eitaa logo
گلچین شعر
16.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
419 ویدیو
14 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
بهزیستی نوشته بود: شیر مادر ، مهر مادر ، جانشین ندارد. شیر مادر نخورده ، مهر مادر پرداخت شد پدر یک گاو خرید و من بزرگ شدم. اما ، هیچ کس حقیقت مرا نشناخت جز معلم عزیز ریاضی ام که همیشه می گفت: گوساله ، بتمرگ!! @golchine_sher
قدر‌نشناس ِ عزیزم، نیمه ی من نیستی قلبمی اما سزاوار تپیدن نیستی   ! مادر این بوسه های چون مسیحایی ولی مرده خیلی زنده کردی، پاکدامن نیستی من غبارآلود ِهجرانم تو اما مدتی ست عهده دار ِ آن نگاه ِ لرزه افکن نیستی یک چراغ از چلچراغ آرزوهایت شکست بعد ِمن اندازه ی یک عشق، روشن نیستی! لاف آزادی زدی؛ حالا که رنگت کرده فصل از گزندِ بادهای هرزه ایمن نیستی! چون قیاسش می کنی با من، پس از من هرکسی هرچه گوید عاشقم،می‌گویی: اصلا نیستی! دست وقتی که تکان دادی عجب حالی شدم اندکی برگشتم و دیدم که با من نیستی   @golchine_sher
هشت کتاب - سهراب سپهری.zip
حجم: 4.03M
📗 هشت کتاب 👤 سهراب سپهری 〰 295 صفحه @arayehha @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقای شهید شبی که کاخ ستم،  دید بی قرار شدن را به لرزش و غمِ بم، در خودش دچار شدن را شبی که ابرهه ی وقت، در سیاهی اوهام کشید نقشه ی فیلِ ستم سوار شدن را کشاند پای خزان را به باغ سبز جمَ افسوس نشاند بر دل ما حسرت بهار شدن را خبر رسید در*< آذر> درون مجمر *<ترشیز> ستم شراره ی غم ریخت سوگوار شدن را شبی که ماه خدا بود و  ماه ما به محاقش به سجده گاه طلب کرد رستگار شدن را زمان اسیر سیاهی، سوار اسب ستم،  شاه به زورِ ظلم و ستم خواست پایدار شدن را گُمان نداشت که هرگز، نمانده ماه، پَسِ ابر گُمان نداشت، سیه روی روزگار شدن را ربود،  سیّد و سرور ، دلیر مرد سیاست همان که خواند خطابه ز سربدار شدن را مُدرّسی که کلامش تمام رنگ خدا داشت چه خوش به ملتّی آموخت هوشیار شدن را مدرّس، ای که مزار تو جنتّی است،   نهاده به روی سینه ی باغم، غم مزار  شدن را قسم به خون شهیدان که راه و رسم تو سبز است که داده بر همگان درس ماندگار شدن را * آذر:ماه شهادت شهید مدرس * ترشیز: نام کهن کاشمر @golchine_sher
دست تو باز می کند پنجره های بسته را هم تو سلام می کنی رهگذران خسته را دوباره پاک کردم و به روی رف گذاشتم آینه ی قدیمی غبار غم نشسته را پنجره بیقرار تو ، کوچه در انتظار تو تا که کند نثار تو، لاله ی دسته دسته را شب به سحر رسانده ام، دیده به ره نشانده ام گوش به زنگ مانده ام، جمعه ی عهد بسته را این دل صاف کم کَمک شدست سطحی از ترک  آه! شکسته تر مخواه ،آینه ی شکسته را @golchine_sher
باران و چتـــر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد، سرنوشت تصدیق گفته‌های «هِگِل» بود و ما دو تا روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتــاد روی میـــز ورق‌هــــای سرنوشت فنجان و فال و بی‌بی و دِل بود و ما دو تا کم‌کم زمانه داشت به هــم می‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا… تا آفتاب زد همـــه جـــا تــــار شد برام دنیا چه‌قدر سرد و کِسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
چشم هایم را پر از خورشید و گندم می کنم با کبوترها دلم را نذر مردم می کنم مثل آهو در کمند موی تو افتاده ام اینکه در دام تواَم شادم تبسم می کنم ‌ خط به خط می نوشم از تلواسه ی انگورها مستی ام را لب به لب تا خط هشتم می کنم باز هم سر میروم از کاسه ی آیینه ها تا خلیج آبی چشمت تلاطم می کنم وامدار صد سلامم لب به لب دلتنگیم گاه هم یاد از هوای ابری قم می کنم ازدحام چشمهای خیس و امواج دعا من خودم را لابلای اشکها گم می کنم از زبان الکن من با کبوترها مگو آهوانه التماسم را تکلم می کنم @golchine_sher
با من برنو به دوش یاغیِ مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد؟ با من تنها تر از ستارخان بی سپاه  موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه  هرکسی بعد از تو من را دید گفت از رعد و برق کنده ی پیر بلوطی سوخت نه یک مشت کاه کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن آدم ست و سیب خوردن آدم  ست و اشتباه سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند "دانه ی فلفل سیاه و خال مهرویان سیاه"   @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم منظره را زرد و خیالی کرده هم پنجره را ز غصه خالی کرده خورشید طلایی قشنگ آمده و دنیای مرا دوباره عالی کرده @golchine_sher