گام نخست پژوهش
ایدهپردازی (9)
طرح مسأله
ارزش «سوال» در علم
یادداشتی از استاد رسول جعفریان
در دانش، و همین طور در درس خواندن و درس دادن، مهم است که در هر زمینه و هر بحثی، بدانیم «مسأله» ما چیست. پیشرفت دانش، مدیون در آوردن «مسأله» است. مسأله از کجا در ذهن می آید؟ چطور امری تبدیل به مسأله می شود؟ این بسیار مهم است، چرا که نصف راه حل، در دانستن درست مسأله است. این امر در همه حوزه های علمی و دانشی مهم است. مثلا درتاریخ یا حتی ادبیات و یا مباحث فقه و حقوق، در هر زمینه ای باید دانست مسأله چیست؟ جالب است که رساله های عَملیه ما، مسأله به مسأله پیش می روند. این روش، بدین معناست که «مسأله» محور هستند. به نظر می رسد، این شکل، انتخاب بسیار درستی برای بیان مسائل بوده است. از مهم ترین نکات آموزشی، یعنی آنچه معلم باید برای دانش آموز و دانشجوی خود طرح کند، این است که به او یاد دهد، چطور مسأله یابی کند. این که در رساله دکتری یا پایان نامه ارشد، از دانشجو می خواهند که سوال اصلی خود را مشخص کند، برای همین است. گاهی در یک مقطع تاریخی در مورد موضوعات خاصی مسأله ای پدید می آید. مثلا در فقه سوالات تازه مطرح می شود که به آنها مسائل مستحدثه می گویند. برخی از این سوالات با تغییراتی که در زندگی پیش می آید، به مرور از بین می روند، به طوری که پس از چند سال یا صد سال، دیگر سوال های پیشین نیست، و طبعا جوابی هم در کار نخواهد بود. ادامه دارد...
#آشنایی_با_روش_پژوهش
#ایده_پردازی
#مسأله
#هنر_پرسشگری
#پژوهش_مدرسه_علمیه_شهید_شفیعی
گام نخست پژوهش
ایدهپردازی (10)
طرح مسأله
ارزش «سوال» در علم
یادداشتی از استاد رسول جعفریان (2)
«مسأله» در پیشرفت دانش آن قدر اهمیت دارد که به نظر می رسد، لازم است یک درس دو واحدی برای آن برای هر رشته تدارک دیده شود و ضمن آن به دانشجو گفته شود که در رشته مربوط به او، و یک درس خاص، از چه زمانی، اولین سوال پدید آمده، بعدها چگونه این سوالات توسعه یافته و چه پاسخ هایی به آنها داده شده. فلسفه و فیزیک، برای پاسخ دادن به سوالات بزرگتری هستند، چرا در تفکر ارسطویی دایره اهمیت داشت؟ نباید در این باره ساده نگریست. داستان پدید آمدن یک سوال، و پاسخ هایی که مثلا در مکتب ارسطویی به آن داده شده، مهم است. در مباحث کلامی هم همین طور است. چرا بحث از خلق قرآن مطرح شد؟ ریشه این مسأله در بحث صفات خدا به کجا بر می گشت. چه راه حلهایی برای آن ارائه شد. به نظر می رسد، می شود درسها را هم در قالب طرح «مسأله» هایی که از ابتدا پدید آمده، و «پاسخ هایی» که داده شده مطرح کرد. ذهن بچه های کوچک را هم می توان با سوال پرورش داد. مرتب از کودک باید پرسید فلان وضع، چرا چنین است و چه پاسخ هایی برای آن متصور است.
ادامه دارد...
#آشنایی_با_روش_پژوهش
#ایده_پردازی
#مسأله
#هنر_پرسشگری
#پژوهش_مدرسه_علمیه_شهید_شفیعی_مشهد
لینک عضویت در کانال پژوهش مدرسه علمیه شهید شفیعی در ایتا، سروش و اینستاگرام
@ghzresearch
#مقام_معظم_رهبری:
اگر جوان ما، عالم ما، دانشمند ما متفکّر بار آمده باشد، از آن ذخیرهى دانشى که در اختیار او است، دهها و صدها مسئلهى جدید مطرح می کند و پاسخ می گیرد.۱۳۹۳/۰۲/۱۷
#آموزش_تفکر_محور
#ایده_پردازی
#تولید_علم
#مساله
#پژوهش_مدرسه_علمیه_شهید_شفیعی_مشهد
گام نخست پژوهش
ایدهپردازی (11)
طرح مسأله
ارزش «سوال» در علم
یادداشتی از استاد رسول جعفریان (بخش پایانی)
تجربه نشان داده است که دانشجویان دوره لیسانس، در تحقیقات دانشجویی اغلب با طرح مسأله آشنا نیستند. بیشتر به توصیف می پردازند، در حالی که باید یادشان داد سوال طرح کنند، و به آن جواب دهند. علت ندانستن آنها این است که در آموزش هایی که در دوره دبیرستان به آنها داده شده، در باره «مسأله» بحث نشده است.
آدم وقتی یک کتاب یا یک مقاله را می خواند، باید فکر کند این کتاب در حال پاسخ دادن به چه سوالی است. آیا مسیر پاسخ گویی درست است؟ آیا پاسخ درستی به مسأله داده است؟
شاید همه علم، این طور به شکل سوال و جواب نباشد، اما آنچه که سبب پیشر فت علم می شود، یعنی موضوعاتی که موضوعی برای دانستن بیشتر هستند، اغلب باطرح سوال می توانند علمی شوند.
هرچه این سوالات دقیق تر باشد، و هرچه پاسخ دهنده، ظریف تر و دقیق تر و کاملتر به «مسأله» یا مسأله ها جواب بدهد، کار علم جدی تر پیش خواهد رفت. نباید به پاسخ های کوتاه که مشتمل بر حل همه جوانب مسأله نیستند، اکتفا کرد.
همیشه باید از دانشجو خواست، هم مسأله را خوب و کامل طرح کند، و هم جواب را دقیق بدهد. باید به او گفت، «پاسخ» باید به گونه ای باشد، که از صد نفر مخاطب، اقلا هفتاد نفر آن را قبول کنند. باید به او گفت، باید پاسخ قوی تر از پاسخ های گذشته باشد. طبعا اگر مسأله ای از قبل حل شده، نیاز به پاسخ گویی ندارد. اما همیشه این احتمال وجود دارد که آن پاسخ، کامل نباشد.
#آشنایی_با_روش_پژوهش
#ایده_پردازی
#مسأله
#هنر_پرسشگری
#پژوهش_مدرسه_علمیه_شهید_شفیعی_مشهد
#مقام_معظم_رهبری
ما میگوییم کام حوزه علمیه با علم برداشته شده است. حوزه، علم محور است. علم محور بودن لوازمی دارد؛ باید به این لوازم ملتزم شد. یکی از چیزهایی که لازمهی علم محور بودن است، این است که مجموعه علم محور پرسش زاست، پرسش آفرین است. وقتی بحث علمی مطرح است، سوال مطرح است، با سوال باید با روی باز مواجه شد؛ همچنان که در سنت علمی سلف ارجمند ما هم این وجود داشته. شما ملاحظه می کنید؛ در فقه معارضات فقهی زیاد است؛ گاهی با لحن های تند هم همراه هست. فرض بفرمایید مرحوم صاحب حدائق نسبت به صاحب مدارک، گاهی لحن تندی به کار میبرد؛ باز متقابلا مرحوم صاحب جواهر نسبت به صاحب حدائق در مواردی لحن بسیار تندی به کار میبرد.مانعی هم ندارد. این برخوردها معنایش این است که طرح سوال، طرح اشکال، طرح شبهه، طرح مسئله جدید، طرح شیوه جدید، ایرادی ندارد.جلوی سوال را نباید گرفت. حوزه باید قطع سوال نکند. قطع سوال به قطع دانش می انجامد. راه سوال را نباید بست. 89/08/02
#آشنایی_با_روش_پژوهش
#ایده_پردازی
#مسأله
#هنر_پرسشگری
#پژوهش_مدرسه_علمیه_شهید_شفیعی_مشهد
QASiM.ZARIF.RESEARCH
#مقام_معظم_رهبری ما میگوییم کام حوزه علمیه با علم برداشته شده است. حوزه، علم محور است. علم محور بود
#مقام_معظم_رهبری
از لوازم علمی بودن این است که آموزش در حوزه باید با تفکر، تکرار و تحقیق همراه باشد. این نظام آموزشی جدید وارداتی از اروپا فاقد آن است و بر مبنای حفظ است. ما نباید به این سمت بغلتیم. هر برنامهای که ما را به این سمت بغلتاند، برنامه نادرستی است. در برنامه ریزیهای خودمان نگاه کنیم، ببینیم چه چیزی طلبه را به سمت حفظگرایی میراند و از تفکر و تحقیق و مطالعه باز میدارد. حفظگرایی درست نیست، مفید نیست. یکی از خصوصیات حوزۀ علمیه ما فکر کردن است. طلبه را باید از اوّلِ درس خواندن، وادار کرد به اینکه فکر کند. معروف بود میگفتند: «بدان ایدک الله» - چرا گفت بدان و نگفت بخوان؟ - منظور این است که اولا حس سوالپردازی را در طلبه زنده کند، بعد هم به او تفهیم کند که خواندن مراد نیست، دانستن مراد است. این بایستی برای برنامهریزان ما واقعا به صورت یک دستورالعمل جامع باشد.
منبع: اینجا را ببینید و بخوانید.
#آشنایی_با_روش_پژوهش
#ایده_پردازی
#مسأله
#هنر_پرسشگری
#پژوهش_و_حوزه