یک لحظه باد، روسری اش را کنار زد
از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد...
#محمد_حسین_ملکیان
@golchine_sher
دوباره چای با آویشن و بابونه دم کردی
چرا اینقدر خوبی لعنتی دیوانهام کردی
دلت بازار عطاران و دستانت شفابخش است
تو با یک استکان چای از دلم صد درد کم کردی
تبسم میکنی بر روی قالی شعر میریزد
تو آن صاحبجمالی که مرا صاحبقلم کردی
سرم دیوان شمس است و دلم در عالم سعدی
بساط عشقبازی، شعرخوانی را علم کردی
چه خواندی زیر گوش من؟ چه کردی با دلم امشب؟
دمیدی در تن من روح و لطف دمبهدم کردی
#بهمن_صباغ_زاده
@golchine_sher
خواهر امام غریب...
جایی که کوه خضر به زحمت بایستد
شاعر چگونه پیش تو راحت بایستد
نزدیک میشوم به تو، چیزی نمانده است
قلبم از اشتیاق زیارت بایستد
بانو سلام! کاش زمان با همین سلام
در آستانه ی در ساعت بایستد
و گردش نگاه تو در بین زائران
روی من - این فتاده به لکنت ـ بایستد
تا فارغ از تمام جهان روح خستهام
در محضر شما دو سه رکعت بایستد
بانو اجازه هست که بار گناه من
در کنج صحن این شب خلوت بایستد؟
در این حرم هزار هزار آیه ی عذاب
هم وزن با یک آیه ی رحمت بایستد
باید قنوت حاجت بیانتهای ما
زیر رواقهای کرامت بایستد
شیعه به شوق مرقد زهرا به قم رسید
طاقت نداشت تا به قیامت بایستد
آنکس که جای فاطمه در قم نشسته است
در روز حشر هم به شفاعت بایستد
تو خواهر امام غریبی و این غزل
با بیتهاش در صف بیعت بایستد
من واژه واژه عطر تو را پخش میکنم
حتی اگر نسیم ز حرکت بایستد...
#هادی_جانفدا
@golchine_sher
از من مَرَنْج گَر وسطِ دل نشاندَمَت
سائِل عزیزِ خویش، به ویرانه میبرد!
#صائب تبریزی
@golchine_sher
جز رحمت چشمان تو، دنیا چه میخواهد
تشنه به غیر آب، از دریا چه میخواهد
حالا که موسایم شدی راهی نشانم ده
غیر از نجات، این قوم از موسی چه میخواهد
شاید بپرسی از چه دنبال دَمَت هستم
دل مرده نوعاً از دَم عیسی چه میخواهد؟
پیغام و پس پیغام یعنی یاد ما هستی
مجنون جز این پیغام، از لیلا چه میخواهد
پیراهنی بفرست شاید زنده ماندم من
جز دل خوشی، یعقوب نابینا چه میخواهد
تا کیسه ما پر شود احسان تو کافی است
مسکین به جز خیرات از آقا چه میخواهد
چیز مهمی نیست این که ما چه میخواهیم
باید ببینیم آن جناب از ما چه میخواهد
ای انتقام پهلوی پشت درِ خانه
غیر از ظهور تو مگر مادر چه میخواهد
#علی اکبر لطیفیان
#امام زمان
@golchine_sher
ای قوم بە حج رفتە کجایید کجایید
معشوق همین جاست بیایید بیایید
معشوق تو همسایەی دیوار بە دیوار
در بادیە سرگشتە شما، در چە هوایید؟
گر صورت بی صورت معشوق ببینید
هم خواجە و هم خانە و هم کعبە شمایید
دە بار از آن خانە بدان راە برفتید
یک بار از این خانە بە این بام برآیید
یک دستە گل کو اگر آن باغ بدیدیت
یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید؟
با این همە آن رنج شما گنج شما باد
افسوس کە بر گنج شما پردە شمایید
#مولانا
@golchine_sher
آن که سودازده ی چشم تو بوده است منم
و آن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم
آن ز ره مانده ی سرگشته که ناسازی بخت
ره به سرمنزل وصلش ننموده است منم
آن که پیش لب شیرین تو ای چشمه ی نوش
آفرین گفته و دشنام شنوده است منم
آن که خواب خوشم از دیده ربوده است تویی
و آن که یک بوسه از آن لب نربوده است منم
ای که از چشم رهی پای کشیدی چون اشک
آن که چون آه به دنبال تو بوده است منم
#رهی_معیری
@golchine_sher
یا بمان و گرم کن این روزگار سرد را
یا بران از خویشتن این برگهای زرد را
بعد از این تاریخ پای عشق تو خواهد نوشت
هر بلایی هم که دنیا بر سرم آورد را
بر نمی تابم غمت را مثل آهویی به بند
یا شبیه شیشه ی داغی که آب سرد را
باغ من! فکری به حال ریشه های خویش کن
باد خواهد برد گلبرگی که باد آورد را
دکتر اعصاب هرگز چاره ی درد تو نیست
شانه های من مداوا می کنند این درد را
بعدها تاریخ حسرت میخورد با دیدنم
که چرا نامید مجنون یک بیابانگرد را
در زمین یک مرد تنها فکر آبادی توست
تو ولی ویرانه میخواهی همان یک مرد را
من از این غم ناگزیرم می نشینم پای شعر
باید از دنیا پذیرفت آنچه پیش آورد را
#مهدی_عالی
@golchine_sher
دعا کردم که برگردد
شده با دیگری باشد
دعاهایی به این تلخی
همان بهتر نمیگیرد...
#نفیسه_سادات_موسوی
@golchine_sher
آغاز نامه هایم ازاین پس به نام توست
جسمم دلم وجود من انگار رام توست
با هرصدای تازه که آمد دلم تپید
باخود دوباره گفتم، حتما پیام توست
هرروز پیش آینه لب غنچه میکنم
این بوسه بوسه بوسه جواب سلام توست
امروز راه رفتن من طور دیگری ست
حس میکنم شبیه به آهنگ گام توست
در من هزار درد نگفته، هزار شعر
لبریز مانده، منتظر یک کلام توست
وقتی تو با منی همه دنیا به کام من...
وقتی که با توام همه دنیا به کام توست
امروز هم پرم بده اما چه فایده؟
من آن کبوترم که فقط جلد بام توست
#ساجده_سجاد_پور
@golchine_sher
به رفتن تو سفر نه ، فرار می گویند
به این طریقه ی بازی قمار می گویند
به یک نفر که شبیه تو دلربا باشد
هنوز مثل گذشته «نگار» می گویند
اگر چه در پی آهو دویده ام چون شیر
به من اهالی جنگل شکار می گویند
مرا مقایسه با تو بگو کسی نکند
کنار گل مگر از حسن ِ خار می گویند؟
تو رفته ای و نشستم کنار این همدم
به این رفیق قدیمی سه تار می گویند
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
عاقلان را با هم این دیوانه دشمن کرده است
از همان روزی که فکر با تو بودن کرده است
گول این زنجیرهای دور تختش را مخور
مرزهای سرزمینش را معین کرده است
شک نکن وقتی کنار پنجره می ایستد
با خودش یک عمر تمرین پریدن کرده است
سرنخ دنیای خود را عاقلان گم کرده اند
سرنخی که بارها دیوانه سوزن کرده است
مشکل دیوانه تنها یک بغل آرامش است
از همین رو پیرهن بر عکس بر تن کرده است
خانه ای که سوخت هرگز کار یک دیوانه نیست
یک نفر اینجا به یادت شمع روشن کرده است
#محمد حسین ملکیان
@golchine_sher