eitaa logo
گلچین پیام ها
291 دنبال‌کننده
27.3هزار عکس
26هزار ویدیو
244 فایل
مدیر: @Reza_faalian
مشاهده در ایتا
دانلود
📜 |🔰خودم می سوزم! 🔥يك عدّه ‏اى هستند كه مى ‏گويند: بابا! خدا بزرگ‏تر از آن است كه بنده ‏هايش را عقاب كند. او بزرگ و عظيم و رحيم است. مادر، بچه ‏اش را نمى ‏سوزاند، آن وقت، خدا بسوزاند؟! 🔥خدا بچه ‏هايش را نمى ‏سوزاند، آنها را دوست دارد. يك وقت هم اگر بچه ‏هايش كارى بكنند، مى ‏گويد:خيلى بدى نكنيد؛ كه آتش دارم. مى ‏خواهد آنها را تنبيه كرده و بترساند وگرنه در آتش كه نمى ‏برد. 🔥اينها كسانى هستند كه عظمت خدا را دليل نفى معاد مى ‏دانند.مى ‏خواهند به خدا معتقد باشند، در حالى كه هيچ اعتقادى به او ندارند. مى ‏خواهند كه با عظمت او عذرى براى آزادى خودشان‏ داشته باشند. 🔥در جواب اينها بايد گفت: اينكه خدا بزرگ‏تر از آن است ...، در اين بحثى نيست. بحث در اين است كه خدا هستى را منظم آفريده و كسى كه در اين هستى حركت صحيحى نداشته باشد مى ‏سوزد. 🔥درست مثل وقتى كه من كبريت را زير پيراهنم بكشم آتش مى ‏گيرد.حال تو بگو: خدا بزرگ‏تر از آن است كه مرا بسوزاند! و يا اينكه من ستمگرتر از آن بوده ‏ام كه خيال مى ‏كرده ‏ام و من خودم را سوزانده ‏ام! 🔥او قانون ‏هايى را در هستى گذاشته و به من هم گفته است كه با آنها درگير نشو! راه و روش زندگى را هم برايم توضيح داده تا درگير نشوم. 🔥ولى منى كه درگيرى با آنها را خودم خواسته ‏ام و خودم فساد به بار آورده ‏ام، نمى ‏خواهم بسوزم؟! چرا نسوزم؟! كه سوختن يك امر طبيعى است. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۵۵ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰می دیدم که... 🌱اوائل بلوغم بود كه كارهايم را حساب مى ‏كردم و قلّه ‏هايم را تخمين مى ‏زدم و راهم را ارزيابى مى ‏كردم و پس از اين همه به خودم رو مى ‏آوردم كه چه دارم. 🌱 در اين هنگام به امكانات و وابستگى ‏ها از قدرت و ثروت و دوست‏ها و خويش‏ها و حتى دست و پا و مغز و شعور و استعدادهاى خودم‏ فكر مى ‏كردم و مى ‏ديدم كه اين‏ها چقدر فاصله دارند و چقدر هنگام احتياج، از من دور مى ‏شوند. هنگامى كه صداشان مى ‏زنى جوابت را نمى ‏دهند.مى ‏ديدم ثروتمندهايى كه در كنار صندوق‏هايى از ثروت و جواهرات تشنه و گرسنه مُردند. 🌱 مى ‏ديدم قدرت‏هايى كه به ضعف رسيدند و بهارهايى كه پاييزشان رسيد. مى ‏ديدم كه چگونه دوست‏ها دشمن مى ‏شوند و چگونه خويشان بيگانه مى ‏گردند. 🌱با اين ديدارها از قلّه ‏ها و راه‏ هاى دشوار و از اين نيروها و همراه‏ هاى بى ‏خيال، سرم گيج مى ‏رفت و وحشت، توانم را مى ‏گرفت كه چگونه با اين مرده ‏ها و يا ميرنده ‏ها- دوست‏ها و خويش‏ها و...- كارم را و راهم را شروع كنم؟ 🌱پس از اين ديدارها و وحشت‏ها و تنهايى ‏ها، گويا اين آيه دوباره و تازه نازل شده باشد، در من بزرگ مى ‏شد. گويا از تمام هستى مى ‏شنيدى كه اگر ضعيفى و تكيه گاه مى ‏خواهى‏؛ «تَوَكَّل عَلَى الْحَىِّ الَّذى لايَمُوت.» 🌱 بر زنده ‏ى كه نمى ‏ميرد، بر او كه هر تكيه گاهى بر او تكيه دارد، تكيه كن.راستى كه قدرت و نيروى اين تكيه گاه ديگر حتى در برابر شكست ‏ها از پا نمى ‏نشيند. 🌱 چون (براى تو) مهم درست رفتن و با او رفتن است. و آنها كه اين گونه شروع مى ‏كنند با شروع شان رسيده ‏اند. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۵ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰رزق رمضان 🎁ماه رمضان؛ شهر انابه، شهر توبه، شهر مغفرت و رحمت، شهر آزادى از آتش و شهر دستيابى به بهشت است. 🎁تجمع و تحمل گفت و گوها از عنايت ‏هاى اين ماه و از هدايت ‏هاى اولياى خداست كه ما را به هم گره مى ‏زنند و با هم مى ‏سازند و حتى با درگيرى ‏ها و برخوردها، فتنه ‏ها و ابتلاها را آسان مى ‏نمايند. 🎁در اين شب‏ها به خود، سركشى كنيم و از سستى ‏ها و تخاذل ‏هاى خودمان بازرسى نماييم. 🎁راستى كه با اين همه سياهى و سستى و با اين همه غفلت و غرور، بر عنايت خدا كه فرصت مى ‏دهد و راه مى ‏گشايد و آغوش باز مى ‏كند و بر رعايت اولياى او و بر محبت ولى عصر تكيه داريم. 🎁اى دل از دست رفته چه مى ‏خواهى؟ اين فرصت و اين هم آغوش باز و اين هم انتظار بازگشت. 🎁در تمام لحظات، دعوتى هست و فريادهايى هست. اين صداى اوست و اين ماييم كه بايد لبيك بگوييم. ما اين فريادها را نمى ‏شنويم. 🎁چشم ‏ها و گوش ‏هاى ما تربيت نشده ‏اند. ما احساس تربيتى و نياز به تحولى در اين حواس و جوارح نداريم. 🎁خدايى كه تمامى ‏نيازهاى انسان را مى‏ شناسد و تمامى ‏ابعاد او را مى ‏داند و اين كرامت و قدرت هم در او هست، اين ضيافت را به پا داشته تا به تمامى ابعاد ما در اين ماه رزق بدهد. 🎁همين است كه فكر و تخيل و عقل و روح و تمامى بدن ما بايد در اين ماه رمضان رزق بگيرد و از اين ضيافت سرشار شود. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۱۷ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰من، راه، مقصد 🛤من وقتى مى ‏خواهم براى دوستم به خاطر خدا قدم بردارم، خيلى كه زور بزنم و تلاش كنم، كار كوچكى انجام مى ‏دهم. 🛤 ولى وقتى براى فرزندم و يا بستگانم مى ‏خواهم كارى بكنم، زور نزده و تلاش نكرده، صد تا صد تا مايه مى ‏گذارم و هستى ‏ام را فدا مى ‏كنم. 🛤وقتى مى ‏خواهم براى مؤمنى اقدامى كنم، مى ‏گويم حالا دير شده است، باشد تا فرصت ديگرى پيش بيايد و هزار بهانه مى ‏آورم. 🛤در حالى كه براى خودم ايجاد فرصت مى ‏كنم، براى دوستم حتى از فرصت ‏هاى بدست آمده هم به خوبى استفاده نمى ‏كنم. 🛤اينكه بايد انسان خود را با اولياى خدا مقايسه كند؛ يعنى اينكه انسان كسانى را كه ميزان و حجتى بر او هستند، خود را با آنها بسنجند و ببيند كه آنها چه كردند! 🛤براى سبك و سنگين كردن، همانها نشان مى ‏دهند كه بايد چقدر پرواز مى ‏كرديم. آنها چه كردند و تا كجا پريدند! در حالى كه ما زمين‏گير و از پا افتاده ‏ايم. 🛤اينكه تمام توان و سعى من به اندازه خود من است، نه به اندازه راه و مقصد من! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۸۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰بهار یا پاییز؟! 🪴در دنيايى كه شب و روز و بهار و پاييز و زمستان و تابستان با هم است، نمى ‏توان از شب رنجيد، كه روز در راه است. 🪴نمى ‏توان به روز دل‏خوش بود، كه گرفتار شب است. نمى ‏توان در بهار غزل ‏خوان شد، كه پاييز در راه است. نمى ‏توان در پاييز غصه ‏دار ماند، كه بهار مى ‏آيد. 🪴پس در اين دنياى بى ‏آرام، نمى ‏توان نشست. نمى ‏توان مغرور و مأيوس بود. 🪴آن‏ها كه شب و روز را و بهار و پاييز را مقصد گرفته ‏اند، هر دو به پوچى مى ‏رسند. 🪴 آن‏ها كه حركت را و كوچ را و رحيل را فهيمده ‏اند و بانگ رحيل را شنيده ‏اند، آماده ‏اند و بهره ‏بردار. 🪴اين‏ها در رنج، راحت هستند و ديگر به انتظار موقعيت ‏هاى خوب نيستند؛ كه فهميده ‏اند بايد در هر موقعيت، كارى كرد و بهره ‏اى برداشت. به ‏جاى موقعيت و امكانات، به موضع ‏گيرى ‏هاى مناسب روى آوردند. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۸۰ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰برای چه آمده ام؟ ⁉️آيا انسان مى ‏تواند با اين امكانات امن، رفاه، رهايى، دل خوش باشد؟ ⁉️اين سؤالى است كه گريبان انسان معاصر را رها نمى ‏كند. ⁉️اگر بگويى من براى اينها آمده ‏ام، بايد منتظر اين پاسخ باشى كه امن، با حضور و وقوف و خود آگاهى انسان سازگار نيست. ⁉️انسان در بهار يقين دارد كه پاييز در راه است. ⁉️ او حركت زمان را درك مى ‏كند. او در امكانات و شرايط كامل و مطلوبش باز هم دغدغه دارد. دلهره دارد. اضطراب دارد، پس چطور مى ‏تواند امنى داشته باشد؟! ⁉️رفاه هم با تحول نعمت ‏ها مطابق و هماهنگ نيست، كه آدمى مدام تحول نعمت‏ها را مى ‏بيند. ⁉️ رهايى هم با نظام و قانونمندى هستى هماهنگ نيست، كه نمى ‏توان در اين معده همه چيز ريخت. نمى ‏شود اين تن را به همه چيز بست، كه قندش بالا مى ‏رود. اوره مى ‏گيرد. ⁉️ تو در هر حركتى، همراه هزار سنت هستى. مگر مى ‏توانى همين طور قدم بردارى؟! تو در يك ميدان مين حركت مى ‏كنى، با هر گامى كه بر مى ‏دارى، ممكن است انفجارى را ايجاد كنى. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۲۱ #⃣ 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰دل های شکسته ❤️‍🩹 اگر بچۀ شما هنگام شستن قورى، آن را بشكند و در جواب شما كه مى‌ پرسى: قورى كو؟ با قدرت جواب دهد كه شكستم! ❤️‍🩹 هنگامى كه مى‌ گويى چرا شكستى‌؟ مى‌ گويد: خب، ديگر شكست! در اين صورت او را رها نمى‌كنى و بر او سخت مى‌گيرى. ❤️‍🩹 ولى اگر ببينى كه با شكستن قورى، همۀ وجود او شكسته است و نمى‌ تواند سرش را بلند كند؛ يعنى تفريط كرده، ولى احساس شكستگى و شرمندگى مى‌ كند، تو با او چه مى‌ كنى‌؟ ❤️‍🩹 تنبيه براى اين است كه او بشكند. تندى براى اين است كه بفهمد بدى كرده است، ولى وقتى كه او خود شكسته است، حتى به او پاداش هم مى‌ دهى و از او دلجويى هم مى‌كنى و به او مى‌گويى عيبى ندارد. ❤️‍🩹 ما با مكتبى روبرو هستيم كه از تفريط، اميد مزد و پاداش دارد و از طاعت‌ هاى چند هزار ساله، انتظار هبوط و رجم. ❤️‍🩹 با اين تحليل، خيلى از چيزها به هم مى‌خورد.مسائل شكل جديدى مى‌گيرد و وضعيت ديگرى مى‌طلبد؛ كه از تو، نه طاعت و نه عصيان، كه انكسار و شكستگى مى‌خرند. ❤️‍🩹 ...و خدا در دل‌هاى شكسته جاى دارد! ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۴۷ #⃣ 🎧 نسخهٔ کتاب صوتی 👉🏻 📱نسخهٔ کتاب الکترونیکی 👉🏻 📖 نسخه کتاب چاپی 👉🏻 👤: @ad_Einsad
📜 |🔰بلاء، غرور، غربت 🔸بچه كه بوديم بعد از اينكه چندين بار دستمان را حركت مى‌ داديم و ورزش مى‌كرديم، به ماهيچه‌ هامان دست مى‌ زديم تا ببينيم چقدر قوى شده است! 🔸سالكى كه ده مرتبه ذكرى را مى‌ گويد، ده مرتبه عملى را مرتكب مى‌ شود، خيال مى‌ كند كه كارى كرده است و در برابر كارش بايد حاصلى داشته باشد. 🔸 لذا متوقع مى‌ شود، ولى بلاء، شكننده و منكسر است و همۀ بساط او را بر باد مى‌ دهد. 🔸وقتى چشمت را گرفتند، عمرت را گرفتند، دستت را گرفتند، آبرويت را گرفتند، ديگر با اين دل شكسته چه چيزى باقى مى‌ ماند؟ 🔸 خيلى سخت است! اين ابتلاء است كه دل‌ ها را نگه مى‌ دارد و متواضع مى‌ كند. غرور را مى‌ ريزد و عظمت‌ ها كنار مى‌ رود. 🔸در اين موقع، غربتى را احساس مى‌ كنى و ذلّت و توجه باطنىِ بيشترى برايت مى‌ آيد. ❛❛ عین‌صاد 📚  | ص ۵۵ #⃣ 🎧 نسخهٔ کتاب صوتی 👉🏻 📱نسخهٔ کتاب الکترونیکی 👉🏻 📖 نسخه کتاب چاپی 👉🏻 👤: @ad_Einsad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 می‌سوزی اگر... ✍🏻 عین‌صاد ❞ خدا هستى را منظم آفريده و كسى كه در اين هستى حركت صحيحى نداشته باشد مى‌سوزد. درست مثل وقتى كه من كبريت را زير پيراهنم بكشم آتش مى‌گيرد. حال تو بگو: خدا بزرگ‌تر از آن است كه مرا بسوزاند! و يا اينكه من ستمگرتر از آن بوده‌ام كه خيال مى‌كرده‌ام و من خودم را سوزانده‌ام! او قانون‌هايى را در هستى گذاشته و به من هم گفته است كه با آنها درگير نشو. راه و روش زندگى را هم برايم توضيح داده تا درگير نشوم. ولى منى كه درگيرى با آنها را خودم خواسته‌ام و خودم فساد به بار آورده‌ام، نمى‌خواهم بسوزم‌؟! چرا نسوزم‌؟! كه سوختن يك امر طبيعى است. عظمت او باعث تنظيم اين هستى است و نظم اين هستى باعث ضربه خوردن ماست. 📚 | ص ۵۷ #️⃣ 📥: download