر دفتر شعر من امشب شده نوراني تر دلم به دريا زدم اين مرتبه ؛ طوفاني تر آسماني ترم اين دفعه و باراني تر باوضو آمده ام وقت صلاة آمده است بشتابيد كه كشتي نجات آمده است آسمان شاد شده ، مِهر جهانتاب رسيد پنجره باز شده ، فاتح ابواب رسيد سِرِّ اسرار خدا ؛ صاحب اصحاب رسيد نوكران ، صف به صف آماده كه ارباب رسيد فطرسي سوخته بال آمده در اين درگاه پَرِ پرواز به او مي دهد امشب اين شاه بنويسيد كه سالار به دنيا آمد حيدرِ حيدرِ كرّار به دنيا آمد مُرشد و پير علمدار به دنيا آمد غم نداريم كه غمخوار به دنيا آمد همچناني كه دَم حضرت مولاست حسين سخنِ بازدم حضرت زهراست حسين نقشِ انگشتريِ خاتمِ شاهي ست حسين به اباالفضل قسم ، عشقِ الهي ست حسين بي پناهان جهان ، خوبْ پناهي ست حسين به خدا متّصل و لايَـتـَناهي ست حسين هرچه ميخواسته ام از كرمش تأمين شد با توسّل به حسين آخرتم تضمين شد اين حسين است ولي گاه شُبِيرش خواندند اين حسين است كه سرمنشأ خيرش خواندند اين حسين است كه ناجيِ زهيرش خواندند سالكان مرتبه ي آخر سِيرش خواندند گردش چرخ جهان ،جلوه اي از همّت اوست رمز حُرّيت حُر ، بندگيِ حضرت اوست بسكه در بندگي اش كار خُدايي كرده بسكه در چشم همه جلوه نمايي كرده بسكه از كار همه عقده گشايي كرده بسكه بر گُمشدگان راهنمايي كرده عدّه اي تاب نياورده ، به ناآگاهي شده اند از سر احساس حسين الّلهي سائل زينبم و اهل حسين آبادم آن خرابم كه به الطاف حسين ؛ آبادم ذكر او دم همه دم ، زمزمه ي فريادم "چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم" "نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست" "اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه ي اوست" كاش مي شُد كه به سرمنزل باران برسم كاش مي شد كه به پابوسي جانان برسم پاي تا سر بشوم دست و به دامان برسم به طواف حرمش نيمه ي شعبان برسم در شب سوّم شعبان چه هوايي دارم گِرد اين كعبه عجب سعي و صفايي دارم كرمش واسطه شد برگ براتم دادند پُرگُناه آمدم امّا حَسَناتم دادند باده ميخواستم ، از آب فراتم دادند "دوش وقت سحر از غصّه نجاتم دادند" دل هجران زده را مست وصالش كردند در حرم با مدد اشك ؛ زُلالش كردند صبحدم نام تو بر گونه ي گل شبنم ريخت يادت از آب گذشت و به دل من غم ريخت كُشته ي اشك شدي درغَم تو اشكم ريخت اشك من پاي غمت زير همين پرچم ريخت هرزمان ياد تو كردم جگرم سوخت حسين همه ي كرب وبلا در نظرم سوخت حسين بين اين دشت بلاها به سرت مي آيد! داغ هم در پي فتــح جگرت مي آيد همه جا حرفِ خسوف قمرت مي آيد چه بلاها كه به روز كمرت مي آيد! روضه را اين همه دشوار كشيدن سخت است تير از چشم علمدار كشيدن سخت است @ghararenokary
حمد و شکرِ مزید یکتا را خالق واهبُ العطایا را که عطا کرد روزیِ ما را آفرید آیۀ تولا را کربلا داد و ذکر مولا را او بما حِسِ ناطقه داده رحمه الله واسعه داده آن خدایی که هل اتا بخشید چارده بار مصطفا بخشید عترتِ ختم الانبیا بخشید مرتضی داد و مجتبی بخشید او بما شاه کربلا بخشید آن که مَه پارۀ ولایت شد صاحب پرچم هدایت شد کیست مولودِ ماه پاره ، حسین عرش حق را چو گوشواره ، حسین آنکه دارد به دل نظاره ، حسین جبرئیلش کند اشاره ، حسین نغمه دارد به گاهواره ، حسین هدیه قبل از ولادتش دادند وعده های شهادتش دادند روزی از روزها همین مولود روی دامان مصطفی خوش بود بوسه می زد نبی بر او به سُرود مدح او داشت با سلام و درود مَلَکِ وحی خواست اِذن ورود آمد و گفت نزد پیغمبر می شود کشته این پسر آخر ای ز حکمت نهاده بر تو خدا لقب خوبِ سید الشهدا این تو هستی سفینه السُعدا ای به راه خدا فنا و خدا وی ز نسل اَعَزَّکم بِهُداه بخدا نازنین امامِ منی آسمانی ترین امامِ منی ای ز بابا بما تو باباتر پدر مهربانتر از مادر مایۀ شادمانی حیدر علت تشنه کامی کوثر همۀ دلخوشیِّ پیغمبر او سراپات از چه می بوسد جای شمشیر را که می بوسد ای که بر تو جهان گریسته اند همه پیغمبران گریسته اند برتو اهل جنان گریسته اند همۀ مومنان گریسته اند اولیا هر زمان گریسته اند به زبانِ همه سروده شدی در کتاب خدا ستوده شدی ای تمام حقیقت قرآن هم صراط و طریقت قرآن رمز و راز شریعت قرآن مدح و وصف و فضیلت قرآن نام تو هست زینت قرآن ای تو نزدیکتر ز حبل  ورید السلام علی الحسین شهید آمدی کِشتی نجات شوی خون دهی چشمۀ حیات شوی جان دهی برگۀ برات شوی از کرم شافع ممات شوی مظهر ذات و هم صفات شوی بخدا راه بندگی با توست بهترین سبک زندگی با توست هیچ گه لفظ((من)) نمی گفتی خطبه نزد حسن نمی گفتی پیش مولا سخن نمی گفتی حرفی از پیرهن نمی گفتی سخنی از کفن نمی گفتی عاقبت بی کفن شدی آقا پاره پاره بدن شدی آقا زیر نیزه به پیکرت چه گذشت بر سر نیزه بر سرت چه گذشت زیر خنجر به حنجرت چه گذشت تَهِ مقتل به خواهرت چه گذشت به سر و روی دخترت چه گذشت معجر دخترت کشیده شده نالۀ مادرت شنیده شده @ghararenokary
معروف به عباس و مسمّی به ابالفضل عالم به علی نازد و مولا به ابالفضل هر دفعه که هر مشکل و هر مسئله ای بود بردیم پناه از همه دنیا به ابالفضل بعد از "به خدا" و "به علی " بی برو برگشت در کشور ما هست قسم ها "به ابالفضل" صد حاجت اگر داشته هرکس طی یکسال ده تا به "رضا" گفته نود تا به "ابالفضل" القاب زيادند ، ولي عالم و آدم گویند فقط خوش قد و بالا به ابالفضل پرسید کسی وزن غزل چیست ? بگویید "لا حول و لا قوة الا به ابالفضل" شاعر: @ghararenokary
چه ماهِ پُر بَرَکاتی...... چه ماورایِ صفات.... چه سروقامت رعنا، چه نوری از وَجَنات.... و جبرئیل ز حیرت؛ به عَجّلو بِصلات..... وَ عِندَهُ حَسَناتٌ...... وَ عِندَهُ بَرَکات..... خدا سپُرد به دستش کلیدِ بابِ نجات، جمالِ چهره یِ فرزندِ مرتضی صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم گشوده است به جنّت، خدا، عجب دربی..... چه آفتابِ بلندی......... ز پرتویِ غربی...... چه جنگجویِ دلیری..... چه فارِسُ الحَربی..... چه ذکرِ لعلِ حسینی.... چه کاشِفَ الکَربی..... ببین چه آب حیاتی..... چه دجله ای..... چه فرات.... به ذکر گفتنِ در بینِ شعرها صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم به جانِ حضرتِ جانان، نه حضرت عبّاسی...... ز باغِ پُر گُلِ حیدر دمید عجب یاسی...... درونِ خانه ی مولا......چه شور و احساسی...... خِجِل شدند همه لاله های عباسی....... شکوهِ قبله یِ جانی و جان ما بفدات به تابِ گیسویِ عباسِ باوفا صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم اگر که حضرتِ سقّا به ما دعا نکند سعادتِ ابدی رو به سوی ما نکند اگر چه واقف آنم دلم وفا نکند، من و جدایی از این بارِگَه،؟؟؟!!!! خدانکند..... به بارگاهِ پر از شورِ کاشِفَ الکرَبات.... به تکسوارِ میادینِ جنگها صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم ملائک از سرِ شکرِ خدا ، وضو کردند...... دهانِ خویش معطّر به ذکر هو کردند..... به وصفِ حضرتِ سقّا بگومگو کردند..... چه طفل ها که ندیده عموعمو کردند..... مرا اگر که ببخشند جمله ی سادات؛ به تشنه بودنِ سقّایِ کربلا صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم به قلبِ عالمیان خانه ای بنا کرده..... یکی یکی ز میانِ همه سوا کرده..... و عازمِ سفری سویِ کربلا کرده...... چقدر حاجتِ ناگفته را روا کرده...... دمیده بر سرِ دنیا چه ماهِ پُربَرَکات نثارِ گُل پسرِ مرتضی علی صلوات اَللّــهُمَّ صَــلِّ عَلــی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُــم شاعر: @ghararenokary
به دلبرانه ترین شکل آفریده شدی تو آن گلی که به دست امیر چیده شدی خدا به خال تو آغاز کرد خطّش را به هیبت اسدالله علی کشیده شدی همین که آب ، حیاتی همیشگی میخواست دمی کنار لبت آمد و چشیده شدی تو آن نوای خوشی که به نفخ صور زمین برای یاریِ شاه ازل دمیده شدی اگر تو را همگان سرو عشق می نامند به نزد آل علی دائما خمیده شدی از اولین لحظات و به آخرین ساعات فقط کنار قدمهای یار دیده شدی ادب، چنان به تو بخشید شان والا که پس از حسین به ذکر همه شنیده شدی مدیحه ، راه به جایی نمی برد وقتی به چشمِ آل کسا ، ای قمر پدیده شدی @ghararenokary
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو می‌آید دلِ سرگشته‌ی ما از شبِ موی تو می‌آید تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمی‌دانیم که این عطرِ خداوند است یا بوی تو می‌آید تو از آن جلوه‌هایِ ذاتیِ حقی که  از لاهوت علی حق و علی حَی  از دَمِ هویِ تو می‌آید حسین آنقدر عادت بر تماشایِ علی دارد به هرجا میرود تنها دلش سوی  تو می‌آید حسین است و علی اکبر رسول الله را آورد امیرالمومنینش هم که با روی تو می‌آید کنارِ شهربانو فاطمه ذوقی دگر دارد که از این مادرِ ایرانیان بویِ تو می‌آید خدا می‌خواست میدان داری‌ات پنهان شود وَرنَه سلحشوری  علمداری  به بازویِ تو می‌آید گره بر اَبرویت ای کاش می‌دادی و می‌گفتند کجیِ ذوالفقار  آری به اَبرویِ تو می‌آید خدا می‌خواست دستت بسته باشد وَرنَه با تیغی سرِ گردن‌کشان در زیرِ زانویِ تو می‌آید خدا را شکر در بیچارگیِ ما در این ایام به دادِ ما دعاهای تو دارویی تو می‌آید بخوان "یا مَن تُحَلُّ..." تاکه حل گردند مشکل‌ها که هرجا سائلی باشد سرِ کویِ تو می‌آید چه خاکی خطبه‌هایت بر سرِ آلِ یزید آورد هنوز از کاخِ ویرانش هیاهویِ تو می‌آید دلِ زینب کنارت قرص می‌شد در تمامِ راه که پایش بعد عباسش‌ به زانوی تو می‌آید « ندانم دل کجا می‌نالد از دردِ گرفتاری صدایِ چینی‌ای  از چینِ گیسوی تو می‌آید» نمی‌دانم چه آمد بر سرت از کوفه تا شام صدایِ فاطمه از دردِ پهلویِ تو می‌آید 🔸شاعر: @ghararenokary
امشب زمین و آسمان دارد صفای دیگری قلب تمام عاشقان دارد جلای دیگری درحلقه افلاکیان باشد نوای دیگری آمد مگر در این جهان فرمانروای دیگری سرحلقه عشاق حق محبوب سرمد آمده یعنی حسین بن علی سبط محمد آمده -------------------- باد صبا آورده با خود ناف مشک ختن یا بوی جانبخش گل نسرین و عطر یاسمن این نفحه میباشدمگراز یوسف گل پیرهن کامشب رها گردد دگر، یعقوب از بیت الحزن چون بوی این گل روضه رضوان کجاداردسراغ؟ گردیده خیره سوی او ، چشم همه گل های باغ -------------------- زیبا گلی در گلشن هستی شکوفا گشته است امشب زمین چون روضه ی رضوان مصفّا گشته است لعل لب قدوسیان ، مانند گل وا گشته است پرونده ی آزادی فطرس هم امضا گشته است چشم تمنا هر کسی ، امشب به داور دوخته تا حق به او احسان کند چون فطرس پر سوخته -------------------- امشب به زهرا و علی ، داده خدا خیر التّحف جاریست سیل تهنیت بر مصطفی از هر طرف همراه جبریل امین خیل ملائک صف به صف حوران و غلمان از جنان ، آیند با شور و شعف هر یک به کف یک دسته گل با لعل خندان آمده از بهر دیدار رخ  تابان  جانان  آمده -------------------- چون جلوه گرشد روی او , عرش خدا پرنورشد موسی مگرآمد ز ره ، که عالم همه چون طور شد قلب تمام انبیا ء ، غرق نشاط و شور شد هر عاشق دلباخته چون مصطفی مسرور شد تابید و الشمس الضحی ، ازلطف رب العالمین ماهی که از نور رخش ، شد خلقت خلد برین ------------------- از مقدم نورانی ، سبط النبیّ ی المصطفی امشب همه بگرفته جا ، در سایه ی لطف خدا ظلمت دگر رفت از میان از نور مصباح الهدی گهواره جنبانش شود ، پیک امین کبریا آمدشهنشاهی که از، او هست درهرجا سخن فرمود پیغمبر : منم از او و او باشد ز من ------------------- آمد حسین بن علی ، محبوب ما کان و یکون سوم وصیّ مصطفی هم مَظهر بی چند و چون هم مُظهر امر خدا ، هم شاهد غیب مصون هم پیشتاز قافله , در عرصه شمشیر و خون آری شهی آمد که کل ماخلق مدیون اوست گر نخل دین احمدی بگرفته پا ، از خون اوست ------------------- ای زینت عرش خدا ، نام نکویت یا حسین وی جسم و جان عاشقان زنده ز بویت یا حسین کی قسمت ما می شود که آییم سویت یا حسین وی توتیای دیده ما خاک کویت یا حسین نام تو و کرببلا ، برده قرار از ما ، همه زهرا برایت گریه کرد , قربان اشک فاطمه ------------------- از ابتدای خلقت خود دل به تو بستم حسین وز باده ی عشق و تولای تو سرمستم حسین من هر چه هستم از تو ای آرام جان هستم حسین جان علی اکبر مکش از دامنت دستم حسین ای شمع جمع انجمن پروانه ات هستم حسین من "ملتجی" هستم به تو دیوانه ات هستم حسین                 @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مرا در هوای نجف آفرید مرا حق برای نجف آفرید خدا خواست عاشق شوم پس مرا به یا مرتضای نجف آفرید ستونهای این آسمان را خودش زِ گلدسته‌های نجف آفرید خدا خواست دنیا بهشتش شود که ایوان طلای نجف آفرید رُطب های آنجا مرا مست کرد مرا چاییِ کربلا مست کرد @hosenih تو دامادِ ایرانیِ ما شدی تو مهمان مهمانیِ ما شدی تو زیباترین جلوه‌های خدا مناجات شعبانیِ ما شدی گرفته است بوی تو این سرزمین دلیل مسلمانیِ ما شدی  اگر خاک ما خاک عشق علی است خودت آمدی بانیِ ما شدی به ایران صفا را تو آورده‌ای امام رضا را  تو آورده‌ای @hosenih زمین پُر شد از عطر گلخانه‌ات که بوی حسن می‌دهد خانه‌ات علی هستی همسرت فاطمه* کَرَم در کرم داشت کاشانه‌ات پس از تو رسیدند تا مجتبی کریمان زِ فیض کریمانه‌ات اگر هشت معصوم ما می‌رسند به بیتِ حسن بیت فرزانه‌ات زِ تو بر حسین و حسن منتصب حسن زاده‌اند و حسینی نصب @hosenih نسیمی مرا سمتِ سجاده‌ات سحر می‌برد تا سرِ جاده‌ات هوای زیارت سرم زد ربود دلم را سرِ زُلف اُفتاده‌ات خدا را در این خانه دیدم فقط من از برکت سفره‌ی ساده‌ات میانِ علی‌اکبر و اصغری که تا دل بری از دو دلداده‌ات پدر گفت تاج سرم آمده علیِ علی اکبرم آمده @hosenih تو جام بلا با بلا می‌زدی تو قالوبلا با رضا می‌زدی اگر جلوه می‌کردی آقا خودت سرِ لشکرِ کینه را می‌زدی  بنا این نبود و خدا این نخواست اگر نعره یا مرتضی می‌زدی علمدار محوِ تو می‌شد فقط به تیغِ علی ضربه تا می‌زدی زمین می‌شود خاک طوفان زده که فرزند حیدر به میدان زده @hosenih تو پنهان به حجِ خدا می‌روی به دنبال جامانده‌ها می‌روی تو خود کعبه‌ای مکه‌ای زَمزمی برای زیارت کجا می‌روی تو بر دوشتان بارِشان می‌کشی شبیهِ شبِ مرتضی می‌روی تو بر زخمِ زنجیر نان می‌بَری کنارِ فقیر و گدا می‌روی کریمی به بیتت حرامی نشست** سر سفره‌ی تو جذامی نشست @hosenih مرا می بَری تا ملاقات خود به سوی خدا با مناجات خود مرا مسجد و کعبه و دِیر کن ببر تا تماشایِ میقاتِ خود بیا فارغ از قیل و قالم نما مرا پُر کن از نورِ اوقات خود صحیفه گشودم به درکَت رِسَم لبم آشنا کن به سوقات خود بیا جان من سر به راهم نما ابوحمزه خوان و نگاهم نما @hosenih الهی وَ رَبی نعیمی نعیم و نحن المُسیئونَ جُرمی جَحیم وَ اِن کانَ ذَنبی عظیمُ کبیر و عفُّک قدیم و لطفک عظیم و ابکی علی ضیغ قبری و حشر تَرَحَّم علی عبدک یا رحیم وَ غَفِّر ذنوبی و سَتِّر عیوب وَ حَقِّق رجایی اَلا یا‌کریم فقط آمدم با سری سربِزیر امیری حسین فنعم الامیر *فاطمه بنت الحسن علیهما السلام مادر جلیله امام باقرعلیه ااسلام **اشاره به پناه بردن مروان حکم ملعون در واقعه حره به بیت امام سجاد السلام ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ زنده کند نامِ تو دوباره علی را باز نمایان نما تبارِ علی را چشمِ بهشت است فرش ، پیش قدمهات تا که کند توتیا غبارِ علی را قیمت یوسف شکست اگر ، که هنر نیست گرم کند رویِ تو بازار علی را پنج امامِ تو همه گرم ببوسند دست علی‌وارِ علمدارِ علی را در صفِ صفین گفت: مالک اشتر کیست چنین می‌کند او کارِ علی را؟ روی تو داروندارِ اُم‌ِبنین است فاطمه باتو کنارِ اُم‌ِبنین است @hosenih نام تو را تا علی به رزم عَلَم کرد هرچه سپاه آمد از شکوهِ تو رَم کرد صحبت رزم تو شد میانه‌ی میدان لشکرِ پاشیده آرزوی عدم کرد فکر نبردت عرقِ شام درآورد کوفه زمین گیرشد و علقمه دَم کرد مردی و مردانگی و غیرت و همت نامِ ابالفضل را نقش عَلَم کرد سایه‌ی تو تا که بود ابر نمی‌خواست در وسط ظهر هم خواب  حرم کرد اَبروی تو تیغ آبدار حسین است تا که تو هستی علی کنارِ حسین است @hosenih مردِ خطیبِ فصیحِ آل یقین تو سینه ستبرِ رشیدِ اُم‌ِبنین تو حضرتِ باب‌الحوائجِ همه عالم ارمنیان را اُمیدِ روزِ پسین تو دست تهی و فقیرِ خورده گره من بازوی مشگل گشای کار زمین تو شهپر جبریل فرش نافله‌هایت شمسْ جمال علی و ماهْ جبین تو اهل حرم را پناه و پله‌ی زینب مایه‌ی آرامش هر پرده نشین تو با ادب سربه‌زیر سنگر زینب خاک دوعالم مریز بر سرِ زینب @hosenih  خیز برادر که داغ و درد زیاد است خیز ببین گردِ تو نامرد زیاد است تا که سرت خورد زمین خواهرم  اُفتاد بینِ حرم بعدِ تو سردرد زیاد است گرچه فقط خرج تو شد هرچه که تیر است بعد تو سرنیزه‌ی خونسرد زیاد است گوش کن از اهل خیام  از لب طفلان ناله‌ی -از علقمه برگرد- زیاد است بعد تو باغارت این قوم چه سازم دورِ حرم سارق ولگرد زیاد است دست خودم نیست اگر خم شدم عباس بر سرِ تو خیمه‌ی ماتم شدم عباس ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مژده ای دل شب برات آمد پرتو نور حی ذات آمد سر زده نور مشرقین امشب نورمجموعه ی کرات آمد گشت فُطرس دخیل گهواره پر زد و بر لبش نشاط آمد صد مسیحا شد از دمش زنده چون که جانبخش کائنات آمد مست جام می بقاست حسین گرچه لب تشنه ی فرات آمد مژده بر جمله ی گرفتاران ساحل و کشتی نجات آمد دِه ندا بر همه گنهکاران شافع محشر و ممات آمد کام مارا حسین شیرین کرد عسل و شاخه ی نبات آمد می وزد از بهشت بوی حسین صلوات خدا به روی حسین @hosenih به نبی رفته خُلق نیکویش و به ریحانة النبی بویش فاطمه و ان یکاد می خواند به علی رفته زور بازویش جبرئیل است مهد جنبانش به حسن رفته خال دلجویش صلوات خدا به روی مهش انبیا جملگی ثناگویش خضر آب حیات می خواهد رفته بنشسته بر لب جویش می زند ساره همره لعیا بوسه بر روی و شانه بر مویش مهر و مه سجده گر به روی مهش سجده گاهست طاق ابرویش خورده دل های عاشقان حسین گره از شوق او به گیسویش شب میلاد او دلم از شوق گشته چون زائری سر کویش می وزد از بهشت بوی حسین صلولت خدا به روی حسین @hosenih این حسین کیست؟ مظهر عشق است دل و دلدار و دلبر عشق است جمله مستان و عاشقان را او ساقی و میُّ و ساغر عشق است پادشاهان غلام درگاهش فقط او شاه کشور عشق است این حسینی که سید الشهداست شهدا را پیمبر عشق است کربلا بود عرصه ی خیبر و حسینی که حیدر عشق است در کنار فرات لب تشنه کشته فرزند کوثر عشق است خنجر شمر بُد بهانه حسین کشته ی تیغ و خنجر عشق است هر مفسر که یا حسین شنید گفت یاسین بی سر عشق است یا هو الاول و هو الآخِر اول عشق و آخر عشق است می وزد از بهشت بوی حسین صلوات خدا به روی حسین ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز انگار رجب شد ، شب میلادِ علی ماهِ شعبان شده آباد دلِ شاد علی در نگاهِ پسری پُر شده فریاد علی ذکر ما ناد علی ، ناد علی ، ناد علی پسر آورده ، نه آورده سپر ام بنین با حسین است از اعماق جگر ام بنین قبلهٔ حاجت ما آمده این سویِ زمین چهره اش ماه منیر همه ، خوشروی زمین دست او شهرهٔ عرش است به بازوی زمین اشک شوق همگان ریخته بر روی زمین آمد اینجا به همان شیوه که قنبر دارد چقدر بوسه بر این دست پیمبر دارد @hosenih آری حق دارد اگر ام بنین ناز کند دستی آورده که از خلق گره باز کند اوکه با نام علی روز خود آغاز کند خاک زیر قدمش هر قدم اعجاز کند هرکجا خواست که عباس، علم بگذارد سرمان را بگذارید قدم بگذارد اسوهٔ یکهٔ جنگیدن مختار آمد بر صف دشمن مولا دلِ بیزار آمد صد و ده کشته به یک ضربهٔ جان دار آمد بگذارید زمین تیغ ، علمدار آمد خستگی نیست در او ضربه ممتد با او قبر خود کنده هر آنکس که درافتد با او مَشک او داده نمک بر دل دریایِ جهان گیر امضاش بود نامهٔ فردای جهان ادبِ نوکری از او شده پیدای جهان پس از آقای خودش آمده آقای جهان بیت بیت سخنم شعر نه ایمان من است بخدا خاکِ درش سرمهٔ چشمان من است @hosenih از وفا هرچه که گفتند وفادارتر است بر امامش ز همه خلق گرفتار تر است مشک افتاده اگر چشم علمدار ، تر است از همه بر غم شش ماهه عزادار تراست دل سقای حرم سوخت اگر آب شده بوسه بر زخمِ لبش حسرت سرداب سد گر چه این ذکر توسل به دلم تسکین است پرچم خانه دل تا به ابد مشکین است علقمه ذکر غمِ مالک یوم الدین است روضهٔ جسم کمِ او چقدر سنگین است روضه را مادر سادات برایش خوانده زل زده سوی حرم این تن تنها مانده ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دلا به هوش که ماه سرور، شعبان است دل مدینه و قلب رسول شادان است علیست شاد و لب فاطمه چه خندان است ز عرش تا به مدینه فرشته باران است هر آنکه طالب جود است بگو شتاب کند بگو گدائی پور ابوتراب کند بگو بگو که شه عالمین می آید بگو برای نبی نور عین می آید الا که نور و مَهِ نیّرین می آید چقدر نام حسین، بر حسین می آید تمام جود به یک آن، به خلق نازل شد رسید و آیه ی تطهیر و نور کامل شد @hosenih گرفته جان ز بیان و زبان پیغمبر وجود اوست تماماً ز جان پیغمبر جمال و جود و سخایش، بسانِ پیغمبر نظر به چهره ی او شد، جنانِ پیغمبر شنید بوی بهشت احمد از شمیم حسین مدینه تازه شد انگار از نسیم حسین رسیده ماه، به دامان ماهِ حضرت ماه رسیده شافع کوه گناه خلق از راه بگو به فطرس غمدیده از ملال گناه: بگیرد از پرِ قنداقه ی حسین پناه اگر سیاهِ گناهی، بیا فرات اینجاست اگر که غرق گنه، کشتی نجات اینجاست کریم ابن کریم است و من گدای کریم اسیر سلسله ی رأفت و سخای کریم فقیر اویم و خاکم به زیر پای کریم همیشه پر شده دست من از عطای کریم غلامی در او افتخار اجدادم کویر بودم و کرده حسین، آبادم تمام خلق، فقیر حسن، برادر او همه غلام ابالفضل، امیر لشکر او الا که آینه ی مصطفی است، اکبر او رواکننده ی حاجات، علیِ اصغر او چه مادر و پدر و چه اصالتی دارد چه زینب و چه شکوه و جلالتی دارد سلام حضرت عطشان دشت کرببلا سلام معنی غربت، تجلی غم ها سلام سید و سالار زینب کبری سلام علت اشک همیشه ی زهرا ولادت تو هم آغوش اشک زهرا بود مصیبت تو دلیل سرشک زهرا بود @hosenih گهی به مادر خود در رحِم سخن گفتی ز غربت و عطش و خشکی دهن گفتی گهی ز روضه ی خونین یک بدن گفتی ز خاتَم و ز خیام و ز پیرهن گفتی هماره گفتی و مادر شنید و هی نالید ولی فدای دل خواهرت که غم را دید رسید وادی کرببلا پریشان شد رسید روز دهم، غصه اش فراوان شد رسید مقتل و زینب دوباره گریان شد رسید پیش تن بی سری که عریان شد ز اوج غصه ی زینب ز عرش خون بارید عقیله خم شد و رگ های حنجرت بوسید ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ گلزار زمین خوب تر از خلد برین است هر سو نگرم نور خداوند مبین است دامان زمین سجده گه روح الامین است در بیت ولایت پسری ماه جبین است این شمع فروزان حرمخانۀ دین است این نخل علی دسته گل ام بنین است در باغ ولا عطر گل یاس مبارک آمد به جهان حضرت عباس مبارک @hosenih امروز بنی هاشمیان را قمر آمد از بحر خروشان ولایت گهر آمد گلزار امید علوی را ثمر آمد یا فاطمۀ ام بنین را پسر آمد گویی ملکی بود و به شکل بشر آمد بر حیدر کرّار، حسینی دگر آمد لبخند حسن بر گل رخسار حسین است خیزید که میلاد علمدار حسین است @hosenih عبّاس که شد فوق بشر قدر و جلالش عباس که گردیده ملک محو جمالش هرگز نرسد دست به دامان کمالش بر قامت رعنا و به حسن و خط و خالش دائم صلوات نبی و احمد و آلش عطر نبوی می دمد از باغ خصالش شد باز چو بر شیر خدا نرگش مستش زد بوسه به پیشانی و چشم و لب و دستش @hosenih ای شیر خدا بوسه بزن بر سرو رویش ای فاطمه با خنده بزن شانه به مویش ای مهر ببر سجده به خاک سر کویش ای ماه زگردون بگشا دیده به سویش ای خضر ببر آب بقا از لب جویش ای بحر بگیر آبرو از خون گلویش ای سیّد عشاق به بر گیر چو جانش گه بوسه به چشمش بزن و گه به دهانش @hosenih این طفل نه سرباز فداکار حسین است سقّا و سپهدار و علمدار حسین است جان بر کف و پیوسته خریدار حسین است چشمش همه دم باز به رخسار حسین است لبخند به لبهاش زدیدار حسین است پیداست که قلزم خون یار حسین است بنوشته به پیشانیش از روز ولادت عباس بود عاشق ایثار و شهادت @hosenih عبّاس حسینی بود از روز ولادت عباس بود منتظر روز شهادت عباس کند با تن بی دست عبادت عباس دهد بر همه گان درس رشادت عباس سراپا به حسین دارد ارادت عباس گرفته است در این کوی سعادت عباس، غمی جز غم دلدار ندارد عباس، حسینی است به کس کار ندارد @hosenih من روز ازل رشتۀ آمال گسستم من دل به ولای پسر فاطمه بستم من عاشق و دل باختۀ عهد الستم من درهم و دینار عدو را نپرستم من منتظر تیر بلا بودم و هستم این سینه و پیشانی و چشم و سر و دستم من در طلب شیر، نی ام تشنۀ دردم من کودک گهواره نی ام مرد نبردم @hosenih قنداقه ام از دامن گهواره برآرید در زیر قدم های امامم بگذارید شیرم به چه کار آید شمشیر بیارید بر دامن گهواره زخونم بنگارید عباس، حسینی است حقیرش نشمارید بر گوش دل این نکتۀ شیرین بسپارید آن لحظه که عاشق به جهان چشم گشاید از لعل لبش زمزمۀ عشق برآید @hosenih ای بحر، خجل از لب عطشان تو عباس ای عشق و وفا آمده حیران تو عباس ای در ره دلدار به کف جان تو عباس ای دین خدا عاشق ایمان تو عباس ای عالم و آدم همه قربان تو عباس ای فوق شهیدان، شرف و شأن تو عباس پیوسته دلم یاد تو و یادحسین است میلاد تو همچون شب میلاد حسین است @hosenih در برج ولایت تو قمری تو قمری تو بر نخل ولایت ثمری تو ثمری تو در بحر فضلیت گهری تو گهری تو در سینۀ عاشق شرری تو شرری تو بر خلق دو عالم پدری تو پدری تو الحق که علی را پسری تو پسری تو تو یوسف دو فاطمه و چار امامی در بین تمام شهدا ماه تمامی @hosenih از روز ازل دست تو تقدیم خدا شد هر چند که در صحنۀ عاشور جدا شد جسمت به زمین قبلۀ جان شهدا شد برنی سرت آئینۀ مصباح هدی شد افسوس که حقّ تو به شمشیر ادا شد یکبار نگو، جان تو صد بار فدا شد آن لحظه شدی کشته تو ای ماه مدینه کافتاد نگاهت به لب خشک سکینه @hosenih ای کشتۀ حق در دل ما زنده توئی تو تا هست جهان بر پا پاینده توئی تو بر سیّد عشّاق نماینده توئی تو در سینۀ ما، نور فزاینده توئی تو بر هر گره بسته گشاینده توئی تو در قلزم خون ماه فروزنده توئی تو الهام تو و لطف تو وجود تو باید بی فیض تو (میثم) چه بگوید چه سراید ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ماییم مست جام تو یا زین العابدين خانه خراب نام تو یا زين العابدين هستیم مرغ بام تو یا زين العابدين مست علی الدوام تو یا زين العابدين پس می دهم سلام تو یا زین العابدین @hosenih دردم همینکه باتو دوا میشود بس است ذکرم همینکه نام شما میشود بس است لطف تو دستگیر گدا می شود بس است وقتیکه مستجاب دعا می شود بس است با رحمت مدام تو یا زین العبادین @hosenih با خاک تیره جز تو چه کس کرد زرگری؟ آب دهان کیست چنین کیمیا گری آورده ام برات اگر دیده تری فهمیده ام شکسته دلی خوب می خری به به به این مرام تو یا زین العابدین @hosenih نزدیک شمس مثل عطارد شدیم ما سنگیم و از دعات زمرد شدیم ما کردی نگاه و مرد تهجد شدیم ما فطرس که نه کنار تو هدهد شدیم ما با اشتیاق دام تو یا زین العابدین @hosenih مهر غلامی پدرت بر جبین ماست حب الحسین روز قیامت نگین ماست شهبانوی مجلله شورآفرین ماست نامش شرافت همه سرزمین ماست ایران فدای مام تو یا زین العابدین @hosenih گرچه اسیر شد امة الله شد فقط روشن ترین ستاره پس از ماه شد فقط آواره حسین دراین راه شد فقط مهریه اش بهشت روی شاه شد فقط دلبست بر امام تو یا زین العابدین @hosenih نخل بهشت از رطبت بوسه ميگرفت جبریل از نماز شبت بوسه ميگرفت سجاده نیز از لقبت بوسه ميگرفت آنقدر حسین از دولبت بوسه ميگرفت جانم به این مقام تو یا زین العابدین @hosenih نزدیک ذات، جای سجودت مشخص است بالای ساق عرش عمودت مشخص است یکپارچه علیست وجودت ، مشخص است زهرا در این قیام و قعودت مشخص است حق کرده احترام تو یا زین العابدین @hosenih ذکر عروج حلقه رندان صحیفه ات شد روشنایی شب ایمان صحیفه ات نهج البلاغه ایست فروزان صحیفه ات شد خط به خط برادر قرآن صحیفه ات دارد شکر کلام تو یا زین العابدین @hosenih کیسه به دوش شب به شب مهربان شهر آه ای یتیم دوست خرما و نان شهر آقای دوستان خدا ای امان شهر ابری شده است بار دگر آسمان شهر با سجده غلام تو یا زین العابدین @hosenih مشتاق بوسه بر رخ ماه تو زینب است ازاین به بعد پشت و پناه تو زینب است یک اربعین تکیه گاه تو زینب است وقتی علم به دوش سپاه تو زینب است شد استوار گام تو یا زین العابدین @hosenih کشتی عشق را تو به ساحل رسانده ای با دستهای بسته اگر خطبه خوانده ای ابن زیاد را سرجايش نشانده ای کاخ یزید را تو به خاری کشانده ای احسنت بر قیام تو یا زین العابدین @hosenih آویز دست مادر من نذر مرقدت دو گوشوار دختر من نذر مرقدت فرشی که هست در بر من نذر مرقدت چیزی نداشتم سر من نذر مرقدت قبر بدون بام تو یا زین العابدین @hosenih شاید دوباره صحن و سرایی درست شد بین مدینه نیز بنایی درست شد یک گنبد امام رضایی درست شد آخر ضریح های طلایی درست شد آنجا به احترام تو یا زین العابدین @hosenih با ما ز دردهای شب قافله بگو از زخم گردن و اثر سلسله بگو از خار و پا و سوختن و آبله بگو از طرز خنده های بد حرمله بگو دور و بر خیام تو یا زین العابدین @hosenih با تو حدیث کرببلا ترجمة شد و دانه به دانهء شهدا ترجمه شد و با یک حصیر مرثیه ها ترجمه شد و جسم مرمل بدما ترجمه شد و با اشک صبح و شام تو یا زین العابدین ⏹ @ghararenokary
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عشق گاهی میان شب بو هاست گاه در سینه ی پرستو هاست عشق گاهی کنار برکه ی آب عشق گاهی نوازش قو هاست عشق گاهی شقایق سرخ است گاه در چشم مستِ آهو هاست عشق چتری برای باران است گاه گاهی اسیر گیسو هاست عشق هرجا که هست قبله نماست ردّی از خانه ای که آن سو هاست عشق آری نشانه ی یار است رو به محراب طاق اَبرو هاست دل ما شهر عشق آباد است عشق هم خانه زاد سجاد است @hosenih ما که هستیم از موالی تان از ابوحمزه ی ثمالی تان یاکریمیم روی این بامیم لانه داریم در حوالی تان خوش بحالِ حصیرِ خانه ی تو کاش بودیم جایِ قالیِ تان جان ما و جواب ینصرنی پاسخِ جمله ی سوالی تان پنج نوبت نماز می خوانیم به سویِ گنبدِ خیالی تان کاش می شد بهشت هم باشیم باز همسایه ی شمالی تان پُر شدیم از شرابتان داریم مِنَتِ کوزه ی سفالی تان همتی که فقیر عباسیم تا تو را از صحیفه بشناسیم @hosenih پَرِ قنداقه ات مسیحا شد یارِ گهواره ی تو موسیٰ شد خوش به حالت که بر جمالِ حسین اولین بار چشمِ تو وا شد عطرِ گیسوت تا بهشت آمد یوسف عاشق شد و زلیخا شد جبرئیل از حضورِ تو سرمست با اذانِ علیِ اعلا شد لبت عباس با ادب بوسید وَ حسن غرقِ در تماشا شد گره ی کور داشتیم اما با دعایِ صحیفه ات وا شد علیِ دیگرِ حسینی تو دومین حیدرِ حسینی تو @hosenih با تو همسایه ی خدا هستیم سرِ سجاده ی دعا هستیم بچه های محله ی عشقیم ما همه اهلِ روستا هستیم روستای شما بهشت است و ما به بال فرشته ها هستیم مادرِ توست مادرِ این خاک همه ذریه ی شما هستیم مادر این فلات پهناور از شمائیم و کیمیا هستیم شکر در سرزمینِ مادری ات سال ها زائرِ رضا هستیم تا به سال هزار و سیصد و عشق هرکجا یاد توست پا هستیم شکر ارباب از همین ایل ایم حضرت عشق ، با تو فامیلیم @hosenih خاک ایران به سجده اُفتادش که حسین است تازه دامادش بُرد زهرا عروسی از این خاک تا شد ایران حسین آبادش می رسد تا حضورِ مادرتان شجره نامه هایِ اولادَش آمدی و تمامِ ایران را کرد زهرا به نامِ سجادَش پس از این هم به گردنِ من و توست در بقیع تا بسازیم آزادش حرمی پنج بار بزرگتر از صحن هایِ رضا و اجدادش صحنی آنجا به نام مادرِ تو آسمانی تر از گوهرشادَش ما به پَرهای چادرش گیریم ما برایِ حسین می میریم @hosenih مانده ای تا بخون خضاب کنی تا گلایه از آفتاب کنی مانده ای تا به علقمه بروی آب را باز هم جواب کُنی مانده ای تا که راوی اش باشی سینه ها را پُر التهاب کُنی مانده ای تا که نیزه ها بروند گریه بر محمل رُباب کُنی خطبه خواندی کنارِ عمه ی خود خطبه خواندی که انقلاب کُنی کلماتت شبیه آتش بود خواستی شام را عذاب کُنی آبرویِ یزید را بِبَری کاخ را بَر سرش خراب کنی عمه ات همرهت قدم برداشت از روی خاکها علم برداشت @hosenih روزگاری رسید و جانت سوخت روی این خاک آسمانت سوخت روزگاری رسید در پیشت نصف یک روز دودمانت سوخت تو زمین گیر و در دلِ آتش خیمه ات باغ آشیانت سوخت چشم تو دید در دل گودال صحنه ای را که استخوانت سوخت خواستی تا بخیزی اما حیف نشد و پای ناتوانت سوخت خیمه ی شعله ور سرت اُفتاد سر و دستار و گیسوانت سوخت زنده ماندی میان آتش و دود این هم از لطف های زینب بود ⏹ @ghararenokary