#قرار_معنوی_شبانه
🌹هدیــه # 3 صلـــوات به روح پاک و آســمانی #شهیــــدان مدافع_حرم و وطن🌹
#مهندس مهدی باکری ❣
#مهدی ایمانی( باجناق شهید غریب)
#قاسم غریب
#رضا الوانی(دوست دنیوی و اخروی شهیدغریب)
#بهمن مصائبی(دوست دنیوی و اخروی شهید غریب)
#روح الله عمادي(دوست دنیوی و اخروی شهید غریب)
#سجاد طاهرنيا(دوست دنیوی و اخروی شهید غریب)
و به نيت همه شهدا
شهيد شبهای قدر مدافع حرم
سردار خلبان قاسم (مهدی) غريب
10.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 #عشق_به_سپاه
نماهنگی بیاد ماندنی از نبرد شیر مردان سپاه پاسداران با گروهک های تروریستی پژاک
سال ۸۹_ ۹۰
به یاد فرمانده محور عملیات پاکسازی گروهک پژاک
شهید مدافع حرم جانباز رشید سردار خلبان کربلایی #قاسم_غریب_
نام جهادی: فرمانده امیر
شیر پسر #سیدمیرانی
🌷
🎥 امنیت اینگونه حاصل شد حتما ببینید...
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_ 👇
#مهدی
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش پنجم 👉
ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} غریب
#شاخصه_های_اخلاقی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا قاسم(مهدی) در همه کارها به #خدا #توکل میکرد. #نمازش را در هر شرایطی #اول وقت میخواند.
#احترام زیادی به #پدر و #مادرش میگذاشت و هر کاری از دستش بر میآمد برایشان انجام میداد و هرگز کوتاهی نمیکرد.
اهل #غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت میکرد، حتماً متذکر میشد. #مهدی من گوش به فرمان #رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در #وصیتنامهشان به همه تأکید کرده است که #پشتیبان #ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید.
🍁 ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از #شهادتش #مطمئن بود
که میگفت: در #نماز #شب هر چی از خدا بخواهی میدهد.
#حرف_رفتن_واعزام
#دوماه قبل از اعزامش گفت: من برای #سوریه ثبتنام کردهام که اگر نیازی به من بود بروم. گفتم #خطری ندارد؟!
#مهدی گفت : نه من برای آموزش تخریب میروم آنقدر به خودش و تواناییهایش اعتماد داشتم که رفتنش برایم قابل قبول بود.
⚡️🍃 با اینکه ایشان به خاطر #جانبازی #چشمش #معاف از رزم بود اما آنقدر کارش را دوست داشت که با جان و دل تلاش میکرد. ❣بعضی وقتها میگفتم: #مهدی قدر جانت را بدان به خودت استراحت بده اما ایشان میگفت: وقت برای استراحت زیاد است.
#مجروحیت_دردفاع_ازوطن
💜 #آقاقاسم(مهدی) در #مبارزه با گروههای انحرافی #پژاک و #منافقین داخلی فعال بود و چهار #ترکش در بدنش داشت. #چشم چپش را هم سال 1391 در یکی از عملیاتها از دست داده بود.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش پنجم ..👉
ادامه دارد .. 👉
🇮🇷🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
🌴🌴🌴پنجشنبه و ياد شهدا با صلوات 🌴🌴🌴
قسمت هشتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم {مهدی} غریب 🌷
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقا #مهدی شنبه شب به #شهادت رسید و من #خبر شهادتشان را روز #دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم.
🍂 ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد #خوابهایی افتادم که خودم و #همسرم دیده بودیم.
#خوابهایی که با #شهادت مهدی تعبیر شد.
⏺ #مزار ایشان در روستای #سیدمیران گرگان است
#مهدی {قاسم} همیشه میگفت:
#فامیلیام #غریب است، #محل کارم #غریب است و #همسرم از شهری #غریب.
↩️ #مهدی هرگز فکر نمیکرد #محل شهادتش هم در #غربت باشد
❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند.
من #غبطه میخوردم به #حال همسرم که با این درجه به #شهادت رسید.
🥀 #مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید.
#مهدی در انتهای همه #مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را #زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد.
یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت:
😔 #خواب دیده در بیابانی است
و #امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند:
✨ هل من ناصر ینصرنی و #آقا مهدی در جواب میگویند:
#آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم.
🌸این #خواب همسرم با رفتن به جمع #مدافعان حرم تعبیر شد؛
❇️حرف از #شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و #چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا #چهار سال بعد در معرکه شام به #رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هشتم 👉
ادامه دارد ..
🇮🇷🇮🇷
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت چهاردهم ...👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم { مهدی}غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#تربیت_فرزندان
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی (قاسم) به #امیر عباس قول داده بود کلاس اول شاگرد ممتاز بشه براش تبلت بخره.
✅ امتحانات خرداد ماه که تمام شد آقا #مهدی به امیر عباس گفت:
بریم تبلت بخریم.
بهش گفتم: آقا مهدی هنوز کارنامه رو ندادن.
#مهدی گفت: من میدونم پسرم شاگرد ممتازه؛ تا وقت دارم براش بخرم.
رفتند تبلت خریدند و باهم عکس سلفی گرفتند.
🌷 آقا مهدی در مقابل خواسته های بچه ها
هیچوقت نه نمی گفت ؛و هرچیزی که بچه ها می خواستند برایشان تهیه
می کرد وقتی چیزی که بچه ها دوست داشتند و آقا مهدی براشون می خرید
تا سوار ماشین
می شدیم به بچه ها می گفت: حالا #دست بابا رو #بوس کنید. و بچه ها با خوشحالی دست بابارو بوس می کردند.
#شمامواظب_چادرت_باش
#مهدی {قاسم} همیشه می گفت:
#امیر عباس دست راست بابا
و #محمد امین دست چپ باباست.
🍂 وقتی باهم برای خرید بیرون می رفتیم؛ مهدی همه وسایل رو خودش بر می داشت. و می گفت : خانم شما فقط مواظب چادرت باش.
🥀🌻 الان که با بچه ها خرید میریم
#امیر عباس و #محمد امین کمکم می کنند. 🍁می گم مهدی واقعا دست راست و چپ شما خیلی کمکم می کنند.
#یک_روزبه_من_افتخارمیکنی
❣یک روز به آقا مهدی{قاسم} گفتم:
#مهدی چرا اینقدر #مطمئنی که #شهید میشی ؟ گفت: در #نماز شب هرچی از خدا بخوای بهت میده.
💜💜 خانم شما یک روز به من افتخار می کنید.
🕊🌹 بعداز #شهادت آقا مهدی وقتی برای زیارت به #سوریه رفتیم ؛ وارد حیاط حرم #حضرت زینب "سلام الله علیها" که شدم، گفتم: #مهدی{قاسم} بهت افتخار می کنم که از ما دل بکنی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت "علیهم السلام" بود رسیدی.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت چهاردهم ....👉
ادامه دارد ....👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت پانزدهم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب
#سفرمکه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی {قاسم} خیلی به #پدر و #مادرش #احترام می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام
می داد و کوتاهی نمی کرد . و براش مهم بود که پدر و مادرش از دستش راضی باشند.
🔰 سال 86 وقتی نوبت #حج عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه #بچه ها هردو #کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود آقا #مهدی{قاسم} گفت: خانم وقت زیاده ما #مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر روبرن؛
❇️ گفتم من راضی ام؛ این سفر قسمت پدر مادر شماست؛
❣زنگ بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت: ازت ممنونم قبول کردی باور کن
#دلم راضی نمی شد من زودتر از پدر مادرم سفر #مکه برم.
#سفرمشهد
💜💜 #آخرین سفری که #مشهد رفتیم چند ماه #قبل از شهادت آقا مهدی بود.
#آقا مهدی تو حیات حرم #امام رضا "علیه السلام" به #بچه ها گفت:
برای #شهادت #بابا دعا کنید. و همیشه وقتی به حرم امام رضا "علیه السلام" و #حضرت معصومه "سلام الله علیها" می رفتیم از بچه ها می خواست برای شهادت بابا دعا کنند.
💠 ولی بچه ها مي گفتند ما دعا نمی کنیم شما شهید بشید ؛
به #همسرم گفتم: چرا از حالا این حرفارو به بچه ها می زنید روحیه
بچه ها خراب میشه.
🔸آقا #مهدی {قاسم} جواب دادند: بچه های من از حالا باید آمادگی داشته باشند. من بهش گفتم: خودم برات دعا میکنم.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت پانزدهم ...👉
ادامه دارد ... 👉
امشب چه بر سرت گذشت و شب قدر چه از حضرت علی ع خواستی و چخ معامله ای با خدا نمودی ؟؟
17.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥وداع همسر و مادر با پیکر شهید مدافع حرم #قاسم_غریب🌹
#مهدی
تاريخ شهادت تیرماه ۱۳۹۴
شبهای قدر
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
#دلنوشته....
بعضی روزا به آدم خیلی سخت میگذره...
یعنی سخت تر از روزای قبل...
انقدر سخت که حس میکنی یه قسمتایی تو پازل خاطراتت گم شده....
روزایی که بهت برمیخوره که جلو چشم همه اشک بریزی ...
روزایی که حرفاتو نگه میداری تو دلت و همش میشه بغض...همش میشه درد...
روزایی مثل امروز که جای خالیتو بیشتر حس میکنم...
روزایی که کم نیستن...
که نیستی...
که همه چیز از دید بقیه عادی به نظرمی رسه ولی...
بهت غبطه میخورم فرزندم
تو کجایی و ما کجا؟...😔
ماهایی که علی الظاهر حاضریم و واقعیت اینه که تو هستی و ما ...
این روزا بیشتر از همیشه دلتنگم...
قاسم❤️جان
حواست هست چقدر نیستی...؟😔
حواست به بی قراری هام هست ؟؟؟😢
چقدر خاطراتت رو بخونم ومرور کنم و خودت نباشی ...💔
و سهم من بشه بغضی که بادیدن قاب عکست نصیبم میشه...😔😔
❤️نگاهم رو به روي تو بلاتكيلف مي ماند
كه از لبخند لبريزم، كه از گريه فراوانم❤️
#شهید_قاسم_غریب_
#مهدی
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
✍ #دلتنگتم بابایی ..😔
هیچی نمیگم..
🌹وقتی اومدم پیشت
اگه میدونستی چقدر حرف
چقدر درد دل دارم
#چقدر #شکایت دارم از این و اون..
فکر میکنی اونموقع حوصله شنیدن همشو داری؟..
یا بازم میگی آروم باش ....
🌹بعدم #بغلم میکنی سرمو میچسبونی به سینه ات…
❣منو با ضربان دردناک قلبت آرومم میکنی
تا دیگه هیچی نگم..
باشه #بابا #ببخش منو..😔
مثل همیشه که میبخشیدیم…
❣دلم برای یه #درد دل ساده تنگ شده بود… . اینجا هم بهترین جا برای گفتن حرفهای نگفته دلم بود .
برای گفتن #کلمه #بابا دلم پر میکشه .
برای گفتن این کلمه اینجا بهترین جاست ..
#دلم بی نهایت برات #تنگ شده .
تو این مدت خیلی خوب یاد گرفتم تنها باشم .
تنهایی فکر کنم ... تنهایی نفس بکشم و تنهایی زندگی کنم .
خیلی سخته....😭
ولی بازم مجبورم برای دلخوشی داداشم لبخند بزنم...👦
خنده هامم همه از درده ........😞
من اگه میخندم مال آن است که بمانم زنده
خنده ام تلخ ترین قصه ی جانی سرد است
#خنده ام سرد ترین لحظه ی یک زندگی پر درد است,
#خنده ام مهر #غم است...
آخرین لحظه ی یک حالت و درد
وقت خندیدن من…
لب و دل ، چشم و وجودم همه دیدن دارد
لب پر از خنده ی ظاهر و دلم غرق غم و ماتم و درد..
خنده هایم همه مفهوم یکی بودن وتنهایی دستان من است
و #عجیب است که من #می خندم .....😔
امضا آقا امير عباس و آقا محمد امین : یادگاران شهید غریب
#کانال_شهید_قاسم_غریب_ 👇
#مهدی
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
✍ @gharibshahid
╚══ೋღ
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
🌷لبیک یا زینب س✌️
ما نمک خوردهی عشقیم به #زینب سوگند
پاسبانان #دمشقیم به زینب سوگند
✨داس تکفیر گل از ریشه بچیند؟! هرگز!
کفر بر سینهی توحید نشیند؟! هرگز!
#مرتضی همسر خود کشته ببیند؟! هرگز…
پایتان گر طرف "کرب و بلا" باز شود
آخرین #جنگ جهانی حق آغاز شود …👊👊
لبیک یا زینب س
شهید قاسم(مهدی) غریب🌷
💐هدیه سه صلوات تقدیم به روح مطهر شهدا💐
#کانال_شهید_قاسم_غریب_ 👇
#مهدی
╔══ೋღ
🌺ღೋ══╗
✍ @gharibshahid
╚══ೋღ
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش