eitaa logo
گلچین شعر
14.7هزار دنبال‌کننده
923 عکس
313 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این خانه کوچک است ولی از خدا پُر است از عطر خنده های نجیبت فضا پر است ما سر کشیده ایم چهل سال ِ رفته را امّا هنوز نیمه ی لیوان ما پر است من با خدا قدم زده ام در پیاده رو! با تو تمام راه از این ردّپا پر است خالی نکرده ماه شب تار ِ صحنه را بازیگر ِ ستاره دراین سینما پر است حالا بگو دوباره به گنجشک های شهر ازجوششی که در نفس روستا پراست از خودبگو، نه از خبر روزنامه ها گوش من از شنیدن هر ادّعا پر است با یک سلام گرم مرا غرق نور کن وقتی که آسمان من از ابرها پر است شعری که ابتدای قدمگاه ِ چشم تواست از لحظه های معجزه_ تا انتها _ پر است @golchine_sher
دیگر نمی خواهم که دلخواه تو باشم درکوچه ها چون سایه همراه تو باشم حتی بمیرم لحظه ها را از تب عشق بهتر که زندانی در چاه تو باشم ازمن گرفتی دین و ایمانم ، چگونه رسم مسلمانی ست گمراه تو باشم ؟ هرجنگ بی شک کشته دارد، پس نباید بدخواه من باشی و بد خواه تو باشم دیگر نمی خواهم که دستم را بگیری باید که بعد از این فقط آه تو باشم @golchine_sher
فلسطین، جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌ند و خوابِ آخرِ پاییز می‌بیند سپاهِ فیل... @golchine_sher
چای تلخ بی کسی، خرما نمی خواهد رفیق مجلس ترحیم ما، حلوا نمی خواهد رفیق عشق گورستان رویاهای در دل مانده است زندگیِ مُرده ها، دنیا نمی خواهد رفیق بیستون دیوان درد است و غزل ها تیشه اش شرح دلتنگی ما انشا نمی خواهد رفیق واژه های نانوشته، فهمشان دشوار نیست اشک چشم و خون دل، معنا نمی خواهد رفیق ماهی افتاده در قلاب وقت خودکشی اشتیاق آب دریا را نمی خواهد رفیق در مسیر عشق هرگز لاف آزادی نزن حبس بودن در قفس، حاشا نمی خواهد رفیق یا ببر بال و پرت را، یا تو هم پرواز کن جَلد بودن شاید و اما نمی خواهد رفیق فصل پیری آمد و دیدیم دست سرنوشت عشقبازی را برای ما نمی خواهد رفیق... @golchine_sher
تو رفتیّ و رها کردی مرا چون برگ‌ها در باد نفهمیدم که گم شد خاطرات تو کجا در باد؟ مرا دادی به باد و در کشاکش‌های غم دیدم که می‌رقصید بیدی عاشق و مجنون، رها در باد هنوز از دیدنت تصویر گنگ و مبهمی دارم شب باران تو را دیدم، شبی دیدم تو را در باد شبی دلتنگی خود را سرودم، بعد راهی کرد به سوی تو تمام قاصدک‌ها را خدا در باد... @golchine_sher
من شاعر عاشقانه گفتن بودم اشک تو مرا شاعر آئینی کرد @golchine_sher
مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هم وطن است @golchine_sher
باد آبان ماه، چین می‌اندازد به زلفِ بید مجنون ها باغ آشفته ست،لرز لرزان از سموم فصل، زیتون ها از کدامین سمت،دیشب آمد آخر این باد تبر بر دوش پشت دیوار است،امشب آری باز خواهد زد شبیخون ها... برگ آیینه است ،هر ورق در باد،آیات خداوند است یعنی این مرگ است،عبرت ای انسان از این حال دگرگون ها سار ها،مصلوب،بر شیارتپه ها ی الخلیل،افسوس سیب لبنانی شد لگدکوب جنون آل ملعون ها شیهه ی اسبی ست،کوچه های مسجدالاقصی گل افشان است صبح آدینه ست،می رسد موعود من از سمت زیتون ها @golchine_sher
ما را مگو حکایت شادی، که تا به حشر مائیم و سینه‌ای که در آن ماجرای توست... @golchine_sher
قدری بمان مقابل من تا ببینمت درکنج خلوتی تک و تنها ببینمت درچشم عاشقت بنشینم به سادگی شایدکه سیر سیر سرا پا ببینمت لیلا نبوده ای که بدانی چه می کشم آیا رواست من به تقاضا ببینمت گاهی بیابه دیدن این بی قرارخود گاهی بمان که تا من لیلا ببینمت یوسف ترین خلایق عالم تویی فقط بایدکه چون دو چشم زلیخا ببینمت هرگزخیال دیدن رویت نمی رود از یاد من ،بگو که کجاها ببینمت حاشا نمی کنم که توراعشق ماندگار حتی اگر که آخر دنیا ببینمت @golchine_sher
از خاکِ خودت محافظت کن، غزّه!    از این‌همه گل مراقبت کن، غزّه! تا لحظۀ زیبای شکفتن در خون    با جان و تنت مقاومت کن، غزّه! @golchine_sher