eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
816 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
این خانواده آینه های خدائی اند در انتهای جاده ی بی انتهائی اند خیل ملک مقابلشان سجده می کنند اینها خدا نی اند ولیکن خدائی اند هر کس که می رسد سر اطعام می برند فرقی نمی کند که فقیران کجائی اند یک "السلام" و یک "و علیک السلام" سبز اینها همان مقدمه ی آشنائی اند صدها هزار مثل سلیمان در این حرم مشغول لحظه های شریف گدائی اند سوگند می خوريم كه پروانه زاده ايم همسايه ی قدیمی اين خانواده ايم تو آسمان جودی ما يا كريم تو پرواز می كند دل ما تا حريم تو احساس می كنم به تو نزديك می شوم وقتی كه می وزد سر راهم نسيم تو وقت كرامت است كه از راه آمده است آن آشنای كوچه نشين قديم تو قرآن بی بديل، حروف مقطّعه كی می رسم به فهم "الف لام ميم" تو سوگند می دهيم خدا را در اين سحر بر پينه های رحمت دست كريم تو ما را هميشه سائل دست شما كند ما را به زير پای شما خاك پا كند دست مرا بگير كه عاشق ترم كنی سلمان خانواده ی پيغمبرم كنی من در قنوت نيمه شبت دور می زنم شايد مرا بگيری و انگشترم كنی آن شاخه ی گلم كه به دست تو داده اند تا هركجا كه خواست دلت پرپرم كنی من آمدم كه بين سحرهای اشتياق بال مرا بگيری و خرج حرم كنی بال و پر شكسته به دردم نمی خورد انگار بهتر است كه خاكسترم كنی روزی آب و سفره ی نان منی حسن ماهِ مباركِ رمضان منی حسن ای در هوای پاك نگاهت سلام ها نامت نداشت سابقه ای بين نامها ای سبزی بهار خدا سير می شوند از عطر سفره های حضورت مشام ها بيرون بيا و چشم مرا هم قدم بزن هم سفره ی فروتن جمع غلام ها در كوچه ات کسی به کسی جا نمی دهد مكثی نما به شوق چنين ازدحام ها سائل شدن كنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام ها تو سفره دار شهر خدا ما گدای تو مثل كبوتريم و اسير هوای تو آنكس كه پيش پای شما خم نمی شود در خانه ی فرشته هم آدم نمی شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی شود دست مرا بگير و به سمت خدا ببر چیزی كه از بزرگيتان كم نمی شود آرامش تو باعث طوفان كربلاست بی صلح تو قيام مُحَرم نمی شود هركس كه بر نجابتِ صلح و سكوت تو مؤمن نمی شود، به جهنّم نمی شود تا كربلا رسيد صدای سكوت تو اين قيل و قال ها به فدای سكوت تو ای از هزار حاتم طائی كريم تر لطف تو از تمام كريمان قديم تر می آوری به وجد تو پروردگار را ای از زبان حضرت موسی كليم تر تو ابتدای نسل طهورای كوثری هركس حسودتر به تو باشد عقيم تر در اين مسير رو به خدايی نديده ايم از رد پای گيوه ی تو مستقيم تر در كربلا به آينه ات سنگ می زنند هركس شبيه تر به تو جرمش عظيم تر آقا تو در كلام خلاصه نمی شوی در حضرت و امام خلاصه نمی شوی ای ياكريم خسته چه كردند با پرت اين زهر پر شراره چه آورده بر سرت از لحظه ای كه رنگ نگاهت كبود شد رنگی دگر نرفته مناجات خواهرت با اينكه ای غريب، تو بودی امام شهر اما کسی نخواند نمازی به پيكرت تابوت را نشانه گرفتند به تيرها آن هم كجا به پيش دو چشم برادرت دلهای ما به ياد تو ای بی حرمترين پر می زند به سمت بقيع مطهرت تا كِی لبم به خاك بقيعت نمی رسد بر آستان پاكِ رفيعت نمی رسد...   @golchine_sher
یا رب اگرچه صرف گنه شد جوانی ام دارم امید کز درِ لطفت مرانی ام تو اهل فضل و بخشش و جود و کرامتی من عبد روسیاه و خطاکار و جانی ام شاهد تویی و حاکم روز جزا تویی شرمنده ی خطا و گناه نهانی ام با آتش ریا و حسد خو گرفته ام با دست خویش دود شده زندگانی ام جسمم ضعیف و آتش قهر تو شعله ور یا رب بیا و بگذر از این ناتوانی ام آیا مرا ز رحمت خود دور می کنی؟ آیا کنار دوزخیان می نشانی ام؟ یا رب اگرچه بنده خوبی نبوده ام اما مباد از در لطفت برانی ام یا رب به حق یوسف زهرا مرا ببخش من صاحب الزمانی ام و جمکرانی ام عمرم فدای حضرت خورشید پشت ابر نذر قدوم مهدی زهرا جوانی ام @golchine_sher
آنگونه دلم سوخت ز داغِ غمِ هجران هر جا سخن از عشق که شد، آه کشیدم... @golchine_sher
گویند طبیبان که بگو دردِ خود اما دردی که گذشته ست ز درمان به که گویم..؟ @golchine_sher
حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم آخ … تا می بینمت یک جور دیگر می شوم با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند یاسم و باران که می بارد معطر می شوم در لباس آبی از من بیشتر دل می بری آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم میل، میل توست اما بی تو باور کن که من در هجوم باد های سرد پرپر می شوم @golchine_sher
من گم شده‌ام کلید این خواب کجاست؟ آن کوچه که بود"بی تو مهتاب..." کجاست؟ باید بروم کسی مرا می‌خواند دیرم شده؛ کفش‌های سهراب کجاست؟ @golchine_sher
مضمون هر قصیده، مُخمّس، غزل، حسن حلوای ماست ذکر سلامًُ عَلَی الحسن حیدر گرفته آینه ای در بغل، حسن... بوده ابوتراب و دگر شد اَبَاالحسن تنها دلیل خنده ی مولا رسیده است اول امامزاده‌ی دنیا رسیده است ماه کریم و ماه کَرم، ماه مجتبی است هرکس که مادری شده دلخواه مجتبی است خیرات مومنانه به درگاه مجتبی است روزیِ ما به اشکِ سحرگاه مجتبی است جانم به شال سبز سر دوش تان حسن تنها پناه ما شده آغوش‌تان حسن لب وا نکرده ایم و به ما می کنی نظر با این حساب کاسه ی سائل بزرگ تر از سفره ها "نمک" ز شما می رسد اگر؛ ما "شور" خواستیم و شده رزق ما "شِکر" این زندگی ما همه از نعمت شماست حرف از کریم شد، همه جا صحبت شماست آقا، غبار گیر از آییـنه های ما سرمایه ای است عشق تو در سینه های ما سفره نشین تو همه پیشینه های ما حرف و حدیث تو شده گنجینه های ما حرفی بزن که آب شود قند در دلم با دست توست حل شده هر بار مشکلم سمت تو از وجودِ خودم هم فراری ام چون رود هر دوشنبه به سمت تو جاری ام رَدّم کنی اگر، به چه کس می سپاری ام رحمی بکن به بی کسی و بی قراری ام پیش توییم با لبِ خشک و دو چشم تر ما را شده به یک "ثمنِ بَخس" هم بخر گُلهای خشک از قدمت سبز می شود قلب سیاه ما ز دَمَت سبز می شود یک روز می رسد علمت سبز می شود رنگ ضریح محترمت سبز می شود یک روز سمت قبر تو ای‌جان روان‌ شویم ما با گلاب قمصر کاشان روان‌ شویم آقا همان گدای قدیمی و ساده ام هستیم نوکرت خودم و خانواده ام یک عمر دل به عشق حسین تو داده ام من اربعین به یاد شما توی جاده ام عرض سلام ما به مدینه بَرَد نسیم یک اربعین به تربت پاک تو می رسیم... @golchine_sher
آه من ، آخر گریبان تو را خواهد گرفت گریه هایم ، سوی چشمان تو را خواهد گرفت با دلم هر کار میخواهی بکن ، اما بترس از گناهانی که دامان تو را خواهد گرفت خنده بر لب داری و خنجر به دل ها می زنی خودنمایی ، دین و ایمان تو را خواهد گرفت بی گمان حس می کند گرمای دستان مرا دست نامردی که دستان تو را خواهد گرفت آتش عشقی که در این سینه روشن کرده ای شعله اش ، موی پریشان تو را خواهد گرفت من فقط می ترسم از روزی که عزراییل پاک عاقبت می آید و جان تو را خواهد گرفت @golchine_sher
خواستم ببینم دوری یعنی چه؟! یعنی چند بار عقربه ی ساعت را دوره کردن؟ چند بار صبح را به شب رساندن؟ یعنی چند فرسنگ؟ چند کوه و دریا در میان؟! دیدم، دوری تنها به دل است! تنها به دل... @golchine_sher
فریاد کن بگو که دل از دست داده ای در عاشقی نشانِ رضایت سکوت نیست...! @golchine_sher
دوستت دارم و هر شب به خودم میگویم: او تو را دوست ندارد به خدا باور کن... @golchine_sher
هم سیرت و صورت پیمبر دارد هم جلوه ای از مرام حیدر دارد آقا و کریم اهل بیت است حسن اینها همه را به لطف مادر دارد @golchine_sher
به اعجاز نگاهت آسمان سمت تو می چرخد زمان مبهوت می ماند جهان سمت تو می چرخد به لب آورده تا نام ترا پیغمبر اعظم نگاه اهل منزل ناگهان سمت تو می چرخد ترا در آسمان ها می شناسند از زمین بهتر که تا گفتم حسن جان کهکشان سمت تو می چرخد کریم اهلبیت آقای من درجشن میلادت به امید نگاهی چشم مان سمت تو می چرخد عزیز فاطمه نام تو در هر محفلی آید به نام عشق قلب شیعیان سمت تو می چرخد @golchine_sher
دلی شکسته تر از نای نی لبک دارم یواش! دست نزن شیشه ام ترک دارم چقدر وسوسه در چشم انتخاب من است که بر صداقت آیینه نیز شک دارم رفیق ! بار غریبی به دوش من مانده که احتیاج به یک دوست ، یک کمک دارم صدا زدم که به من در قبال سکه ی زخم چه می دهید؟یکی گفت: من نمک دارم من و تو هر دو غریبیم و آشنای سکوت خوشم به اینکه غمی با تو مشترک دارم   @golchine_sher
مدیون همه دار و ندار حسنیم بر سفره ی رزق جیره خوار حسنیم در سینه ی ما سوختگان روز جزا غم نیست چو زیر سایه سار حسنیم @golchine_sher
ای غنچه های گرم دعا صبحتان بخیر ای بلبلان نغمه سرا صبحتان بخیر شب رفت و چشمهای زمین غرق نور شد ای بندگان خوب خدا صبحتان بخیر @golchine_sher
پسرم یک بهار یک تابستان یک پاییز و یک زمستان را دیدی از این پس همه چیز جهان تکراری است جز مهربانی.. ‌‌@golchine_sher
گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است تا حواس احدی جمع به بغضم نشود آرزو میکنم ای کاش دلش چون مویش پیش چشم کسی آشفته و درهم نشود من که بیچاره شدم کاش ولی هیچ دلی گیر لحن بم مردانه ی محکم نشود شده حتی به دعا دست برآرم که : خدا برود مشهد و برگردد و آدم نشود خون دل خوردم و حرفی نزدم تا شاید مهربان تر بشود ، تازه اگر هم نشود با من ساده همین بس که مدارا بکند عاشقم هم که نشد، خب به جهنم نشود !   @golchine_sher
با آسمان مفاخره كرديم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم @golchine_sher
روح تو شاد ای دل سامان نيافته! ای شعر نيمه كاره ی پايان نيافته! ابری ترين ترانه ی مازندرانی ام ! ای هيچ وقت فرصت باران نيافته! موسای رفته در دهن اژدهای من ! اب سوخته ! خليل گلستان نيافته ! ای آبرو گذاشته در جستجوی عشق ! هم اين زدست داده و هم آن نيافته! روح تو شاد خوب بخوابی مرا ببخش! مرگ اينچنين شبيه تو مهمان نيافته ! @golchine_sher
نه با گل میشوم خندان،نه با مَی میشوم شاد نه با فصل بهاران میشوم از غصّه آزاد نه با اندرز و پند مرشدِ راهِ شریعت دلِ ناشادمانم میشود فرخنده و شاد به جای چه چه ازبلبل برآیدنوحه خوانی به جای نغمه آید مردمان را آه و فریاد اگر چه در همایون کوک باشد سازِ دلها ولی آید به گوشِ ما فقط الحانِ بیداد تمامِ زندگانی بود از عشق و محبّت محبّت کو! کجارفت آنهمه عشقِ خداداد خداوندا تو تقصیری نداری گر که امروز به چشمِ خویش بینم میروداین عمربرباد برو و با خدا بگذار ( مهدی) این حکایت مکن ازاین غم واندوه وماتم بعدازاین یاد @golchine_sher
ُسائل از کوی شما رد شد و حاتم شده است این زیاد است بخواهم که من آدم بشوم؟! @golchine_sher
اگرچه قرعه به نام دلم نیفتاده ست ببین برای شکستن چقدر آماده ست به شهر چشم تو در ازدحام خشم و غرور چه رفته است بر این دل که روستا زاده ست؟ به بی تفاوتی عابران دچار شدم بیا که سکه ی من از رواج افتاده ست چه سرنوشت سیاهی در انتظار من است درخت بودن من کار دست من داده ست بیا بزن به زمین ، بیش از این چه می خواهی دلم برای شکستن هنوز آماده ست @golchine_sher
عطر نگاه و کلامت ، پیچید در باور عشق صد آفتاب حقیقت ، تابید از خاور عشق از خلق پاک و کریمت ، گل داد باغ کرامت پیچید صیت کمالت ، بر بام و بر منبر عشق پیش صبوریت ای دوست ، کوه دماوند کاه است حلم تو هر گز نگنجد ، حتی به صد دفتر عشق ای صاحب چشمه ی مهر ، ای صبح سکرآور نور ای منتهای متانت ، ای جان و ای جوهر عشق در کوچه های غریبی ، تنهاتر از آفتابی از غصه‌های تو انگار ، خیس است بام و در عشق در می زن ای دل که اینجا ، فرقی ندارد که هستی این باب ، باب کریم است  ، باز است تا آخر عشق @golchine_sher