جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را
#شهریار
@golchine_sher
از سرخی لبان تو ای خون آتشین
نار آفریده اند انار آفریده اند
یک قطره بوی زلف تَرت را چکانده اند
در عطردان ذوق و بهار آفریده اند
#سعيد_بيابانكي
@golchine_sher
نشستی کنج آغوشم، جهانم را بغل کردم
تو خندیدی و من رنگین کمانم را بغل کردم...
تورا دیدم تورا دیدم دوبال شوق وا کردم
پریدم آسمان بی کرانم را بغل کردم
تورا بین دو بازو آنچنان بر سینه جا دادم
شبیه یک صدف دُرِّ نهانم را بغل کردم
میان دست هایم تاب خوردی روی امواجم
منم چون برکه ماه مهربانم را بغل کردم...
در آغوشم نشستی هی غزل پشت غزل آمد
دویدم شعرهای بی امانم را بغل کردم...
هزاران بار از اندوه جانم رفت و هر دفعه
نشستم با دو دست خسته، جانم را بغل کردم.
میان رنج ها هربار دیدم که تورا دارم
به شکرانه خدای مهربانم را بغل کردم
#ریحانه_ابوترابی
@golchine_sher
ساحلِ امنم تو باشی، فکر طوفان نیستم
تا در آغوش توأم در بندِ هجران نیستم
گر بنا باشد که از چشمت بیفتم لحظهای
روز و شب در سجده هم باشم مسلمان نیستم
هر چه پیش آید، خوشآید در مسیر مشهدت
درد اگر از یار باشد، فکر درمان نیستم
بس که لطفت شامل هر روسیاهی بوده است
وقتِ حاجت خواستن، سر در گریبان نیستم
اینکه جَلد گنبدت ماندم، خدا را شاکرم
اینکه عُمرَم در حرم سر شد پشیمان نیستم
قول دادم زیر پای زائرانت جان دهم
من خودم را میشناسنم، سست پیمان نیستم
کاش آغازِ تمامِ صبحهایم با تو بود...
حسرتش را میخورم اهل خراسان نیستم
#احسان_نرگسی
#امام_رضا
@golchine_sher
صبح، خورشید آمد
دفتر مشق شبم را خط زد
می روم...
دفتر پاک نویسی بخرم !
زندگی را باید از سر سطر نوشت...
#قیصر_امین_پور
@golchine_sher
صبح شد
آی نمیباید خُفت
چشم بگشای که خورشید شِکُفت
باز کن پنجره را با دم صبح
باید از خانه دل
گرد پریشانی رُفت
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
تو مثل خندهی گل، مثل خواب پروانه
تو مثل آنچهکه ناگفتنی ست زیبایی
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟
که جاودانهترین لحظهی تماشایی
#حسین_منزوی
@golchine_sher
در مَسلک ایرانیان سلطان رضاجان است
شاهیکه بیلشگرکشی سلطان ایران است
آرامِجان ماست آقایی که دامانش
تنها توسلخانهی آهوی حیران است
مهماننواز است آنقدر که زائرش هربار
مانند صاحبخانهها در صحن، مهمان است
هرجای ایران نام او را بر لب آوردیم
دیدیم روی هرلبی بعد از رضا، "جان" است
وقتی ضریحش را بغل کردم دلم وا شد
در وقت دلتنگی فقط آغوش درمان است
از بس که اینجا آه درهم میشود تکرار
انگار در صحن و رواق آیینه بندان است
انگار سائل پادشاهی میکند اینجا
انگار در درب ورودی شاه، دربان است
از آب سقاخانه مینوشند و خوشحالاند
کمتر کسی اینجا گرفتار غم نان است
درماندگان راهی بهجز مشهد نمیبینند
تنها پناه بیپناهان در خراسان است
#میثم_کاوسی
#عضوکانال
@golchine_sher
چشم هایم را نمی بندم مبادا ردشوی
بی تو یک لحظه نمی خندم مبادا ردشوی
با هوای تازه با آواز گنجشکان... به صبح
زودتر باید بپیوندم مبادا ردشوی
کاش می شد مثل سروی باشکوه و سربلند
بر سر راهت بکارندم مبادا ردشوی
آسمان با مهربانی دست هایم را گرفت
رو به درگاه خداوندم مبادا رد شوی
ایستادن زیر باران ایستادن زیر برف
من به این تقدیر خرسندم مبادا ردشوی
انتظار و آه بغضم را مقاوم کردهاند
کوچه ها را ....دل نمی کندم مبادا رد شوی
#صامره_حبیبی
#عضوکانال
@golchine_sher
ناقابل است، بیشتر از ایـن نداشتم
رخصت بده نفس بکشم در هوای تو
#ناصر_حامدی
@golchine_sher
هر روز دل پر میزند در ساعت هشت
محکم گدا در میزند در ساعت هشت
دلتنگ تر سر میزند در ساعت هشت
یعنی که ساغر میزند در ساعت هشت
هشتم امام من فدایت هفت جدم
بودند عاشق بینهایت هفت جدم
"حِصنی" که فرموده امامم "لا اِلٰه" است
حِصنِ حَصین من فقط این بارگاه است
هر گوشهی صحنش برایم خانقاه است
ذکرم در آن گوشه فقط از مدح شاه است
شعری که در صحنش سرودم لذتی داشت
شعرم عنایات و نگاه حضرتی داشت
لب وا نکردم در حرم ، قبل از دعایی _
سنگ حریمت میکند حاجت روایی
تا در مسیر مرقدت آیم گدایی
حاجت روایم میکند شیخ بهایی
قبل از تمنا ابتدا حاجت گرفتیم
ما از همین علامه ها حاجت گرفتیم
اصرار کردم اشتباهم را همیشه
اما نشان دادی تو راهم را همیشه
هربار عوض کردی نگاهم را همیشه
در حوض تو شُستم گناهم را همیشه
آلودگی های مرا اصلا ندیدی
دست تو را دیدم در اوج نا امیدی
یک پیر مرد روستایی صاف و ساده
بار خودش را بسته و کرده اراده
سمت خراسان راه افتاده پیاده
از دوور میبیند تو را در بین جاده
او سالهای سال در این رفت و آمد
حاجت گرفته از تو شاهنشاهِ مشهد
حالا قرارم با تو فصل مشترک شد
شور وصالم آه خیلی کم نمک شد
ای خوش عیارِ من ، دلم سنگ محک شد
روی عقیق زرد من اسم تو حک شد
شمس الشموس عالمِ امکان رضا جان
روزی رسانِ کشور ایران رضا جان
ما دیر پیشت میرسیم و شرمساریم
ما را ببین آقا همین گوشه کناریم
در راه وصلت لحظه ها را میشماریم
با خانواده مشهدت را دوست داریم
با ویلچر مادربزرگ پیرم آمد
میگفت اینجا چیزهایی گیرم آمد
مانند گلهای حرم من را عوض کن
از شیشه، دل نازکترم من را عوض کن
با ربنای مادرم من را عوض کن
مولای عاشق پرورم من را عوض کن
مست نفس های بهشتیات دو عالم
حال مرا هم خوب کن قبل از محرم
#امیرطاهری
#عضوکانال
@amirtaheri_1001
@golchine_sher
هر روز بیشتر به تو نزدیک میشوم
چیزی نمانده است که مال خودم شوی
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
نام مارا نوشته اند "غلام" ، نام فامیلمان "امام رضا"
به دل ماست روح "امام حسین" ، به تن ماست جان "امام رضا"
مادرم جای شعر لالایی ، همه شب از کرامتت میگفت
پدرم زیر گوش من خوانده ، لابه لای اذان امام رضا
کودکی های من کنار تو بود ، بین این صحن ها بزرگ شدم
سالها با کبوتران حرم ، خورده ام آب و نان امام رضا
کودکی ام چقدر زود گذشت، دل من تنگ شد برای خودم
من حسابی عوض شدم اما ، تو همانی همان امام رضا
حرم تو همیشه غوغا بود ، آخرین خانه ی امید همه
هفتمین قبله گاه زائرها ، هشتمین آسمان امام رضا
بین آغوش صحن ها بودند ، زائرانی که گریه میکردند
دختری لال ، ناله زد بینِ ، اشک و لکنت زبان امام رضا
مادرش بین صحن ها افتاد ، پدرش گریه کرد و داد کشید
یا امام رئوف ممنونم ، حضرت مهربان امام رضا
پیرمردی که اهل باران بود ، چشمه ای داشت بین چشمانش
با نوای کریمخانی خواند ، خادم روضه خوان امام رضا
من که روی سیاه آوردم، کوله بار گناه آوردم
به تو آقا پناه آوردم ، بده برگ امان امام رضا
#احمد_ایرانی_نسب
💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
خوب و بد هرچه نوشتند به پای خودمان
انتخابی است که کردیم برای خودمان
این و آن هیچ مهم نیست چه فکری بکنند
غم نداریم، بزرگ است خدای خودمان
بگذاریم که با فلسفهشان خوش باشند
خودمان آینه هستیم برای خودمان
ما دو رودیم که حالا سرِ دریا داریم
دو مسافر یله در آب و هوای خودمان
احتیاجی به در و دشت نداریم اگر
رو به هم باز شود پنجرههای خودمان
من و تو با همهٔ شهر تفاوت داریم
دیگران را نگذاریم به جای خودمان
درد اگر هست برای دل هم میگوییم
در وجود خودمان است دوای خودمان
دیگران هرچه که گفتند بگویند، بیا
خودمان شعر بخوانیم برای خودمان
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
جزحریم توسرم هیچ کجا خم نشود
شاه خوبانی و مهرت ز سرم کم نشود
گوشه ی صحن تو بی شک حرم امن من است
غیر عشق تو مرا شوق دمادم نشود
بازکن پنجره ای سمت دلم وقت غزل
غزلم بی نظرولطف تو جزغم نشود
ابر تا دور ضریح تو نچرخد، هرگز
روی گلبرگ حرم حامل شبنم نشود
گل اگر چند عزیز است ولیکن هرگز
بی اشارات تو ، وا ، نرگس ومریم نشود
باغزل گریه دوباره چمدان را بستم
اگر اینبار سفر باز فراهم نشود...
ذره ای کم نشود از عطش ثانیه ها
ذره ای از عطش ثانیه ها کم نشود
نروم از حرم امن تو جایی هرگز
تا دخیل من وایوان تو محکم نشود.
#فریده_خسروی
#عضوکانال
@golchine_sher
ابر مهرت سایه اش را بر سر این زن گرفت
قطره قطره در وجودم عشق، باریدن گرفت
قلب من کم کم به گرمای حضورت نرم شد
کوره ی عشق تو سختی را از این آهن گرفت
تا که گفتی "دوستت می دارم" از پژواک آن
کوهِ دل لرزید و در من ناگهان بهمن گرفت
سوختم وقتی نگاهت همچو نور آفتاب
ذره بین چشم هایت را به سوی من گرفت
دین مرا از بوسه ی نامحرمان ترسانده بود
عشق اما هرچه بوسیدیم بر گردن گرفت
بی گمان وقتی خدا الگوی ما را می کشید
قد آغوش تو را اندازه ی این تن گرفت...
#مه_زاد_رازی
@golchine_sher
پنداشتی که یــاد تو، این یــاد دلنواز
در تنگنای سینه فـــراموش میشود؟
#فریدون_مشیری
@golchine_sher
مرا به بوی خوشت جان ببخش و زنده بدار
که از تو چیزی ازین بیشتر نمی خواهم...
#حسین_منزوی
@golchine_sher
mteh_mohsen@yahoo.com
Mon, May 29 at 5:54 PM
شرایط حضور در کتاب
#سر_ریز_کن_این_پیاله_ها_را_ای_عشق
#انتشارات_اورازان
۱- هزینه از یک تا سه صفحه ، هر صفحه ۵۰۰۰۰ تومان
۲- هزینه از چهار تا هفت صفحه ,هر صفحه ۴۵۰۰۰ تومان
۳-هزینه از هشت تا یازده صفحه ، هرصفحه ۴۰۰۰۰ تومان
۴-هزینه از دوازده تا پانزده صفحه ، هر صفحه ۳۵۰۰۰۰ تومان
۵-هزینه از شانزده الی بیست صفحه هرصفحه ۳۰۰۰۰ تومان
۶-هر چهار رباعی در یک صفحه
۷-عکس شاعران کتاب در پشت جلد درج می گردد
#تذکر
هزینه هاي فوق #هزینه_نشر می باشد و به ازاي این هزینه ها ناشر موظف به اهداي کتاب به هیچ یک از
صاحبان اثر #نمی_باشد.
نحوه فروش کتاب:
ناشر پس از چاپ کتاب موظف است به صاحبان اثر کتابهاي چاپ شده را با تخفیف ۳۵الی ۵۰ درصد قیمت
تعیین شده روي جلد به فروش برساند.
۱-یک تا دو جلد با ۳۵ درصد تخفیف
۲-سه تا چهار جلد با ۴۰درصد تخفیف
۳-پنج تا شش جلد با ۴۵ درصد تخفیف
۴-از هفت جلد تا هر تعداد با ۵۰ درصد تخفیف
هزینه ارسال کتاب با خریدار می باشد
محسن چالاک
مدیر نشر اورازان09108607756 تلگرام / 09120458191 ایتا
@golchine_sher
آغوش تو دنیای آن بیگانه خواهد شد
با دست شومش گیسوانت شانه خواهد شد
با من شکوهی داشتی، با او نخواهی داشت
قصری که جای جغد شد ویرانه خواهد شد
افسانهی خوشبختیات گمنام خواهد ماند
گمنامیِ بدبختیام افسانه خواهد شد
پنهان شدی تا مثل «از ما بهتران»... آری_
کِرمی که خود را گم کند پروانه خواهد شد
هر شب که می پیچد به اندام تو همخوابت
از بوی من در بسترش دیوانه خواهد شد
#مهدی_فرجی
@golchine_sher
سجاده گشودم که بخوانم غزلم را
سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت
#محمد_سلمانی
@golchine_sher
در وفاداری ندیدم هیچکس را مثل تو
ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی
#فاضل_نظری
@golchine_sher