دوباره حرف تو شد شعر ناب از آب در آمد
که جز تو هر چه سرودم خراب از آب در آمد
میان خیل دعاها دعای هجر تو خواندم
چرا درست همین مستجاب از آب در آمد..
مرا فراق چشاندی ، بگو چگونه خدایی
که اجر اهل بهشتت عذاب از آب در آمد!
جهان حباب بزرگی ست عاشقانه از آن دم
که بوسه بین دو ماهی حباب از آب در آمد
نشسته بود خدا مو به مو ترا می بافت
که زلف هات پر از پیچ و تاب از آب در آمد...
#مهدی_استخر
@golchine_sher
کنون که با دل پر خون تو را به غیر سپردم
برو که خیر نبینی من از تو خیر ندیدم
#سید_فخرالدین_طلوعی
@golchine_sher
من با تو چقدر ساده رفتم بر باد
تو نام مرا چه زود بردی از یاد
من حبه ی قند کوچکی بودم که
از دست تو در پیاله ی چای افتاد
#جلیل صفربیگی
@golchine_sher
یک نقطه بیش، فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند!
#فاضل نظری
@golchine_sher
بعدِ تو منظره ی کوچه ی مان، فرق نکرد
پنجره، چهره ی من، سوزِ اذان، فرق نکرد
سرِ هر پیچ که عمداً به تو برمی خوردم
سرخیِِ صورت من از هیجان، فرق نکرد
بعدِ تو مادرم از عشق مرا می ترساند
حسِّ من زیر قدم های زمان فرق نکرد
بی تو در گیرِ خیالاتِ پُر از درد شدم
روی بوم غزلم، رنگِ خزان فرق نکرد
روز وُ شب، خوانده شدی در دلِ هر تصنیفی
بعد تو سوزِ قمر، لحنِ بنان، فرق نکرد
مردی از جنس تو در قصه ی من مانده هنوز
سال ها رفت؛ ولی مردِ جوان، فرق نکرد
هر چه می خواستم از شب به حقیقت پیوست
روز شد، چهره ی بی رحمِ جهان، فرق نکرد
#صنم میرزازاده نافع
@golchine_sher
عشق بعضی وقتها از درد دوری بهتر است
بیقرارم کرده و گفته صبوری بهتر است
توی قرآن خواندهام، یعقوب یادم داده است:
دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است
نامههایم چشمهایت را اذیت میکند
درد دل کردن برای تو حضوری بهتر است
چای دم کن، خستهام از تلخی نسکافهها
چای با عطر هل و گلهای قوری بهتر است
من سرم بر شانهات؟ یا تو سرت بر شانهام؟
فکر کن خانم اگر باشم چه جوری بهتر است؟
#حامد_عسکری
@golchine_sher
تا کی تحمل غم و تا کی خدا خدا
دیگر ز یاد برده گمانم مرا خدا
در سنگسار، آینه ای را که می برند
شاید شکسته خواسته از ابتدا خدا
اکنون که من به فکر رسیدن به ساحلم
در فکر غرق کردن کشتی است ناخدا
امکان رستگاری من گر نبوده است
بیهوده آزموده مرا بارها خدا
با نیت بهشت اگرم آفریده است
می رانَدَم به سوی جهنم چرا خدا...
ای دل، خلاف هروله ی حاجیان مرو
کافی است هر چه عقل در افتاد با خدا
بگذار بی مجادله از نیل بگذریم
تا از عصا نساخته است اژدها خدا
#فاضل_نظری
@golchine_sher
نه شرم و حیا، نه عار داریم از تو
اما گله بی شمار داریم از تو
ما منتظر تو نیستیم آقا جان
تنها همه انتظار داریم از تو
#جلیل صفر بیگی
@golchine_sher
از عطر گل و شکوفهها عکس بگیر
از نغمهی سار خوشادا عکس بگیر
لبخندزنان قدم بزن در باغت
گهگاه تو نیز با خدا عکس بگیر
#صدیقه_محمدجانی
@golchine_sher
من جز برای تو نمیخواهم خودم را
ای از همه منهای من بهتر منِ تو!
#قیصر_امین_پور
@golchine_sher
نه مثل ساره ای و مریم، نه مثل آسیه و حوّا
فقط شبیه خودت هستی، فقط شبیه خودت، زهرا!
#علیرضا_قزوه
@golchine_sher
درد دارد همیشه دل کندن، درد دارد تمام پایان ها
گم شدن در مسیر تنهایی،گریه کردن به حال باران ها
عشق با روح من گلاویزست، شهر تا بی نهایت افسرده
من چه کردم که باید اینگونه، له شوم از هجوم تاوان ها
آه ای سرگذشت غمگینم، آه ای انتهای رویاها
زخمهایی زدی که می ترسم، از تو و از تمام انسانها
از دل خاطرات وهم آلود، نکند که دوباره برگردی
اتفاقی ببینمت یک روز، باز هم در همین خیابانها
آخرین لحظه های عمرت را، نکند که به یاد من باشی
جان بگیرم دوباره در ذهنت، در میان عذاب وجدان ها
دردها می کشم، نمی میرم ،فال می گیرم و تو می آیی
وحشتی از نگاهت افتاده، توی قلب تمام فنجانها
#صنم_نافع
@golchine_sher
نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت
پرده ی خلوت این غمکده بالا زد و رفت
کنج تنهایی ما را به خیالی خوش کرد
خواب خورشید به چشم شب یلدا زد و رفت
درد بی عشقی ما دید و دریغش آمد
آتش شوق درین جان شکیبا زد و رفت
خرمن سوخته ی ما به چه کارش می خورد
که چو برق آمد و در خشک و تر ما زد و رفت
رفت و از گریه ی طوفانی ام اندیشه نکرد
چه دلی داشت خدایا که به دریا زد و رفت
بود آیا که ز دیوانه ی خود یاد کند
آن که زنجیر به پای دل شیدا زد و رفت
سایه آن چشم سیه با تو چه می گفت که دوش
عقل فریاد برآورد و به صحرا زد و رفت
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ببینی
وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی
می رود تابوت روی دست مردم، چشم وا کن
تا که با چشم خودت فرش سلیمان را ببینی
پاشو از پای قمارت! روی دور باخت هستی
پاشو! باید آخرین اخبار تهران را ببینی
گوش کن! این بار حرف از مرگ شیطان بزرگ است
رو به خود آیینه ای بگذار شیطان را ببینی
خواب را دیگر حرام خود کن از امشب که باید
باز هم کابوس موشک های ایران را ببینی
رازها در ذکر بسم الله الرحمن الرحیم است
وعده ها داده خدا، باید که قرآن را ببینی
قول دادیم انتقامی سخت می گیریم، بنشین
تا که فرق قول کافر با مسلمان را ببینی
#محمد_حسین_ملکیان
@golchine_sher
از سایه ی سنگین تو من کمترم آیا؟
بگذار به دنبال تو خود را بکشانم ...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
آتش داغی به جان مومنین افتاده است
گوییا از اسب ، کوهی بر زمین افتاده است
شانه های مرتضی لرزید از این داغ سترگ
مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است
عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو مگر
کاروان مشک در میدان مین افتاده است؟
چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین
آیه های روشن زیتون و تین افتاده است
دست بر دامان شاه تشنه کامان یافتند
دست هایش را که دور از آستین افتاده است
زوزه ی کفتارها از هر طرف برخاسته است
شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است
کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر
ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است
محشر کبراست در کرمان و در تهران و قم
در رگان شهر شور اربعین افتاده است
کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاین چنین
لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است
سر جدا پیکر جدا این سرنوشت لاله هاست
خاتم ملک سلیمان بی نگین افتاده است...
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
فاطمه بعد از پیمبر دائمأ سردرد داشت
دستمالی بر سرش می بست دیگر؛ درد داشت
غصه ی اسلام را می خورد جای نان شب
انحراف دین برایش خیلی آخر درد داشت
شهر پیغمبر! چرا دخت پیمبر را زدند؟
شهر پیغمبر! چرا دخت پیمبر درد داشت؟
خاک عالم بر دهانم در به پهلویش گرفت
خاک عالم بر دهانم ضربه ی در درد داشت
بوسه بر دست علی زد تا دلش آرام شد
دیدن آن دست بسته صد برابر درد داشت
صبح تا شب زخم برمی داشت، شب تا صبح درد
آه، سر تا پای زخم و پای تا سر درد داشت
یک نفر از بچه ها هم سمت آغوشش نرفت
بچه ها هر وقت می دیدند،مادر درد داشت...
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
حیف! با اینکه دوستت دارم
سهمِ دستانم از تو پرهیز است
قسمتام نیستی و این یعنی:
زندگی، واقعا غم انگیز است...
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
هر که با زهراست احساس سخاوت می کند
« مور این وادی سلیمان را ضیافت می کند»
دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است
هر که شد یکبار سائل کم کم عادت می کند
حضرت جبریل یک جلوه است، ذاتا وحی را
فاطمه تا قلب پیغمبر هدایت می کند
فرشیان نه عرشیان هم رو به او می ایستند
در میان خانه اش وقتی عبادت می کند
مرتضی بر فاطمه یا فاطمه بر مرتضی؟!
کیست که بر دیگری دارد امامت می کند؟!
هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است
آینه از شأن همتایش حکایت می کند
روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است
مرتضی می ایستد، زهرا قیامت می کند
رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است
رشته ای از چادرش ؟! آری شفاعت می کند
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
رفتی که با قرار خداحافظی کنم
نومید و ناگوار خداحافظی کنم
این عادت من است که با خاطرات تو
روزی هزار بار خداحافظی کنم
دستی به قلب شیشه ایت می کشی کهمن
ناچار چون غبار خداحافظی کنم
بر من تبر زدند و شکستند و سخت بود
اینگونه با بهار خداحافظی کنم
بازآ که با شنیدن سین سلام تو
با خلق روزگار خداحافظی کنم!
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
نمیآید به چشمم هیچکس غیر از تو، این یعنی
به لطف عشق تمرین میکنم یکتاپرستی را
#فاضل_نظری
@golchine_sher
تو میدانی حتی
اگر کنارم نشسته باشی
باز هم دلتنگ توام
حالا ببین نبودنت با من چه میکند...
#عباس_معروفی
@golchine_sher
بسم الله الرحمن الرحیم
ضریح
نه فقط عرش حصیر قدم فاطمه است
علت خلق دوعالم علم فاطمه است
سر سجاده بهجایی نرسیده است کسی
هرچه دادند به ما از کرم فاطمه است
ذکر یافاطمه نقش است به سربند علی
یاعلی ذکر دموبازدم فاطمه است
به دفاع از ولی و شان ولایت برخاست
خطبهی فاطمه تیغ دودم فاطمه است
سر نامش همهی اهلکرم حساسند
استجابت به خدا در قسم فاطمه است
دیگر از آتش دوزخ چه هراسی داریم؟
تا اماننامهی ما با قلم فاطمه است
ظاهرا خلوتوخاکیست، ولی در باطن
دل هرشیعه ضریح حرم فاطمه است
#مجتبی_خرسندی
#ایّام_فاطمیه
@golchine_sher
🕊از چشمِ آرتین🕊
تُو بازی دنیا شده چشمامون تَر
من موندمُ آبجیُ نگاهی رو در
سرگرم یه بازی جدیدم حالا
بابا پَرُ ...مامان پَرُ ...داداشی پَر
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
#چهلم_شهدای_شاهچراغ
#برای_آرتین
#شاهچراغ
@golchine_sher
ما عاشق و رند و مست و عالم سوزیم
با ما مَنشین اگر نه بدنام شوی
#حافظ
@golchine_sher
از خاک درت رَخت اقامت نبرم
وز دست غمت جان به سلامت نبرم
بردار نقاب از رخ و بنمای جمال
تا حسرت آن رخ به قیامت نبَرم
#ابوسعید_ابوالخیر
@golchine_sher
میگویی از کویم برو، چون میروم، میخوانیَم
ای بی وفای سنگدل ! تا چند سرگردانیَم؟!
#عاشق_اصفهانی
@golchine_sher
گاهی باید یاد گرفت
همیشه دلی که برایت میتپد
ماندگار نیست
باید یاد گرفت
که قدر بعضی از لحظهها
را بیشتر دانست
باید یاد گرفت
گاهی ممکن است
آنقدر تنها شوی
که هیچ چشمی اتفاقی هم تورا نبیند
#ژوان_هریس
@golchine_sher