eitaa logo
گلچین شعر
15.9هزار دنبال‌کننده
927 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
امام_حسن علیه السلام مثنوی مادرم خادم عزای حسن پدرم چای ریز هیات بود سفره ی ما همیشه پر بار از نان عشق و صفا و غیرت بود از همان کودکی به یادم هست سینه زن های پر محن بودیم یک محرم حسین حسین و صفر گریه گریه فقط حسن بودیم پدرم وقف گریه ها می شد به سر روضه ها به سر می زد روضه خوان تا ز کوچه ای می گفت مادرم دست بر کمر می زد چهل و هشت روز ما حسین و حسن چهل و هشت روز گریه و غم بود چهل و هشت روز سینه زن بودیم چهل و هشت روز روضه در هم بود پدرم بین دسته ها می گفت حاجت خاک کربلا دارد از میان تمام این غم ها به دلش داغ بوریا دارد مادرم در تمامی عمرش ریزه خوار نگاه زینب بود جای قصه برای ما روضه از لب او ترانه ی شب بود بیرق ماتم محرم بود روی دیوار و سر در خانه طعم نذری هنوز یادم هست بین دستپخت مادر خانه صحبت از کربلا اگر می شد خانه را بوی روضه پر می کرد اشک ما را حسین در روضه می گرفت و دوباره در می کرد لقمه ی نذری در خانه همه را سمت خانه می آورد رهگذرهای کوچه ی ما را به عزا دانه دانه می آورد سال ها رفته و ما هر روز داغ ارباب بی کفن داریم آخر هیات و عزای حسین نغمه ی یا حسن حسن داریم روح مادر هنوز با ما هست از دعایش غم حسن داریم ما به یاد پدر شب هیات گل سرخی به سینه می کاریم @golchine_sher
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به خاک پای کریم اهلبیت(ع) ردیف شد غزلم باز با ردیف حسن میان اهل کرم نیست همردیف حسن نهان نموده خدا نور خویش در قرآن گذاشت در دل هر آیه‌ی شریفه حسن حدیث مهر و وفا می‌شود هزار کتاب که با طلا شده حک روی هر صحیفه حسن خدا جمال خودش را در او تجلی داد هنر گذاشته در خلقت ظریف حسن جمل نشانه خوبیست بر شجاعت او که زخم زد به تن مکتب سقیفه حسن به صلح داد رضایت،صلاح کار این بود وگرنه بوده به میدان کسی حریف حسن؟! ## آهای زائر ارباب یاد ما هم باش عمود یکصد و هجده؛ دم مضیف حسن @denj_tanhaii @golchine_sher
«هو» پیشکش لبخندهایش... دیر آمدم...حال و هوایت را ندیدم لبخندها! لبخندهایت را ندیدم من قرن ها از چشم هایت دور ماندم من آن نگاه آشنایت را ندیدم قرآن که میخواندی صدایت سبز بوده ست دیر آمدم... رنگ صدایت را ندیدم حس میکنم از دور عطر پنج تن را بااینکه من هرگز عبایت را ندیدم بعد از تو طوفان گام هایت را لگد کرد طوری که باید، ردپایت را ندیدم رفتی و بعد تو...امان از بعد تو...آه... شکر خدا که آن حکایت را ندیدم @golchine_sher
وقتی که شعر از نفست رنگ و بو گرفت بر گریه ها وحی علی الروضه خو گرفت شاعرپیاده می رود از صحن تا فرات چون عاشقی به یاد حسین (ع) اش وضو گرفت پرچم،کتل،حسینیه، زنجیر،سیل اشک چشمم شبی ز خیمه ی عباس(ع) سو گرفت اینجا مسیح میشود آن کس که گریه کرد حرف از تو شد، مجال سخن مو به مو گرفت دلدادگی و ختم به خیری همین دم است از هرچه نام، غیرحسین (ع) است روگرفت ذکرت عجیب باعث آرامشم شده است... با نام توست این غزلم آبرو گرفت @golchine_sher
عقل جهان به وسعِ مقامت نمی رسد زیبا هر آنچه هست به نامت نمی رسد قرآن به دست قله ی حق تکیه گاه توست جبریل هم به قافِ قیامت نمی رسد @golchine_sher
پر کرده فضای خانه را بوی حسن (ع) عالم به فدای تاری از موی حسن (ع) هر گوشه نشسته عاشقی، پابندی دل داده به پیچ و تاب گیسوی حسن (ع) اسلام و قیام سرخ یکرنگ حسین (ع) ایمان و سکوت سبز دلجوی حسن (ع) از هر که نشان عاشقی پرسیدم با گریه و خنده گفت رو سوی حسن (ع) باد سحری بوی اقاقی ها یافت صبحی که عبور کرد از کوی حسن (ع) باد سحری! چو از بقیع اش گذری پیغام ببر به خاک گلبوی حسن (ع) گو خاطر دلشکستگان را دریاب هر چند که ما بدیم، با خوی حسن «درود» @golchine_sher
امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت اشک‌هایش به مادرش رفته سینه‌ی پر شراره‌ای دارد نه! به یک طشت اکتفا نکنید! جگر پاره‌پاره‌ای دارد از علی هم شکسته‌تر شده است! علتش کینه‌ها، حسادت‌هاست غربت چشم‌های مظلومش سند محکم خیانت‌هاست خواهرش را کسی خبر نکند! مادرش خوب شد که اینجا نیست! لخته خون‌ها سرِ لج افتادند هیچ طشتی حریف آن‌ها نیست از غرور شکسته‌اش پیداست صبر هم‌صحبت دلِ آقاست نه! من از چشم سم نمی‌بینم کوچه‌ای شوم قاتل آقاست کوچه‌ای تنگ، کوچه‌ای تاریک شده کابوس هر شبِ آقا برگه را پس بده... نزن نامرد... چیست این جمله بر لبِ آقا؟ از صدایِ شکستن بغضش چشم دیوارها سیاهی رفت مادرش راه خانه‌ی خود را تا زمین خورد، اشتباهی رفت تا که باغش میان آتش سوخت میله‌های قفس نصیبش شد کودکی نه! بگو خزانِ بهار پیری زودرس نصیبش شد نفسش بندآمده ای‌وای! به خدا نای روضه‌خوانی نیست بازهم شکر! گوشه‌ی این طشت لااقل چوب خیزرانی نیست @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
کانال رباعی و تک بیت ما @robaiiyat_takbait
هدایت شده از رباعی_تک بیت
بر مار و مور جای نفس تنگ گشته است بردند بس که آدمیان آرزو به خاک @robaiiyat_takbait
خواندی به استعاره که شاعر شنیدنی است شعری بخوان دوباره که شاعر شنیدنی است شعری بخوان برادر دریا که مانده ایم چون موج در کناره که شاعر شنیدنی است شاعر شنیدنی است ولی میل میل توست ما هیچ ما نظاره که شاعر شنیدنی است فانوس را بگیر و بخوان از غم غزل شب های بی ستاره که شاعر شنیدنی است تو زنده ای هنوز و غزل فکر می کنی شعری بخوان دوباره که شاعر شنیدنی است @golchine_sher
ما شک نکرده‌ایم، دگر استخاره چیست؟ حرفِ تو حجت است نیازی به آیه نیست گیرم که عشق نیست به غیر از عذاب و رنج باشد عذاب عشق عذابی ستودنی است مانند شمع در غم تو آب می‌شوم گاهی به یادِ یار فقط می‌توان گریست امکان نداشت بی‌تو بمانم در این قفس بی عشق هر که زیست خدایا چگونه زیست؟ ای روزگار با دل ما سال‌های سال شادی غریبه بود بگو آشنای کیست؟ @golchine_sher
سخنی بین من و منکرِ من نیست، تمام ! دشمن عاقل ما را برسانید سلام علم نوری‌ست که بر سینه ما تابیده‌ست ما نخواندیم اگر فلسفه و فقه و کلام چه ملالی‌ست ز دشنام رقیبان وقتی به من از هر طرفی می‌رسد از دوست پیام تو که از منطق ما بی‌خبری، بی‌خبری ! تکیه بر عقل به فتوای دلِ ماست حرام عشق درسی‌ست که در مدرسه حاصل نشود که در این "مرتبه" جز بی‌خبری نیست مقام @golchine_sher