eitaa logo
گلچین شعر
14.6هزار دنبال‌کننده
926 عکس
314 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
ای عشق! ای شکنجه‌گر مهربان من دلسوزی تو می‌زند آتش به جان من من راضی‌ام به مرگ، مرا زجرکش مکن درد فراق بیشتر است از توان من کام از هزار جام گرفتم ولی هنوز خالی‌ست جای بوسهء تو، بر لبان من ویرانه است خانه من بی حضور تو آشفته است بی‌سر زلفت جهان من بازآ و قفل بشکن و آزاد کن مرا ای قهرمان گمشدهء داستان من بر تربتم دو غنچه به هم بوسه می‌زنند عشق است و زنده است هنوز آرمان من @golchine_sher
تنهایی ام را سرشار می کنم از ناگفته های هر روز آینه به تندی شیارهای تقدیرم را نشانم می دهد خسته در باغ های شعر به زیارتِ کودکی ام می روم با چتری، که جهان را در می نوردد رویاهای به سرقت رفته ام را از پله های ماه بالا می کشم و برای روزهای قشنگ مشتی روشنایی قرض می گیرم و تو را صدا می زنم که جهانی از خواستن در چشمانت آرمیده است ( کیانا) @golchine_sher
حسین، کشتهٔ دیروز و رهبر روز است قیام اوست که پیوسته نهضت‌آموز است تمام زندگی او، عقیده بود و جهاد اگرچه مدت جنگ حسین یک روز است... حسین و ذلّت تکریم ظالمان، هیهات! که آفتاب عدالت از او دل‌افروز است به نزد او که شهادت، به جز سعادت نیست ردای مرگ برایش قبای زر دوز است رهین همت والای سیّدالشهداست هر آن‌که از غم اسلام در تب و سوز است... حرارتی که ز عشق حسین در دل‌هاست برای ظالم هر عصر، خانمان‌سوز است... @golchine_sher
از معرفت فقط به قلم دست یافتیم بسیار خواستیم و به کم دست یافتیم با عشق لحظه‌‌لحظه دویدیم و عاقبت با هم نفس‌‌نفس به عدم دست یافتیم دنبال آفتاب که ذره ذره گفته‌اند دل را شکافتیم و به غم دست یافتیم چون شمع در هوای تو آن‌قدر سوختیم تا عاقبت به خاک قدم دست یافتیم خاکستر مرا و تو را باد برد و بعد... بعد از هزار سال به هم دست یافتیم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخیز که عطرِ خوش ِبید آمده است بر دامن ِگل، غنچه پدید آمده است برخیز و به آفتاب لبخند بزن از هر طرفی نغمه ی عید آمده است @golchine_sher
علی‌رغم هجوم بادهای سردِ ویران‌گر بنا کردم کنار شانه‌هایت تکیه‌گاهم را مرا بیدار کن ای جاده، از این خوابِ خرگوشی که از بیراهه‌ها پیدا کنم یک روز، راهم را گناهان مرا بر گردن قسمت نیندازید که با جان می‌دهم عمری‌ست تاوانِ گناهم را دلم را هیزمِ شب‌های آتش‌بازی‌ات کردی الهی دامنت هرگز نبیند دود آهم را @golchine_sher
در بقچه ام شکوفه و باران گذاشتم امروز صبح سر به بیابان گذاشتم بی خود به انتظار جنونم نشسته ای در راه عقل چند نگهبان گذاشتم گفتی که دوستت ننوشتی نداشتی این حرف کهنه را سر هذیان گذاشتم عمری که سوخت پای دلت قابلی نداشت هر چند من برای تو از جان گذاشتم من مادری فقیرم و فرزند خویش را با درد نان کنار خیابان گذاشتم حرفی که نیست، می روم از خانه ات ، بیا این هم کلید داخل گلدان گذاشتم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
558.5K
تو خورشیدی تو ماهی در سرای خانه باور کن تو تنها روشنای روزن کاشانه باور کن تو مفتاح تمام قفل های بسته بودن ها کلیدی مثل یک لبخند با دندانه باور کن تو آرامی تو امیدی سراسر عشق و خورشیدی تو زرین جامه ی این خلعت شاهانه! باور کن تو ساقی ساز و مستی ساز و مستی آوری آری شراب صاف را هر دم شوی پیمانه باور کن تو پیغام آور مهری و از سوی خدا هستی تو با هر قهر و کین و دشمنی، بیگانه باور کن تو هستی بخشِ ابیات غزل های منی اما کنی آبادی بی شعر را ویرانه باور کن تو کوهی استواری محکمی سختی تو هر هوشیار و عاقل را کنی دیوانه باور کن تو بستانی، گلی، تو بلبلِ مستی تو آواز غمین را می کنی مستانه باور کن @golchine_sher
جز تو راهی نبود، برگشتم تا مرا باز روبه‌راه کنی منِ آواره از غریبی را تو مبادا که بی‌پناه کنی گفته‌ای سهمِ ما رسیدن نیست گفته‌ای اشتباهِ ما عشق است دوست دارم که اشتباه کنم دوست دارم که اشتباه کنی من چه خوش‌بینِ ساده‌ای بودم من برای تو جاده‌ای بودم که گذشتی به سادگی از من چون نمی‌خواستی گناه کنی! من خمارِ تو بوده‌ام عمری من دچارِ تو بوده‌ام عمری من کنارِ تو بوده‌ام عمری تو نمی‌خواستی نگاه کنی ای عروسِ خیال من هر شب ای عروسِ محالِ من امشب- با لباسی سپید می‌خواهی روزگارِ مرا سیاه کنی... @golchine_sher
تکلم می کنی و زیر لب یک جمله را آرام می‌خوانی تبسم می‌کنی گه گاه و میدان می زنی برهم کدامین عشق نورس بسته       دستِ            چشم ِجلادت؟ @golchine_sher