#امیرالمومنین_ع_مدح
میگذرد روز و شب، زندگيام با علي
بندهی يا هو شدم، بندهی مولا علي
عرش خدا كرده است، شهر نجف را علي
فاضل و افضل علي، عالي و اعلی علي
جان علي فاطمه، هستي زهرا علي
بندهی بنده نواز، خاكي بالا نشين
وصلهی نعلين او، نقطهی ثقلِ زمين
مالک روز جزا، حاكم في يوم دين
موقع طوفان كه شد، گفت خدا اينچنين...
نوح! پريشان نباش، زود بگو يا علي
ای دل اگر عاشقی، درپی دلدار باش
پشت درِ خانهی، حیدر کرار باش
جان بده پای علی، میثم تمار باش
خسته نشو در بزن، عاشق این کار باش
دل بِکَن و دل بِبُر، از همه الا علی
دست گدا خالي و، دست كريمان طلاست
بر سر خوان علي، روزي مهمان طلاست
در نجف مرتضي، قطرهی باران طلاست
شكر خدا بر سرم، سايهی ايوانْ طلاست
عزت امروز علي، عزت فردا علي
ساقي كوثر علي، نَفْسِ پيمبر علي
زينت منبر علي، فاتح خيبر علي
از همه بهتر علي، ظاهر و مظهر علي
يا علي حيدر علي، يا علي حيدر علي
شيعه ی حيدر بگو، يكصد و ده تا علي
چشم علي روشن است، تا قمرش فاطمه است
شكر خدا میكند، دور و برش فاطمه است
پشت نكرده به جنگ، پشت سرش فاطمه است
كِيْ به زمين ميخورد، تا سپرش فاطمه است
فاطمه وقتي كه رفت، شد تك و تنها علي
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
به جز حسین حواس کسی به نوکر نیست...
کسی میان سران از حسین ما سَر نیست
حسین بوده، اگر آبرو به ما دادند
علی نباشد اگر، صحبتی ز قنبر نیست
غریبهای که حسینی شده، برادر ماست
برادری که حسینی نشد، برادر نیست
نماز و روضه و حج و زکات جای خودش
بدان رفیق که چیزی ز روضه بهتر نیست!
کسی که آمده در محشرِ حسین امروز
زمان صور، هراسان میان محشر نیست
تمام خیر همینجاست، زیر پرچم او
نگرد جای دگر را، که جای دیگر نیست
عراق خاک حسین است، خاک ایران هم
حسینیهست زمین، حرف چند کشور نیست
**
گلوی تو بهخدا بوسهگاه زهرا بود
به شأن حنجرهات زخمهای خنجر نیست
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#مجلس_یزید_ملعون
پشت دروازه عجب غوغا شده! کاری بکن
ای برادر! خواهرت تنها شده! کاری بکن
گفتم از اینجا نبر مارا؛ ولی لج کرد و بُرد
روی خیلیها بهرویم وا شده! کاری بکن
دختری را که سر بازار گم کردم حسین
در کنار نیزه، ات پیدا شده! کاری بکن
سنگ آن بدکاره از ایوان، سرِ من را شکست
خون این سَر، غُصهی سقا شده! کاری بکن
خیزرانش بیشتر از تازیانه درد داشت_
که رباب از شدت آن پا شده! کاری بکن
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
خدا بخیر کند باز ازدحام شده
زمان روضهی جانسوز شهر شام شده
تمام شهر برای نظاره جمع شدند
عذاب حضرت زینب نگاه عام شده
یهودیان به تلافی خیبر آمدهاند
زمان سنگزدن وقت انتقام شده
تمام صورت آقا بهرویِ نی خون است
سرش شکسته ز بس هتک احترام شده
خدا کند که نباشد درست این روضه
که آل فاطمه وارد به بزم شام شده
چه شد امام به گریه سهبار گفت: الشام؟!
تمام روضه خلاصه در این کلام شده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی؛ #شب_سوم
ثابت شده به گریهکنانِ منورش...
عزت فقط برای حسین است و نوکرش
طبق حدیث، هرکه دراین داغ گریه کرد
آقا نشسته است دوزانو برابرش
آهی ز دل کشیدم و گریه حساب کرد
ریز و درشت ثبت شده بین دفترش
از پرچم عزای حسین دل نمیکَنم
گوهرشناس چشم نپوشد ز گوهرش
من خاک بر سرم اگر این خاک کربلاست
هرکس که خاکِ پاش نشد خاک بر سرش
آن منبری که وقف عزای حسین نیست
چوب است، چوب خشک، نخوانید منبرش..
تا نقد هست فکر نسیه نمیکنم
اول ز چای روضه بخور بعد کوثرش
منت سرمگذاشت و اینجا مرا کشاند
جایی که ایستاده دم در پیمبرش
**
شکر حسین میکنم، آخر سپرده است
کار تمام گریه کنان را به دخترش
ما تربیت شدیم به دست رقیهاش
بیراه نیست گرکه بخوانیم مادرش
بعد از پدر رکوع و سجودش مصیبت است
از بس شکسته است همه جای پیکرش
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_رقیه_س_شهادت
گفته بودم که تورا یک روز پیدا میکنم
باز میآیی و رویت را تماشا میکنم
میشود نازم کنی؟ یک ذره نازم را بکش
بعد در آغوش تو آرام لالا میکنم
من اگر خلخال پایم نیست آن را بردهاند
تو برایم هدیه خلخالی بخر پا میکنم
این همه اینها مرا هرروز دعوا میکنند
تو که هستی، شمر را امروز دعوا میکنم
دستهای زبرشان آنقدر خورده بر رخم
پلکهایم را به زحمت پیش تو وا میکنم
زجر گفته گریه کردی قید جانت را بزن
بیخیال زجر، من کار خودم را میکنم!
آنقدر با مشت میکوبم به لبهای خودم
تا خودم را آخرِ سر مثل بابا میکنم
گریهام را ریختم بر صورتت پاکش کنم
صورتت را باز مثل قبل زیبا میکنم
از یزید و دوستانش بگذر و حرفی نزن
درد میگیرد سرم تا یاد آنها میکنم
به عموجانم بگو حرف کنیزی شایعهست
هرچه مردم پشت من گفتند، حاشا میکنم
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
وای اگر سوخته ای ناله ی شبگیر کند
کودکی را شرر حادثه ای پیر کند
من چهل سال گرفتار غروبی سردم
بین آن کوچه ی بد فاطمه را گم کردم
@hosenih
بغض ها راه گلو را همه شب سد کردند
همه حتی درِ خانه به حسن بد کردند
آن کسانیکه سر سفره من میماندند..
نانشان دادم و هرروز مُذلم خواندند
کینهی مخفی شان را علنی میکردند
دوستان نیز به من بدهنی میکردند
نگو از پاره جگرها بگو از روی کبود
نگو از جعده بگو قاتل من قنفذ بود
شرر این قوم به من بیشتراز زهر زدند
صد نفر مادر ما را وسط شهر زدند
آی مردم جگری سوخت تماشا نکنید
بعد ما هیچ دری را به لگد وا نکنید
@hosenih
شاخهی یاس علی داغ زدن داشت مگر
یک زن حامله شلاق زدن داشت مگر
همه ی عمر شکایت به خدا میبردم
عوض فاطمه من کاش کتک میخوردم
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
اگرچه روز و شب هستیم دائم برسر خوانت
ببخش آقا که کم بودیم عمری مرثیه خوانت
پُر از دردم ولی درد من اصلاً جسم خاکی نیست
بیا روح مرا درمان بکن قربان درمانت
فقط یا رحمة للعالمین یک گوشه چشمی کن
کویرم، خاک بی خیرم، منو امید بارانت
مرا همسفرهی یک وعده نانِ خشک خود گردان
که طعنه میزند بر هر ضیافت، تکهی نانت
برای تا خدا رفتن بهدستان تو محتاجم
بکش دستی سرم، شاید شدم یکروز سلمانت
گدایی را ندیدم از درت نومید برگردد
به هرکس میرسد بی شک و شبهه لطف و احسانت
من اعجاز تو را دیدم میان لحظههایی که...
عیادت رفتی و درجا یهودی شد مسلمانت
**
چه اُنسی با حسن داری که باهم سفره وا کردید
میان عرش غوغا کرده آوای حسن جانت...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
ذکر خیر تو رسیدهست به هر انجمنی
به همه گفتهام از خُلق عظیمت علنی
"أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّه" به دلم قاب شده
شدم از روز ازل: هم نجفی، هم مدنی
من ندیده شدهام عاشق تو! یادم کن
عجمی هستم و شاگرد اویس قرنی
"لافتی" مال علی بود؛ ولی گفت علی:
نیست مانند پیمبر به خدا صف شکنی
برو به خانهی زهرا که خدا هم آنجاست
بر روی جمع بینداز کسای یمنی
همه دیدند به زهرا چقدر حساسی
خم شدی بوسه به آن دست مبارک بزنی
میرسی آخر معراج دوباره به علی
میروی پیش خدا با علیات همسخنی
مثل هرروز حسین آمده در آغوشت
بازهم خیره به آن حنجره و پیرهنی
حسن امشب ز غمت بر سر و بر سینه زده
تو خودت سینه زن ذکرِ حسن یا حسنی!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_رضا
#قم_المقدسه
#دسته_عزای_خادمین_حضرت_فاطمه_معصومه
#سید_علی_حسینی_تبار
➰➰➰➰
🏴شهادت جانسوز امام رضا (ع) تسلیت باد.
تاجر ورشکسته در زندان
حکم اعدام خوردههای جوان
سرطانیِ خسته از سرطان
تازه سرباز بی کسِ نگران
کودک قهر کرده با دگران
همه گفتند: یا امام رضا...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام
#اعلام_برنامه
#شهادت_امام_رضا
#قم_المقدسه
#آستان_مقدس_حضرت_فاطمه_معصومه
#سید_علی_حسینی_تبار
➰➰➰➰
#امام_رضا_ع_شهادت
حجرهاش را گرفته سوزِ حسین
نیست روزی شبیه روزِ حسین
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@dobeity_robaey
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که بوسهگه انبیای عظمی شد
چگونه بود که با ضربهی لگد وا شد؟!
بجای دسته گل، جای احترام و سلام
شرار، قسمت آن خانهی معلی شد
مقابل نفس بانوی عفیف علی
صدای عربدهی یک غریبه پیدا شد
آهای سینه زنان، فاطمه زمین افتاد
کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد
امان ز میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت
امان ز «در» که شکست و بلای زهرا شد
غلاف تیغ یکی و دوتا نه، خیلی بود
چگونه اینهمه ضربه به دست او جا شد؟!
اگرچه پشت «درِ» خانه رفته بود از حال
به احترام نگاه علی ز جا پا شد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
از ابتدا قیامت او آشکار بود
آن بانویی که ممتحن کردگار بود
در بندگی خویش خدای بقیه بود
سرتا به پاش مظهر پروردگار بود
در خانه با کنیز خودش همکلام بود
در سجده با خدای خودش همجوار بود
مردان جنگی از پس او برنیامدند
با اینکه بر جراحت پهلو دچار بود
کاری به این نداشت که تنها و بیکس است
وقت گذر ز کوچه، چه با اقتدار بود
زهرا عجیب غیرتیِ عشق حیدرست
پای علی برای بلا بیقرار بود
از گرگهای شهر، فدک را گرفته بود
کرار بود، گرچه خودش خانهدار بود
بستند راه کوچه! مگر کم میاورد؟!
غافل ازآنکه چادر او ذولفقار بود
سیلی زدند جا بزند! گفت یا علی!
یک دم عقب نرفت! سراپا وقار بود
رویش کبود شد، رویشان را سیاه کرد
با قامت شکسته عجب پای کار بود
تا حشر، خاک بر سر اهل مدینه کرد
آن معجری که روی سرش پرغبار بود
اصلاً نخورد غصهی آن گوشِ.....
اما حَسَن نِشَست و پی گوشوار بود
واضحتر از همیشه علی را نظاره کرد
هرچند چشمهاش از آن ضربه تار بود
* *
ارثیه داد حضرت مادر به دخترش
ارثیهای که درد و غم بیشمار بود
وقتی سر عزیز خدا رفت روی نی
زینب اسیر هلهلهی سی هزار بود...
از یک کفن مضایقه کردند کوفیان
بر روی بوریا، بدنی آشکار بود
درراه، زینب از همه بدتر عذاب دید
دُخت علی به ناقهی عریان سوار بود
دستش شکست و دست ستم را ز پشت بست
با دست بسته فاتح این کارزار بود...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
هرکجا حرف شما آمد سعادت دیدهایم
ما چه رحمتهایی از آقای رحمت دیدهایم
بیشتر نام تو روی بچههای ماست چون
بیشتر از هرکسی از تو محبت دیدهایم
چشم تو اسلام شد، ما نیز تسلیمش شدیم
در نگاه تو کرامت بینهایت دیدهایم
از یهودیها عیادت کردی از ماهم بکن
با چه شوقی شب به شب خواب عیادت دیدهایم
تو "امینی" پس دل ماهم امانت پیش تو
سربه راهش کن که از غفلت خسارت دیدهایم
سیرمان کن باهمان یک تکهنانِ سفرهات
از همان رزق کمت هم خیر و برکت دیدهایم
سیزده خورشیدِ دیگر جلوهی خورشید توست
مصطفی را ما همه در چند نوبت دیدهایم
اسم زیبای تورا گفتیم و گفتی: "یاعلی"
از شما، جز گفتن از "حیدر" به ندرت دیدهایم
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
... ریحانهی موساست! تجلی به زمین کرد
پس اهل زمین را همگی عرشنشین کرد
خود را بغل معدن فیروزه نگین کرد
چشمان پدر را چقدر فاطمهبین کرد
بانی شده این فاطمه معراج پدر را
جبرییل به پابوسی او ریخته پر را
در بین کریمان شده مشهور کریمه!
زهراست چه نزدیک و چه از دور کریمه
سجادهنشین در وسط طور کریمه
یا فاطر و یا فاطمه یا نور کریمه
این آرزوی ماست سلیمان شده باشیم
با چادر تو، تازه مسلمان شده باشیم
ارثیهی زهراست که پای تو ورم داشت
محراب به یک جلوهی تو قامت خم داشت
با بودنت این قوم چه میخواست؟ چه کم داشت؟
احساس عجیبی به شما قوم عجم داشت
در پای شما مردن ما عین حیات است
صحن تو برابر به تمام عتبات است
از آینه بندان حرم نور به ما خورد
در صحن تو بی بی سر ما خوب هوا خورد
در قم به مشام دل ما بوی رضا خورد
هرکس گذرش خورد به این میکده جا خورد
دیدند همه مرقد تو مرقد زهراست
بی بی به خدا گنبد تو، گنبد زهراست
نومید رسیدیم که امید بگیریم
هر نیمه شب از ماه تو خورشید بگیریم
خوباست به امضای تو تأیید بگیریم
یعنی که ازین خانه روادید بگیریم
بیمارترینیم شفا را بده بی بی
پس تذکرهی کرببلا را بده بی بی
در کشور شیعه سفرت امن و امان بود
هر کوچه زمانِ گذرت، امن و امان بود
بر روی شتر دور و برت، امن و امان بود
افتاد به هرجا نظرت، امن و امان بود
چشمان کسی خیره به محمل نشد اصلاً
سدِّ گذرت جمع اراذل نشد اصلاً
جز گل به سرت از روی بامی نرسیدهاست
بر محمل تو چشم عوامی نرسیدهاست
پایت طرف بزم حرامی نرسیدهاست
راه تو به دروازهی شامی نرسیدهاست
شلاق سراغ تن تو هیچ نیامد
آتش طرف دامن تو هیچ نیامد
اما به سر عمه به جز زخم ندیدند
قدیسه ما را سر بازار کشیدند
با هلهله و خنده از او خطبه شنیدند
بند دل او را ته گودال بریدند
قدارهکشی آمد و سر زیر عبا رفت
برنیزهی اولاد زنا، نورِ خدا رفت...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_شهادت
... نشنیدهاند از لب او جز رضا رضا
دارد تپش تپش دل او یک صدا... رضا
طوری دل کریمه گره خورده با رضا
وابستهاش شدهست دراین سالها رضا
خواهر نگو، که دار و ندار برادر است
آمد به قم رسید، گلستان درست کرد
چادر تکاند، رحمت باران درست کرد
چه جنتی میان بیابان درست کرد
نوکر برای حضرت سلطان درست کرد
بختش بلند هرکه براین خانه نوکر است
جاده به جاده پشت سر یار، راه رفت
بیمار بود با تن تبدار، راه رفت
شکر خدا که دور ز اشرار راه رفت
در یک مسیر راحت و هموار راه رفت
این شأن واقعی نوامیس حیدر است
پادرد میکشید ولی خونْجگر نبود
با مستهای بی سرو پا همسفر نبود
آزرده از شلوغی بین گذر نبود
یعنی اسیر طعنهی صدها نفر نبود
حالا گریز روضه به یک جای دیگر است
آنجا که آفتاب بدون حجاب بود
رنگ کبود بر رخ زنها نقاب بود
پایین نیزه زیر کتکها رباب بود
درآن میانه صحبت بزم شراب بود
بازین چه شورش است که هر دیدهای تر است...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_معصومه_س_شهادت
از جگر سوختگان آهِ شرربار ببین
خیز از طوس و بیا حال مرا زار ببین
کاش میشد که دل سیر تماشات کنم
یار گمگشته! تو برگردی و پیدات کنم
چقدَر کوه و کمر را پی تو آمدهام
به تمنای رُخت نالهی هجران زدهام
چندماه است که آوارگی اقبال من است
چادر خاکی من شاهد احوال من است
منِ معصومه کجا رنج بیابان گردی؟!
کاش یکبار به این خسته نظر میکردی
خبری باد صبا از تو نیاورد آخر
دست تقدیر مرا راهی قم کرد آخر
پیِ تکریمِ منِ پرده نشینِ بدحال
سربه زیر آمده بودند همه استقبال
سر هر کوچه که رفتیم سلامم کردند
مثل پروانه همه دور و برم میگردند
دور بودم همه جا از نظر بیگانه
خانهام خانهی نور است؛ نه یک ویرانه
گریه کردیم ولی حین مناجات فقط
کوچه رفتیم ولی کوچهی سادات فقط
کاش بودی که ببینی چقدر تب کردم
من در این شهر فقط گریه به زینب کردم
کاش میشد بنویسند دروغ است دروغ...
رفتن عمهی ما بر سر بازار شلوغ
چه کسی داشت گمان از سر ایوان بلند...
عده ای بی سر و پا سنگ به زینب بزنند!
فکر کن دور نوامیس خدا معرکه بود
فکر کن چادر ناموس خدا دست که بود؟!
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
هزار درد به دل ماند و نیست درمانی
خبر به شهر رسیده دگر نمیمانی...
نفس بگیر دوباره مرا صدا بزنی...
بگو علی و نجاتم بده ز حیرانی...
من از تو دستشکسته که نان نخواستهام
قرار بود که دستاس را نچرخانی...
ببخش فاطمه من بودم و زدند تورا
چه ضربهها که نخورد آیههای قرآنی!
ببخش لات محل بر سر تو داد کشید
کشیده زد به تو نامردِ نامسلمانی
خدا نکرده مگر قهر کردهای با من
مُیسّر است به این سمت سر بگردانی؟!
بلند شو ز لباسم غبار را بتکان...
سحر درست کن از شامِ تارِ ظلمانی
بخند همسر خوبم... شبیه قبل بخند...
بخند و حال مرا خوب کن به آسانی
* *
به فکر یک کفن و قبر باش بهر علی
اگر به زندگیات نیست میل چندانی
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@ghararenokary
#امام_هادی_النقی_ع_مدح_و_شهادت
علی الدوام نمکگیر دست خوبانم
چه سِرّی است در این رابطه نمیدانم!
فقط به دامن آل علی دخیل شدم
اگر چه تر شده با هرگناه دامانم
سلام حضرت هادی! سلام اربابم!
بگیر دست مرا خستهام پریشانم
به زیر دست شما تربیت شدم یک عمر
همیشه نان تو بوده به زیر دندانم
دلم گرفته برایت، غریب جان دادی
برای مادرتان باز روضه میخوانم
عزا عزا! جگر فاطمه شرر دارد
علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد
مصیبت است که از دوستان جدا باشی
اسیر هر شبهی نانجیبها باشی
دلت برای مدینه همیشه پَر بزند
ولی همیشه گرفتار سامرا باشی
دعای اهل و عیالت به پادگان این است
که از جسارت سربازها رها باشی
عزیزکردهی زهرا! نبینم آقا جان...
بهروی خاک بیفتی و بی عصا باشی!
دلت شکسته ولی بازهم سرت نشکست
قرار نیست که با سنگ آشنا باشی
قرار نیست سرت را به نیزهها ببرند
قرار نیست که بر روی بوریا باشی
میان نالهی تو کف نمیزند احدی
خدا نخواست که بین سر و صدا باشی
تمام اهل حرم خانهاند! پشت حجاب!
بهفکر غارت پوشیهها چرا باشی؟!
چه روضهها که نهان مانده است با زینب
بزن به سینهی خود دم بگیر یا زینب...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝@ghararenokary
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بهترین خواهر دنیا زینب
زهرهی حضرت زهرا زینب
همه پستاند و معلا زینب
همه خاکند و مطلا زینب
قبلهی قبلهنماها زینب!
عشق تا روز ابد حیرانش
عقل آشفته و سرگردانش
صبر زانو زده بر عنوانش
کشتی کرببلا سُکانش...
نیست دست کسی الا زینب!
مانده در حسرت رویش خورشید
سخنش آیهی قرآن مجید
پدری زینت اینگونه ندید
آنکه زد بر دهن شوم یزید...
ماندهام بود علی یا زینب!
دامنی قرصِ قمرپرور داشت
از رقیه چه کسی بهتر داشت؟!
این سه ساله شرفی دیگر داشت!
پرچم آل علی را برداشت!
پس رقیه شده حالا زینب
گرچه او صابرهی عالم بود...
تکیهی محکم آقا هم بود..
قدش از داغ برادر خم بود
مَحرم شاه چه بی مَحرم بود
بی برادر شد و تنها زینب...
روز و شب یاد بیابان میکرد
گریه بر آن تن عریان میکرد
گله از خار مغیلان میکرد
یاد ویرانه فراوان میکرد
ای فلک! قهر شدی با زینب...
ای فلک داغ برادر دیدم
شمر را دست به خنجر دیدم
کوچهبازار مکرر دیدم
من از اینها غم بدتر دیدم
شد تماشا به گذرها زینب...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝@ghararenokary
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت
همهی میکده را دیدهی گریان برداشت
گریه کردیم و خدا بر سر ما دست کشید
باری از شانهی هر عبدِ پریشان برداشت
تا که گفتیم ببخشید، دلش زود شکست
نام مارا خودش از دفتر خسران برداشت
غصه خوردیم ولی غصه و غمها را بُرد
گفت: باید که غم از سینهی مهمان برداشت!
پارسال آمده بودم که دگر توبه کنم
باغ اعمال مرا آتش شیطان برداشت
بعد یک عمر به این خانه پناه آوردیم
گرد و خاک از تَن ما با لب خندان برداشت
کار ما خورد به یک مانع بسیار بزرگ
تا که یک مرتبه گفتیم علی جان!برداشت
دست در دست یداللهی مولا دادیم
پای ما را علی از خار مغیلان برداشت
من شبِ قدر فقط کرببلا میخواهم
باید از کرببلا توشه فراوان برداشت
من حسینی شدهام چون که خودش خواسته است
کام مارا پدر از تربتِ جانان برداشت
::
علی امشب به سر سفرهی زینب رفت و...
طبق معمول عوضِ شیر و نمک، نان برداشت
امشب از فاطمه خیلی به عزیزانش گفت...
هرچه برداشت قدم، فاطمهگویان برداشت
آخرین لقمهی نان را به یتیمانش داد
کوفه را زمزمهی آهِ یتیمان برداشت
امشب ای کوفه! علی پیش شما مهمان است
صبح فردا وسط خونِ خودش غلتان است
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#مناجات_با_خدا
#شبهای_قدر
#امام_علی_ع_شهادت
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
@ghararenokary
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
از شیر غیر از شیر بودن بر نمیآید
یعنی که درپای شما جز سر نمیآید
از سینهات جز عشقِ احمد در نمیآید
مثل تو در کل عرب دیگر نمیآید
تو حمزهای، سنگر شدی حتی پیمبر را
اسم تو تار و مار کرده کل لشگر را
وقتی که افتادی زمین، دین هم زمین افتاد
پای تنت پیغمبر اکرم زمین افتاد
حتی امیرالمؤمنین محکم زمین افتاد
زهرا میان خانه از این غم زمین افتاد
مُثله شدی یعنی عبا لازم شدی دیگر
بالاترین داغ بنی هاشم شدی دیگر
بالا تنت آمد همینکه خواهری جان داد
حرف عبا شد پا به پایش مادری جان داد
با روضههای ثانی پیغمبری جان داد
شمشیرها آمد علیِ اکبری جان داد
یک کوچه وا شد از روی مرکب سوار افتاد
کل حرم مثل علی به احتضار افتاد
آیات قرآن را روی سرنیزهها بردند
سر را جدا بردند و پیکر را جدا بردند
کار جوانان شد علی را با نوا بردند
با چه عذابی نور را بین عبا بردند
عمه اگر بیرون نمیآمد پدر میمرد
بابا خودش در وقت تشییع پسر میمرد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#حضرت_معصومه_س_مدح
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_ولادت
هرکس گدایی میکند بر ساحت زهرا
باید بیاید قم، بیاید خدمت زهرا
معصومه یعنی نور، یعنی عصمت زهرا
پیداست در صحن و سرایش جنّت زهرا
مانند زهرا روشنای خانه این بانوست
راضیّه و انسیّه و حنّانه این بانوست
کوثر شده، زهرای اطهر میشود بی شک
انسیّة الحورای دیگر میشود بی شک
معراج را معنا و مظهر میشود بی شک
بند دلِ موسی بن جعفر میشود بی شک
بابا اگر این است، دختر باید این باشد
چون فاطمه حقست امّ المؤمنین باشد
وا میشود سجادهاش، وا میشود درها
درهای الطاف خداوندی به نوکرها
از نسل اسماعیلها تا نسل هاجَرها
در محضرش از فضّهها هستند و قنبرها
در کهکشانش، شاعران منظومه میگویند
معصومها یا حضرت معصومه میگویند
دست کریمه برکتش مثل کریمانست
قم ظاهراً خشکست، در باطن گلستانست
باران نمیخواهد! همیشه نوربارانست
هر زائرِ قم زائرِ شاه خراسانست
محتاجم و دورِ کس دیگر نمیگردم
از محضر او دست خالی بر نمیگردم
کعبه تمام عزت خود را به او داده
جنّت به دست خادمان او سبو داده
زهرا به یُمن او به من هم آبرو داده
کن درد دل با او که وقت گفتگو داده
بیخود نمیآیند مردم سر به زیر اینجا
پس تو بیا و کربلایت را بگیر اینجا
چون فاطمه نورَست و شرحی در بیانش نیست
چون زینبست و جز رضا وِرد زبانش نیست
گرچه شکسته، حرفی از قدّ کمانش نیست
بر آسمانِ نیزه، ماهِ کاروانش نیست
بیکس نشد یک لحظه هم در این مسیر اصلاً
بیمار شد، اما نشد اینجا اسیر اصلاً..
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #رضا_دین_پرور
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه_س_ولادت
#حضرت_معصومه_س_مدح
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
جایی که میگیرند دست ناتوان را
پیر زمین افتاده دارد آسمان را
تطهیر شد هرکس که وا شد پایش اینجا
دیدند مردم حکمت آب روان را
سگهای اطراف حرم را میپذیرند
تحویل میگیرند وقتی آهوان را
یکبار میآیم، سه دفعه او میآید
یعنی که تضمین میدهد سود کلان را
من از رفاقت با کریمان سود بردم
هر موقعی رفتم خراسان، سود بردم
صدشکر برگ دعوتم داده همیشه
پیش همه حیثیتاَم داده همیشه
حج فقیران آمدم دارا شدم من
محتاج بودم ثروتم داده همیشه
مستانه گشتم صحنها را فیض بردم
جنت به جنت نعمتم داده همیشه
طعم غذای حضرتی مانده به کامم
آقا دراین صف نوبتم داده همیشه
من پای این سفره غذا را دوست دارم
تَه ماندهی لطف رضا را دوست دارم
سلمانیِ شهرش سلیمان شد در آخر
از یُمن او قبرش گلستان شد در آخر
خیلی فلج آمد به اینجا راه افتاد
خیلی مریض آمد که درمان شد در آخر
یکبار آمد در حرم، یکبار رو زد
بی خانمانِ طوس سلطان شد در آخر
وقتی که در پای ضریحش گریه کردیم
جان دادن ما نیز آسان شد در آخر
گفته میآید در کنار ما سه دفعه
چه عزتی داده به ما آقا سه دفعه
داریم کل خیرها را در کنارت
دیدیم ما عرش خدا را در کنارت
باید که دور تو قیامت باشد اینقدر
وقتی نشاندی هر گدا را در کنارت
خیر از دو دنیایش ببیند حق زینب
هرکس که آوردهست ما را در کنارت
حس میکنم پیش رضا، پیش حسینم
حس میکنم کرببلا را در کنارت
گفتم حسین و تا به اینجا آمدم من
از کربلاییهای راه مشهدم من
**
ای روضهخوان با دیدهی تَر روضه خواندی
هرخطبه ای گفتی در آخر روضه خواندی
ابن الشبیب آمد به پابوست، برایش
از غربت اربابِ بی سر روضه خواندی
گفتی از آن سرنیزههایی که رسیدند
گفتی ازآن صدپارهپیکر روضه خواندی
از خیمههایی که پُر از نامحرمان شد
با ماجرای قحطِ معجر روضه خواندی
گفتی نمازش را نشسته خواند عمه
در گوشهی گودال تنها ماند عمه
✍ #سیدپوریا_هاشمی
#امام_رضا_ع_مدح
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary
#امام_خمینی_ره_مدح
#امام_خمینی_ره فرمودند: محرّم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.
اسلام را محرم او زنده کرده است
این نکته هم ز پیر طریقت به ما رسید
✍ #عباس_احمدی
پیر ما میگفت اسلام از محرم زنده ماند
اشکها از دین پیغمبر حراست میکنند
✍ #سیدپوریا_هاشمی
با محرم، با صفر اسلام جاویدست و بس
یادی از نطق امام پیر امت میکنم
✍ #علیرضا_خاکساری
پیر میخانهی عشاق، خمینی فرمود:
هر چه داریم ز سالار شهیدان داریم
✍#احسان_محسنی_فر
حرف ما حرف خمینیست، سرآمد هستیم!
عاشق حیدر و اولاد محمد هستیم!
✍ #سیدروح_الله_مؤید
این انقلاب از برکت پیر خمین است
در امتداد نهضت پاک حسین است
✍ #یوسف_رحیمی
چنین درس را از خمینی بگیر
"حسینی بمان و حسینی بمیر"
✍ #رضا_دین_پرور
•┈┈••✾••┈┈•
#کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی
#کانال_قرار_نوکری
🔻🔻🔻🔻
🆔@ghararenokary