🍃🍃🍃
#آفات_زبان #سخن_چینى
قسمت چهارم
(۴): ریشه هاى درونى سخن چینى
سخن چینى از سرکشى یکى از دو نیروى ((غضب )) و ((شهوت )) انسان سرچشمه مى گیرد و گاه در هر دو ریشه دارد. تجاوز این دو از حریم فرمانروایى خرد، موجب پدید آمدن صفات ناپسندى مى شود که آن ها نیز پیدایش رفتارهاى ناپسندى چون سخن چینى را در پى دارند. سخن چینى ، در یکى از عوامل ذیل ریشه دارد:
۱ – نفرت و دشمنى
گاه انسان از روى نفرت سخن چینى مى کند و در صدد بد نام کردن دیگرى است .
۲ – حسد
حسادت به مقام و مرتبه دیگران ، عامل بسیار مهمى براى سخن چینى ، به ویژه سعایت است . فرد مبتلا، براى از بین بردن شان دیگرى به سعایت از او مى پردازد. دو به هم زنى را مى توان از موارد فتنه به شمار آورد که در این صورت ، بر اساس آیات قرآن کریم ، از خونریزى و قتل شدیدتر و بزرگ تر خواهد بود؛ چنان که خداوند متعالى مى فرماید:
الفتنه اشد من القتل . الفتنه اکبر من القتل .
دقت در مجموعه آیات و روایت هایى که درباره سخن چینى آمده است ، نشان دهنده بزرگى و زشتى بسیار این گناه است .
۳ – طمع و چشم داشت
گاه طمع به مال و مقام یا دیگر امور دنیایى ، انسان را به رفتار ناپسندى چون سخن چینى و سعایت از دیگران وا مى دارد. فرد بیمار مى کوشد تا با بدگویى از دیگران و نقل گفتار و کردار ایشان ، مال یا منزلتى براى خویش فراهم سازد.
۴ – تفریح و سرگرمى
گاه انسان براى گذراندن وقت و سرگرمى ، به نقل گفتار و رفتار این و آن مى پردازد و سخن چینى مى کند.
✅✅ #ادامه دارد...
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃
#آفات_زبان #سخن_چینى
قسمت ششم
3 – رسوایى سخن چین : سخن چین به دنبال عیب ها و نقص هاى مردم مى رود تا ابزار لازم براى رفتار زشت خود را فراهم آورد.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) پس از آن که سخن چینان را به تفرقه اندازى وصف مى کند، مى فرماید:
…الباغون للبراء المعایب.
… کسانى که در جست و جوى عیب هاى خوبان و صالحان هستند.
امیر على (علیه السلام ) هم ایشان را با همین وصف نام برده ، است :
المبتغون للبرآء المعایب .
کسى که در پى عیب هاى مسلمانان است ، سرانجام رسوا مى شود.
چنان که رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود:
یا معشر من اسلم بلسانه و لم یخلص الایمان الى قلبه لا تذموا المسلمین و لا تتبعوا عوراتهم ، فانه من تتبع عوراتهم تتبع الله عورته و من تتبع الله تعالى عورته یفضحه فى بیته .
اى کسانى که به زبان اسلام آورده اید، ولى ایمان در دل شما خالص نشده ! مسلمانان را نکوهش ، و عیوب پنهان ایشان را دنبال نکنید. همانا کسى که در جست و جوى عیب مسلمانان باشد، خداوند به دنبال عیب او خواهد بود و هر کس خداوند در پى عیبش باشد، او را در خانه خودش رسوا مى سازد.
۴ – سلب اعتماد و دور شدن از مردم : بیم و هراس مردم از نقل رفتار و گفتارشان نزد دیگران ، موجب بى اعتمادى آن ها به سخن چین مى شود. مردم سخن چین را امانت دار ندانسته ، از سخن گفتن نزد او مى پرهیزند. امیر مؤ منان على (علیه السلام ) مى فرماید:
لا تجتمع امانه و نمیمه .
امانت با سخن چینى جمع نمى شود.
سلب اعتماد از سخن چین ، موجب فاصله گرفتن مردم از او مى شود؛ چنان که امیر مؤ منان على (علیه السلام ) مى فرماید:
ایاک و النمیمه فانها…تبعد عن الله و الناس .
از سخن چینى بپرهیزید که موجب دور ساختن از خدا و مردم مى شود.
✅✅ #ادامه دارد...
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃
#آفات_زبان
#بیهوده_گویى
قسمت اول
اعظم الناس قدرا من ترک ما لا یعنیه .
ارزشمندترین مردم کسى است که آن چه را به کار او نمى آید، ترک کند.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم )
(۱): تعریف بیهوده گویى
مقصود از بیهوده گویى ، به زبان آوردن سخنى است که فایده مجاز و مشروع دنیایى با آخرتى ، مادى یا معنوى و عقلایى یا شرعى نداشته باشد. سخن گفتن از آن چه براى گوینده بهره اى ندارد، بیهوده گویى است که از آن به شهوت کلام نیز تعبیر شده است ؛ البته بى فایده بودن سخن براى گوینده ، به معناى بى ارزش بودن آن براى همگان نیست .
چه بسا سخنانى که براى برخى بى فایده ، و براى دیگران سودمند و مفید است ؛ از این رو مفید بودن را مى توان امرى نسبى به شمار آورد؛ اگر چه ممکن است برخى سخنان ، براى همگان بى فایده باشد.
(۲): اقسام بیهوده گویى
۱ – سخن گفتن درباره موضوع بى فایده
گاه انسان از موضوعى سخن مى گوید که هیچ فایده اى براى او ندارد؛ اگر چه ممکن است همان موضوع ، براى برخى مفید باشد؛ در این حال ، سخن او از اقسام کلام بى فایده یا بیهوده گویى به شمار مى رود؛ مانند سخن گفتن از رنگ چشم و موى دیگران که براى بیش تر افراد بى فایده ، ولى براى برخى از مراکز اطلاعاتى ، مفید است .
۲ – سخن اضافى (فضول کلام )
سخن بیش از اندازه لازم و کافى – اگر چه درباره موضوعى سودمند هم باشد، از اقسام کلام بى فایده به شمار مى رود؛ البته روشن است که مقصود از آن ، توضیح یا تکرارى که جهت درک بهتر ارائه مى شود نیست ؛ زیرا به چنین تکرارى نیاز بوده از آن استفاده مى شود.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
✅✅ #ادامه دارد...
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃
#آفات_زبان
#بیهوده_گویى
قسمت چهارم
(۴): ریشه هاى بیهوده گویى
عوامل ذیل ، انسان را به وادى بیهوده گویى مى کشاند:
۱ – کنجکاوى بیجا
اشتیاق به دانستن چیزى که براى شخص سودى ندارد یا کاوش در مسائل غیر مفید، از عوامل مهم بیهوده گویى است ، البته این نباید با مساءله کسب دانش و فهمیدن امور مفید و نیکو، اشتباه شود. مقصود از این عامل ، حرص به دانستن چیزهایى است که فقط سرگرم کننده ولى بى فایده اند؛ مانند دانستن تعداد آجرهاى خانه فلان شخص ، یا پرسش از تعداد موهاى سر خود.
۲ – علاقه فراوان و صمیمیت
شدت علاقه به دیگرى ، موجب پیدایش میل فراوان به سخن گفتن با او مى شود که این مى تواند انسان را به بیهوده گویى و پر گویى وا دارد. فرد، در این حال آن قدر سرگرم سخن گفتن است که به مفید بودن یا نبودن گفتارش توجه ندارد.
۳ – وقت گذرانى
گاه گوینده به اشتباه گمان مى کند که وقت اضافى دارد و با سخن گفتن مى تواند این وقت را پر کند؛ براى همین به سخن گفتن درباره هر چیزى پرداخته ، وقت خویش را هدر مى دهد.
۴ – حب جاه (جلب توجه )
سخن گفتن گاه براى جاى گرفتن در دل دیگران است که در این حال ، فرد با سخن گفتن مى کوشد توجه دیگران را به خود جلب کند تا مردم به ارتباط با او تمایل نشان دهند.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
✅✅ #ادامه دارد...
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃
#آفات_زبان
فرو رفتن در #باطل
قسمت اول
فصل یازدهم : فرو رفتن در باطل
بزرگ ترین مردم از جهت گناه در روز قیامت ، کسى است که بیش تر در باطل ، فرو رفته باشد.
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم )
مقدمه
یکى از عوامل رشد و انتشار زشتى ها در جامعه بشرى ، فرو رفتن در باطل است . دانشمندان علم اخلاق ، حکایت زشتى ها یا فرو رفتن در باطل را از بیمارى هاى زبان به شمار آورده اند. شخص مبتلا به این بیمارى ، ویژگى بسیار ناپسندى دارد که جامعه اى را به فساد و تباهى مى کشد.باز گفتن اعمال زشت ، موجب از بین رفتن زشتى آن ها شده ، شخص راوى یا شنونده را به ارتکاب گناه ترغیب مى کند.
(۱): تعریف فرو رفتن در باطل
فرو رفتن در باطل نزد دانشمندان علم اخلاق ، اعم از نقل گناه و رفتار ناشایستى است که خود فرد یا دیگرى انجام داده است ؛ به شرط آن که این کار فقط براى سرگرمى انجام شود و نیازى مشروع و عقلانى به آن نباشد؛ ولى اگر بیان رفتار ناشایست دیگران ، براى استمداد در بازداشتن ایشان از گناه یا پاسخ به کسى که در امر مهمى مشورت طلبیده یا هر نیاز مشروع دیگر باشد، ((فرو رفتن در باطل )) نخواهد بود.همچنین اگر حکایت گناه دیگرى ، جهت آشکار ساختن عیب او یا خرد و بى مقدار کردن او انجام شود، در محدوده گناهانى چون غیبت ، سخن چینى و… قرار خواهد گرفت .
مثل معروفى است که ((وصف العیش نصف العیش ؛ وصف لذت نیمى از لذت است )). آن گاه که کسى گناه خود یا دیگرى را جهت گرم کردن مجلس دوستانه و لذت بردن از آن ، با آب و تاب نقل کند، به این رذیله اخلاقى گرفتار شده است ؛ پس این عمل نه غیبت است ، نه سخن چینى و نه فحش و…؛ بلکه گناهى است که عنوان خاص خود را دارد.
✅✅ #ادامه دارد....
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃🍃
#آفات_زبان
فرو رفتن در باطل
قسمت چهارم
(۴): ریشه هاى درونى فرو رفتن در باطل
گرایش به گناهان و کردار ناپسند، ریشه اصلى فرو رفتن در باطل است . جاذبه گناه ، انسان را به یادآورى ، تخیل و سخن گفتن درباره آن وا مى دارد. شخصى که زشتى ها و ناپسندى ها را با آب و تاب حکایت مى کند به قطع ، پیش از آن ، افکارش در همان امور سیر کرده است و این همه ، در نیروى افسار گسیخته شهوت بشر ریشه دارد.
(۵): پیامدهاى زشت فرو رفتن در باطل
۱ – ریختن قبح گناه
نقل خطا و باز گفتن رفتارهاى ناپسند، زشتى آن ها را نزد گوینده و شنونده از بین مى برد. انسان درستکار از نقل گناه و شنیدن آن نیز شرمگین مى شود و روشن است که حکایت تباهى ها، آرام آرام ، این احساس شرم را از میان خواهد برد و وقتى زشتى عملى در نظر انسان کمرنگ شد، براى انجام آن جرات مى یابد.
۲ – تشویق به گناه
یادآورى رفتارهاى زشت ، نیروى شهوت انسان را تحریک کرده ، میل و رغبت بر انجام گناه را افزایش مى دهد و از آن جا که نفس عمل خطا بوده است ، این تهییج در خارج از مرزهاى الاهى و حریم انسانى صورت مى پذیرد.
۳ – اشاعه زشتى ها
نقل گناه و نشان دادن راه انجام آن ، افزون بر این که زشتى گناه را از بین مى برد، شنونده را به بدى سوق داده ، به انجام گناه راهنمایى مى کند. چه بسا که فکر ارتکاب آن گناه ، به ذهن شنونده خطور نکرده یا راه انجام آن را نمى دانسته ؛ اما با شنیدن حکایت گناه ، به هر دو نکته دست یافته است ؛ یعنى هم جرات انجام آن کار و هم دستورالعمل اجراى آن را مى آموزد.
✅✅✅ #ادامه دارد....
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@ghoranmodafean
🍃🍃
آفات زبان #استهزا و #سخریه
قسمت اول
فصل دوازدهم : استهزا و سخریه
یا ایها الذین آمنوا لا یسخر قوم من قوم عسى ان یکونوا خیرا منهم و لا نساء من نساء عسى ان یکن خیرا منهن .
اى کسانى که ایمان آورده اید! هیچ گروهى از شما گروه دیگر را مسخره نکند. شاید ایشان [= گروه دوم ] از آن ها [= گروه اول ] بهتر باشند و زن هایى ، زن هاى دیگر را مسخره نکنند، شاید ایشان از آن ها بهتر باشند.
(۱): تعریف استهزا و سخریه
تقلید گفتار، کردار یا صفتى از صفات یا نقصى از نقایص دیگرى ، براى خنداندن مردم ، استهزا نامیده مى شود. گاه انسان فقط براى معرفى دیگرى ، لحن گفتار یا شکل رفتار او را نمایش مى دهد و حالت یا صفت او را بیان مى کند، همانند آن که فرد مورد نظرش را با صفت نابینایى یا لنگى مى شناساند که البته این از تعریف استهزا خارج است ؛ ولى گاه همین صفات را جهت خنداندن دیگران بیان مى کند که از رفتارهاى زشت و ناپسند شمرده ، و ((استهزا و سخریه )) نامیده مى شود؛ پس حقیقت استهزا از دو جزء تشکیل شده است :🔻🔻🔻
1⃣ تقلید از دیگران 2⃣ قصد خنداندن آن ها.
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
✅✅ #ادامه دارد...
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
http://eitaa.com/joinchat/3990290446C9b55326945
🍃🍃🍃
آفات زبان (فصل دوازدهم) استهزا و سخریه
قسمت دوم
(۲): اقسام استهزا و سخریه
تقلید از دیگرى به دو صورت امکان پذیر است :
الف – صریح (گفتارى و رفتارى )
همانند آن که شکل رفتار (طرز راه رفتن ، غذا خوردن ، نشستن و…) یا لحن و صداى فردى را براى خنداندن دیگران تقلید کند.
ب – غیر صحیح (اشاره اى و کنایه اى )
مثل آن که با ایما و اشاره به گونه اى لحن یا شکل رفتار فرد را بیان کند که موجب خنده دیگران شود.
استهزا از جهت پنهان بودن یا نبودن عیب مورد تقلید نیز به دو نوع قابل تقسیم است :
الف – تقلید عیب پنهان
گاه آن چه دستاویز فرد ریشخند کننده قرا مى گیرد، عیب و نقصى است که دیگران از آن بى اطلاعند و فقط شخص استهزا کننده از آن آگاه است .
ب – تقلید عیب آشکار
گاه مورد استهزا، عیبى است که همه از آن آگاهند.
استهزا از جهت حضور یا غیاب شخصى که مسخره مى شود نیز به دو نوع تقسیم مى شود:
الف .استهزا شخص در حضور خود او
ب .استهزا شخص ؛ غیابش .
نکته مهم دیگر آن که گاه انسان را به دلیل داشتن عیب یا نقصى مسخره مى کنند، مانند مسخر شخص لنگ و کسى که در تکلم و سخن گفتن ، ناتوان است ؛ ولى گاه او را براى رفتار نیکویش استهزا مى کنند؛ همان گونه که کافران و مشرکان ، مؤ منان را براى داشتن ایمان به استهزا مى گرفتند، یا افراد بى مبالات ، اشخاص نیکوکار را مسخره مى کنند.
خداوند متعالى در قرآن کریم مى فرماید:
ان الذین اجرموا کانوا من الذین امنوا یضحکون و اذا مروابهم یتغامزون .
همانا کسانى که گناه کار و مجرمند، همیشه (در دنیا) به مؤ منان مى خندیدند و هنگامى که از کنار ایشان مى گذشتند، (با اشاره چشم و ابرو)مسخره مى کردند.
ریشخندى کرده اند آن منکران
بر مثل ها و بیان ذاکران
تو اگر خواهى بکن هم ریشخند
چند خواهى زیست اى مردار چند
شاد باشید اى محبان در نیاز
بر همین در که شود امروز باز
اخلاق الاهی جلد چهارم آفات زبان//استاد ایت الله مجتبی تهرانی
✅✅✅ #ادامه دارد...
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
#غضب و #تندخویی
✅✅ قسمت 1
🎋 يكى ديگر از رذايل اوصاف كه #سالك بايد از آن نيز #توبه كند و در اجتناب از آن مجاهدت ورزد و خود را از آن تطهير نمايد، رذيله « #غضب» يا «تندخويى» و « #خشم» است .
در تعريف «غضب» بايد گفت: «غضب، هيجان و حركت خاصى است از روح انسان به منظور غلبه وشكست دادن و خرد كردن».
♨️ اين صفت كه براى همه ما شناخته است و از قوه غضبيه سرچشمه مى گيرد، داراى مراتب: #افراط و #تفريط، و #اعتدال است.
⚜ مرتبه افراط غضب
💢 مرتبه #افراط آن عبارت است از غلبه اين صفت و حاكم گشتن آن بر انسان، بنحوى كه از حدود #عقل و شرع بگذرد، و از موازين شرعى و عقلى تجاوز كند، و به هنگام برخورد بامسائل و مواجهه با بعضى برخوردها، اين صفت يا اين حالت همانند يك حالت خارج از اختيار به وى هجوم آورد و در باطن وى شعله ور شود و تمام وجود او رابگيرد، و او را تحت سيطره قرار دهد.
♨️ اين آتش شعله ور در باطن، بلحاظ بعضى جهات و به مقتضاى بعضى علل و احياناً بر اثر مراقبت و جلوگيرى خود انسان، يا در همان باطن مى ماند و در عمل به ظهور نمى رسد، و يا علاوه بر غلبه سخت بر #باطن، در عمل نيز ظاهر مى گردد و حركاتى را به دنبال خود مى آورد. و چه بسا در عمل به هنگام هيجان #غضب به جنايات بزرگ و گفتار و اعمال هلاكت بارى گرفتار شود، و سخنى به زبان بياورد، يا كارى انجام دهد كه موجب #شقاوت ابدى گردد، و يا خلاص شدن از تبعات آن به آسانى به دست نيايد، و مهلكه هاى بسيار وسيع و طولانى در بر داشته باشد. يعنى اين صفت آنچنان بر او غالب گردد كه عقل و فكر، و همه قواى روحى و جسمى او را تحت سيطره قرار دهد و او را از تحت حاكميت شرع و عقل خارج سازد و كاملا مغلوب خود كند و بر او مسلط شود؛گويى نه عقلى دارد، و نه حدودى به نام حدود الهى در ميان هست، و گويى ديوانگى دفعى به او عارض گشته است.
💢 #حقيقت هم همين است كه #غضب نابجا نوعى ديوانگى است.
از حضرت سيدالاولياء أميرالمؤمنين سلام الله عليه نقل شده است كه فرمود: «الحدة ضرب من الجنون لا ن صاحبها يندم فان لم يندم فجنونه مستحكم» (جامع السعادات، ج ۱ ص ۲۸۹) يعنى «تندى و زود به خشم آمدن، نوعى از جنون است، زيرا صاحب آن از كار خود پشيمان مى شود، و اگر پشيمان نشود، جنون او بسيار ريشه دار و محكم است».
♨️در هر صورت، اين صفت يا اين حالت، يعنى #خشم و #غضب، چه فقط در باطن انسان شعله ور شود، و به ظهور نرسد، و چه علاوه بر شعله ور شدن در باطن، در اقوال و اعمال هم ظاهر شود. در مراتب مختلف شدت و ضعف، از مهلكات براى همه، مخصوصاً براى سالكان طريق است، البته اگر غضب نابجا باشد، نه غضب براى حضرت حق كه داخل در اين باب نيست، و از فضايل صفات و علائم #ايمان و #توحيد است.
✅✅ #ادامه دارد...
🌸حضرت آیت الله العظمی محمد شجاعی (ره)
#درس_اخلاق 🗓جلسه 1⃣
#توبه #غضب #تندخویی
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃