هم یک دل ِگرم و آفتابی دارد
هم سایه ی بی حد و حسابی دارد
هر ماه که دیده ام به رقص آورده
خورشید چه موسیقی نابی دارد
#صفیه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
من چنان غرق شدم در تو
که پیدا شدنم ممکن نیست ...!
#فائزه_شبانی
@golchine_sher
محبوبم!
اسم شما را که میبرم،
بوی جان از نفسم میآید
#محمدصالحعلاء
@golchine_sher
من در پی ردّ تو کجا و تو کجایی
دنبال تو دستم نرسیدهست به جایی
ای «بوده» که مثل تو نبودهست، نگو هست
ای «رفته» که در قلب منی گر چه نیایی
این عشق زمینیست که آغاز صعود است
پابند «هوس» نیستم ای عشق «هوایی»
قدر تنی از پیرهنی فاصله داریم
وای از تو چه سخت است همین قدر جدایی
ای قطب کشانندهٔ پرجاذبه، دیگر
وقت است دل آهنیام را بِرُبایى
گفتی و ندیدی و شنیدی و ندیدم
دشنام و جفایی و دعایی و وفایی
یک عالمه راه آمدهام با تو و یک بار
بد نیست تو هم با من اگر راه بیایی
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
من روزگار غربتم را دوست دارم
اين حس و حال و حالتم را دوست دارم
يك عكس كوچك توى جيبِ كيفِ پولم
تنها ترين هم صحبتم را دوست دارم
بر عكس آدم هاى دل بسته به دنيا
هر تيك و تاکِ ساعتم را دوست دارم
امشب دوباره خاطرت مهمان من بود
مهمانى بى دعوتم را دوست دارم
هر چند باعث مى شود هر شب ببارم
اما دل كم طاقتم را دوست دارم
عادت شده اين گريه هاى بى تو ، هرچند
مى خندى امّا عادتم را دوست دارم
#سید_تقی_سیدی
@golchine_sher
بوسه هایی که بدهکاری همین جا پس بده
در قیامت سخت می گیرند حق الناس را...
#مهرداد_تکلو
@golchine_sher
بيدارىاش نصيب نشد در تمام عمر
بخت مرا به ياد كه در خواب كردهاند؟!
#صيدى_تهرانى
@golchine_sher
بس که درنقطه ی پرگار لبت حیرانم
روز وشب در خَمِ این دایره سرگردانم!
از کلاس لب تو بسکه سخن آموختم
در دبستان تو استادِ دو صد لقمانم
من که از خال لب لعل تو( می) نوشیدم
چشمه ی خضر نبی را به نَمی نستانم!
من که در میکده ات، مست و خرابم امّا
چه کسی می شود آگه ز دل ویرانم؟
آنچنان محو رخ ماه شبت گردیدم!
نیست مقدور رخ از روی تو برگردانم
همچو لاله شده ام خون به جگر از دوری
تا سحر شمع صفت در دل شب سوزانم
می زنم باده چو( شایق) ز لب گلگونت
تا بدانی که من از سلسله ی رندانم
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
@golchine_sher
اگر نتوانم با تو قهوه بنوشم
قهوهخانهها به چه کار میآیند؟
اگر نتوانم بی هدف با تو پرسه بزنم
خیابانها به چه کار میآیند؟
اگر نتوانم بی هراس نامت را در گلو بگردانم
کلمات به چه کار میآیند؟
و اگر نتوانم فریاد بزنم «دوستت دارم»
دهانم به چه کار میآید؟
#سعاد_الصباح
@golchine_sher
رازداری کن و از من گِله در جمع مکن
باز بازیچه مشو، بارِ سفر جمع مکن
با حضور تو قرار است مرا زجر دهند
خویش را مایهی دلگرمی هر جمع مکن
به گناهی که نکردم، به کسی باج مده
آبرویی هم اگر هست بخر، جمع مکن
ترسم آسیب ببیند بدنت، دورِ خودت
این همه هرزهی آلوده نظر جمع مکن
آخرین شاخهی تو، سهم عقابی چو من است
روی آن چلچله و شانه بسر جمع مکن
تا برآمد نفسم، جمعِ هوادارت سوخت
روبروی منِ دیوانه، نفر جمع مکن...
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher