eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
271 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌ و کارشناس ارشد ادبیات: عفت ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
غزلی از حافظ ما بدین در، نه پیِ حشمت و جاه آمده‌ایم از بدِ حادثه، این جا به پناه آمده‌ایم رهروِ منزل عشقیم و ز سرحدّ عدم تا به اقلیم وجود، این همه راه آمده‌ایم سبزه‌ی خطّ تو دیدیم و ز بُستان بهشت به طلبکاری این مهرگیاه آمده‌ایم با چنین گنج که شد خازن او روحِ امین به گدایی، به درِ خانه‌ی شاه آمده‌ایم لنگر حِلم تو ای کشتی توفیق، کجاست؟ که در این بحرِ کرَم، غرق گناه آمده‌ایم آبرو می‌رود ای ابر خطاپوش ببار که به دیوانِ عمل، نامه‌سیاه آمده‌ایم حافظ این خرقه‌ی پشمینه بینداز که ما از پیِ قافله، با آتشِ آه آمده‌ایم شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۹۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بهاران از دکتر محمدرضا برزگر خالقی در بهاران، یاد او کن، یاد او شیشه‌ی دل، شست‌و‌شو‌ کن، شست‌و‌شو خستگی را چون غباری پاک کن پر کشیدن آرزو کن، آرزو خیس شو در زیر باران بهار با شقایق گفت‌و‌گو کن، گفت‌و‌گو... مهربان شو با گلِ لبخندها شادی دل، جست‌و‌جو کن، جست‌و‌جو کوچه‌ی دل را اگر گم کرده‌ای از نسیمش، پرس‌و‌جو‌ کن، پرس‌و‌جو خنده بر یاس سپید صبح کن درد و غم را زیر‌ و رو کن، زیر و رو... شمع خاموشِ فروزان‌گشته، شرح زندگی دکتر برزگر خالقی، عفت کرباسی، ص ۵۴. (منتشر نشده است.) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
2.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل شماره ۳۳۷ 🌹🌹🌹 با صدای: چرا نه در پیِ عزم دیار خود باشم؟ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم؟ نکات غزل: خاکِ سرِ کوی کسی بودن: کنایه از مطیع و فرمان‌بردار کسی بودن. برتافتن: تحمل کردن، تاب آوردن. شهریارِ خود بودن: آقا و سَروَر خود بودن، اختیار خود را داشتن و مطیع کس دیگر نبودن. خداوندگار: خواجه و صاحب، ولی‌نعمت. باری: به‌هرحال، خلاصه. اَولی: بهتر، سزاوارتر. روزِ واقعه: روز مرگ. نگار: محبوب، یار زیبارو. بختِ گران‌خواب: بختِ بد و نامساعد. رندی: بی‌قیدی، رسوایی. رند حافظ، رند پاکبازِ آزاداندیشِ عارفی است که نه تسلیم شیخ ریاکار می‌شود و نه در برابر قدرت زورمندان، سر فرود می‌آورَد. رند او، مظهر آزادی و آزادمردی و فتوت و عشق حقیقی و جویای کمال معنوی است و در یک کلمه، خواجه، رند و رندی را از شمارِ هنر و فضیلت می‌داند. بُوَد که: باشد که، امید است که. 📚📚📚 شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۳۵ و ۷۳۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل شماره ۲۸۱ با صدای یا رب آن نوگُل خندان که سپردی به مَنَش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش نکات: سَلمی: نام معشوقه‌ای‌ است در عرب و از عَرایس(عروس‌های) شعری است که مجازاً بر هر معشوقی اطلاق می‌شود. باد صبا: نسیم صبحگاهی. چشم داشتن: کنایه از توقع و انتظار داشتن، امید و آرزو داشتن. نافه: کیسه‌ای در زیر شکم جنس نرِ آهوی خُتَن که از آن ماده‌ی خوشبوی مُشک خارج می‌شود. نافه‌گشایی کردن: نافه را باز کردن، کنایه از عطر پراکندن. خط: موهای تازه‌رُسته‌ای که گِرد رخسار خوبرویان برآمده است. خال: در اصل، نقطه سیاه کوچکی است که بر چهره باشد و در نزد سالکان طریق و اهل ذوق، نقطه‌ی وحدت حقیقی است. طُرّه: موی جلوی پیشانی، زلف تابدار و آراسته. عنبر: ماده‌ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از روده‌ی نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) گرفته می‌شود و در عطرسازی به کار می‌رود. طُرّه‌ی عنبرشکن: زلفی که در خوشبویی، بازار عنبر را می‌شکند و از رونق می‌اندازد، زلفی که از چین آن بوی عنبر می‌آید. سِفله: پست و فرومایه. عِرض: آبرو و اعتبار. آب: شراب. رخت به دریا افکندن: کنایه از ترک تعلقات کردن و از همه چیز گذشتن و فراموش نمودن. بیت‌الغزل: شاه‌بیت و بهترین بیت غزل. 📚📚📚 با تلخیص از شاخ‌نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۶۲۷ و ۶۲۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303