آرایههای ادبی
تجرید(خطاب به نفس)
تجرید در لغت، تنهایی گُزیدن و برهنه کردن است و در اصطلاح بدیع، آن است که شاعر، خطاب به نفس خود، چنان سخن گوید که پنداری مخاطب او شخص دیگری است.
به عبارت دیگر، از خود کسی دیگر را انتزاع کرده، شخصی مستقل از خود فرض میکند. در این حالت "من" یعنی خود شاعر، "تو" یا "او" میشود. تجرید معمولاً در بیت یا بیتهای آخر شعر آورده میشود.
سعدیا، مرد نکونام نمیرد هرگز
مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند
(سعدی)
خاقانیا، خسان که طریق تو میروند
زاغند و زاغ را صفت بلبل آرزوست
بس طفل کآرزوی ترازوی زر کند
نارنج از آن کند که ترازو کند ز پوست
(خاقانی)
📚📚📚📚
بدیع در شعر فارسی، دکتر تورج عَقدایی، ص ۱۲۳.
#آرایههایادبی
#تجرید
#تورجعقدایی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایههای ادبی
تسمیط
تسمیط، چیزی بر فتراک اسب بستن و آویختن و شعر مُسَمَّط یا مُسَجَّع گفتن است. در این آرایه، شاعر، بیت را به چهار قسمت تقسیم میکند و در سه بخش اول، سجعی مغایر با قافیهی اصلی شعر میآورد.
در بیت زیر، سه واژهی اَلَست، ببست و شکست، دارای سجع متوازیاند و با قافیهی اصلی شعر، یعنی "لقا" تفاوت دارند:
آمد موج اَلَست، کشتی قالب ببست
باز چو کشتی شکست، نوبت وصل و لقاست
(مولوی)
گاه به جای سجع متوازی، از سجع مُطَرَّف استفاده میشود؛ مانند واژههای تنگدستی، مستی و هستی در بیت زیر:
هنگام تنگدستی، در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را
(حافظ)
📚📚📚📚
بدیع در شعر فارسی، دکتر تورج عَقدایی، ص ۳۸ و ۳۹.
#آرایههایادبی
#تسمیط
#تورجعقدایی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303