eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
162 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایتی از بوستان سعدی تواضع شنیدم که در دشت صَنعا، جُنید سگی دید برکَنده دندان صید ز نیروی سرپنجه‌ی شیرگیر فرومانده عاجز چو روباهِ پیر پس از غُرم و آهو گرفتن به پی لگد خوردی از گوسفندان حَی چو مسکین و بی‌طاقتش دید و ریش بدو داد یک نیمه از زادِ خویش شنیدم که می‌گفت و خوش می‌گریست که داند که بهتر ز ما هر دو کیست؟ به ظاهر، من امروز از این بهترم دگر تا چه رانَد قضا بر سرم گَرَم پای ایمان نلغزد ز جای به سر برنهم تاجِ عفوِ خدای وگر کِسوتِ معرفت در برم نماند، به بسیار از این کمترم که سگ با همه زشت‌نامی چو مُرد مر او را به دوزخ نخواهند بُرد ره این است سعدی که مردان راه به عزّت نکردند در خود نگاه از آن بر ملائک شرف داشتند که خود را بِه از سگ نپنداشتند لغات: صنعا: یکی از شهرهای یمن. جنید: جنید بغدادی از عارفان بزرگ قرن سوم هجری. عُرم: میش کوهی. پی: دنبال کردن. حی: قبیله. ریش: مجروح، آزرده. زاد: توشه، خوراک. کسوت: لباس. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۳۱۷ و ۳۱۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنی از بوستان سعدی ز خاک آفریدت خداوندِ پاک پس ای بنده، افتادگی کن چو خاک حریص و جهان‌سوز و سرکش مباش ز خاک آفریدندت، آتش مباش چو گردن کشید آتش هولناک به بیچارگی، تن بینداخت خاک چو آن، سرفرازی نمود، این، کمی از آن، دیو کردند، ازین، آدمی افتادگی: فروتنی. دیو: شیطان. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۲۹۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی یکی، در نجوم اندکی دست داشت ولی از تکبّر، سری مست داشت برِ کوشیار آمد از راه دور دلی پر ارادت، سری پر غرور خردمند ازو، دیده بردوختی یکی حرف، در وی نیاموختی چو بی‌بهره، عزم سفر کرد باز بدو گفت دانای گردن‌فراز: تو خود را گمان برده‌ای پرخرد اِنایی که پرشد، دگر چون بَرَد؟ ز دعوی پُری، زان تهی می‌روی تهی آی، تا پرمعانی شوی ز هستی، در آفاق، سعدی‌صفت تهی گرد و باز‌ آی پر معرفت لغات: کوشیار: نام حکیمی که یکی از استادان ابوعلی سینا بوده است. دیده بردوختن : صرف نظر کردن، این جا: آموزش ندادن. گردن‌فراز: سرافراز، شریف. انا: ظرف. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۳۱۲ و ۳۱۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان درباره‌ی تواضع و تکبر حدّ نهایی تکبّر، شرک است و حدّ نهایی تواضع، اخلاص. (ابوعلی سینا) ☘☘☘ اولین درسی که دانش حقیقی به انسان می‌آموزد، تواضع است. (اسپینوزا) ☘☘☘ اگر می‌خواهی راحت زندگی کنی، متکبّر نباش. (لویی پاستور) ☘☘☘ با همه‌ی کسانی که به نوعی حقّی به گردن تو دارند، متواضع باش. (ژول ورن) ☘☘☘ هم متواضع باش و هم متکبّر؛ ولی هر کدام را در جای خود به کار ببر. (آناتول فرانس) ☘☘☘ سخنان بزرگان، کاظمی و ناصری‌زاده، ص ۳۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی تواضع نیک‌مردان شنیدم که فرزانه‌ای حق‌پرست گریبان گرفتش یکی رندِ مست از آن تیره‌دل، مردِ صافی‌درون قَفا خورد و سر بر نکرد از سُکون یکی گفتش: آخر نه مردی تو نیز؟ تحمل ، دریغ است ازین بی‌تمیز شنید این سخن، مردِ پاکیزه‌خوی بدو گفت: ازین نوع، با من مگوی دَرَد مستِ نادان، گریبانِ مرد که با شیر جنگی، سِگالَد نبرد ز هشیارِ عاقل، نزیبَد که دست زند در گریبانِ نادانِ مست هُنروَر، چُنین زندگانی کند جفا بیند و مهربانی کند لغات: رند: بی‌قید، لااُبالی. قفا: پس‌گردنی. سر بر نکرد: سر بلند نکرد، اعتراض نکرد. سکون: آرامش. بی‌تمیز: بی‌تشخیص، نادان. سگالیدن: اندیشیدن. نزیبد: زیبنده و شایسته نیست. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۳۰۶ و ۳۰۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی تواضع جوانی خردمند پاکیزه‌بوم ز دریا برآمد به دربندِ روم درو، فضل دیدند و فقر و تمیز نهادند رختش به جایی عزیز سرِ صالحان گفت روزی به مرد که: خاشاک مسجد بیفشان و گَرد همان کاین سخن، مردِ رهرو شنید، برون رفت و بازش کس آن جا ندید بر آن حمل کردند یاران و پیر که پروای خدمت، نبودش فقیر دگر روز، خادم گرفتش به راه که: ناخوب کردی به رأی تباه ندانستی ای کودک خودپسند که مردان، ز خدمت به جایی رسند؟ گِرِستن گرفت از سرِ صِدق و سوز که: ای یار جان‌پرورِ دلفروز نه گَرد اندر آن بُقعه دیدم ، نه خاک من آلوده بودم در آن جای پاک گرفتم قدم لاجرم باز پس که پاکیزه بِه، مسجد از خاک و خس طریقت، جز این نیست درویش را که افکنده دارد تنِ خویش را بلندیت باید، تواضع گزین که آن بام را، نیست سُلَّم جز این لغات: پاکیزه‌بوم: پاک‌سرشت. دربند: دروازه. رخت: وسایل. پروا: قصد، میل. گرستن: گریستن، گریه کردن. لاجرم: ناچار. افکنده: حقیر، فروتن. سُلّم: نردبان. کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۲۹۷ و ۲۹۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی سخت‌گیری نکردن یکی خوب‌کردارِ خوش‌خوی بود که بدسیرتان را نکوگوی بود به خوابش کسی دید، چون درگذشت که: باری، حکایت کن از سرگذشت دهانی به خنده چو گل باز کرد چو بلبل، به صوتی خوش آغاز کرد که: بر من نکردند، سختی بسی که من سخت نگرفتمی بر کسی کلیات سعدی، بوستان، باب چهارم در تواضع، ص ۳۲۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان بزرگان جهان درباره‌ی تواضع 🌹حدّ نهایی تکبّر، شرک است و حدّ نهایی تواضع، اخلاص. (ابوعلی‌ سینا) 🌹اولین درسی که دانش حقیقی به انسان می‌آموزد، تواضع است. (اسپینوزا) 🌹با همه‌ی کسانی که به نوعی حق به گردن تو دارند، متواضع باش. (ژول ورن) 🌹بسیاری از مردم، تلاش می‌کنند پرهیزکار باشند؛ ولی فقط معدودی به فروتنی گرایش دارند. (لاروشفوکو) 🌹تواضع، انسان را بالا می‌برد؛ ولی تکبّر، او را ضایع می‌کند. (شکسپیر) سخنان بزرگان، کاظمی و ناصری‌زاده، ص ۳۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: برای سربلندی، تواضع کافی است. غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۵۸. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نخل پرثمر از صائب تبریزی خواهی که دوستدار تو گردد جوان و پیر چون نخل پرثمر، به تواضع، خمیده باش گلچینی از اشعاد زبانزد فارسی، ص ۳۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303