چنان که از قفس هم ، دو یا کریم به هم
از آن دو پنجره ما خیره می شدیم به هم
به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج
چنان دو نیمه سیبی که هر دو نیم به هم
من و توایم دو پژمرده گل میان کتاب
من و توایم دو دلبسته از قدیم به هم
شبیه یکدگریم و چقدر دلگیر است
شبیه بودن گل های بی شمیم به هم
من و تو رود شدیم و جدا شدیم از هم
من و تو کوه شدیم و نمی رسیم به هم
بیا شویم چو خاکستری رها در باد
من و تو را برساند مگر نسیم به هم
#فاضل_نظری
@golchine_sher
غریب و در به در افتاده ام کنج شبستان
مرا آغوش امن تو کشانده تا خراسان
به دور تو که چرخاندم نگاهم را فرو ریخت
گمانم پاره شد در چشم من تسبیح باران
میان حوض مواج تو دیدم کهکشان را
همین که ریسه ها در آسمانت شد چراغان
دَرِ این خانه را از بید مجنون میتراشند
که از بدو ورودَش می شود زائر پریشان
ملائک بال خود را زیر پایم فرش کردند
به شوق دیدنت که رد شدم از صحن رضوان
برای هم کلامی با کبوتر هات،شاعر
چه گندم واژه هایی باز پاشیده در ایوان
#فرزانه_قربانی
#عضوکانال
@golchine_sher
آئینه وزید از سر خورشید ضریحش
صدصبح شفا ریخت،زانفاس ضریحش
صدباغ شفاعت؛گل باران ،صدف ماه
صدمعجزه درشیوه لبهای ملیحش
این حضرت عشق است که در ساحت اعجاز
گل می شکفد از دمِ خوشتر زمسیحش
هرخطبه زسرخطّ خدا مشق گرفته
هرخطّه قدمگاه کرامات نفیسش
تا زین همه شاعر صله ی لطف که گیرد؟!
در گریه قلم هاست به سودای مدیحش
قرآنِ دلش، نور خدا داشت به تحقیق
هرچند نخواندند به اعراب صحیحش
من معتکف پنجره فولادم و تا صبح
گنجشک دلم پر زده بر صحن و ضریحش
#سیده_فاطمه_موسوی
@golchine_sher
دوست دارم موج باشم راهی دریا شوم
چون کبوتر ، زائر بارانی آقا شوم
دوست دارم کنج خلوت در شبستان شما
در حریم امن صحنت آهووانه جا شوم
اشک را مرهم نهم بر آتش داغ وجود
بال بگشایم بسویَت ، راهی آنجا شوم
بالهایم گرچه بشکسته زِ انبوه گناه
دستگیرم می شوی تا لایق معنا شوم ؟
در نشیب زندگی دلخسته گشتم یا رضا!
دست خالی آمدم لبریز از صهبا شوم
وای از روزی بگردانی نِگه از روی من
در حباب نخوت و حُبّ جهان ، رسوا شوم
روسیاهم ، دور از صحن و سرایَت بوده ام
نور می پاشی به قلب و دیده ام بینا شوم؟
در میان این همه زائر که باشد هموطن
دوست دارم یک نظر با تو رضا تنها شوم
#ترانه_هموطن
#عضو_کانال
@golchine_sher
نمی رنجم اگر كاخ مرا ويرانه می خواهد
كه راه عشق، آری، طاقتی مردانه می خواهد
كمی هم لطف بايد گاه گاهی مرد عاشق را
پرنده در قفس هم باشد، آب و دانه می خواهد
چه حسن اتفاقی، اشتراك ما پريشانی ست
كه هم موی تو، هم بغض من، اينك شانه ميخواهد
تحمل كردن قهر تو را يك استكان بس نيست
تسلی دادن اين فاجعه، ميخانه می خواهد
اگر مقصود تو عشق است، پس آرام باش ای دل
چه فرقی مي كند می خواهدم او يا نمی خواهد؟
#سجاد_رشيدی_پور
@golchine_sher
آن قدر با من مهربان بودی كه بعد از تو
يك لحظه حس كردم كه صد سال است تنهايم...
#اصغر_معاذی
@golchine_sher
در وفاداری ندیدم هیچکس را مثل تو
ای غم از حال دلم یک لحظه غافل نیستی
#فاضل_نظری
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
33.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_خوانی
ویژه برنامهی ولادت امام رضا علیه السلام
مازرونی شو
💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
حالم بد است مثل زمانی كه نيستی
دردا كه تو هميشه همانی كه نيستی
وقتی كه مانده ای نگرانی كه مانده ای
وقتی كه نيستی نگرانی كه نيستی
عاشق كه می شوی نگران خودت نباش
عشق آن چه هستی است نه آنی كه نيستی
تا چند من غزل بنويسم كه هستی و
تو با دلی گرفته بخوانی كه نيستی
من بی تو در غريب ترين شهر عالمم
بی من تو در كجای جهانی كه نيستی؟
#غلامرضا_طریقی
@golchine_sher
دستی برآر و مثل اناری مرا بچین
ترسم که انتظار کند دانهدانهام...
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
ابرِ بهار اينهمه بخشندگى نداشت
شد آشناىِ چشمِ من و وام از او گرفت
#سيمين_بهبهانی
@golchine_sher