یک لحظه واقعا بد و یک لحظه عالی ام
این روزها به لطف تو حالی به حالی ام
شهری میان خاک جنوبم که مدتی ست
درگیر ابرهای سیاه شمالی ام
داروی درد کهنه خودش درد دیگری ست
سیلاب آمده وسط خشکسالی ام
من آن نخورده مستم از اینکه تمام وقت
لبریز عطر توست هوا در حوالی ام
خوش بو شده اتاقم و اصلا عجیب نیست
جان داده ای به تک تک گل های قالی ام
چون برکه ای که آب ندارد ،بدون عشق
لطفی نداشت زندگی خشک و خالی ام
#جواد_منفرد
@golchine_sher
در شهر هی قدم زد و عابر زیاد شد
ترس از رقیب بود، که آخِر زیاد شد
این قدرهام نصف جهان جمعیت نداشت
با کوچ او به شهر، مهاجر زیاد شد
یک لحظه باد، روسری اش را کنار زد
از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد
هی در لباس کهنه اداهای تازه ریخت
هی کار شاعران معاصر زیاد شد
از بس که خوب چهره و عالم پسند بود
بین زنان شهر سَر و سِر زیاد شد
گفتند با زبان خوش از شهر ما برو
ساکِ سفر که بست، مسافر زیاد شد
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺭﻓﺖ؛
ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺮﻑ ﭼﻨﺪﺍﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ...
ﭼﻪ باید گفت ﺑﺎ ﺁنکس که ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﺪ..؟!
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
من زنـدهام به شـایعهها اعتنا نکن
در شهر کشتهاند کسی را شبیه من
#نجمه_زارع
@golchine_sher
دوباره چای با آویشن و بابونه دم کردی
چرا اینقدر خوبی لعنتی دیوانهام کردی
دلت بازار عطاران و دستانت شفابخش است
تو با یک استکان چای از دلم صد درد کم کردی
تبسم میکنی بر روی قالی شعر میریزد
تو آن صاحبجمالی که مرا صاحبقلم کردی
سرم دیوان شمس است و دلم در عالم سعدی
بساط عشقبازی، شعرخوانی را علم کردی
چه خواندی زیر گوش من؟ چه کردی با دلم امشب؟
دمیدی در تن من روح و لطف دمبهدم کردی
#بهمن_صباغ_زاده
@golchine_sher
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
به غمش التیام بگذارید
تیغ را در نیام بگذارید
جنگ را ناتمام بگذارید
به علی احترام بگذارید
دست از فتنه کاش بردارید
حرمت خانه را نگهدارید
گرگ های دریده برگردید
خانه دعوا ندیده برگردید
رنگ زهرا پریده برگردید
فاطمه داغ دیده برگردید
از دل فاطمه خبر دارید
حرمت خانه را نگهدارید
جمع شعله به دست ، گوش کنید
بی حیاهای پست گوش کنید
پشت در او نشست گوش کنید
نفس فاطمه ست گوش کنید
پا به بیت الحرام نگذارید
حرمت خانه را نگهدارید
یاد بغض همیشه اش افتاد
بر سر شاخه تیشه اش افتاد
یاس این خانه ریشه اش افتاد
فاطمه بار شیشه اش افتاد
سوخت ، پهلو شکست و دست شکست
حرمت خانه را شکست شکست
#امیر_فرخنده
@golchine_sher
"پرسید یکی" بهر چه دیوانه شدی؟
گفتم ڪه چو عاشق بشوی ،می دانی..
#مولانا
@golchine_sher
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسمهای تو باور کردم !!
#شهریار
@golchine_sher
سیر نمیشوم ز تو، ای مه جان فزای من
جور مکن، جفا مکن، نیست جفا سزای من
#مولانا
@golchine_sher
داغ امید به دل ماند و تحمل کردیم
آرزو مُرد شنیدیم و تجاهل کردیم
کاسهی صبر عجب نیست که لبریز شود
زانچه یک عمر شنیدیم و تحمل کردیم
بلبل فصل خزانیم و ز گلریزی اشک
آشیان را به نظرها سبد گل کردیم
همچو فواره که از اوج سرازیر شود
به ترقی چو رسیدیم تنزّل کردیم
ناصح از پند مکرر ننشیند خاموش
گرچه هر بار شنیدیم تغافل کردیم
دست پروردهی ذوقیم و به فتوای بهار
گوش را وقف نواخوانی بلبل کردیم
حاجت طعنه زدن نیست که ما خود خجلیم
زین همه بار که بر دوش توکل کردیم
کم نشد حیرت و سرگشتگی ما افزود
هرچه در کار جهان بیش تامل کردیم
گذر عمر نه زانگونه که حافظ فرمود
بود سیلی که تماشا ز سر پل کردیم
ای خزان دست نگه دار که در آخر عمر
نوبهار دگری آمد و ما گل کردیم
#محمد قهرمان
@golchine_sher
ضعیف و لاغر و زرد و صدای خوابآور
کنار بستر من قرصهای خوابآور
لجن گرفتم از این سرگذشت ویروسی
از این تب، این تبِ مالاریای خوابآور
منی که منحنی زانوان زاویهدار
جدا نمیکندَم از هوای خوابآور
همین تجمع اجساد مومیایی شهر
مرا کشانده به این انزوای خوابآور
زمین رها شده دور مدار بیدردی
و روزنامه پر از قصههای خوابآور
هنوز دفتر خمیازههای من باز است
بخواب شعر! از این ماجرای خوابآور
#نجمه_زارع
@golchine_sher
کشیده است به رسوایی و جنون کارم
میان جمع بگویم که دوستت دارم؟!
که دستگیریام ای عشق میکند آیا
خدا نکرده اگر از تو دست بردارم؟
گرفت بار غمت را به دوش هرکس، مرد
خبر دهید که من زنده زیر آوارم
مراقبم که مبادا تهی شوم از تو
قسم به چشم تو! در خواب نیز بیدارم
شبیه اسفندم بیقرار گریهٔ سیر
شب و غروب و سحر، صبح و ظهر میبارم
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@golchine_sher
من زنده بودم اما انگار مرده بودم
از بس که روزها را با شب شمرده بودم
یک عمر دورو تنها، تنها به جرم این که
او سر سپرده می خواست من دل سپرده بودم
یک عمر می شد آری در ذره ای بگنجم
از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم
در آن هوای دلگیر وقتی غروب می شد
گویی به جای خورشید من زخم خورده بودم
وقتی غروب می شد ،وقتی غروب می شد
کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم
#محمدعلی_بهمنی
@golchine_sher
هر کار کرده ام منو تو ما شود، نشد
یک خط فاصله وسط مـــ ــ ـــا گذاشتی
#سورنا_جوکار
@golchine_sher
بانو نبین پیش تو میگیرد زبانم
من امپراطور غزلهای جهانم
از راه لمست زهر عشقت راه وا کرد
از پوستم تا گوشتم تا استخوانم
تو پادزهر نیشهای بیشماری
مینوشمت ای نوشداروی روانم!
بوسیدنت را میتوان پرواز نامید
بال لبانت میبرد تا آسمانم
در مستیام اشیاء هم مستند دیدم
گلبوسه چید از استکانت استکانم!
اذن تو مانند اذان زیباست زیباست
زین پس نمازم را در آغوشت بخوانم
بانو سحر شد میروی یا ماندگاری؟
در فکر یک صبحانهی عاشق نشانم
دیدم غزلبازی برایت شعر خواندم
شاید بخواهی همچنان پیشات بمانم!
#مجتبی_سپید
@golchine_sher
دنیا تمام قصه ے ما نیست...بس ڪن غصه ࢪا
پایان فانے بودنت....آغاز جاویدانگے ست.
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
@golchine_sher
خدا چه حوصلهای داشت روز خلقت تو
که هیچ نقص ندارد تراش قامت تو
نشسته شبنم حرفی لطیف و روشن و پاک
به روی غنچهٔ لبهای پر طراوت تو
از این جهنم سوزان دگر چه باک مرا؟
که آرمیده دلم در بهشت صحبت تو
درون سینهٔ من، اعتقاد معجزه را
دوباره زنده کند دست پر محبت تو
فدای این دل تنگم که بیاشارهٔ تو
غبار ره شد و راضی نشد به زحمت تو
#عمران_صلاحی
@golchine_sher
هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد
عاقبت کاری به دستم میدهد نادانیام...
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
ِ
پاییز جان؛
مهرت ڪه به ما نرسید
آبانت هم به غم گذشت
دوست داری
آذَرت را
چگونه ببارم ...؟!
#مریم_قهرمان
@golchine_sher
دست عشق از دامنِ دل دور باد!
میتـوان آیا به دل دسـتـور داد؟
میتـوان آیا بـه دریـا حـکـم کرد
که دلـت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فـرمود: ایست!
بـاد را فــرمـود: بـایـد ایسـتـاد؟
آنکـه دسـتــور زبــان عـشـق را
بـیگــــزاره در نـهـاد مــا نــهـاد
خـوب میدانـسـت تـیـغ تیـز را
در کـفِ مستی نمیبایـسـت داد
#قیصر_امینپور
@golchine_sher
یک عمر زمین خوردن و يك عمر دویدن
پایان بدی بود به جایی نرسیدن
از عشق نصیبم نشده غير لبی سرخ
آماده ی بوسیدن و از خواب پریدن
قلبی که در آن عشق کسی خانه ندارد
دنبال دلیل است برای نتپیدن
يك عمر نگاهش به نگاه تو بیفتد
يك عمر خودت را زده باشی به نديدن
سخت است که یادش بدهی پر بگشاید
آخر برود در پی با غیر پریدن
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
الهی به علی...
تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی
شب قدر است بخوانید الهی به علی
می کند درک پس از سجده خدا را بهتر
هرکسی سجده کند چند صباحی به علی
تکیه کرده به خودش تاکه چنان کوه شده
هرکجا کرده توکل پرِِ کاهی به علی
شک ندارم وسط باغچه آدم بشود
متوسل بشود گر که گیاهی به علی
نه از او، از کَرَم قنبر او فهمیدم
می رسد در دو جهان منسب شاهی به علی
بادها! میل نجف دارم و دستم خالی ست
گله ام را برسانید شفاهی به علی
بعد از آن ضربه و آن تشنگی طولانی
نگران گاه به اربابم و گاهی به علی...
#مهدی_رحیمی(زمستان)
@golchine_sher
از سرِّ عشق بیخبری، حال ما مپرس
ما غرقه گشتهایم و تو دریا ندیدهای
#علی_استرآبادی
@golchine_sher
ای که می گویی طبیب قلب های
عاشقی
کاش دردم را نیفزایی، مداوا
پیشکش ...
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
چشمانت آخرین چیزیست که از میراثِ عشق باقی میماند!!!!
#نزار قبانی
@golchine_sher
سری که در پی دیوار بیکسی میگشت
نمـیشـود بـگـذاری بـه روی شـانـهٔ من
#زینب_نجفی
@golchine_sher
به تو که میرسم؛
مکث میکنم..
انگار در زیبایی ات
چیزی جا گذاشته ام
مثلا در صدایت… آرامش،
یا در چشم هایت… زندگی،
#نیما یوشیج
@golchine_sher
ای دل به خدا قسم، ضرر دارد عشق
صد درد و هزار دردسر دارد عشق
هشدار مرا از این رباعی بشنو
از حادثه دور شو، خطر دارد عشق
#جمیله موسوی
@golchine_sher