eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
174 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعران معاصر📚📚📚 نظام وفا نظام‌الدین وفا، متخلص به نظام وفا، نخستین فرزند میرزا محمود آرانی کاشانی، از علمای آزادی‌خواه کاشان است که در سال ۱۲۶۶ شمسی در بیدگل کاشان به دنیا آمد. از شش سالگی ، گاه از پدر و گاه از مادر، درس آموخته، سپس در اصفهان تحصیل کرده و در شانزده سالگی، از مقدمات علوم فراغت یافته، به معانی و بیان و بدیع پرداخته است. هنگام برخاستن ندای مشروطه، او با گروهی از خود گذشته، در انقلاب مشروطه شرکت کرد. وی بیش از نیم قرن در میدان سیاست، در زندان و تبعید، در دبیرستانها و دانشکده‌ها، عمرش را گذراند و در تمام این مدت، سرگرم شعر و شاعری و یاد گرفتن و یاد دادن بود. او سرانجام در اول بهمن ۱۳۴۳ شمسی، به علت سکته‌ی مغزی در تهران درگذشت و در شهر ری در حرم حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد. مهمترین آثارش عبارتند از: مثنوی حبیب و رباب، دو نمایشنامه به نامهای ستاره و فروغ، و فروز و فرزانه، گذشته‌ها، معراج دل، آماج دل، حدیث دل، یادگار سفر اروپا. نثر نظام وفا نیز شاعرانه و دلپذیر است. کتاب پیوندهای دل، مجموعه‌ای از نظم و نثر او و بهترین معرّف وی است. او استاد نیما یوشیج نیز بوده است. با تلخیص از زندگی‌نامه‌ی شاعران ایرانی، پروین شکیبا، ص ۳۰۱ - ۳۰۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دستهای به استغاثه بلند🤲🤲🤲 از فریدون مشیری وقتی که دستها با قلب خون‌چکان در چارسوی گیتی هر جا به استغاثه بلند است آیا کسی طلوع شقایق را در دشتِ شب‌گرفته، تواند دید؟ وقتی بنفشه‌های بهاری در چار سوی گیتی بوی غبار وحشت و باروت می‌دهند آیا کسی صفای بهاران را هرگز گلی به کام، تواند چید؟ وقتی که لوله‌های بلند توپ در چار سوی گیتی در استتار شاخه و برگ درختهاست این قُمری غریب روی کدام شاخه بخواند؟ وقتی که دشتها دریای پر تلاطم خون است دیگر نسیم، زورق زرین صبح را روی کدام برکه براند؟... از خاموشی، مشیری، ص ۷۶ و ۷۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
@shervamosigiirani-3 - تصنیف : بیا ای دل.mp3
444.4K
لاله‌ی پرپر از حسام‌الدین سراج، با شعری از قیصر امین‌پور🌹🌹🌹
راز جعبه‌ی کفش😂😂 زن و شوهری، بیش از ۶۰ سال با یکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها در مورد همه چیز با هم صحبت می‌کردند؛ مگر یک چیز: یک جعبه‌ی کفش، در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند و در مورد آن چیزی نپرسد. روزی پیرزن، به بستر بیماری افتاد و پزشکان، از او قطع امید کردند. پیرمرد، جعبه‌ی کفش را نزد همسرش برد. همسرش از او خواست تا در جعبه را باز کند. وقتی آن را باز کرد، دو عروسک بافتنی و مقدار زیادی پول دید و در این باره، از همسرش سوال کرد. پیرزن گفت: وقتی ما قول و قرار ازدواج گذاشتیم، مادربزرگم به من گفت: راز خوشبختی زندگی مشترک، در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید. او به من گفت که هر وقت از دست تو عصبانی شدم، ساکت بمانم و یک عروسک ببافم. پیرمرد دید فقط دو عروسک در جعبه است؛ پس همسرش، فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان، از دست او رنجیده است. از این بابت، در دلش شادمان شد. رو به همسرش کرد و گفت: این همه پول از کجا آمده است؟ پیرزن گفت: آه عزیزم، این پولی است که از فروش عروسکها به دست آورده‌ام. پندهای قندپهلو ۳، شکرریز، ص ۷۱ و ۷۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر و عشق❤️❤️❤️ از مهدی سهیلی بزرگا، زندگی‌بخشا، کریما مرا در دل، هراس از مرگِ تن نیست من از دل‌مُردگی‌ها بیمناکم که بی‌ دل زنده ماندن، کار من نیست به شعرم، روشنی از عاشقی بخش هنر بی عشق، چشمی بی‌فروغ است کجا بی عشق کس، شاعر توان بود؟ سخن بی عاشقی، حرفی دروغ است... نگاهی در سکوت، سهیلی، ص ۶۹ و ۷۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خدایا، پس از عشق به خودت، شعله‌ی عشق به حق و عدالت و انسانیت را در دلهای ما فروزان بدار.🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره‌‌ی یک شاعر😂😂 از سعید بیابانکی در یکی از شهرستانها، دعوت شده بودم شب شعر. استقبال زیادی شده بود و کلی جمعیت، در سالن منتظر شنیدن شعر بودند. شاعران از پشت صحنه می‌آمدند پشت تریبون و شعر می‌خواندند. نوبت من شد. مجری برنامه که مرا نمی‌شناخت و تا به حال ندیده بود، در معرفی من، این گونه گفت: حالا یک شاعر بسیار جوان و پرتلاش از سرزمین نصف جهان، برای شما شعر می‌خواند. من تا آمدم پشت تریبون، جمعیت زدند زیر خنده. ظاهراً سر بی موی من، با تعاریف مجری سنخیتی نداشت. این بیت را همان جا پشت تریبون، بداهه خواندم: من شاعری جوانم منهای گیسوانم مجموعه طنز ضد حالات، بیابانکی، ص ۸۳۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از ابوالقاسم حالت با چیدن سفره، دوست نتوان پرورد کاین شاخه، وفا بار نخواهد آورد گر چیدن سفره، دوست سازد کس را برچیدن سفره، دشمنش خواهد کرد دیوان حالت، ص ۴۶۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303