ای دل! ز هرچه هست چه باور کنی چه نه
باید کشید دست چه باور کنی چه نه
تا کی به پای آمدنش صبر میکنی؟
دل برد و دل نبست چه باور کنی چه نه
وقتی که رفت در غمش اشکی نریختم
اما دلم شکست...چه باور کنی چه نه
سربسته گویمت سخن: آنکس که دوست بود
با دشمنت نشست چه باور کنی چه نه
حالا مدام شمع بسوزان بر این مزار
پروانه مرده است... چه باور کنی چه نه
#مجید_ترکابادی
@golchine_sher
.
گاهی فقط یک ابر می فهمد هوایم را
یک روح سرگردان، سرای ناکجایم را
یک باغبان در خشکسالیهای پی در پی
یک گوش کر، فریادهای بیصدایم را
دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست
گم کردهام انگار در قلبم خدایم را
میترسم ازتصویر آیینه که در چشمش
دیوانه ای دیگر بگیرد باز جایم را
مثل خوره این زخم ها بر روحم افتاده
درهم تنیده تار رخوت انزوایم را
من گرم رویای خودم بودم نمیدیدم
کابوسهای منتظر در خوابهایم را
رفتم به سمت آرزوهای مه آلودم
آن قدر که دیگر ندیدم ردپایم را
#پویا_شیرانی
@golchine_sher
با تواَم عشق قسم خورده ي پنهانی ِمن
با تواَم بي خبر از حال و پريشانی ِ من
با تواَم لعنتيِ خالي از احساس بفهم
بي قرارت شده ام شاعره ي خاص بفهم
لعنتي خسته ام از دوري و بي تاب شدن
پاي دلگيرترين خاطره ها آب شدن
لعنتی خسته ام از حال بدم، زخم نزن
بی تو محکوم به حبس ابدم، زخم نزن
باورم كن كه به چشمان تو معتاد منم
پادشاهي كه به جنگ آمد و افتاد منم
قافيه باختم و شعر سرودم يعني
به هر آن كس كه تو را ديد، حسودم يعني...
نفسم بندِ تو و درد مرا مي خواند
بعدِ تو حسرت دنیا به دلم مي ماند...
#پویا_جمشیدی
@golchine_sher
خواستم پر بزنم با تو به معراج خیال
آسمان دور شد از روی حسادت با من
#جلیل_صفربیگی
@golchine_sher
لااقل چادر سرت کن من که وارد میشوم
خوبِ من اینقدر بی دینی برایم خوب نیست
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
منم آن شاعر درمانده ی خودکار به دست
که نداند به چه تشبیه کند دردش را...
#مسعود_طالبیان
@golchine_sher
آرام و روان و نرم و سنجیده رَوَد
ما ناله کنان و یار.. نشنیده رود!
یک عمر گذشت و عاقبت فهمیدیم
از دل نرود هر آنکه از دیده رود!
#شهريار
@golchine_sher
ناز کُنی،نظر کُنی،قهر کُنی،ستم کُنی
گر که جفا،گر که وفا
از تو حذر نمی کنم...
#مولانا
@golchine_sher
شکست آینه و شمعدان ترک برداشت
خبر چه بود که نصف جهان ترک برداشت
خبر رسید به تالار کاخ هشت بهشت
غرور آینهها ناگهان ترک برداشت
خبر شبانه به بازار قیصریه رسید
شکوه و هیبت نقش جهان ترک برداشت
خبر رسید هراسان به گوش مسجد شاه
صلات ظهر صدای اذان ترک برداشت
خبر چه بود که بغض غلیظ قلیانها
شکست و خنده شاه جوان ترک برداشت
خبر دروغ نبود و درست بود و درشت
چنان که آینه آسمان ترک برداشت:
سی و سه پل وسط خاکها و آجرها
به یاد تشنگی اصفهان ترک برداشت
#سعیدبیابانکی
@golchine_sher
مارا چه ساده سکه ی یک پول میکنی
این روز ها که ناز تورا خوب میخرند
#جواد_منفرد
@golchine_sher
این زخم خورده را به ترحم نیاز نیست
خیر شما رسیده به ما...
مرحمت زیاد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
اتفاقی عاشقم شد
ناگهانی دل بُرید...
باد با خود میبرد
احساس باد آورده را...
#فاطیما_قربانی
@golchine_sher
عشق اگر پشت در خانه ات آمد روزی
درب را وا نکنی!
خانه خرابی دارد...
#مسعود_محمدپور
@golchine_sher
#امام_زمان
آقا! به جان خستهٔ من هم نگاه کن!
رحمی به حال این دل بیسرپناه کن!
گم کردهام مسیر رسیدن به دوست را
ای راه مستقیم! مرا سربهراه کن!
تاریک شد دلی که ندیدهاست رویِ تو
خورشید من! بیا و شبم را پگاه کن!
از نور توست روشنیِ ماه و آفتاب
بر جان من بتاب و مرا نیز ماه کن!
عمری تو را صدا زدهام بعد هر نماز
لطفی بر این صدای پر از سوز و آه کن!
آقا! گناه من شد اگر مانع ظهور؛
لطفا عزیز! عفو بر این روسیاه کن!
#جواد_محمدی_دهنوی
@golchine_sher
ای کاش برفِ فاصله امشب نمی نشست
تا آهِ تازه دم شده بر لب نمی نشست
دستم به دور گردن فنجان چای بود
می سوختم که داغ او چون تب نمی نشست
شاید برای بستن دل زود بود...زود
از بس عجول بود که اغلب نمی نشست
ای دل صبور باش اگر دوست داری اش
دیگر به جبر چای ، معذَّب نمی نشست
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
@golchine_sher
عینکی بودن او، راز ظریفی دارد
شیر محبوس نباشد همه را خواهد کشت...
#علی_خدابنده
@golchine_sher
چشم تو را اگرچه خمار آفریده اند
آمیزه ای ز شور و شرار آفریده اند
از سرخی لبان تو ای خون آتشین
نار آفریده اند انار آفریده اند
یک قطره بوی زلف ترت را چکانده اند
در عطردان ذوق و بهار آفریده اند
زندانی است روی تو در بند موی تو
ماهی اسیر در شب تار آفریده اند
مانند تو که پاک ترینی فقط یکی
مانند ما هزار هزار آفریده اند
دستم نمی رسد به تو ای باغ دور دست
از بس حصار پشت حصار آفریده اند
این است نسبت تو و این روزگار یأس :
آیینه ای میان غبار آفریده اند
#سعیدبیابانکی
@golchine_sher
خدا رحمت کند من را
در آن روزی که رو در رو
به چشمانت شوم خیره،
بگویی دوستت دارم
#محسن_صحت
@golchine_sher
آدم است او یا مَلَک ماهیّتش معلوم نیست
گرچه مخلوق است نوع خلقتش معلوم نیست
حضرت زهراست خود تفسیری از آیات قدر
آن شب قدری که حتی ساعتش معلوم نیست
مادرش یا دخترش من هرچه دقت می کنم
با رسول الله، زهرا نسبتش معلوم نیست
در کسا بی فاطمه غیر از علی و بچه هاش
رحمة للعالمین هم ساحتش معلوم نیست
بعد ابر نیلی سیلی در این شب ها شده
مثل آن ماهی که نصف صورتش معلوم نیست
فاطمیه مثل دردی تا ظهور منتقم
طول درمان دارد اما مدتش معلوم نیست
روضه یعنی داستان مادری در اوج خود
چون به کوچه می رسد یک قسمتش معلوم نیست
گرچه معلوم است دارد می رود مادر ولی
حضرت فضه دلیل لکنتش معلوم نیست
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد
ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست
هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و
هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست
اینکه قبر علت خلقت چرا مخفی شده
درمیان اهل معنا علتش معلوم نیست
یادم آمد موقع سجده به مهر کربلا
فاطمه در هیچ مهری تربتش معلوم نیست
#مهدی_رحیمی
#فاطمیه
@golchine_sher
کاری به سرد و گرمِ
بهار و خزان نداشت
این پنجره فقط
به هوای تو باز بود
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
غلط میگیرد از طرز ادای "ضاد" ضالینم
همان شیخی که می بینم هزاران رخنه در دینش
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
با وفا خواندمت از عمد که تغییر کنی
گاه در عشق نیاز است به تلقین کردن
#کاظم_بهمنی
@golchine_sher
آن لبِ تبدار را، یک بار بوسیدن شفاست
وای از این دارو که از بیمار، پنهان کردهای
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
گفتمش دل بردی از ما جان من مقصد کجاست؟
گفت عاشق را نشاید پرس و جو با ما بیا
#راحم_تبریزی
@golchine_sher
میان جاده بدون تو خوب می فهمم
نوشته های غم انگیز کامیون ها را...
#نجمه_زارع
@golchine_sher
شب رسید و درد عشقت باز هم شدت گرفت
مثل دندان درد، شب ها یاد آدم می کنی!
#فرهاد_شریفی
@golchine_sher
تا خدا بنده نواز است به خلقش چه نیاز؟
میکِشم ناز یکی تا به همه ناز کنم …!
#قیصرامین پور
@golchine_sher
گر بگویم با خیالت تا کجاها رفته ام
مردمان این زمانه سنگسارم می کنند...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
عشق
یک سینه و هفتاد و دو سَر میخواهد
بچه بازیست مگر؟!
عشق جگر می خواهد...
#فاضل_نظری
@golchine_sher