4_5929341474708654547.mp3
16.22M
داستان کوتاه
نویسنده: ارنست همینگوی
مترجم: نجف دریابندری
ذهن همهٔ ما یک وَرِ تحلیلگر دارد که از پس هر حرف و عکس و فیلم و چهره، یک چیزی بیرون میکشد. از این داستان «پیرمرد سر پل» که سَر و تهش را بزنی دو صفحه هم نمیشود، همین وَرهای تحلیلگر، چیزهای زیادی بیرون کشیدهاند.
خود همینگوی هم حتما وقتی مینوشته، از همان وَر ذهنش استفاده کرده.
یکی از پُلِ توی داستان تا بُزی که پیرمرد نگرانش است را سمبل میداند.
یکی دنیایی که پیرمرد تویش نفس میکشد را دنیای مدرن و مزخرفی میداند که روح آدمها را میچِلاند.
یکی هم که خیلی وَر تحلیلگر ذهنش باشخصیت است، حرف اصلی داستان را تاثیر جنگ روی زیست بوم میداند.
ولی من الان توی همین لحظه دوست دارم ساده بفهممش «یک پیرمرد تنها که دلش برای بُز و کفترهایش میسوزد.»
همین! همین قدر ساده.
حالا این وسط وَر تحلیلگر ذهنم، سرش را هی از پنجره میآورد بیرون. همان پنجرههای چوبی که قفل ندارند و هر دو بال پنجره با صدای قیژقیژ هی میروند و میآیند.
و من هر بار دو دستم را باز میکنم، دو بال پنجره را میگیرم و تَق میکوبمش روی وَر تحلیلگر ذهنم.
گاهی خیلی نیاز دارم ساده ببینم ساده فکر کنم، گاهی دلم برای ساده فکر کردن تنگ میشود...
بله! میدانم که عمیق بودن، انسان را بیشتر سزاست.🤕
#داستان
@giyume69
چارلز دیکنز، رمان نویس انگلیسی:
🌿 اگر منظور حسین جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، من نمیفهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم میکند که او فقط به خاطر دینش فداکاری خویش را انجام داد.
🌿 إن کان الحسین قد حارب من أجل أهداف دنیویة، فإننی لا أدرک لماذا اصطحب معه الأخوات و النساء و الأطفال؟ إذن فالعقل یحکم أنه ضحی فقط لأجل الإسلام.
If Hussein had fought to quench his worldly desires, then I do not understand why his sister, wife, and children accompanied him. It stands to reason therefore, that he sacrificed purely for Islam.
#کتاب_حسین_ص۹۴
#کتاب_نوشت
#حسین_الحسین_Hussein
@giyume69
استرالیا.mp3
20.61M
شاید یک جاهایی از این روایت احسان عبدیپور، خوب ننشیند به دلمان و یک استغفرالله یواش هم زیر لب بگوییم.
ولی بیشترش به جان آدم مینشیند، انگار همهی ما یک طاق زدنِ کنکور با گل به استرالیا توی زندگیمان، در مواجهه با آقایمان امام حسین (ع) داشتهایم، هرکس به نحوی...
#یاحسین
#زندگی_نوشت
@giyume69
آرمان رنو, شاعر فرانسوی:
🌿 سرانجام، حسین که همهٔ یاران و فرزندانش را از دست داده بود، خود نیز با پیکری خونین و چاک چاک بر زمین افتاد، از آن پس، هر شامگاه آسمان خون میگرید.
🌿 و أخیراً، حینما فقد الحسین کل أصحابه و أبنائه، سقط هو أیضاً بجسم مضرج بالدماء و مقطع علی الأرض، و منذ ذلک الحین تبکی السماء دماً فی کل مساء.
Eventually, Imam Hussein who has lost all his children and disciples, with a bleeding and slaughtered body fell on the ground and from that time on the sky cries out tears of blood in every sunset.
#کتاب_حسین_ص۹۸
#کتاب_نوشت
#حسین_الحسین_Hussein
@giyume69
شبیه هانیه...
هرسال هر چه به عاشورا نزدیکتر میشویم، زندگی آدمهای کربلا را بیشتر میگذارم وسط و مرور میکنم. توی این بالا و پایین کردنها، هربار نام شما میپیچد توی بلندگوهای ذهنم: هانیه...
بعضیها نوشتهاند هنوز بیست ساله نشده بودی و کمتر از بیست روز از عروسیات نگذشته بود که دم مسیحایی عیسی را در عشقِ به حسین پیدا کردی.
گفتهاند توی کربلا، همراه وهب اسلام را بغل گرفتی و ماه عسلتان را با عشقِ حسین، شیرین کردید. میگویند وهب را تو انداختهای توی آغوش حسین...
نوشتهاند وقتی آمدی بر پیکر وهب، طول موج عشقتان، چشم سپاه یزید را تَر کرد. اصلا چشمهایت را برای همیشه بستند تا نکند که عشقتان به حسین، دل سربازان عمربنسعد را بلرزاند. و تو شدی تنها زن شهید کربلا.
به دور و برم که نگاه میکنم میبینم مرامت هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم آدمهایی هستند که هانیه بودن را به یاد دنیا بیاورند. همان وقت که تازه عروسها دامادهایشان را راهی میکنند:
مصطفی ردانیپور را...
نوید صفری را...
وحید زمانینیا را...
و صدها تازه داماد دیگر.
#دل_نوشت
#یاحسین
@giyume69
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا