eitaa logo
قرار نوکری
1.1هزار دنبال‌کننده
843 عکس
54 ویدیو
129 فایل
اطلاع رسانی جلسات کربلایی سیدعلی #حسینی_تبار و بارگزاری صوت جلسات و.. 🔻🔻🔻 #کانال_تخصصی_شعر_و_مداحی #مقتل #بارگزاری_اشعار_نوحه_سرود #آموزش_روضه_خوانی_تخصصی #آموزش_مداحی #حرم_مطهر_حضرت_معصومه_س #سید_علی_حسینی_تبار پل ارتباطی با حقیر ۰۹۱۲۲۵۱۰۶۲۸
مشاهده در ایتا
دانلود
قطره ای نیست از این رود که دریا نشده چهره ای نیست در این ماه، که زیبا نشده من گدایی که نشستم همه جا با همه کس او خدایی است که از پیش گدا پا نشده یا که بخشیده و ننوشته گنهکار، مرا یا که پرونده من، گم شده پیدا نشده خوبی یوسفم این است که در اوج مقام مانع سوختن و عشق زلیخا نشده @hosenih کاسهء آبرویی داشتم از لطف خدا بارها خورده زمین بشکند اما نشده وقت و بی وقت نشان داده که قولش قول است نشده زود بگوید برو حالا...نشده با کریمان بنشین شب، دم دیوار بهشت روزی سفرهء تو آمده فردا نشده در کجا دیده کسی جز سر بازار علی این همه بندهء آلودهء رسوا نشده ای که جا مانده ای از قافله عفو بیا فاطمه گفته بیا! آخر دنیا نشده زیر بال و پر من را همه جا خوب گرفت همه خسته شده اند از من و زهرا نشده زنده یا مرده ما را برسانید عرفه سند بخشش مان خوب شد امضا نشده @hosenih جان، رقیه است همان آینهء زهرا که کم ندارد در امامت، فقط آقا نشده کسی اندازه او چکمه نخورده زهمه کسی اندازه زینب کمرش تا نشده چند تا ناخن اگر مانده شکسته شده است هرچه کرده گرهء موی سرش وا نشده حجم سیلی ز سر و صورت او بیشتر است پنج انگشت، روی چهره او جا نشده شاعر: @ghararenokary
در کوچه وقتی سنگها بر صورتم خورد خیلی برای خواهر تو گریه کردم درازدحام کوچه های کوفه ، یادِ اهل وعیالِ مضطر تو گریه کردم @hosenih تا مادران را در بر اطفال دیدم یاد رباب و اصغر تو گریه کردم وقت اذان ظهر دلتنگ تو بودم یاد اذان اکبر تو گریه کردم گفتم به طوعه که نرو در پشت آن در با روضه های مادر تو گریه کردم تا کاخ آن ملعون مرا با زجر بردند مردانه پای دختر تو گریه کردم در زیر لب گفتم به قربان سر تو از بام اینجا بر سرِ تو گریه کردم @hosenih اینجا میا که آب هم فکر لبت نیست لب تشنه یاد حنجر تو گریه کردم شاعر: @ghararenokary
دست هر تشنه به ساغر برسد سعی دارد که به کوثر برسد مس بی ارزش ذاتم ز ازل شد مقدر که به زرگر برسد مثل پروانه در آغوش بلا دل من‌ سوخت به دلبر برسد کم کنید از سرتان شرّ مرا تا کم از من به همه شَر برسد @hosenih عمر من رفت فقط پای گناه وای اگر پام به محشر برسد بدم اما به سرم داد نکش شاید الان کسی از در برسد می شود آبرویم را نبری؟! شاید اصلاً خود حیدر برسد سر بخشیدن مان شک نکنید می نشینیم که مادر برسد بگذارید به دست حسنش قلم عفو به دفتر برسد یک نفر توبه کند می بخشند قبل از آنکه کس دیگر برسد دورم از مشهد سلطان ای کاش نامه ام دست کبوتر برسد گره ام را به رقیه بده تا کار من خوب به آخر برسد روحم آماده شده پر بکشد فطرس آمد که به من پر برسد ما ندیدیم کسی غیر حسین اینقدر خوب به نوکر برسد @hosenih نکند من به محرم نرسم نکند روزی کمتر برسد *** فکر کن خولی و شمر آمده اند ناگهان حرمله هم سر برسد فکر کن آب نخورده به لبش به گلو کندی خنجر برسد کاش این شعر به پایان برسد لحظه غارت معجر نرسد شاعر: @ghararenokary
نوحه؛ شهر غربت.mp3
1.74M
علیه‌السلام 🔹شهر غربت🔹 غم شده تکیه‌گاهم در این شهر بی‌کسی شد سپاهم در این شهر سایه‌ام شد پناهم در این شهر شده خالی از غیرت و دین کوفه خون دل‌ها خورد علی از این کوفه در شهر غربت سرگردانم تا آخر با مولا می‌مانم «یا حسین روحی لک الفداء» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ماه من کوفه عاشق ندارد رنگی از عهد سابق ندارد جز فریبِ منافق ندارد سر من باشد نذر سرت مولا دلم آشوب است از سفرت مولا می‌بارم با اشک چشمانت یا حسین جانم به قربانت «یا حسین روحی لک الفداء» شاعر: 🌐 shereheyat.ir/node/5069@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
زمینه؛ اَبکی للحسین و آل الحسین.mp3
1.63M
علیه‌السلام 🔹أبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین🔹 سفیر حسینم اما، اسیر دیار غم‌ها طعنه می‌زنن به مسلم، آدمای بی‌سروپا می‌گن مرد گریه نمی‌کنه، می‌گن مرد ناله نمی‌زنه آهای مردم خدا می‌دونه، چه آتیشی تو دل منه اگه گریه می‌کنم، برای حسین و بچه‌هاشه می‌باره چشای من، برا گلای یاسی که باهاشه گریه می‌کنم برا حرم گریه می‌کنم برا حسین کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بی‌کسیه لشکر من، بی‌پناهی یاور من می‌دونم آخر رسیده، لحظه‌های آخر من شهادت افتخار منه، شهادت آرزوی منه دلم اما یه جای دیگه‌ست، اگه بغض تو گلوی منه اگه بغضه تو گلوم، برای آقایی بی‌سپاهه اگه آهه رو لبم، برا کاروانیه که تو راهه بی‌کس و غریب بشه آخه توی این دیار چرا حسین؟ کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روی لب من سلامه، شاید آخرین کلامه با لبایی خشک و خونین، دلم به یاد آقامه نصیبِ مهمون کوفیا، نمی‌شه غیر داغ عطش لبم خشکه ولی عوضش، نگاهم بارونیه همه‌ش زیر لب همه‌ش می‌گم، نکنه خدایا زیر دینم اگه ابریه چشام، نگران شش‌ماهۀ حسینم با اسماعیلش همین روزا راهی می‌شه از منا حسین کاشکی به آقام یکی می‌گفت سمت کوفیا نیا حسین «اَبکِی لِلحسین وَ آلِ الحسین» شاعر و نغمه‌پرداز: 🌐 shereheyat.ir/node/5067@ShereHeyat_Nohe @ghararenokary
بعدِ آن شب‌ها که با امید غفران آمدم... بار دیگر محضرت العفو گویان امدم فکر کردی چون گنهکارم نمی آیم دگر؟؟ نه عزیزم! با همین بار گناهان آمدم! من تورا که می‌شناسم ،تو نمیگیری به دل.. گیرم اصلا با گناهان دوچندان آمدم @hosenih این غرورم را نبین! ردم کنی دق می‌کنم بی پناهم بی کسم خیلی پشیمان آمدم آن جوانِ عاصیِ سرمست دیگر نیستم.. سن و سال از من گذشته دیده گریان آمدم خواستی راهم‌ نده اما نگو "در" هم نزن تو‌ که میبینی دم این خانه حیران آمدم میهمان یعنی حبیب تو، مزاحم نیستم سفره ات را باز کن حالا که مهمان آمدم مشکلم مشکل گشا دارد که آن هم حیدر است روی کردم به نجف گفتم علی جان آمدم من دلم شور محرم می‌زند کاری بکن.. از تو پنهان نیست تا اینجا پریشان آمدم تازه فهمیدم که قدر روضه را نشناختم سال‌ها در روضه‌ی آقا چه آسان آمدم کربلا آماده شو، دیگر حسینت راهی است به هوای قافله سوی بیابان‌ آمدم مسلمش روی قناره ،او خودش صحرانشین کوچه های کوفه را دیدم هراسان آمدم @hosenih من خبر دارم که ارباب مرا بد می‌کشند به هوای بوی پیراهن به کنعان آمدم یک نفر با شمر میگوید که ذبحش مال تو شمر میگوید که جسمش را بچرخان! آمدم! آی مردم ذبح نه! والله اقا نحر شد بوی خون می آید از شعرم، به پایان آمدم شاعر: @ghararenokary
اشعار ولادت امام هادی علیه السلام @ghararenokary 🔽🔽🔽
دهمین نور کبریا هادی روشنای مسیرها هادی مقصد بال های خسته ی ما حرم امن سامرا هادی ما کجا و اسیر گمراهی تا دلیل است و رهنما هادی ما کویریم و هر کلام شما شوق دریا دهد به ما هادی کعبه دنبال طوف سامره ات قبله مایل به توست یا هادی عشق را دیده ایم دور ضریح مست شش گوشه ی شما هادی السلام علیک یا مولا السلام علیک یا هادی غم دنیا زمان دیدارت می رود از سر گدا هادی ما گدایان کوی سامره ایم زائر مست بوی سامره ایم @hosenih زنده ام همچنان ز رحمت تو مدح خوان شکوه عترت تو من همان التماسِ هر روزِ مهربانی بی نهایت تو دستهای گدایی ام لبریز از خیال خوش سخاوت تو دست بخشنده تو قسمت ما آرزو های ماست قسمت تو دهمین آفتاب بی تکرار منم و حسرت زیارت تو راه من ای صراط زهرایی مستقیم است از عنایت تو نور از ریشه های باورمان می ترواد به لطف همت تو وعده وعده پر است سفره ی ما صبح و ظهر و شب از کرامت تو راه ها ختم می شود به خدا فقط از کوچه ی هدایت تو راه تاریک و من خطر نکنم من که بی هادی ام سفر نکنم @hosenih می چکد نور حق ز دامانت پدر و مادرم به قربانت ابتدای تو نور علی نور و نیست حرفی ز روز پایانت گوش جان می دهد شبیه همه شیر در پرده هم به فرمانت به بلندای آسمان پر زد هر که شد خاک بوس ایوانت چشمه چشمه غدیر می جوشد از کلام همیشه جوشانت میزبان همیشه ی دلها سائلت میشود غزل خوانت دشمن و دوست را نوازش کرد عطر مست نسیم احسانت خوب شد زخم شَکِّ قلبم با "جامعه" آیه های ایمانت کرمتان شبیه باران است عادَتُکم همیشه احسان است شاعر: @ghararenokary
سلام بر قدمت یا مجیر یا هادی فدای قامتت ای بی نظیر یا هادی تو نوری و قد و بالای تو سراجِ منیر سلام بر تو سراجُ المنیر یا هادی زدی قدم چه مطهر درونِ خانه ی وحی که آمدی تو میان حریر یا هادی شکفت غنچه لبت با زیارتِ پدرت به علمِ باطن و ما فِی الضمیر یا هادی بجز ولایت تو نیست در جهان خبری خبر تویی ز خدای خبیر یا هادی جمالِ بی مثلِ تو مثالِ روی خداست تویی تو صاحب مُلک و سریر یا هادی @hosenih علیِ چارمِ احمد! تویی امامِ هدی درودِ ما بتو یَابنَ الامیر یا هادی چو جده اَت ثمرِ جانِ مصطفی هستی چو جدِ خویش نبی را وزیر یا هادی شمیمِ رایحه ی جامعه کبیره، ز توست تویی مُنادیِ شَانُ الکبیر یا هادی علی است بابِ علومِ خدا، تو بابِ غدیر امیدِ ما بتو بابُ الغدیر یا هادی تویی که با هنرت در زیارت آوردی... نَوَد دلیل برای غدیر یا هادی اگر به آل محمد مدیحه ای باشد تویی مولفِ آن بی نظیر یا هادی قسم به معنیِ تفسیرِ روشنِ قرآن تویی کلام خدا را سفیر یا هادی مرادِ آیه ی قرآن به سوره ی کوثر! تویی به فاطمه خیرِ کثیر یا هادی شبیهِ یوسفِ آل علی، امام حسن چقدر دلبری و دلپذیر یا هادی به شاهراه هدایت، تویی حسینِ دگر شدی مربیِ ما هر مسیر یا هادی به ما تمامیِ رفتارهاری تو الگو مرامِ توست به دلها امیر یا هادی به احترامِ جوادالائمه بابایت هماره با ادب و سربزیر یا هادی پِیِ زخارفِ دنیا کمر نِمیبستی که بود روحِ تو از غیر - سیر یا هادی تو امتدادِ خدای غَنیِ بِالذاتی و ما همه به سرایت فقیر یا هادی به سجده گاهِ عبادت، ز شام تا به سحر به بارگاهِ خدا مُستجیر یا هادی اگر تو جلوه کنی بر دلِ محبانت شوند خیلِ محبان بصیر یا هادی سلامتِ دل و دینِ همه بدستِ شماست نظر نما، نظری چشمگیر یا هادی بلا بدور کن از هر دیارِ زهرایی تویی به امتِ قرآن امیر یا هادی به هیچ اهلِ دلی، فرق در ولایت نیست تویی امامِ کبیر و صغیر یا هادی دریغ هیچ نکردی ز یاریِ مظلوم به دین مدافع و حق را نصیر یا هادی چه نقشه ها که به تدبیر بَرمَلا کردی در آن زمان و مکانِ خطیر یا هادی به قعرِ برکه ی شیران بخاک می اُفتد به احترامِ تو درّنده شیر یا هادی برای خانه نشینیِ تو چه ها کردند شدی ز کینه چو عمه اسیر یا هادی نه تو اسیرِ سپاهِ ستمگران، بلکه بدستِ تو متوکل اسیر یا هادی @hosenih به ابتکارِ تو این بس، که در دلِ تبعید شدی معلمِ نسلِ غدیر یا هادی جهادِ حصر، جهادِ بزرگمردان است تویی بزرگ و عدویت حقیر یا هادی به ما هم اذنِ جهادی بده که جان بازیم چنان امامِ شجاع و دلیر یا هادی به کربلا ، متوکل نَه هتکِ حرمت کرد که زد به قلبِ تو بارانِ تیر یا هادی سپاهِ منتقمان را بخوان، محرم شد ظهور صاحبمان گشته دیر یا هادی هنوز لشگرِ یارانِ باوفا داری بخوان دعای فرج، یا مجیر یا هادی شاعر: @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ هرکه را آسمانی اش کردند در نگاه تو فانی اش کردند هر که عطر و بوی تو داشت غرقِ در مهربانی اش کردند در بهشت خدا محبّ تو را لایق حکمرانی اش کردند و سپس عاشق ولایت را تا ابد جاودانی اش کردند از سبوی تو هرکسی مِی زد مست آئینه خوانیش کردند هر نبی را جدا جدا اوّل پای درس تو فانی اش کردند هرکسی را لیاقتی دادند خرج دلبر جوانی اش کردند با نگاهت دوباره زنده شدیم تو نظر کرده ای که بنده شدیم @hosenih عشق سرمست دلربایی توست عاشقِ جلوه ی خدایی توست جـبرئیل آفـریـدن ای آقـا ذرّه ای از هنرنمایی توست ریزه خوار قدیمی ات حاتم شغل حاتم فقط گدایی توست از نگاه تو کفر می لرزد این همان ارث مرتضایی توست از دم تو مسیح جان گیرد لیک عیسی خودش فدایی توست کربلایی، مدینه ای، حاجی ست هر محبّی که سامرایی توست مست جام توایم یا هادی ما غلام توایم یا هادی @hosenih دست خالی منم، کریم تویی روح رحمان و یا رحیم تویی فخر دارم به آسمان و زمین چون امیر من از قدیم تویی پیش دریای علم جاویدت همه جاهل، فقط علیم تویی عرش حق اعتبار دارد چون ساکن کوی آن حریم تویی بهر ایران بس است، استادِ شاه عبدالعظیم تویی تو کلیمُ اللَه از تبار علی گفت موسی فقط کلیم تویی کی شود شیعه ی شما گمراه؟ راه ایمان مستقیم تویی با تو من تا خدا سفر کردم با تو از لامکان گذر کردم @hosenih جامعه یک حدیث ناب تو بود جامعه بهترین خطاب تو بود هر سلامش معارفی کامل این قدیمی ترین شراب تو بود هست قرآن کتاب ختم رسل به خدا جامعه کتاب تو بود جامعه کٌنهِ معرفت سازی است این زیارت در احتساب تو بود پشت چشمان تو بُود خورشید پس طلوع از پس نقاب تو بود سحری من خدا خدا کردم لحن لبیک حق جواب تو بود جامعه، نافله و عاشورا از وصایای مستجاب تو بود هادی فاطمه دعایم کن متّقی در ره خدایم کن @hosenih هرکه در این سرا ولایت داشت از ولای شما روایت داشت هرکسی در مسیر ایمانش به خدا از شما هدایت داشت مورد لطف حضرت زهراست دلت از هرکسی رضایت داشت تا خدا رفت و رستگارش کرد هرکه را چشم تو عنایت داشت در مسیر عبورتان آقا مَلَکی پر به زیر پایت داشت بهر بخشیدن تمام بشر خاک پای شما کفایت داشت دست خالی نرفته هرکس که سفری سوی سامرایت داشت طالب عزّت و سرورم من با شما انعکاس نورم من @hosenih می رسد بوی حضرت هادی عطر گیسوی حضرت هادی قبله ی عاشقان و سرمستان خم ابروی حضرت هادی شیر هم صید می شود بین پیچشِ موی حضرت هادی ماه شرمنده می شود نزد رخ مهروی حضرت هادی در گلستان یار، شد مهدی گل خوشبوی حضرت هادی فخر دارد به باغ های بهشت تربت کوی حضرت هادی هرکه را فیض طاعتش دادند می ناب شهادتش دادند @hosenih حرف تو حرف ناب ایمان است همه اش آیه های قرآن است آن ولایت که گفته ای آقا مرکز ثقل آن در ایران است انقلابِ ولاییِ ایران همه از التفات جانان است لقب شیعه ی حقیقی ِ تو به خدا لایق شهیدان است گشته بیدار امّت اسلام این همان وعده ی امامان است دشمنی با گناه و استکبار پر پرواز هر مسلمان است هرکه تهدید می کند ما را بی گمان در مسیر شیطان است کاش می شد شهیدتان باشم تا ابد رو سفیدتان باشم @hosenih گردش روزگار دست شماست در خزان هم بهار دست شماست من گرفتار سامرا هستم اذن دیدار یار دست شماست آبرو دارم از محبّت تو هادیا، اعتبار دست شماست ضرب شصتی نشان دشمن ده یا علی ذوالفقار دست شماست ای چهارم علی ز آل علی کوثر خوشگوار دست شماست بیقرارم تو التیامم ده در دو عالم قرار دست شماست شکر حق سائل شما هستم روزیِ بی شمار دست شماست من نمک گیر سفره ات هستم از سبوی ولای تو مستم @ghararenokary
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده یــا کوثــری از دامــن ام‌ابیهــا آمده چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم کهف التقی، بـدرالشرف، نورالهدا، ابن‌الرضا رخ رحمه للعالمین هیبت علی مرتضی قرآن از پـا تـا بـه سر توحید از سر تا به پا هر دیده بر او یک حرم هر دل بر او یک سامرا هم وجـه ذات کبریـا هـم نجل ختم‌الانبیا آیینـۀ حسن قـدم بگـذاشت در عالـم قدم @hosenih از آیـۀ «اللهُ نور» افکنده گل سیمای او نام دل‌آرایش علی، قلب محمّد جای او در چشم عرش کبریـا پیداست جای پای او دل، حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش یعقوب‌هـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهنش نور الهـی در دلش روح محمّـد در تنش قرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش شیرین دعای جامعه از منطق شور افکنش بیـن زیـارات دگـر این جامعـه گشته علم باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره مرغ دلـم دائـم زنـد پـر در هـوای سامره تا چهره بگذارم شبی بـر جای‌جای سامره سعی و صفا و مـروه‌ام باشد صفای سامره ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره هرچند دائم خویش را بینم کنار آن حرم ای آفتاب شهر دل روی جهـان‌آرای تو ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو نور خـدا می‌تابـد از سرداب سامرای تو دُر کرامت ریختـه از لعل گوهـرزای تو در زیر بـارِ منتت پشت فلک گردیـده خم @hosenih تو وجـه حـی داوری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو احمدی تو حیدری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا تو جسم ایمان را سری یابن‌الجواد ابن‌الرضا تو روح را بال و پـری یا‌بن‌الجواد ابن‌الرضا از هرچه گویم برتری یابن‌الجواد ابن‌الرضا چون می‌نگارم وصف تو در دست می‌لرزد قلم من عبـد بی‌پا و سـرم اما سر و سرور تویی ساحل تویی دریا تویی کشتی تویی لنگر تویی گم‌گشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی علم و کمال و فضل را گردون تویی محور تویی لب‌تشنگان نـور را ساقی تویی ساغر تویی باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت می‌کنی تو دوستـان خویش را مست ولایت می‌کنی در گیرودار حشـر، هم از مـا حمایت می‌کنی بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند برما عنایت نـه! که لطف بی‌نهایت می‌کنی ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم @hosenih ای داده ذات حق تو را بر خلق عالم برتر جـد امـام منتظـر! بـاب امـام عسکری! جوشد ز تیغ مهدی‌ات نور عدالت‌گستری از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری «میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهر‌پروری باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دم‌به‌دم ⏹ @ghararenokary