فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش هفتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب 🌷
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخیها برایم عادی شده بود. گفتم انشاءالله به سلامتی برمیگردی. آقامهدی کفشهایش را میپوشید، به مادرم گفت: حاجخانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچهام باش. مامان گفت: انشاءالله خودت برمیگردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت میکشی که حتی با من دست هم نمیدهی، دستم را بردم جلو باهم دست دادیم. خندهاش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی میرفت.
#نحوه_شهادت
21 ماه رمضان ساعت 12شب با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،
از مقر خارج شدند.
#آقا مهدی{قاسم} که #فرمانده محور بودند چند باری برای #تقویت روحیه بچهها یا #زینب (سلام الله علیها) میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
#ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا میکند
و بعد از چند ساعت #پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،
خون از #قلب مبارکشان سرازیر میشود.😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هفتم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هشتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم {مهدی} غریب 🌷
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقا #مهدی شنبه شب به #شهادت رسید و من #خبر شهادتشان را روز #دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم.
🍂 ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد #خوابهایی افتادم که خودم و #همسرم دیده بودیم.
#خوابهایی که با #شهادت مهدی تعبیر شد.
⏺ #مزار ایشان در روستای #سیدمیران گرگان است
#مهدی {قاسم} همیشه میگفت:
#فامیلیام #غریب است، #محل کارم #غریب است و #همسرم از شهری #غریب.
↩️ #مهدی هرگز فکر نمیکرد #محل شهادتش هم در #غربت باشد
❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند.
من #غبطه میخوردم به #حال همسرم که با این درجه به #شهادت رسید.
🥀 #مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید.
#مهدی در انتهای همه #مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را #زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد.
یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت:
😔 #خواب دیده در بیابانی است
و #امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند:
✨ هل من ناصر ینصرنی و #آقا مهدی در جواب میگویند:
#آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم.
🌸این #خواب همسرم با رفتن به جمع #مدافعان حرم تعبیر شد؛
❇️حرف از #شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و #چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا #چهار سال بعد در معرکه شام به #رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هشتم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت چهاردهم ...👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم { مهدی}غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#تربیت_فرزندان
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی (قاسم) به #امیر عباس قول داده بود کلاس اول شاگرد ممتاز بشه براش تبلت بخره.
✅ امتحانات خرداد ماه که تمام شد آقا #مهدی به امیر عباس گفت:
بریم تبلت بخریم.
بهش گفتم: آقا مهدی هنوز کارنامه رو ندادن.
#مهدی گفت: من میدونم پسرم شاگرد ممتازه؛ تا وقت دارم براش بخرم.
رفتند تبلت خریدند و باهم عکس سلفی گرفتند.
🌷 آقا مهدی در مقابل خواسته های بچه ها
هیچوقت نه نمی گفت ؛و هرچیزی که بچه ها می خواستند برایشان تهیه
می کرد وقتی چیزی که بچه ها دوست داشتند و آقا مهدی براشون می خرید
تا سوار ماشین
می شدیم به بچه ها می گفت: حالا #دست بابا رو #بوس کنید. و بچه ها با خوشحالی دست بابارو بوس می کردند.
#شمامواظب_چادرت_باش
#مهدی {قاسم} همیشه می گفت:
#امیر عباس دست راست بابا
و #محمد امین دست چپ باباست.
🍂 وقتی باهم برای خرید بیرون می رفتیم؛ مهدی همه وسایل رو خودش بر می داشت. و می گفت : خانم شما فقط مواظب چادرت باش.
🥀🌻 الان که با بچه ها خرید میریم
#امیر عباس و #محمد امین کمکم می کنند. 🍁می گم مهدی واقعا دست راست و چپ شما خیلی کمکم می کنند.
#یک_روزبه_من_افتخارمیکنی
❣یک روز به آقا مهدی{قاسم} گفتم:
#مهدی چرا اینقدر #مطمئنی که #شهید میشی ؟ گفت: در #نماز شب هرچی از خدا بخوای بهت میده.
💜💜 خانم شما یک روز به من افتخار می کنید.
🕊🌹 بعداز #شهادت آقا مهدی وقتی برای زیارت به #سوریه رفتیم ؛ وارد حیاط حرم #حضرت زینب "سلام الله علیها" که شدم، گفتم: #مهدی{قاسم} بهت افتخار می کنم که از ما دل بکنی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت "علیهم السلام" بود رسیدی.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت چهاردهم ....👉
ادامه دارد ....👉
📸 تصویر #آخرین عکس سلفی
#شهید قاسم غریب با #فرزندش امیر عباس
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت پانزدهم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب
#سفرمکه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی {قاسم} خیلی به #پدر و #مادرش #احترام می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام
می داد و کوتاهی نمی کرد . و براش مهم بود که پدر و مادرش از دستش راضی باشند.
🔰 سال 86 وقتی نوبت #حج عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه #بچه ها هردو #کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود آقا #مهدی{قاسم} گفت: خانم وقت زیاده ما #مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر روبرن؛
❇️ گفتم من راضی ام؛ این سفر قسمت پدر مادر شماست؛
❣زنگ بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت: ازت ممنونم قبول کردی باور کن
#دلم راضی نمی شد من زودتر از پدر مادرم سفر #مکه برم.
#سفرمشهد
💜💜 #آخرین سفری که #مشهد رفتیم چند ماه #قبل از شهادت آقا مهدی بود.
#آقا مهدی تو حیات حرم #امام رضا "علیه السلام" به #بچه ها گفت:
برای #شهادت #بابا دعا کنید. و همیشه وقتی به حرم امام رضا "علیه السلام" و #حضرت معصومه "سلام الله علیها" می رفتیم از بچه ها می خواست برای شهادت بابا دعا کنند.
💠 ولی بچه ها مي گفتند ما دعا نمی کنیم شما شهید بشید ؛
به #همسرم گفتم: چرا از حالا این حرفارو به بچه ها می زنید روحیه
بچه ها خراب میشه.
🔸آقا #مهدی {قاسم} جواب دادند: بچه های من از حالا باید آمادگی داشته باشند. من بهش گفتم: خودم برات دعا میکنم.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت پانزدهم ...👉
ادامه دارد ... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش سوم 👉 👇
➖ ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#خادم_مسجدجمکران
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#قاسم برای اولین بار در شب 21 بهمن 83 با دو نفر از دوستانش به خواستگاری آمد. خوب به یاد دارم ساعت 9 شب بود.
در #سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی غریو اللهاکبر مردم به گوش میرسید. از آن موقع به بعد هر وقت غریو اللهاکبر را میشنوم، یاد شب #خواستگاری #قاسم میافتم و خاطره شیرین آن شب برایم زنده میشود.
#وصلت خیلی اتفاقی رخ داد و ماجرای جالبی دارد.
#همسرم شهید قاسم غریب متولد 1361 در روستای #سیدمیران گرگان بود اما محل خدمتش در یگان #صابرین تهران بود.
یکبار که برای #زیارت به #قم میآید، دوستش که در قم سکونت داشت به ایشان گفته بود شما قصد #ازدواج ندارید؟ #قاسم هم گفته بود اگر #خانم سید و مؤمنی باشد تمایل به ازدواج دارم. دوست شان از همسرش میخواهد تا کسی را به قاسم معرفی کند که ایشان هم از دوستانش که #خادم مسجد جمکران بود سؤال میکند و در نهایت #من به #قاسم معرفی میشوم.
#روزهای_خوش_آشنایی
#همسرم پاسدار بود و دوره #خلبانی را میگذراند. عاشق #پرواز بود و عاقبت سیمرغ آسمان شهادت شد.
#همسرم ابتدا از اعتقادات و ایمانشان و بعد هم از شغلش برایم صحبت کرد. قاسم از سختی راهی که در پیش داریم حرف زد، از #مأموریتهای پیش رو و از زندگیای که امکان دارد شهر به شهر بچرخیم.
اصرار داشت تا من با اطلاع از همه این شرایط، مسائل و سختیها تصمیم خودم را بگیرم.
من هیچ شناختی در مورد شغلش نداشتم. دوست داشتم شرط هر دوی مان صداقت باشد و هرگز در هیچ شرایطی به هم دروغ نگوییم. #قاسم در همان جلسه از احتمال #شهادتش برایم گفت. میگفت : که #عاشق شهادت است و من در جواب گفتم من دوست دارم #عرض زندگیام قشنگ باشد. #طولش مهم نیست.
پایان بخش سوم .. 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش پنجم 👉
ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} غریب
#شاخصه_های_اخلاقی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا قاسم(مهدی) در همه کارها به #خدا #توکل میکرد. #نمازش را در هر شرایطی #اول وقت میخواند.
#احترام زیادی به #پدر و #مادرش میگذاشت و هر کاری از دستش بر میآمد برایشان انجام میداد و هرگز کوتاهی نمیکرد.
اهل #غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت میکرد، حتماً متذکر میشد. #مهدی من گوش به فرمان #رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در #وصیتنامهشان به همه تأکید کرده است که #پشتیبان #ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید.
🍁 ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از #شهادتش #مطمئن بود
که میگفت: در #نماز #شب هر چی از خدا بخواهی میدهد.
#حرف_رفتن_واعزام
#دوماه قبل از اعزامش گفت: من برای #سوریه ثبتنام کردهام که اگر نیازی به من بود بروم. گفتم #خطری ندارد؟!
#مهدی گفت : نه من برای آموزش تخریب میروم آنقدر به خودش و تواناییهایش اعتماد داشتم که رفتنش برایم قابل قبول بود.
⚡️🍃 با اینکه ایشان به خاطر #جانبازی #چشمش #معاف از رزم بود اما آنقدر کارش را دوست داشت که با جان و دل تلاش میکرد. ❣بعضی وقتها میگفتم: #مهدی قدر جانت را بدان به خودت استراحت بده اما ایشان میگفت: وقت برای استراحت زیاد است.
#مجروحیت_دردفاع_ازوطن
💜 #آقاقاسم(مهدی) در #مبارزه با گروههای انحرافی #پژاک و #منافقین داخلی فعال بود و چهار #ترکش در بدنش داشت. #چشم چپش را هم سال 1391 در یکی از عملیاتها از دست داده بود.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش پنجم ..👉
ادامه دارد .. 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش هفتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب 🌷
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخیها برایم عادی شده بود. گفتم انشاءالله به سلامتی برمیگردی. آقامهدی کفشهایش را میپوشید، به مادرم گفت: حاجخانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچهام باش. مامان گفت: انشاءالله خودت برمیگردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت میکشی که حتی با من دست هم نمیدهی، دستم را بردم جلو باهم دست دادیم. خندهاش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی میرفت.
#نحوه_شهادت
21 ماه رمضان ساعت 12شب با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،
از مقر خارج شدند.
#آقا مهدی{قاسم} که #فرمانده محور بودند چند باری برای #تقویت روحیه بچهها یا #زینب (سلام الله علیها) میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
#ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا میکند
و بعد از چند ساعت #پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،
خون از #قلب مبارکشان سرازیر میشود.😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هفتم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هشتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم {مهدی} غریب 🌷
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقا #مهدی شنبه شب به #شهادت رسید و من #خبر شهادتشان را روز #دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم.
🍂 ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد #خوابهایی افتادم که خودم و #همسرم دیده بودیم.
#خوابهایی که با #شهادت مهدی تعبیر شد.
⏺ #مزار ایشان در روستای #سیدمیران گرگان است
#مهدی {قاسم} همیشه میگفت:
#فامیلیام #غریب است، #محل کارم #غریب است و #همسرم از شهری #غریب.
↩️ #مهدی هرگز فکر نمیکرد #محل شهادتش هم در #غربت باشد
❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند.
من #غبطه میخوردم به #حال همسرم که با این درجه به #شهادت رسید.
🥀 #مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید.
#مهدی در انتهای همه #مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را #زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد.
یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت:
😔 #خواب دیده در بیابانی است
و #امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند:
✨ هل من ناصر ینصرنی و #آقا مهدی در جواب میگویند:
#آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم.
🌸این #خواب همسرم با رفتن به جمع #مدافعان حرم تعبیر شد؛
❇️حرف از #شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و #چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا #چهار سال بعد در معرکه شام به #رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هشتم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت چهاردهم ...👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم { مهدی}غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#تربیت_فرزندان
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی (قاسم) به #امیر عباس قول داده بود کلاس اول شاگرد ممتاز بشه براش تبلت بخره.
✅ امتحانات خرداد ماه که تمام شد آقا #مهدی به امیر عباس گفت:
بریم تبلت بخریم.
بهش گفتم: آقا مهدی هنوز کارنامه رو ندادن.
#مهدی گفت: من میدونم پسرم شاگرد ممتازه؛ تا وقت دارم براش بخرم.
رفتند تبلت خریدند و باهم عکس سلفی گرفتند.
🌷 آقا مهدی در مقابل خواسته های بچه ها
هیچوقت نه نمی گفت ؛و هرچیزی که بچه ها می خواستند برایشان تهیه
می کرد وقتی چیزی که بچه ها دوست داشتند و آقا مهدی براشون می خرید
تا سوار ماشین
می شدیم به بچه ها می گفت: حالا #دست بابا رو #بوس کنید. و بچه ها با خوشحالی دست بابارو بوس می کردند.
#شمامواظب_چادرت_باش
#مهدی {قاسم} همیشه می گفت:
#امیر عباس دست راست بابا
و #محمد امین دست چپ باباست.
🍂 وقتی باهم برای خرید بیرون می رفتیم؛ مهدی همه وسایل رو خودش بر می داشت. و می گفت : خانم شما فقط مواظب چادرت باش.
🥀🌻 الان که با بچه ها خرید میریم
#امیر عباس و #محمد امین کمکم می کنند. 🍁می گم مهدی واقعا دست راست و چپ شما خیلی کمکم می کنند.
#یک_روزبه_من_افتخارمیکنی
❣یک روز به آقا مهدی{قاسم} گفتم:
#مهدی چرا اینقدر #مطمئنی که #شهید میشی ؟ گفت: در #نماز شب هرچی از خدا بخوای بهت میده.
💜💜 خانم شما یک روز به من افتخار می کنید.
🕊🌹 بعداز #شهادت آقا مهدی وقتی برای زیارت به #سوریه رفتیم ؛ وارد حیاط حرم #حضرت زینب "سلام الله علیها" که شدم، گفتم: #مهدی{قاسم} بهت افتخار می کنم که از ما دل بکنی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت "علیهم السلام" بود رسیدی.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت چهاردهم ....👉
ادامه دارد ....👉
📸 تصویر #آخرین عکس سلفی
#شهید قاسم غریب با #فرزندش امیر عباس
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت پانزدهم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب
#سفرمکه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی {قاسم} خیلی به #پدر و #مادرش #احترام می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام
می داد و کوتاهی نمی کرد . و براش مهم بود که پدر و مادرش از دستش راضی باشند.
🔰 سال 86 وقتی نوبت #حج عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه #بچه ها هردو #کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود آقا #مهدی{قاسم} گفت: خانم وقت زیاده ما #مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر روبرن؛
❇️ گفتم من راضی ام؛ این سفر قسمت پدر مادر شماست؛
❣زنگ بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت: ازت ممنونم قبول کردی باور کن
#دلم راضی نمی شد من زودتر از پدر مادرم سفر #مکه برم.
#سفرمشهد
💜💜 #آخرین سفری که #مشهد رفتیم چند ماه #قبل از شهادت آقا مهدی بود.
#آقا مهدی تو حیات حرم #امام رضا "علیه السلام" به #بچه ها گفت:
برای #شهادت #بابا دعا کنید. و همیشه وقتی به حرم امام رضا "علیه السلام" و #حضرت معصومه "سلام الله علیها" می رفتیم از بچه ها می خواست برای شهادت بابا دعا کنند.
💠 ولی بچه ها مي گفتند ما دعا نمی کنیم شما شهید بشید ؛
به #همسرم گفتم: چرا از حالا این حرفارو به بچه ها می زنید روحیه
بچه ها خراب میشه.
🔸آقا #مهدی {قاسم} جواب دادند: بچه های من از حالا باید آمادگی داشته باشند. من بهش گفتم: خودم برات دعا میکنم.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت پانزدهم ...👉
ادامه دارد ... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/tv/CLYtfv1JwWi/?igshid=sa0tj4gfj28r
#فرمانده_غریب_
#سوریه_تدمر_کوه_پالمیرا_
#شهادت_شب_قدر_
#عمه_سادات_
#ذاکر_اهل_بیت_ع_
#خلبان_غریب_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش سوم 👉 👇
➖ ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#خادم_مسجدجمکران
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#قاسم برای اولین بار در شب 21 بهمن 83 با دو نفر از دوستانش به خواستگاری آمد. خوب به یاد دارم ساعت 9 شب بود.
در #سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی غریو اللهاکبر مردم به گوش میرسید. از آن موقع به بعد هر وقت غریو اللهاکبر را میشنوم، یاد شب #خواستگاری #قاسم میافتم و خاطره شیرین آن شب برایم زنده میشود.
#وصلت خیلی اتفاقی رخ داد و ماجرای جالبی دارد.
#همسرم شهید قاسم غریب متولد 1361 در روستای #سیدمیران گرگان بود اما محل خدمتش در یگان #صابرین تهران بود.
یکبار که برای #زیارت به #قم میآید، دوستش که در قم سکونت داشت به ایشان گفته بود شما قصد #ازدواج ندارید؟ #قاسم هم گفته بود اگر #خانم سید و مؤمنی باشد تمایل به ازدواج دارم. دوست شان از همسرش میخواهد تا کسی را به قاسم معرفی کند که ایشان هم از دوستانش که #خادم مسجد جمکران بود سؤال میکند و در نهایت #من به #قاسم معرفی میشوم.
#روزهای_خوش_آشنایی
#همسرم پاسدار بود و دوره #خلبانی را میگذراند. عاشق #پرواز بود و عاقبت سیمرغ آسمان شهادت شد.
#همسرم ابتدا از اعتقادات و ایمانشان و بعد هم از شغلش برایم صحبت کرد. قاسم از سختی راهی که در پیش داریم حرف زد، از #مأموریتهای پیش رو و از زندگیای که امکان دارد شهر به شهر بچرخیم.
اصرار داشت تا من با اطلاع از همه این شرایط، مسائل و سختیها تصمیم خودم را بگیرم.
من هیچ شناختی در مورد شغلش نداشتم. دوست داشتم شرط هر دوی مان صداقت باشد و هرگز در هیچ شرایطی به هم دروغ نگوییم. #قاسم در همان جلسه از احتمال #شهادتش برایم گفت. میگفت : که #عاشق شهادت است و من در جواب گفتم من دوست دارم #عرض زندگیام قشنگ باشد. #طولش مهم نیست.
پایان بخش سوم .. 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش پنجم 👉
ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} غریب
#شاخصه_های_اخلاقی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا قاسم(مهدی) در همه کارها به #خدا #توکل میکرد. #نمازش را در هر شرایطی #اول وقت میخواند.
#احترام زیادی به #پدر و #مادرش میگذاشت و هر کاری از دستش بر میآمد برایشان انجام میداد و هرگز کوتاهی نمیکرد.
اهل #غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت میکرد، حتماً متذکر میشد. #مهدی من گوش به فرمان #رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در #وصیتنامهشان به همه تأکید کرده است که #پشتیبان #ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید.
🍁 ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از #شهادتش #مطمئن بود
که میگفت: در #نماز #شب هر چی از خدا بخواهی میدهد.
#حرف_رفتن_واعزام
#دوماه قبل از اعزامش گفت: من برای #سوریه ثبتنام کردهام که اگر نیازی به من بود بروم. گفتم #خطری ندارد؟!
#مهدی گفت : نه من برای آموزش تخریب میروم آنقدر به خودش و تواناییهایش اعتماد داشتم که رفتنش برایم قابل قبول بود.
⚡️🍃 با اینکه ایشان به خاطر #جانبازی #چشمش #معاف از رزم بود اما آنقدر کارش را دوست داشت که با جان و دل تلاش میکرد. ❣بعضی وقتها میگفتم: #مهدی قدر جانت را بدان به خودت استراحت بده اما ایشان میگفت: وقت برای استراحت زیاد است.
#مجروحیت_دردفاع_ازوطن
💜 #آقاقاسم(مهدی) در #مبارزه با گروههای انحرافی #پژاک و #منافقین داخلی فعال بود و چهار #ترکش در بدنش داشت. #چشم چپش را هم سال 1391 در یکی از عملیاتها از دست داده بود.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش پنجم ..👉
ادامه دارد .. 👉
🇮🇷🇮🇷
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش هفتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب 🌷
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخیها برایم عادی شده بود. گفتم انشاءالله به سلامتی برمیگردی. آقامهدی کفشهایش را میپوشید، به مادرم گفت: حاجخانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچهام باش. مامان گفت: انشاءالله خودت برمیگردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت میکشی که حتی با من دست هم نمیدهی، دستم را بردم جلو باهم دست دادیم. خندهاش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی میرفت.
#نحوه_شهادت
21 ماه رمضان ساعت 12شب با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،
از مقر خارج شدند.
#آقا مهدی{قاسم} که #فرمانده محور بودند چند باری برای #تقویت روحیه بچهها یا #زینب (سلام الله علیها) میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
#ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا میکند
و بعد از چند ساعت #پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،
خون از #قلب مبارکشان سرازیر میشود.😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هفتم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هشتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم {مهدی} غریب 🌷
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقا #مهدی شنبه شب به #شهادت رسید و من #خبر شهادتشان را روز #دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم.
🍂 ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد #خوابهایی افتادم که خودم و #همسرم دیده بودیم.
#خوابهایی که با #شهادت مهدی تعبیر شد.
⏺ #مزار ایشان در روستای #سیدمیران گرگان است
#مهدی {قاسم} همیشه میگفت:
#فامیلیام #غریب است، #محل کارم #غریب است و #همسرم از شهری #غریب.
↩️ #مهدی هرگز فکر نمیکرد #محل شهادتش هم در #غربت باشد
❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند.
من #غبطه میخوردم به #حال همسرم که با این درجه به #شهادت رسید.
🥀 #مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید.
#مهدی در انتهای همه #مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را #زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد.
یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت:
😔 #خواب دیده در بیابانی است
و #امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند:
✨ هل من ناصر ینصرنی و #آقا مهدی در جواب میگویند:
#آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم.
🌸این #خواب همسرم با رفتن به جمع #مدافعان حرم تعبیر شد؛
❇️حرف از #شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و #چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا #چهار سال بعد در معرکه شام به #رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هشتم 👉
ادامه دارد ..
🇮🇷🇮🇷
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت چهاردهم ...👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم { مهدی}غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#تربیت_فرزندان
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی (قاسم) به #امیر عباس قول داده بود کلاس اول شاگرد ممتاز بشه براش تبلت بخره.
✅ امتحانات خرداد ماه که تمام شد آقا #مهدی به امیر عباس گفت:
بریم تبلت بخریم.
بهش گفتم: آقا مهدی هنوز کارنامه رو ندادن.
#مهدی گفت: من میدونم پسرم شاگرد ممتازه؛ تا وقت دارم براش بخرم.
رفتند تبلت خریدند و باهم عکس سلفی گرفتند.
🌷 آقا مهدی در مقابل خواسته های بچه ها
هیچوقت نه نمی گفت ؛و هرچیزی که بچه ها می خواستند برایشان تهیه
می کرد وقتی چیزی که بچه ها دوست داشتند و آقا مهدی براشون می خرید
تا سوار ماشین
می شدیم به بچه ها می گفت: حالا #دست بابا رو #بوس کنید. و بچه ها با خوشحالی دست بابارو بوس می کردند.
#شمامواظب_چادرت_باش
#مهدی {قاسم} همیشه می گفت:
#امیر عباس دست راست بابا
و #محمد امین دست چپ باباست.
🍂 وقتی باهم برای خرید بیرون می رفتیم؛ مهدی همه وسایل رو خودش بر می داشت. و می گفت : خانم شما فقط مواظب چادرت باش.
🥀🌻 الان که با بچه ها خرید میریم
#امیر عباس و #محمد امین کمکم می کنند. 🍁می گم مهدی واقعا دست راست و چپ شما خیلی کمکم می کنند.
#یک_روزبه_من_افتخارمیکنی
❣یک روز به آقا مهدی{قاسم} گفتم:
#مهدی چرا اینقدر #مطمئنی که #شهید میشی ؟ گفت: در #نماز شب هرچی از خدا بخوای بهت میده.
💜💜 خانم شما یک روز به من افتخار می کنید.
🕊🌹 بعداز #شهادت آقا مهدی وقتی برای زیارت به #سوریه رفتیم ؛ وارد حیاط حرم #حضرت زینب "سلام الله علیها" که شدم، گفتم: #مهدی{قاسم} بهت افتخار می کنم که از ما دل بکنی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت "علیهم السلام" بود رسیدی.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت چهاردهم ....👉
ادامه دارد ....👉
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت پانزدهم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب
#سفرمکه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی {قاسم} خیلی به #پدر و #مادرش #احترام می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام
می داد و کوتاهی نمی کرد . و براش مهم بود که پدر و مادرش از دستش راضی باشند.
🔰 سال 86 وقتی نوبت #حج عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه #بچه ها هردو #کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود آقا #مهدی{قاسم} گفت: خانم وقت زیاده ما #مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر روبرن؛
❇️ گفتم من راضی ام؛ این سفر قسمت پدر مادر شماست؛
❣زنگ بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت: ازت ممنونم قبول کردی باور کن
#دلم راضی نمی شد من زودتر از پدر مادرم سفر #مکه برم.
#سفرمشهد
💜💜 #آخرین سفری که #مشهد رفتیم چند ماه #قبل از شهادت آقا مهدی بود.
#آقا مهدی تو حیات حرم #امام رضا "علیه السلام" به #بچه ها گفت:
برای #شهادت #بابا دعا کنید. و همیشه وقتی به حرم امام رضا "علیه السلام" و #حضرت معصومه "سلام الله علیها" می رفتیم از بچه ها می خواست برای شهادت بابا دعا کنند.
💠 ولی بچه ها مي گفتند ما دعا نمی کنیم شما شهید بشید ؛
به #همسرم گفتم: چرا از حالا این حرفارو به بچه ها می زنید روحیه
بچه ها خراب میشه.
🔸آقا #مهدی {قاسم} جواب دادند: بچه های من از حالا باید آمادگی داشته باشند. من بهش گفتم: خودم برات دعا میکنم.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت پانزدهم ...👉
ادامه دارد ... 👉
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش سوم 👉 👇
➖ ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#خادم_مسجدجمکران
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#قاسم برای اولین بار در شب 21 بهمن 83 با دو نفر از دوستانش به خواستگاری آمد. خوب به یاد دارم ساعت 9 شب بود.
در #سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی غریو اللهاکبر مردم به گوش میرسید. از آن موقع به بعد هر وقت غریو اللهاکبر را میشنوم، یاد شب #خواستگاری #قاسم میافتم و خاطره شیرین آن شب برایم زنده میشود.
#وصلت خیلی اتفاقی رخ داد و ماجرای جالبی دارد.
#همسرم شهید قاسم غریب متولد 1361 در روستای #سیدمیران گرگان بود اما محل خدمتش در یگان #صابرین تهران بود.
یکبار که برای #زیارت به #قم میآید، دوستش که در قم سکونت داشت به ایشان گفته بود شما قصد #ازدواج ندارید؟ #قاسم هم گفته بود اگر #خانم سید و مؤمنی باشد تمایل به ازدواج دارم. دوست شان از همسرش میخواهد تا کسی را به قاسم معرفی کند که ایشان هم از دوستانش که #خادم مسجد جمکران بود سؤال میکند و در نهایت #من به #قاسم معرفی میشوم.
#روزهای_خوش_آشنایی
#همسرم پاسدار بود و دوره #خلبانی را میگذراند. عاشق #پرواز بود و عاقبت سیمرغ آسمان شهادت شد.
#همسرم ابتدا از اعتقادات و ایمانشان و بعد هم از شغلش برایم صحبت کرد. قاسم از سختی راهی که در پیش داریم حرف زد، از #مأموریتهای پیش رو و از زندگیای که امکان دارد شهر به شهر بچرخیم.
اصرار داشت تا من با اطلاع از همه این شرایط، مسائل و سختیها تصمیم خودم را بگیرم.
من هیچ شناختی در مورد شغلش نداشتم. دوست داشتم شرط هر دوی مان صداقت باشد و هرگز در هیچ شرایطی به هم دروغ نگوییم. #قاسم در همان جلسه از احتمال #شهادتش برایم گفت. میگفت : که #عاشق شهادت است و من در جواب گفتم من دوست دارم #عرض زندگیام قشنگ باشد. #طولش مهم نیست.
پایان بخش سوم .. 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش پنجم 👉
ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید مدافع حرم #قاسم {مهدی} غریب
#شاخصه_های_اخلاقی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا قاسم(مهدی) در همه کارها به #خدا #توکل میکرد. #نمازش را در هر شرایطی #اول وقت میخواند.
#احترام زیادی به #پدر و #مادرش میگذاشت و هر کاری از دستش بر میآمد برایشان انجام میداد و هرگز کوتاهی نمیکرد.
اهل #غیبت نبود و اگر کسی در جمعی غیبت میکرد، حتماً متذکر میشد. #مهدی من گوش به فرمان #رهبری بود و پشتیبان ولایت فقیه، به طوری که در #وصیتنامهشان به همه تأکید کرده است که #پشتیبان #ولایت باشید و از خط ولایت فاصله نگیرید.
🍁 ایشان آرام و قرار نداشت و آنقدر از #شهادتش #مطمئن بود
که میگفت: در #نماز #شب هر چی از خدا بخواهی میدهد.
#حرف_رفتن_واعزام
#دوماه قبل از اعزامش گفت: من برای #سوریه ثبتنام کردهام که اگر نیازی به من بود بروم. گفتم #خطری ندارد؟!
#مهدی گفت : نه من برای آموزش تخریب میروم آنقدر به خودش و تواناییهایش اعتماد داشتم که رفتنش برایم قابل قبول بود.
⚡️🍃 با اینکه ایشان به خاطر #جانبازی #چشمش #معاف از رزم بود اما آنقدر کارش را دوست داشت که با جان و دل تلاش میکرد. ❣بعضی وقتها میگفتم: #مهدی قدر جانت را بدان به خودت استراحت بده اما ایشان میگفت: وقت برای استراحت زیاد است.
#مجروحیت_دردفاع_ازوطن
💜 #آقاقاسم(مهدی) در #مبارزه با گروههای انحرافی #پژاک و #منافقین داخلی فعال بود و چهار #ترکش در بدنش داشت. #چشم چپش را هم سال 1391 در یکی از عملیاتها از دست داده بود.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش پنجم ..👉
ادامه دارد .. 👉
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
پنجشنبه و ياد شهدا با صلوات 💓💓💓💓💓💓💓💓
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش ششم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات #شهید مدافع حرم
#قاسم {مهدی} غریب
#چندباراعزام_به_سوریه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✅ #مرتبه اول دو روز قبل از نوروز 1394 راهی شد و بعد از 45 روز بازگشت
و #مرتبه دوم هم در تاریخ 26خرداد ماه عازم شد.
〽️ مرتبه دوم وقتی میخواست برود به ایشان گفتم: آقا #مهدی همه به من میگویند به همسرت اجازه نده که برود ولی من میسپارم به خودت اگر یک درصد احتمال خطر در سوریه میدهی، نرو و مأموریت دومت را که در ایران است، انتخاب کن.
#آقامهدی گفت: خانم خطری برای ما نیست اگر هم #اتفاقی افتاد این را خوب بدان که #حرم برای ما #ایرانیها خیلی #اهمیت دارد.
♻️ امروز خانم #حضرت زینب(سلام الله علیها) تنهاست.
💠 این حرف را که زد هیچ چیزی نگفتم. #آقامهدی گفت: چقدر خوب است که تو اینقدر زود راضی میشوی،
#گفتم: من در #برابر اهلبیت " علیهم السلام" حرفی برای گفتن ندارم فقط اینبار از #سوریه برای ما شیرینی بیاور، شیرینیهای آنجا بسیار خوشمزه است.
#برایم_دعاکن_براتم_رابگیرم 👇
#بچهها میدانستند پدرشان سوریه میرود و چون همیشه در مأموریت بود، برایشان عادی شده بود و من تا آن زمان نمیدانستم که در #سوریه هم شهید دادهایم.
💠 #مرتبه دوم وقتی اولین تماس را گرفت به من گفت:
#منتظر من نباشید شاید برنگردم. 😔😔
#گفتم: آقامهدی لطفاً زنگ میزنی از این حرفها نزن ناراحت میشوم (شرایط در سوریه تغییر کرده بود.)
#آقا مهدی در این مأموریت #فرمانده محور شده بود و چون شرایط را میدید احتمال برگشت نمیداد.
🍃 ولی من هر بار میگفتم: تو اگر بخواهی سالم برمیگردی.
❣ #بار آخر شب شهادت امام علی (علیه السلام) #تماس گرفت من در مراسم شب قدر بودم.
#گفت:
برایم دعا کن براتم را بگیرم.
#گفتم: آقا مهدی الان زود است به فکر #شهادت باشی، #بچهها به شما احتیاج دارند. گفت: خدای بچهها خیلی بزرگ است، شما را به خدا میسپارم . 😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان بخش ششم 👉
ادامه دارد ..👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
فیلم از طرف .
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش هفتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب 🌷
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#آخرین_وداع
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
مرتبه آخر قبل از رفتن کیف مدارکش را نشانم داد و گفت: خانم اگر من برنگشتم، مدارک را از کیفم بردارید، این شوخیها برایم عادی شده بود. گفتم انشاءالله به سلامتی برمیگردی. آقامهدی کفشهایش را میپوشید، به مادرم گفت: حاجخانم اگر برنگشتم مواظب زن و بچهام باش. مامان گفت: انشاءالله خودت برمیگردی میایی مواظبشان هستی. از زیر قرآن رد شد با همه روبوسی کرد و به من گفت: خداحافظ. گفتم آقامهدی آنقدر خجالت میکشی که حتی با من دست هم نمیدهی، دستم را بردم جلو باهم دست دادیم. خندهاش گرفت، خندید و رفت. آقامهدی آنقدر راضی و خوشحال بود مثل اینکه برای اولین بار به سفر زیارتی میرفت.
#نحوه_شهادت
21 ماه رمضان ساعت 12شب با صدای تیراندازی آنها در حالی که غافلگیر شده بودند،
از مقر خارج شدند.
#آقا مهدی{قاسم} که #فرمانده محور بودند چند باری برای #تقویت روحیه بچهها یا #زینب (سلام الله علیها) میگوید و به جلو میرود تا بچهها هم قوت قلب بگیرند.
#ساعت یک نیمه شب در بیسیم آقامهدی را صدا میکنند ولی ایشان #شهید شده بود و درگیری تا ساعت 3نیمه شب ادامه پیدا میکند
و بعد از چند ساعت #پیکر شهید غریب را پیدا میکنند و میبینند که هیچ خونی بر زمین ریخته نشده است اما وقتی پیکر شهید را از روی زمین بلند میکنند،
خون از #قلب مبارکشان سرازیر میشود.😔😭😭
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هفتم 👉
ادامه دارد ..👉
🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت هشتم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم {مهدی} غریب 🌷
#هل_من_ناصراینصرونی
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
آقا #مهدی شنبه شب به #شهادت رسید و من #خبر شهادتشان را روز #دوشنبه از زبان عمه همسرم شنیدم.
🍂 ابتدا باور نمیکردم ولی وقتی خبر را شنیدم به یاد #خوابهایی افتادم که خودم و #همسرم دیده بودیم.
#خوابهایی که با #شهادت مهدی تعبیر شد.
⏺ #مزار ایشان در روستای #سیدمیران گرگان است
#مهدی {قاسم} همیشه میگفت:
#فامیلیام #غریب است، #محل کارم #غریب است و #همسرم از شهری #غریب.
↩️ #مهدی هرگز فکر نمیکرد #محل شهادتش هم در #غربت باشد
❇️ مراسم تشییع با شکوه بود و مردم از اکثر شهرها آمده بودند و با حضورشان سنگتمام گذاشتند.
من #غبطه میخوردم به #حال همسرم که با این درجه به #شهادت رسید.
🥀 #مهدی 21 تیر 1394در ارتفاعات تدمر به آرزویش رسید.
#مهدی در انتهای همه #مداحیهایش جمله «شهادت آرزومه» را #زمزمه میکرد و آخرش هم به این مقام نائل شد.
یادم است همسرم در یکی از جلسات خواستگاری گفت:
😔 #خواب دیده در بیابانی است
و #امام حسین(علیه السلام) به ایشان میفرمایند:
✨ هل من ناصر ینصرنی و #آقا مهدی در جواب میگویند:
#آقاجان من شما را یاری میکنم و تنها نمیگذارم.
🌸این #خواب همسرم با رفتن به جمع #مدافعان حرم تعبیر شد؛
❇️حرف از #شهدای جاسوسان سال 90
می شد سرشو می نداخت پایین و #چشماش خیس می شد رفقای زیادی رو اونجا از دست داده بود آرام وقرار نداشت تا #چهار سال بعد در معرکه شام به #رفیقانش پیوست .
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت هشتم 👉
ادامه دارد ..
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
قسمت چهاردهم ...👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
#شهید قاسم { مهدی}غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#تربیت_فرزندان
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی (قاسم) به #امیر عباس قول داده بود کلاس اول شاگرد ممتاز بشه براش تبلت بخره.
✅ امتحانات خرداد ماه که تمام شد آقا #مهدی به امیر عباس گفت:
بریم تبلت بخریم.
بهش گفتم: آقا مهدی هنوز کارنامه رو ندادن.
#مهدی گفت: من میدونم پسرم شاگرد ممتازه؛ تا وقت دارم براش بخرم.
رفتند تبلت خریدند و باهم عکس سلفی گرفتند.
🌷 آقا مهدی در مقابل خواسته های بچه ها
هیچوقت نه نمی گفت ؛و هرچیزی که بچه ها می خواستند برایشان تهیه
می کرد وقتی چیزی که بچه ها دوست داشتند و آقا مهدی براشون می خرید
تا سوار ماشین
می شدیم به بچه ها می گفت: حالا #دست بابا رو #بوس کنید. و بچه ها با خوشحالی دست بابارو بوس می کردند.
#شمامواظب_چادرت_باش
#مهدی {قاسم} همیشه می گفت:
#امیر عباس دست راست بابا
و #محمد امین دست چپ باباست.
🍂 وقتی باهم برای خرید بیرون می رفتیم؛ مهدی همه وسایل رو خودش بر می داشت. و می گفت : خانم شما فقط مواظب چادرت باش.
🥀🌻 الان که با بچه ها خرید میریم
#امیر عباس و #محمد امین کمکم می کنند. 🍁می گم مهدی واقعا دست راست و چپ شما خیلی کمکم می کنند.
#یک_روزبه_من_افتخارمیکنی
❣یک روز به آقا مهدی{قاسم} گفتم:
#مهدی چرا اینقدر #مطمئنی که #شهید میشی ؟ گفت: در #نماز شب هرچی از خدا بخوای بهت میده.
💜💜 خانم شما یک روز به من افتخار می کنید.
🕊🌹 بعداز #شهادت آقا مهدی وقتی برای زیارت به #سوریه رفتیم ؛ وارد حیاط حرم #حضرت زینب "سلام الله علیها" که شدم، گفتم: #مهدی{قاسم} بهت افتخار می کنم که از ما دل بکنی و به عشق بزرگتری که عشق به خدا و اهل بیت "علیهم السلام" بود رسیدی.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت چهاردهم ....👉
ادامه دارد ....👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
قسمت پانزدهم 👉
ادامه #زندگی نامه و #خاطرات
شهید مدافع حرم
قاسم {مهدی} غریب
#سفرمکه
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#آقا مهدی {قاسم} خیلی به #پدر و #مادرش #احترام می گذاشت و هرکاری ازش بر میومد برای اونها انجام
می داد و کوتاهی نمی کرد . و براش مهم بود که پدر و مادرش از دستش راضی باشند.
🔰 سال 86 وقتی نوبت #حج عمره به اسم ما در اومد بخاطر اینکه #بچه ها هردو #کوچیک بودند رفتن به این سفر معنوی برای ما سخت بود آقا #مهدی{قاسم} گفت: خانم وقت زیاده ما #مکه بریم اگه شما از صمیم قلب راضی باشید فیش مکه را به پدر مادرم بدیم که این سفر روبرن؛
❇️ گفتم من راضی ام؛ این سفر قسمت پدر مادر شماست؛
❣زنگ بزن خبر بده قبل این که زنگ بزنه گفت: ازت ممنونم قبول کردی باور کن
#دلم راضی نمی شد من زودتر از پدر مادرم سفر #مکه برم.
#سفرمشهد
💜💜 #آخرین سفری که #مشهد رفتیم چند ماه #قبل از شهادت آقا مهدی بود.
#آقا مهدی تو حیات حرم #امام رضا "علیه السلام" به #بچه ها گفت:
برای #شهادت #بابا دعا کنید. و همیشه وقتی به حرم امام رضا "علیه السلام" و #حضرت معصومه "سلام الله علیها" می رفتیم از بچه ها می خواست برای شهادت بابا دعا کنند.
💠 ولی بچه ها مي گفتند ما دعا نمی کنیم شما شهید بشید ؛
به #همسرم گفتم: چرا از حالا این حرفارو به بچه ها می زنید روحیه
بچه ها خراب میشه.
🔸آقا #مهدی {قاسم} جواب دادند: بچه های من از حالا باید آمادگی داشته باشند. من بهش گفتم: خودم برات دعا میکنم.
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
پایان قسمت پانزدهم ...👉
ادامه دارد ... 👉
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
وات ساپ 👇
https://chat.whatsapp.com/JLhGgNjfT4uC7GxYrsWn8a
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕️🛑🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
بخش سوم 👉 👇
➖ ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
#خادم_مسجدجمکران
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
#قاسم برای اولین بار در شب 21 بهمن 83 با دو نفر از دوستانش به خواستگاری آمد. خوب به یاد دارم ساعت 9 شب بود.
در #سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی غریو اللهاکبر مردم به گوش میرسید. از آن موقع به بعد هر وقت غریو اللهاکبر را میشنوم، یاد شب #خواستگاری #قاسم میافتم و خاطره شیرین آن شب برایم زنده میشود.
#وصلت خیلی اتفاقی رخ داد و ماجرای جالبی دارد.
#همسرم شهید قاسم غریب متولد 1361 در روستای #سیدمیران گرگان بود اما محل خدمتش در یگان #صابرین تهران بود.
یکبار که برای #زیارت به #قم میآید، دوستش که در قم سکونت داشت به ایشان گفته بود شما قصد #ازدواج ندارید؟ #قاسم هم گفته بود اگر #خانم سید و مؤمنی باشد تمایل به ازدواج دارم. دوست شان از همسرش میخواهد تا کسی را به قاسم معرفی کند که ایشان هم از دوستانش که #خادم مسجد جمکران بود سؤال میکند و در نهایت #من به #قاسم معرفی میشوم.
#روزهای_خوش_آشنایی
#همسرم پاسدار بود و دوره #خلبانی را میگذراند. عاشق #پرواز بود و عاقبت سیمرغ آسمان شهادت شد.
#همسرم ابتدا از اعتقادات و ایمانشان و بعد هم از شغلش برایم صحبت کرد. قاسم از سختی راهی که در پیش داریم حرف زد، از #مأموریتهای پیش رو و از زندگیای که امکان دارد شهر به شهر بچرخیم.
اصرار داشت تا من با اطلاع از همه این شرایط، مسائل و سختیها تصمیم خودم را بگیرم.
من هیچ شناختی در مورد شغلش نداشتم. دوست داشتم شرط هر دوی مان صداقت باشد و هرگز در هیچ شرایطی به هم دروغ نگوییم. #قاسم در همان جلسه از احتمال #شهادتش برایم گفت. میگفت : که #عاشق شهادت است و من در جواب گفتم من دوست دارم #عرض زندگیام قشنگ باشد. #طولش مهم نیست.
پایان بخش سوم .. 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 ⭕️ 🛑⭕
⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷
⭕️ 🛑⭕️🛑🌷
⭕️ ⭕️🛑⭕️🌷 🌷
🛑⭕️🛑🌷 🌷🛑
⭕️🛑⭕️🌷 🌷⭕️🛑
🌷🌷🌷🌷 🌷⭕️⭕️🛑
🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑🛑
بخش چهارم👉
🌷ادامه زندگی نامه و خاطرات
#شهید قاسم{مهدی} غریب
#بیمه_امام_زمان_علیه_السلام
#ازلسان_همسرمعزز
#شهیدمدافع_حرم
#قاسم_غریب
✨منظورم این است که #غنای یک زندگی مشترک بیشتر برایم اهمیت داشت. در اطرافم میدیدم افرادی را که فقط در کنار هم زندگی میکنند و هیچ عشقی در میان نیست.
⚡️دوست داشتم زندگیام با عشق همراه باشد، هر #چند کوتاه. به خاطر همین وقتی همسرم از شهادت صحبت میکرد میگفتم ارزش دارد آدم کنار یک نفر خوب زندگی کند هر چند کوتاه باشد. #قبل از مراسم #عقد با خودم میگفتم #همسرم #شهادت را دوست دارد اما کو جنگ! جنگی در میان نیست که او شهید شود.
🍁اما بعد از عقد وقتی #آلبوم عکسهای همسرم را ورق میزدم تازه متوجه شرایط کاری و #حساسیتهای #شغلیشان شدم. برای همین بعد از آن هر زمانی که به مأموریت میرفت من استرس زیادی را تا بازگشتش تحمل میکردم.
⏺ برای آرام شدنم ایشان
را #بیمه #امام زمان کردم و هر ماه مبلغی را به مسجد #جمکران میدادم و #آخرین بیمه را خودشان #نیمه شعبان سال 1394 دو هفته قبل از #سفرشان به #سوریه دادند.
#شهیدغریب_با_دونام
من و #قاسم روز دوشنبه پنجم اردیبهشت 1384 عقد کردیم و بعد از عقد به حرم حضرت #معصومه(سلام الله علیها) رفتیم. چون شب مبعث بود،
#همسرم برای من #مداحی خواند. او نذر کرده بود اگر #پسردار شدیم اسمش را #عباس بگذاریم. فردای عقد به او گفتم شما به حضرت عباس "سلام الله علیها" ارادت داری. من هم #ارادت خاصی به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه شریف) دارم. میتوانم شما را مهدی صدا کنم.
#ایشان فکر کرد و گفت : #مهدی غریب! خیلی قشنگ است و از آن روز به بعد من ایشان را مهدی صدا کردم. #من و #مهدی ششم بهمن سال 1384 #زندگی مشترکمان را در تهران آغاز و دو سال بعد به قم مهاجرت کردیم. 10 سال و سه ماه با هم زندگی کردیم و #حاصل زندگی مشترکمان #دو فرزند است؛ امیرعباس متولد بهمن ماه 1386 و محمدامین متولد اسفندماه 1388.
پایان بخش چهارم 👉
ادامه دارد ...👉
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🛑⭕️🛑🌷
🇮🇷🇮🇷
#کانالهای_شهید_قاسم_غریب_
🇮🇷 😷
تلگرام ⬅️
@gharibshahid
ایتا ⬅️
https://eitaa.com/gharibshahid
سروش
sapp.ir/gharibshahidg
اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cdx1pLbqyaV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
توییتر👇
javad gharib (@javadgharib71) را بررسی کنید: https://twitter.com/javadgharib71?t=c3-XKWmmp2AeDzXgGw7S5A&s=09
#فرمانده_مستشاری
نام جهادی : #فرمانده_امیر
#سوریه_تدمر_کوههای_پالمیرا
#شهادت_شب_قدر
#عمه_سادات
#ذاکر_اهل_بیت ع
#خلبان_
#صابرین
#جانباز
21/4/1394 ت ش