eitaa logo
گلزار ادبیات
7.3هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
240 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
بخشهایی از مناجات رابعه‌ عَدَویّه الهی، مرا از دنیا هرچه قسمت کرده‌ای، به دشمنان خود دِه و هر چه از عُقبا قسمت کرده‌ای، به دوستان خود دِه؛ که تو، مرا بسی. ☘☘☘☘☘ خداوندا، اگر تو را از بیمِ دوزخ می‌پرستم، به دوزخم بسوز و اگر به امید بهشت می‌پرستم، بهشت را بر من حرام گردان و اگر برای تو، تو را می‌پرستم، جمال باقی دریغ مدار. ☘☘☘☘☘ رابعه، از زنان پارسا و عارف قرن دوم هجری است. تذکرة الاولیا، عطار، تصحیح و توضیح دکتر شفیعی کدکنی، ج ۱، ص ۸۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قالبهای شعری 💐💐💐 ترکیب‌بند شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون‌مایه، همانند قصیده یا غزل است. این بخشها را بیت مُصَرَّع متفاوت و نامکرری به هم می‌پیوندد. فرق اساسی این شعر با ترجیع‌بند، همین بیت متفاوت است. درون‌مایه‌ی بخشها، تقریباً همانند ترجیع‌بند است؛ یعنی مضامینی از قبیل مرثیه، مدح و عشق را در بر دارد. قدیمی‌ترین ترکیب‌بند، از قَطران تبریزی، شاعر قرن پنجم هجری قمری است. جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی، وحشی بافقی و محتشم کاشانی نیز از سرایندگان مشهور ترکیب‌بند به شمار می‌روند. اینک بخشهایی از ترکیب‌بند معروف محتشم کاشانی: باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور، خاسته تا عرش اعظم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرّات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا، بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرّم است... خورشید آسمان و زمین، نور مشرقَین پرورده‌ی کنار رسول خدا، حسین کاش آن زمان سُرادِق گردون نگون شدی وین خرگه بلند‌ستون، بی‌ستون شدی کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی... آل نبی چو دست تظلّم برآورند ارکان عرش را به تلاطم درآورند روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار... سرادق: سراپرده، خیمه‌ی بزرگ. با تلخیص از آرایه‌های ادبی، دکتر هادی، ص ۳۶ - ۳۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
درخت اَفرا از دکتر طاهره صفارزاده کج نیستند این جماعت افرا از بیم ِ سایه خم شده سر به هم آورده تکیه به هم داده‌اند... از بیم سایه خم شده‌اند از سایه‌ی عمارت و کاج این سان رمیده‌اند در هم خمیده‌اند در این خشوع پروازشان، به جانب نور است این خم شدن خم شدن مردانی نیست که از مسیرِ بردنِ سکّه که از مسیرِ بردن رتبه به انحنای دنائت می‌افتند کج نیستند این جماعت افرا کجشان مبین این اهل معرفت اهل کمال دائم به سوی نور قد می‌کشند حتی وقتی خمیده‌اند. اندیشه در هدایت شعر، گزیده‌ی اشعار طاهره صفارزاده، به انتخاب خود شاعر، ص ۱۶۵ و ۱۶۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از حافظ مردی ز کَننده‌ی درِ خیبر پرس اسرار کَرَم، ز خواجه‌ی قنبر پرس گر طالب فیض حق به صدقی، حافظ سرچشمه‌ی آن، ز ساقی کوثر پرس دیوان کامل حافظ، به کوشش دکتر برزگر خالقی، ص ۳۴۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاعران معاصر 🌹🌹🌹 اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث، مشهور به م. امید، در دهم اسفند ۱۳۰۷ شمسی در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر آغاز کرد و در سال ۱۳۲۶ در هنرستان حرفه‌ای مشهد آن را به پایان برد و در این سال، مدتی در مدارس تهران به تدریس پرداخت و همزمان همکاری خود را با مطبوعات آغاز کرد و تا پایان عمر نیز این پیوند، گهگاه بردوام بود. اخوان پس از سال ۱۳۳۱ به سبب گرایشهای سیاسی به زندان رفت و در سال ۱۳۳۳ آزاد شد. او از سال ۱۳۳۶ با رادیو ایران همکاری داشت و در سال ۱۳۴۴ بار دیگر برای مدت کوتاهی به زندان افتاد. از آن پس، مدتی تدریس ادبیات معاصر را در دانشگاه‌ها بر عهده داشت و سپس تا پایان عمر، از هر گونه فعالیت اجتماعی کناره گرفت و هر چه زمان داشت، در راه آفرینش آثار ادبی گوناگون و پژوهشهای ادبی و سرودن شعر گذاشت. او در سال ۱۳۶۹ سفری به خارج از کشور داشت و پس از مراجعت از سفر، در بستر بیماری افتاد و سرانجام در چهارم شهریور همان سال درگذشت و در شهر توس، در صحن آرامگاه پدر شعر حماسی ایران فردوسی، برای همیشه آرام یافت. آثار اخوان عبارتند از: اَرغَنون، زمستان، آخر شاهنامه، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم، پاییز در زندان، بهترین امید، دوزخ اما سرد، بدعتها و بدایع نیما، عطا و لقای نیما و... . نمونه‌ای از شعر اخوان ثالث همین از غم نه تنها چشم خون‌پالای من گرید که همچون نخلِ باران‌خورده، سر تا پای من گرید نه چون شمعم که شب گرید، ولی آرام گیرد روز که چشمم شب به روز و روز، بر شبهای من گرید مگر ابر بهار امشب غمی چون من به دل دارد که می‌خواهد بدین سان تا سحر همپای من گرید دو چشمم خشک شد امروز، از بس گریه بر دیروز دگر امشب کدامین چشم، بر فردای من گرید؟... با تلخیص از بر کران بیکران، ص ۴۳۳ - ۴۳۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قحط‌سالی وجدان و عاطفه از محمدکاظم علی‌پور قحط‌سالی وجدان است و برادری عطوفت باران را باور نمی‌کنند حتی اگر آرام اقیانوس آرام را گریسته باشی. ترانه و مفرغ، علی‌پور، ص ۷۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی یکی مُتّفِق بود بر مُنکَری گذر کرد بر وی، نکومَحضَری نشست از خجالت، عرق‌کرده روی که آیا خجل گشتم از شیخِ کوی؟ شنید این سخن، پیر روشن‌روان بر او بر، بشورید و گفت: ای جوان نیایدهمی شرمت از خویشتن که حق، حاضر و شرم داری ز من؟ نیاسایی از جانب هیچ کس برو جانب حق نگه دار و بس چنان شرم دار از خداوند خویش که شرمت ز همسایگان است و خویش لغات: متفق: مصمم، قصدکننده. منکَر: کار زشت و ناپسند، گناه. نکومحضر: خوش‌رفتار، خوش‌برخورد. شوریدن: تندی کردن. کلیات سعدی، بوستان، باب نهم در توبه و راه صواب، ص ۳۹۰ و ۳۹۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه📚📚📚 شتر و گربه 😂 مردی، شترش گم شده بود. مدتی گشت؛ ولی پیدایش نکرد. با حالی مضطرب، گفت: ای خدا، اگر شترم پیدا شود، او را به یک دِرهَم به محتاجان بفروشم. وقتی پیدا شد، دید صد درهم می‌ارزد. گربه‌ای به گردن شتر آویخت و گفت: شتر را با گربه، صد درهم می‌فروشم؛ ۹۹ درهم گربه، یک درهم شتر. هزار داستان، ج۲، ص ۱۸۰ و ۱۸۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303