اما کم و بسیار! چه یک بار چه صد بار
تسبیح تو ای شیخ رسیده است به تکرار!
سنگی سر خود را به سر سنگ دگر زد
صد مرتبه بردار سر از سجده و بگذار
از فلسفه تا سفسطه یک عمر دویدیم
آخر نه به اقرار رسیدیم نه به انکار
در وقت قنوتم به کف، آیینه گرفتم
جز رنگِ ریا، هیچ نمانده است به رخسار!!
تنهایی خود را به چهار آینه دیدم
بیزارم، بیزارم، بیزارم، بیزار
ای عشق مگر پاسخ این فال تو باشی
مشت همه را بازکن، ای کاشف اسرار...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
این سَر که ز اندیشه مرا بر سَرِ زانوست
گر بر سر زانوی تو میبود، چه میبود؟!
#طالب_آملی
@golchine_sher
شعر من را خواندی و بر حال من خندیده ای
ای فدای خنده ات بر بی کسی هایم نخند
#احمدجم
@golchine_sher
همدمِ گریه ی سحر نشدیم
آخرش از تو باخبر نشدیم
گرچه لطفت زیاد از حد بود
"کم برای تو دردسر نشدیم"
ندبه خواندیم دورِ هم،اما
سیصد و سیزده نفر نشدیم
یک شبِ جمعه،سمتِ کرببلا
با تو ای عشق،همسفر نشدیم
بندِ هر معصیت،شدیم، ولی-
غافل از روضه های "در" نشدیم
نوکریِ تو آبرومان داد
ما سرِ خود که معتبر نشدیم
عمرمان رفت و بی خبر ماندیم
آخرش از تو با خبر نشدیم...
#محمد_پور_مرادی
@golchine_sher
به نام زینب کبری ، به یادگار علی
به دختری که شده فخر و افتخار علی
به نام عصمت صغری و زینت بابا
به دختری که درخشیده در مدار علی
به فضل بی حدش این بس که وقت میلادش
خطاب گشته به زینب ز کردگار علی
عصای دست پدر بود و مادرش زهرا
و چون حسین و حسن بود بی قرار علی
و مثل حضرت زهرا جلال حیدر بود
و آبروی علی بود و اقتدار علی
پدر فدایی او بود و دل گرفتارش
و او اسیر پدر بود و سر به دار علی
اگر که حکم جهادش دهند می بینید
که مثل شیر خدا می شود کنار علی
و وقت خطبه چنان خطبه خوان شود که همه
به سجده پیش وی افتند در جوار علی
و با وجود چنین خواهری برادر او
دگر نیاز ندارد به ذوالفقار علی
شکسته شد قد زینب به زیر بار ستم
که نشکند علم حیدر و وقار علی
و پای زخم جبینش روا بود والله
که خون عالم و آدم شود نثار علی
#علی رفیعی(حبیب)
@golchine_sher
#امام_زمان #مناجات
از تو يک عمر شنيديم و نديديم تو را
به وصالت نرسيديم و نديديم تو را
روزی ما فقرا شربت وصل تو نبود
زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را
شايد ايام کهن سالی ما جلوه کنی
در جوانی که دويديم و نديديم تو را
چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم
چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را
گاهی اندازه ی يک پرده فقط فاصله بود
پرده را نيز کشيديم و نديديم تو را
سعی کرديم شبی خواب ببينيم تو را
سحر از خواب پريديم و نديديم تو را
مدتی در پی تو رند و نظرباز شديم
همه را غير تو ديديم و نديديم تو را
فکر کرديم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بريديم و نديديم تو را
لااقل کاش دم خيمه ی تو جان بدهيم
تا بگوييم : رسيديم و نديديم تو را
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
خون است مپرس ازجگرم،حرف زیاد است
ناگفته اگر می گذرم حرف زیاد است
از من که پریشان تو ام ، در همه ی شهر
هرچند خودم بی خبرم ، حرف زیاد است
یک عده به دنبال تو هستند در این شعر
تا شعر منی پشت سرم حرف زیاد است
دیوانگی و در به دری درد کمی نیست
دیوانه ام و در به درم، حرف زیاد است
من ، آتشم از قافله ای مانده ، به صحرا
ای دوست! اگر شعله ورم،حرف زیاد است
در خیل مجانین توچون من نتوان یافت
من از همه دیوانه ترم حرف زیاد است
آنگونه که زیبایی تو حرف ندارد
برعکس تو من دور و برم حرف زیاد است
#علی_مقنی
@golchine_sher
حیفم آید که تو را جای کنم در دلِ تنگ
یوسفی چون تو
سزاوار چنین زندان نیست...
#اوحدی_مراغه ای
@golchine_sher
در جواب سرد مهری های او بوسیدمش
از پیمبر خوانده ام نیکی کنم جای بدی
#احمدجم
@golchine_sher
جان بی جمال جانان
میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد
حقا که آن ندارد
#حافظ
@golchine_sher
ناله را هرچند میخواهم که پنهان برکِشم
سینه میگوید که من تنگ آمدم «فریاد کن»
#امیر خسرو دهلوی
@golchine_Sher
نآز کنی، نَظر کنی، قَهر کنی، سِتم کنی
گر که جفا، گر که وفا
از تو حذر نمیکنم
#مولانا
@golchine_sher