گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت سامی مسعودی از #فرماندهان حشدالشعبی به
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
📜خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با سردار سلیمانی
همه رئیس جمهورها با هم بمیرند یک چنین تشییع جنازهای میشود؟
یک چنین تشییع جنازهای نمیشود.
عزت دست #خداست.
این تشییع جنازه چه چیزی درونش بود؟🤔
پول بود، زور بود.
من خودم #سلیمانی را نمیشناختم.
سالها کار کرد و به احدی نگفت.
ایشان بالاترین درجه را داشت، خواص او را نمیشناختند.
من یک وقت دفتر آقا رفتم، کاری داشتم با آقای حجازی، آقای #سردار_سلیمانی را هم نمیشناختم، آنجا نشسته بود.
به آقای حجازی گفتم: یک حرف خصوصی دارم، ایشان کیست که اینجا نشسته است؟
گفت: نمیشناسی؟⁉️
گفتم: نه، گفت: سردار سلیمانی است.
گفتم: عه، اسمش را شنیده ام.
چند سال پیش چند نفر سردار سلیمانی را میشناختند؟
سه سال پیش چند نفر #حججی را میشناختند؟
خدا خواسته باشد درست کند، یک شبه همه چیز عوض میشود.
یک شبه بنی صدر سقوط میکند و یک شبه بهشتی بالا میرود.
از دوازده بهمن تا ۲۲ بهمن این ده روز چه حوادثی رخ داد.
هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد.
شاه گفت: امام خمینی نه، خدا گفت: آره.
زلیخا همه درها را بست که هیچکس نفهمد همه فهمیدند.
با خدا ور نروید.
اگر خودت را پاک کنی #خدا مینویسد و خودت را بنویسی خدا پاک میکند.
خیلی مهم است.
✨ قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»💚
رمز محبوب شدن #ایمان و عمل صالح است.
پس هرکس #ایمانش بیشتر و عمل صالحش بیشتر محبوبیتش بیشتر است.
🌿این تشییع جنازه میگویند: هرچه وُّدش پررنگ باشد، معلوم می شود «آمنوا و عملوا الصالحات» اش پررنگ بوده است.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🔵امام خمینی(ره) میفرمودند:
#ماه_رمضان را به آدابش عمل کنید!
یعنی ...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
•🌸• #شهید_علی_شفیعی {پدر یڪی از بچه بسیجیهایی ڪه تازه به جبهه آمده بود و دیپلم هم داشت و اتفاقا دا
#شهید_علی_شفیعی 🦋
اوایل ازدواجمان بود!
یڪ شب، از صداے دلنشین #قرآن بیدار شدم.
نور ڪم سویے به چشمم خورد؛از خودم پرسیدم:
این نور از ڪجاست ؟
بعد از مدتے متوجه شدم آن نور،
از چراغ قوه اے است که علی روشن ڪرده بود تا نماز شب بخواند...!🔦
چراغ بزرگترے را روشن نڪرده بود ڪه مبادا من از خواب بیدار شوم.
《راوے:همسر شهید》
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
••• امـــــــــام خـامنه ای(ره): در شبڪههای اجتماعی، فقط به فکر خوشگذرانی نباشید❗️ 👈شما افسران #ج
⚠️ مراقب خود باشید! ⚠️
در این فضای بی در و پیڪر #مجازی !📱
در #جبهه اگر روی مین میرفتی،
جانباز میشدی...
و سربلند!
اما
اگر تن به مین های این وادی دهی،
معلوم نیست
به ناکجا آبادها خواهی رسید...!
اینجا فقط باید
دل به #شهدا داد.../❤️/
علی اکبرهای #خمینی و خامنه ای ، تخریب چی های قابلی هستند...!👌
#فضای_مجازی 💣
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
امشب؛ مرقد مطهر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی #گلزار_شهدای_کرمان 🔻کانال رسمی گلزار
#گلزار_شهدای_کرمان 🌼
مـن یقین دارم
#شهادت را
شــما عــشّــاق درڪ ڪردید...!
نه مایی ڪه "شـهادت"،
فقـط وِرد زبـانمان است !!😔
الــ🤲🏻ــهے
زندگـیمان را شـهادت گونه قرار ده.
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
•🌸• به یاد شهدای اولین روز از عملیات غرور آفرین #بیت_المقدس ، ڪه مزار مطهرشان در گلزار شهدای کرمان
"من، «مصطفی» پسرت هستم"
🔹روزی یکی از همراهان #حاج_قاسم با من تماس گرفت واطلاع داد که ایشان قصد دیدار با مادرم را دارند.
وقتی جلوی خانه مادرم رسیدیم، متوجه شدم ایشان نیمساعت در کوچه روی پا ایستاده و منتظر ما بوده اند؛
به سرعت درِ خانه را باز کردم،
به محض آن که سربرگرداندم، دیدم سردار پشت فرمان ماشین نشستند!!!...🚘
و ماشینی را که مادرم در آن بود، به داخل خانه هدایت کرده و در پاسخ به سوال مادرم،
گفته بودند:
"من، مصطفی پسرت هستم!"☺️
خودِ سردار ، مادر را به داخل خانه بردند و کنار صندلی مادر روی زمین نشستند.
وقتی که عزم رفتن کردند، به همه گفتند که ایشان را با مادرم تنها بگذاریم؛
سردار مقابل مادر روی زمین نشست،
چادر اورا بوسید و گفت:
"شما مادر شهید هستید؛
دعا کنید تا من هم #شهید بشوم.🙏🏻"
{به روایتِ:برادر شهید}
#شهید_مصطفی_موحدی_کرمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاط
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت آقای"مهدی شفازند"
🔹صفحه ١۴٨_١۴٧
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_شصت_و_سوم 🦋
((دکل دیده بانی))
#محمّد_حسین آن شب و روز بعد، چند بار از دکل شصت متری بالا و پایین رفت.
یک بار برایم پتو آورد. یک بار صبحانه🧀،یک بار نهار 🍛 و چندین بار دیگر به بهانه های مختلف آمد و رفت.
رفتار او باعث شده بود که روحیّه ام کاملاً عوض شود.
شب، با تاریک شدن هوا آمد دنبالم و گفت: «برویم»
این بار خودش اول رفت و بعد من پشت سرش می رفتم.
پایین تر از من حرکت می کرد تا بتواند مواظبم باشد.
و بالاخره مرا پایین آورد. بارها شنیده بودم که چقدر نسبت به نیروهایش احساس مسئولیّت دارد، ولی هیچ گاه محبت پدرانه اش را از نزدیک حس نکرده بودم.
با کار آن شب محمّد حسین، هم توانستم #منطقه را آن طور که باید ببینم
و هم روحیّه ام تغییر کرد.🙂
هیچ وقت نمی توانم لحظه ای را که روی شانه هایشان نشسته بودم، فراموش کنم.
💠آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست
عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی
((من بسیجی ام))
در طول مدّتی که محمّد حسین مسئول #شناسایی لشکر شده بود، من و #مجید_آنتیک_چی چندین بار به او اصرار می کردیم که به عضویت #سپاه در بیاید، امّا او زیر بار نمی رفت!
و می گفت: «شما دنبال چی هستید؟ 🤔
اینکه یکی به نیروهای سپاه اضافه شود؟
من دوست دارم به عنوان یک #بسیجی خدمت کنم.
پس بگذارید راحت باشم.» 😕
گفتیم: «محمّد حسین! مگر سپاه چه اشکالی دارد؟!»
گفت: «سپاه هیچ اشکالی ندارد، خیلی هم خوب است، امّا من خدمت در لباس بسیجی را بیشتر دوست دارم.» ☺️
محمّد حسین اینقدر ظرفیت و لیاقت داشت که می توانست از فرماندهان رده بالای سپاه شود؛ امّا این در صورتی بود که به عضویت سپاه در می آمد و رسمی می شد.
بارها مسئولین لشکر به او پیشنهاد می کردند، اما چون به #بسیج عشق می ورزید، نمی پذیرفت؛
👈🏻تا جاییکه سفارش کرده بود اگر من #شهید شدم، روی سنگ قبرم ننویسید #پاسدار ؛
اگر چنین کلمه ای بنویسید روز قیامت جلوی شما را خواهم گرفت.👊🏻
من یک بسیجیام!
💠کجایند مستان جام الست ؟
دلیران عاشق، شهیدان مست
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسم اللہ قاصم الجبارین 🍃 🎥هم اکنون پخش دعای ابوحمزه ثمالے از صفحه سوم گلزار شهدا(صفحه لایو) 📱صفح
🍃بسم اللہ قاصم الجبارین 🍃
🎥هم اکنون پخش دعای ابوحمزه ثمالے
از صفحه سوم گلزار شهدا(صفحه لایو)
📱صفحه اینستاگرام ما:
@shohada_kerman.ir
🍃التماس دعا🍃
#با_ما_همراه_باشید
#شب_چهاردهم_ماه_رمضان 🌙
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 📜خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
در فیلم 🎞مستند، #سردار حیدر تعریف مینمود :
ما در #سوریه بودیم، حافظ اسد(پدر بشار اسد) احوالش بد شد و راهی بیمارستانش🏩 نمودند،
🚨اخبار بدی از احوالات ایشان دریافت مینمودیم...
من و #سردار_همدانی و چند سردار دیگر با مشورت به این نتیجه رسیدیم که به حضرت آقا زنگی📞 بزنیم و از ایشان التماس دعای🙏🏻 مخصوصی برای حافظ اسد بنماییم،
زیرا فکر 🤔میکردیم اگر حافظ اسد از بین برود، ما #ایرانیها دیگر جایی در سوریه که سپر دفاعی ایران در برابر اسرائیل❌ بود نخواهیم داشت.
به حضرت آقا زنگ زدیم و آقا فرمودند :
باشد حتماً دعا میکنیم.🤲🏻
چند روز بعد حال حافظ اسد بدتر شد،
ما نگرانتر 😥شدیم و باز به حضرت آقا زنگ زدیم.
حضرت آقا فرمودند :
ایشان باید برود، ولی #خداوند شخص دلسوزتر و بهتری را برای خدمت به دین، به جای ایشان میگذارد...
ما متحیر شدیم😳...
دو نفر جایگزین حافظ بودند، برادرش و نخست وزیرش...
🔻خب برادرش که اصلاً همیشه در حال گردش و عشق و تفریح بود و اهل این حرف ها نبود...
🔻نخست وزیر هم که یک فرد تقریباً مخالف بود...
ما متحیر شدیم...
تا این که حافظ اسد فوت نمود و بشار اسد، پسرش سر برداشت...
ما با خود بشار، در یک کاخ زندگی میکردیم...
چون اوضاع سوریه به هم ریخته بود...
یک روز سر نهار، خدمتگذارش را خواند و گفت :
نامه✉️ را بیاورید...
نامه را آوردند و ایشان نامه را به سردار همدانی دادند...
سردار یکدفعه خودش را جابجا کرد و نامه را دوباره خواند📃 به همه ما یک نگاه عجیبی کرد و نامه را داد به نفر پهلوئیش..
نامه به دست من رسید،
دیدم نامه از طرف ملک عبدالله است و گفته :
📃ای اسد...
یا دست از پشت سر ایرانیها بردار و ایشان را از کشورت بیرون بینداز و یا کشورت را با خاک یکسان و تو و خانواده ات را نابود میکنیم...
امضاء ملک عبدالله (پادشاه عربستان)
ما متحیرانه به همدیگر نگاه میکردیم...
آخر تهدید بزرگی بود و اگر خود حافظ هم بود،
حتماً یک کاری بر علیه ما ایرانی ها میکرد...
یکدفعه دیدیم بشار که متوجه اخم😠های توی هم ما شده بود با لبخند🙂 نامه را از ما خواست...
ما نامه را با احترام تقدیمش نمودیم...
یکدفعه و متعجبانه دیدیم، بشار نامه را پاره کرد و خودش بلند شد و پاره های نامه را در میان شعله های آتش🔥 شومینه پرتاب نمود و با لبخند گفت :
ما تا آقای #خامنه_ای و شما سربازانش را داشته باشیم هیچ غم و غصه ای نداریم.
آنگاه بود که فهمیدیم حضرت آقا چه فرموده بودند و از کجا این خبر را چند سال پیش دریافت نموده بودند...
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🌸السلام علیک یا بقیۂ الله فی أرضه🌸
مهر تــو
همان کیمیایے ست....
که روزگار مرا ،
قیمتےمی کند!
من، به اعتبار محبت تـو
نفس مےکشم ..
#یا_صاحب_الزمان
اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج🌱✨
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman