eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
271 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌ و کارشناس ارشد ادبیات: عفت ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
دیوان حافظDivane Hafez 319.mp3
زمان: حجم: 242.3K
غزل شماره ۳۱۹ 🌹🌹🌹 با صدای سال‌ها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوای خرد، حرص به زندان کردم 🔴 نکات غزل، در مطلب بعدی است. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303 🌺🌼🌺🌼🌺🌼
2.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل شماره ۳۳۷ 🌹🌹🌹 با صدای: چرا نه در پیِ عزم دیار خود باشم؟ چرا نه خاک سر کوی یار خود باشم؟ نکات غزل: خاکِ سرِ کوی کسی بودن: کنایه از مطیع و فرمان‌بردار کسی بودن. برتافتن: تحمل کردن، تاب آوردن. شهریارِ خود بودن: آقا و سَروَر خود بودن، اختیار خود را داشتن و مطیع کس دیگر نبودن. خداوندگار: خواجه و صاحب، ولی‌نعمت. باری: به‌هرحال، خلاصه. اَولی: بهتر، سزاوارتر. روزِ واقعه: روز مرگ. نگار: محبوب، یار زیبارو. بختِ گران‌خواب: بختِ بد و نامساعد. رندی: بی‌قیدی، رسوایی. رند حافظ، رند پاکبازِ آزاداندیشِ عارفی است که نه تسلیم شیخ ریاکار می‌شود و نه در برابر قدرت زورمندان، سر فرود می‌آورَد. رند او، مظهر آزادی و آزادمردی و فتوت و عشق حقیقی و جویای کمال معنوی است و در یک کلمه، خواجه، رند و رندی را از شمارِ هنر و فضیلت می‌داند. بُوَد که: باشد که، امید است که. 📚📚📚 شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۳۵ و ۷۳۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
5.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل شماره ۲۸۱ با صدای یا رب آن نوگُل خندان که سپردی به مَنَش می‌سپارم به تو از چشم حسود چمنش نکات: سَلمی: نام معشوقه‌ای‌ است در عرب و از عَرایس(عروس‌های) شعری است که مجازاً بر هر معشوقی اطلاق می‌شود. باد صبا: نسیم صبحگاهی. چشم داشتن: کنایه از توقع و انتظار داشتن، امید و آرزو داشتن. نافه: کیسه‌ای در زیر شکم جنس نرِ آهوی خُتَن که از آن ماده‌ی خوشبوی مُشک خارج می‌شود. نافه‌گشایی کردن: نافه را باز کردن، کنایه از عطر پراکندن. خط: موهای تازه‌رُسته‌ای که گِرد رخسار خوبرویان برآمده است. خال: در اصل، نقطه سیاه کوچکی است که بر چهره باشد و در نزد سالکان طریق و اهل ذوق، نقطه‌ی وحدت حقیقی است. طُرّه: موی جلوی پیشانی، زلف تابدار و آراسته. عنبر: ماده‌ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از روده‌ی نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) گرفته می‌شود و در عطرسازی به کار می‌رود. طُرّه‌ی عنبرشکن: زلفی که در خوشبویی، بازار عنبر را می‌شکند و از رونق می‌اندازد، زلفی که از چین آن بوی عنبر می‌آید. سِفله: پست و فرومایه. عِرض: آبرو و اعتبار. آب: شراب. رخت به دریا افکندن: کنایه از ترک تعلقات کردن و از همه چیز گذشتن و فراموش نمودن. بیت‌الغزل: شاه‌بیت و بهترین بیت غزل. 📚📚📚 با تلخیص از شاخ‌نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۶۲۷ و ۶۲۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
3.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
غزل ۳۵۵ 🌹🌹🌹 با صدای نکات: وقت: از اصطلاحات صوفیه است و آن حال و وصفی است که بر سالک مستولی می‌گردد. رخت: لباس، وسایل خانه. رخت به جایی کشیدن: کنایه از رفتن و کوچ کردن به جایی. خوش نشستن: ایهام دارد: ۱- خوش و خرم و سرمست نشستن. ۲- قرار و آرامش یافتن. ۳- اقامت موقتی داشتن. این تعبیر برگرفته از ترکیب خوش‌نشین است. صُراحی: ظرف بلورین که از آن در پیاله شراب می‌ریزند. کتاب: در اینجا مراد دفتر اشعار و کتاب شعر است. ندیم: یار و همدم موافق. حریفان: یاران و دوستان. دَغا: دغل‌کار و حیله‌باز. سر برآوردن: سربلند کردن و بالیدن. دست دادن: کنایه از میسر گشتن و حاصل شدن. دامن از جهان در چیدن: کنایه از ترک جهان کردن و از آن گذشتن. خرقه: لباس رسمی صوفیان. صلاح: تقوا و پاک‌دامنی. هیهات: چه دور است، افسوس. گران: سنگین. رند: شخصی که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد. خرابات: در لغت به معنی میخانه و قمارخانه است؛ در اصطلاح صوفیه، عبارت است از خراب شدن صفات بشری و فانی شدن وجود جسمانی و روحانی. متاع: کالا. آصف: آصِف بن بَرخیا وزیر حضرت سلیمان که به حکمت شهرت داشت. این نام در ادبیات فارسی، به صورت لقبی برای وزیران به کار رفته است. آصف عهد: کنایه از خواجه جلال‌الدین توران‌شاه. دم زدن: سخن گفتن و در اینجا مجاز از شکایت کردن. آیینه: استعاره از دل. آیینه‌ی مهرآیین: ایهام دارد: ۱- دلی که شیوه‌ی او، مهر و محبت است. ۲- دلی که مانند خورشید، روشن و درخشان است. 📚📚📚 با تلخیص از شاخ‌نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۷۷۰-۷۷۲. @golzareadabiyat