eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
848 عکس
295 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
وعده ی صادق نشان از قدرتِ ایمانِ ماست در حقیقت قطره ای از بحرِ بی پایانِ ماست در دلِ شب وعده صادق به جانِ صهیونیست آذرخشی بی امان در لحظه ی طوفانِ ماست آنچه از اعجاز، دیده مردمِ دنیا به چشم اندکی از بی شماران ،قدرتِ پنهانِ ماست صهیونیست این دشمن ظالم اگر گشته ذلیل وعده‌ی نصرت ز سوی حضرتِ یزدانِ ماست در دفاعِ مقتدر از خونِ پاکِ هر شهید در دل شب سیلی محکم فقط از آنِ ماست قدرتِ پوشالی صهیون در آن شب شد عیان شکرِ لله این حقیقت حاصلِ میدانِ ماست با فلسطینِ مسلمان عهد و پیمان بسته ایم بر مسلمانان به واقع این همان اعلانِ ماست این حقیقت (شایق) اینک گشته روشن بر همه دستِ غیبی در دلِ شب حامی یارانِ ماست @golchine_sher
و روی سنگ مزارم نوشته می‌شد کاش که نوکرت شب جمعه کنار تو جان داد.... @golchine_sher
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست گوشَت به نغمه‌ی که و چشمت به جام کیست تصویر شاه‌بیت درخشان چشم تو ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ! زیبایی حلال تو امشب حرام کیست من بوی گل شنیده‌ام از باد هرزه‌گرد جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست @golchine_sher
با سلام انجمن ادبی دلشدگان البرز در نظر دارد اشعارمربوط به طوفان الاقصی و وعده ی صادق را دررابطه فلسطین مظلوم و جنایتهای اسرائیل نامشروع کودک کش در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ نماید خواهشمند است اشعار خودتان را به پی وی بنده در ایتا ارسال فرمایید اکبر حمیدی رئیس انجمن ادبی دلشدگان البرز @akbar_hamidy @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از زندگی عادی ما می ترسند از شادی و آبادی ما می ترسند ما گوش به فرمان ولایت هستیم از ریشه ی اجدادی ما می ترسند @robaiiyat_takbait
صبح است بیا در دل ما شور بریز خورشید صفت به جام‌‌ ما نور بریز ای معجزه ی عالم هستی ای عشق غمهای جهان را بتکان دور بریز @golchine_sher
. بگو که رونق این خانه را کجا بردی؟ چراغ روشن کاشانه را کجا بردی؟ به دور شمع تو مشتاق سوختن بودم مطاف و مشهد پروانه را کجا بردی؟ شراب تلخ کجا و نگاه شیرینت! شراب و ساغر و میخانه را کجا بردی؟ به‌روی شانۀ تو رد پای اشک من است دلیل گریۀ من! شانه را کجا بردی؟ به‌جای چای، سر سفره آه می‌ریزم صفای سفرۀ صبحانه را کجا بردی؟ @golchine_sher
ای دوستان چه شد سر و سامان عمر من ؟! در خون نشسته دیده‌ی گریان عمر من یک روز خوش نیافتم از لحظه های خویش آه چه کس گرفته گریبان عمر من ؟! هر روز درد ، غصه ، گرفتاری و عذاب دست بلاست خورده به دامان عمر من دارم به سمت گله ای از گرگ می روم ما بین دشت گم شده چوپان عمر من من خواستم که اهل خدا باشم ، از قضا آمیخته به کفر شد ایمان عمر من صد سال رنج در تن سی ساله‌ی من است چیزی نمانده است به پایان عمر من ... @golchine_sher
روزگاری دل رمیده‌ی من از دو گلچهره بوسه‌ای می‌خواست آن یکی سرکشید و ناز افزود وین یکی بوسه داد و بزم آراست این یکی از شراب بوسه خویش کرد سرشار مستی طربم وان یکی در سراب وعده‌ی دور می‌دواند هنوز تشنه لبم بوسه‌هایی که این یکی داده‌ست گرچه شیرین‌تر از می و شکر است دل دیوانه باز می‌گوید لذت آن نداده بیشتر است @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را و شستم با گلابِ گریه‌ام روی سیاهم را به دیوارِ عزایت میخ‌کوبم مثل بیرق‌ها نخواهم داد، حتی آجری از تکیه‌گاهم را هزار و نهصد و پنجاه لشگر اشک آوردم که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را دم هَل‌مِن‌مُعینت چارده قرن است در گوش است که باشم لحظه‌ای سرباز، شاه کم‌سپاهم را هزار و چارصد سال است دنبال تو می‌گردم بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را همیشه سایه‌ی دست تو را روی سرم دیدم همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را @golchine_sher
به سمت جاده‌ی دلخواه می‌روم در خواب به بی‌نهایتِ ناگاه می‌روم در خواب شبیه کودکی‌ام، بادبادکی در دست دوان دوان به سوی ماه می‌روم در خواب گرفته خواب مرا چشم‌های آهویی به شوق او به کمینگاه می‌روم در خواب کجای شب به تو ایمان بیاورم ای عشق! برای یافتنت راه می‌روم در خواب مرا صدا زدی؛ اما صدا صدای تو نیست چقدر بی تو به بیراه می‌روم در خواب همیشه می‌‌پرم از خواب خود، نمی‌‌دانی چگونه در شب جانکاه می‌روم در خواب؟ چقدر ساده به من شب به خیر می‌گویی مرا ببین که به اکراه می‌روم در خواب @golchine_sher