eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
800 عکس
53 ویدیو
113 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
ستم روزگار یادش هست غم لیل و نهار یادش هست دیده‌ی اشکبار یادش هست آن‌همه قلب زار یادش هست روضه‌ی بی شمار یادش هست نیمه جان بین بستر افتاده  باز تب کرده، مضطر افتاده به لبش ذکر مادر افتاده یاد یک جای دیگر افتاده چادر پرغبار یادش هست زهر کرده اثر به اعضایش ناتوان دست و بی رمق پایش ترک افتاده است لب‌هایش العطش العطش شد آوایش لب زخمی یار یادش هست پیر بود و خمیده قامت بود خانه‌اش کل سال هیأت بود به تنش ردی از جسارت بود قاتلش روضه‌ی اسارت بود لحظه‌های فرار یادش هست همه‌ی عمر خود پریشان بود یاد جدش همیشه گریان بود آی مردم حسین عطشان بود آبروی قبیله عریان بود یک تن و ده سوار یادش هست عمه‌هایش چقدر ترسیدند کوچه‌های شلوغ را دیدند مست‌ها آمدند رقصیدند به سر روی نیزه خندیدند زینب بی قرار یادش هست 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
روضه می‌خوانم از زبان کسی که خودش داغ کربلا دیده در حوالیِ قتلگاه حسین خولی و شمر بی حیا دیده باقرالعلم اینچنین فرمود جدّ ما را به پنج حربه زدند لشگری با تمام بی رحمی به غریبی هزار ضربه زدند یک نفر با هجوم شمشیرش عده‌ای با هزار سر نیزه بر تنش زخم بی شماره نشست تیر بر تیر، نیزه در نیزه یوسف افتاد بین صدها گرگ پنجه‌هایی پلید چنگش زد آنکه بی تیر بود و بی نیزه از همان راه دور سنگش زد یوسف افتاد بی رمق در خاک پیش چشم اله و محبوبش بی حیایی رسید و با کینه زد به زخم حسین با چوبش دادِ زینب بلند شد اینجا: پسر مادر مرا نزنید تن صد چاک و بی دفاعش را دیگر اینگونه با عصا نزنید ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
دلگیرم از خودم که دلم گیر یار نیست اصلاً برای آمدنش بی قرار نیست گیرم رسید روز وصالش چه فایده؟! وقتی که "دل" به شوق وصالش دچار نیست روزی هزار بار دلش را شکسته‌ام این‌گونه زیستن، ادبِ انتظار نیست همسایه‌ای گرسنه و اهل محله خواب یعنی در این محله کسی سفره‌دار نیست؟! امروز اگر که توبه نکردم، چه می‌کنم فردا که زیر خاک، مرا اختیار نیست! باید که گردگیری دل کرد و گریه کرد گریه برای عاشق دلداده عار نیست ای دل به هوش باش و ببین چرخ روزگار خالی ز لطف و رحمت پروردگار نیست :: وای از مزار و غمکده‌ی باقرالعلوم یک سایه‌بان به گستره‌ی آن مزار نیست حجاج، مکه‌اند و به روز شهادتش یک شیعه در مجاورت آن دیار نیست 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی» بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر وقف علوم و دانش و دین کرده، همّ خویش باشی کنار ابن و اب و اُمّ و عَمّ خویش آب و گل و سجیّت تو، جز کرم نداشت دیدم چرا مزار تو صحن و حرم نداشت گلدسته‌ای نداشت حرم، مرقدی نبود صحن و سرا نیافتم و گنبدی نبود این خاک عشق باشد و بر باد کی رود؟ غم‌های عهد کودکی از یاد کی رود آتش به خرمن جگر از آه، با تو بود یک عمر، خاطرات تو همراه با تو بود از صبح تا غروب کشیدی ز سینه آه اما چه خوب شد که نرفتی به قتلگاه... تو طفل روی ناقۀ عریان نشسته‌ای بر روی رحل ناقه، چو قرآن نشسته‌ای تو طعم تازیانه و سیلی چشیده‌ای بر روی خار، همره طفلان دویده‌ای دیدی تو خیمه‌های به آتش کشیده را داغ و فرار و رنگ ز چهره پریده را ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
پیش تو، ای که شکافنده دانش‌هایی! زیر و رو کردن این دل که ندارد کاری به نگاهی بشکافد دل شاعر که ندید بهتر از بیت شما، در دو جهان درباری به فدای تو و آن جد غریب تو، حسین به فدای تو و آن جد کریم تو، حسن تو کریم ابن کریمی، تو غریب ابن غریب ماه سجاد، شده برکه‌ی عشقت، دل من نه کمیتم، که به زیبایی بیتم بخری نه فرزدق، که شوم مرثیه‌خوانِ غم تو با کدامین قلم از داغ تو فریاد کشم؟ ای که پنجاه و سه سال اشک، نشد مرهم تو تا که بی‌تاب شود، هر دل عاشورایی از زبان تو سخن گفت، خداوند حسین شرحه شرحه، غم تو شرح زیارت‌نامه‌ست دید آن روز چه‌ها چشم تو؟ فرزند حسین! با نگاهی پُر از امید به دستان عمو شاهد بدرقه‌ی آخر سقا بودی فقط این روضه برای غم عمری کافی‌ست: بی عمو، جد تو می‌آمد و آنجا بودی از غم و رنج اسیری، سفر کوفه و شام خون اگر از دل هر سنگ نجوشد، چه کند؟ بعد از این کرببلایی که شدی راوی آن عالمی رخت عزا با تو نپوشد، چه کند؟ باز هم پَر زد و آمد که سلامی بدهد زائر چشم تو شد، چون دل جابر، دل من هست همنام تو، آن ماه و برایش چقَدَر، چقدر تنگ شده، حضرت باقر! دل من ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
بغضی که پنجه زد گلوی اطهرت را عمری گرفته بود راه حنجرت را شب تا سحرگه، در دل محراب طاعت پاشیده بودی اشک‌های باورت را تو پنجمین خورشیدِ اهل نور هستی نور خدا کرده احاطه، محورت را خود سوختی بهر نجات اهل ایمان کردی تو خرج خلق، مهر انورت را در بستر بیماری و در هُرمی از تب کردی صدا با اشک حسرت، مادرت را با خاطرات کربلا و کوفه و شام پُرکرده بودی برگ‌برگِ دفترت را یاد علیِ اکبر و عباس و اصغر آتش فکنده لحظه‌های آخرت را از کربلا جان و دلت می سوخت، ازچه آتش زده زهر ستم بال و پرت را؟ شد بقعه‌ی نوری دگر، خاک مدینه بُردند زیر خاک، وقتی پیکرت را قلب «وفایی» سوخت هنگامی که بشنید پُرکرده گَرد درد و غم، دور و برت را ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت همیشه از غم بی انتها حکایت داشت قد خمیده‌ی امروز، ارث دیروز است چقدر پیری‌ام از کودکی شکایت داشت اگرچه آتش زهر است در تنم اما نشد حریف دلم هرچقدر قدرت داشت شبیه عمه نشسته نماز شب خواندم نماز خواندن من هم به او شباهت داشت به یاد حمله‌ی بد موقع اراذل بود که این دو چشم به بیداربودن عادت داشت چگونه می‌رود از خاطرم غروبی که هزارسال برای دلم مصیبت داشت نه هیچ‌کس کمک شاه تشته‌لب می‌کرد نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت پناه رفت و زن و بچه بی پناه شدند به نیزه رفتن او قیمت اسارت داشت خرابه بود که هم‌بازی مرا کشتند همان زمان که ز هجر پدر شکایت داشت همان زمان که تنش را کبود می‌کردند همان زمان که ز درد شدید لکنت داشت ز داغ آن نَفَس بند آمده ز کتک نفس کشیدن من رنگ و بوی غربت داشت ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
ای شیعه‌ی ثانی عشرِ حضرت باقر دین زنده شده از هنرِ حضرت باقر بخشید به اسلامِ مبین گرمی و رونق گنجینه‌ی غرق گهرِ حضرت باقر تا روز قیامت همه چون آینه ماتند از دانش و علم و هنرِ حضرت باقر زینت ده توحیدپرستانِ جهان است گلزار گل و بارورِ حضرت باقر قدسی نَفَسانِ حرم قدس ندیدند جز نور خدا در نظرِ حضرت باقر مرغان دعا تا حرم دوست رسیدند در سجده‌ی شام و سحرِ حضرت باقر جابر چه صمیمانه ز درگاه پیمبر آورده سلامی به برِ حضرت باقر عمری زِ غم کرب‌وبلا خونِ جگر خورد قربان دل و چشم ترِ حضرت باقر داغ غم زهرا و علی در همه ایام آتش زده بر بال و پرِ حضرت باقر زهر ستم و کینه‌ی بیداد چه کرده‌ست با جان و دل و با جگرِ حضرت باقر افسوس که در سوگ نشستند ملائک زین داغِ گران با پسرِ حضرت باقر دادند مرا کوثر توفیق «وفایی» تا آن که شوم نوحه‌گرِ حضرت باقر ✍ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
غمگین زمین، گرفته زمان، تیره‌گون هواست امروز روز گریه و امشب شب عزاست تا خوشه‌های بغض، گل گریه می‌دهند از تنگنای سینۀ ما ناله‌ها رهاست در سوگ آفتاب مدینه، به سوز و آه با صاحب‌الزمان دل ما نیز همنواست داغی‌ست سینه‌سوز غم باقرالعلوم گر خون بگریَد از غم او آسمان رواست... هم وارث تمامی اوصاف حیدر است هم مخزن تمامی اسرار مصطفاست ذکرش امیدبخش دلِ هرچه ناامید نامش شفادهندۀ هر درد بی‌دواست ای روح آسمانی از این داغ جانگداز فریاد خاک امشب تا عرش کبریاست سوزی که قطره قطره تو را آب کرد و سوخت این زهر نیست بلکه همان داغ کربلاست ای جان ما فدای غم غربت بقیع قبرت بقیع نیست که در سینه‌های ماست... امشب هزار پنجره دل گریه می‌کنیم با غربت بقیع، دل شیعه آشناست شمعی به روی تربت پاک تو نیست... آه این‌جا مگر نه این‌ که مزار امام ماست تنها نه از غم تو مدینه عزا گرفت در بارگاه قدس کنون محشری به‌پاست امشب «خروش»! آن نفسِ حق که تا سحر دریای گریه را به خروش آورد کجاست؟ ✍ 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
امام باقر علیه السلام .mp3
11.82M
🎧 🔹 حضرت باقرالعلوم صلوات‌الله علیه 🔹 حجةالاسلام محسن حنیفی 🔸قابل توجه دوستان بزرگوارم حتما این چند دقیقه رو از دست ندهید.. 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باقر آل رسولم نجل زهرای بتولم پاره شد ، قلبم از ، زهر کینه جان سپردم به شهر مدینه وا مصیبت مصیبت مصیبت۲ ....... قبله اهل ولایم شد مدینه کربلایم زاده سیّد الساجدینم کشته ام کشته راه دینم وا مصیبت مصیبت مصیبت۲ ..... من در ایّام صغیری دیده ام رنج اسیری با اسیران به ویرانه خفتم درد پنهان خود را نهفتم وا مصیبت مصیبت مصیبت۲ ....... جان مادر کن نگاهم صدر زین شد قتلگاهم ناله آمد برون از نهادم چهره برخاک غربت نهادم وا مصیبت مصیبت مصیبت۲ ....... شد گواه درد وداغم قبر بی شمع و چراغم گرچه خاک وطن تربتم شد تربتم شاهد غربتم شد وا مصیبت مصیبت مصیبت۲ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
. علیه السلام علیه السلام آخرین یاسِ ؛ نینوایم راویِ داغ ؛ کربلایم بار غم را بر شانه کشیدم پا به پای عمه میدویدم راس جدم را بر نیزه دیدم آه وواویلا --------------------- پیش چشمانم ؛ شد گرفتار دختر زهرا،بین بازار پرده ی محمل ها را کشیدند کف زنان دورِ ما میدویدند عمه هایم ناسزا شنیدند آه و واویلا --------------------------- از همه بدتر،شهر شام است صحبت از هتکِ ، احترام است یک سوالم مانده بی جواب است تاقیامت بر قلبم عذاب است جای زینب در بزم شراب است؟ آه وواویلا 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
. سبک واحد امام محمد باقر علیه السلام دل آسمون بی قراره مدینه عزاداره یاره بمیرم برای مدینه که حتی یه زائر نداره عالم به ماتم نشسته دوباره گَردِ عزا بر سر ما می باره آقام زِ زهرِ جفا بی قراره مظلوم اماما مسموم اماما... زده زهرِ کینه شرارم منِ خسته دل بی قرارم در این وادی رنج و غربت دگر تابِ ماندن ندارم ای وای بیا صادقم پیش رویم تا با تو این دردِ دل ها بگویم از روی تو رویِ زهرا بجویم مظلوم اماما مسموم اماما... دگر لحظه ی آخرم شد به شوق پریدن پَرم شد به سوی خدا میروم من عزادارِ من مادرم شد سر شد دگر عمره من بی قرارم از داغِ  کرب و بلا ناله دارم من از غمِ کربلا یادگارم .... مظلوم اماما مسموم اماما... عجب صحنه هایی که دیدم چه رنج و بلا ها کشیدم غم و رنج من شد دو چندان که وقتی به کوفه رسیدم من دیده ام روی نِی رأسِ یاران من دیده ام  کاروانِ اسیران من دیده ام دختری کنج ویران مظلوم اماما مسموم اماما... 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
. آسمان گریه کن ،برمن مظلوم که من اززهرکین ،شده ام مسموم پیکرم سوزد ،جگرم سوزد درکنارمن ،مادرم سوزد آه وواویلا2 **** گرهمه عمرخود، من عزادارم یک جهان غم من از، کربلا دارم کربلا دیدم،من بلا دیدم لاله ها رامن، سرجدا دیدم آه وواویلا2 **** دراسارت اگر، با پدربودم چون نسیم سحر، دربدر بودم سوختم هرشب، همره زینب بارها آمد، جان من برلب آه وواویلا2 **** گرمرا چون فلک،دیده گریان ست ازمدینه دل، من پریشان ست گرکه دیده ترم،درغم مادرم گرکه سوزد دلم، یادپشت درم آه وواویلا2 **** 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
خاطره های کربلا یادم نمی ره اون همه غصه و بلا یادم نمی ره سری که رف رو نیزه ها یادم نمی ره یادم نمی ره / گودال و شمر و اون ضربه ها یادم نمی ره / نامردا ریختن تو خیمه ها یادم نمی ره / صدای ناله ی مادرش یادم نمی ره / رفت از حال روی تل خواهرش مگه یادم میره گودال اون هجوم لشگر مگه یادم میره اون حنجر و کندی خنجر مگه یادم میره شمر لعین به روی پیکر ای وای ... قصه ی غربت حرم یادم نمی ره داغ مصیبت حرم یادم نمی ره لحظه ی غارت حرم یادم نمی ره یادم نمیره / دستای بسته ی زینبو یادم نمی ره / زانوی خسته ی زینبو یادم نمی ره / گهواره غارت شد تو حرم یادم نمی ره / رقیه هی میگفت معجرم مگه یادم میره لشگر اومد میون خیمه مگه یادم میره آتیش زدن به جون خیمه مگه یادم میره سالم نموند یه دونه خیمه ای وای ... خاطره های شهر شام یادم نمی ره سنگای روی پشت بام یادم نمی ره غربت و اشک عمه هام یادم نمی ره یادم نمی ره / گوشای پاره از غارتو یادم نمی ره / روزای تلخ اسارتو یادم نمی ره / زخم پاهای رقیه رو یادم نمی ره / چادر پاره ی عمه رو مگه یادم میره رقیه و زخمای پا رو مگه یادم میره حرمله و سه شعبه ها رو مگه یادم میره بزم می و طشت طلا رو ای وای ... 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
قحطی آب و حال خراب و تلظیِ علیِ اصغرِ رباب و سه روز پیکری به زیر آفتاب و یادم نمیره غربت بزم شراب و دیدم که تنها ، برگشت ذوالجناح وای از قتلگاه۲ جد غریبم ، مونده بی پناه وای از قتلگاه۲ با قد کمون ؛ اومد مادر توی دست ساربون ؛ بود انگشتر ای وای نمی بره ؛ « کهنه خنجر ۳ » جلو چشم مادرش کشتنش یکی داره میکَنه پیراهنش رقیه جون آتیش گرفت دامنش تشنه لب کرب و بلا یاحسین... بارون نم نم میزنه قلبم داره میاد دوباره باز بوی محرم آماده ی روضه کنید دلارو کم کم علم کنید بازم سیاهیا و پرچم ای که دو عالم ، در عشقت اسیر ای نعم‌‌ الامیر۲ واسه محرم ، اشکامو نگیر  ای نعم‌‌ الامیر۲ با ماه غمت ؛ آرومم کن آقا زیر علمت ؛ آرومم کن ببرم تا حرمت ؛ «آرومم کن ۳» به فدای تو پدر مادرم شاید باشه محرم آخرم این اربعین باز ببرم تا حرم تشنه لب کرب و بلا یاحسین... ««نوکریامو اشک چشامو خراب کردم همه سینه زنیامو بگو چیکار کنم که بشنوی صدامو حق داری انداختی عقب کرببلامو رو برنگردون ، از من یاحسین‌ عفوا‌ یا‌حسین‌۲ شرمندتم من ، قلبا یاحسین‌ عفوا یاحسین‌۲ بی حرف و حدیث ؛ دوست دارم روی قلبم بنویس ؛ دوست دارم هیچکی مثل تو نیس ؛ «دوست دارم ۳» ته رویای منه کربلا علت اشکای منه کربلا خونه ی آقای منه کربلا »» تشنه لب کرب و بلا یاحسین... 🔻🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary
ویژه دسته عزاداری علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir ای یادگار کربلا / ای نوحه خوان لاله ها ای حجت معصوم // ای حجت معصوم آقای ماتم دیده ای / یک کربلا غم دیده ای ای از جفا مسموم // ای حجت معصوم جانم فدایت - ای نور دیده بر نیزه دیدی - راس بریده واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir ای شاهد خد التریب / ای راوی شیب الخضیب آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی در دشت غرق سوز و آه / تو در میان قتلگاه آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی دیدی تنش را در - خون کشیدند لب تشنه او را - سر می بریدند واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ @Bipelak_ir همراه اشک کاروان / بودی اسیر شامیان با دست بسته // ای دلشکسته غم بر دل تنگت زدند / از پشت بام سنگت زدند با دست بسته // ای دلشکسته بین خرابه - با اشک و ناله دیدی تو داغ - عمه سه ساله واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ 🔻🔻🔻🔻 🆔@ghararenokary