طعم باروت
از عفت خادمی
انگورها هم
طعم باروت میدادند
وقتی جنگ
به باغهایمان چشم دوخته بود
و پیراهن انارهای نابالغ را
میدرید.
مادربزرگ
به دنبال دانههای تسبیح پدر
زیر پوتین تمام سربازها را گشته بود
و من در تمام نقاشیهایم
تانکها را وارونه میکشیدم
پدر را ایستاده
حرمت حریم حرم، ج ۱، ص ۸۶.
#جنگ
#پدر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنی از سعدی
صلح و جنگ
چون در امضای کاری، متردّد باشی، آن طرف اختیار کن که بیآزارتر برآید.
با مردم سهلخوی، دُشخوار مگوی
با آن که درِ صلح زند، جنگ مجوی
تا کار به زر برمیآید، جان در خطر افکندن نشاید.
چو دست از همه حیلتی درگُسست
حلال است بُردن به شمشیر، دست
لغات:
امضا: انجام دادن.
متردد: در تردید و شک.
اختیار کردن: انتخاب کردن.
سهلخوی: نرمخوی، آسانگیر.
دشخوار: دشوار، ناگوار.
نشاید: شایسته نیست.
کلیات سعدی، گلستان، ص ۱۷۴.
#صلح
#جنگ
#سعدی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روزهای دلبری
از موسی رئیسی وانانی
حس خوب روزهای دلبری، یادش به خیر
با رفیقان در جوار سنگری، یادش به خیر
در کنار رود کارون، سنگر دید و کمین
شب نخوابیهای ماهِ آذری، یادش به خیر
کربلای چار و آن دردانههای عشق جنگ
نهر خَیّن با یلان حیدری، یادش به خیر
کربلای پنج و یک دنیا غرور با شکوه
جنگِ دژ با دشمن خیرهسری، یادش به خیر
پای قبضه برد و سمت هر گلوله با من و
ذکر خوب من فدای رهبری، یادش به خیر
یاد روزهایی که جنگِ آتشِ خمپاره بود
یاد ذکرِ یا خدا چون محشری، یادش به خیر
یاد شبهای شلمچه با دعاهای خلوص
بچهها در فکر بازِ معبری، یادش به خیر
هر چه دیدم، عاشقی بود، عاشقی و عاشقی
حس خوب روزهای دلبری، یادش به خیر
دفاع دیروز مقاومت امروز، ص ۴۵.
#جنگ
#موسیرئیسیوانانی
#ارسالیشاعرانکانال
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303