ای دوست
از موسی رئیسی
هر چه گفتی، به دل و دیده اطاعت کردم
کی ز تو پیش دل خویش شکایت کردم؟
سخن از روی غضب گفتی و من خندیدم
با گل خنده به تو عرض ارادت کردم
تو همان دل خوشی روز و شب من هستی
به همین دلخوشیِ ساده قناعت کردم
حرف تو از سر تلخی ست، ولی باکی نیست
به همین نیش پر از زهر تو عادت کردم
به تو ای دوست، من از عشق و وفا دل بستم
هر چه گفتی به رضای تو اجابت کردم
منِ موسی که سرِ طورِ تو دل میبستم
اَرِنـــیگوی تو بودم که صدایت کردم
شبانههای تنهایی، ص ۴۹.
🌹🌹🌹🌺🌹🌹🌹
#ارسالیشاعرانکانال
#موسیرئیسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گوشت 😂😂😂
از هاجر ترکی
از دیدن جمال تو گشتیم بیقرار
چون قیمتت رسیده به سرحدّ انفجار
دلتنگ عطر و بوی تو هستیم، ای عزیز
ای رفته از میان سبدهای خانوار
دیزی ندیده روی تو از چند ماه پیش
بی شک کشیده است برای تو انتظار
برگرد و روی سفره نشین جان مادرت
ای غایب از دو دیده، جناب بزرگوار
وقتی تو نیستی، بکنم شکر حق که هست
نان و پنیر و گوجه ، وَ یا ماست با خیار
بابا خریده گوشت، نداری مگر خبر؟
آمد بدون شک، به دوصد نقطهاش فشار
رو سوی حق نمودم و گفتم ز عمق دل:
یارب، بکن عنان گرانی کمی مهار
#ارسالیشاعرانکانال
#شعرطنز
#گوشت
#هاجرترکی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روزهای دلبری
از موسی رئیسی وانانی
حس خوب روزهای دلبری، یادش به خیر
با رفیقان در جوار سنگری، یادش به خیر
در کنار رود کارون، سنگر دید و کمین
شب نخوابیهای ماهِ آذری، یادش به خیر
کربلای چار و آن دردانههای عشق جنگ
نهر خَیّن با یلان حیدری، یادش به خیر
کربلای پنج و یک دنیا غرور با شکوه
جنگِ دژ با دشمن خیرهسری، یادش به خیر
پای قبضه برد و سمت هر گلوله با من و
ذکر خوب من فدای رهبری، یادش به خیر
یاد روزهایی که جنگِ آتشِ خمپاره بود
یاد ذکرِ یا خدا چون محشری، یادش به خیر
یاد شبهای شلمچه با دعاهای خلوص
بچهها در فکر بازِ معبری، یادش به خیر
هر چه دیدم، عاشقی بود، عاشقی و عاشقی
حس خوب روزهای دلبری، یادش به خیر
دفاع دیروز مقاومت امروز، ص ۴۵.
#جنگ
#موسیرئیسیوانانی
#ارسالیشاعرانکانال
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
😔 کارمند 😔
از علیرضا تیموری
چهرهاش، دایم پریشان و نژند
قدّ او کوتاه، طبع او بلند
پر ز وصله کفش و جورابش بُوَد
جیب او سوراخ همچون یک سرند
هست مستأجر ز بعد بیست سال
با چنین اوصاف، باشد مستمند
چون حقوقش را به خانه میبرد
همسرش بر او زند بس نیشخند
با حقوق کلّ ماهش میخرد
یک حلب روغن، دوتا هم کلّهقند
هم اضافهکارها کم گشته و
کارتهای هدیه، دیگر نیستند
نیست دیگر حق مأموریتی
تا رود رشت و خراسان و سهند
بس که نسیه برده او از سوپری
کاسبان شهر هم با او بدند
وامهایش بیشمار و سوددار
میزند بر فیش او هر ماه گند
بعد عمری کار، باشد روزمزد
کس نپرسیده خرت اما به چند
آرتروز، دیسک کمر، اعصاب خُرد
صد مرض بر جسم او زد پوزخند
هست ارباب رجوعش بس زیاد
میرسد آسیب و گاهی هم گزند
بعد عمری قسط دادن این بشر
یک لگن بگرفته، نام آن سپند
تا که استخدام گردد خوانده است
بز بیاری در چرای گوسفند
چون که پرسیدم ز شغل و حرفهاش
خندهای کرد و بگفتا: کارمند
#ارسالیشاعرانکانال
#کارمند
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عشق وطن
از موسی رئیسی وانانی
پای تقدیرم نشستم، قسمتم شد عشق تو
دل به غیر از تو نبستم، قسمتم شد عشق تو
نوجوان بودم، سراغت را گرفتم از دلم
دیدم از شوق تو مستم، قسمتم شد عشق تو
در لباس خاکیام، دیدم که عاشقپیشهام
مرز و قانون را شکستم، قسمتم شد عشق تو
بارها از خود گذشتم، تا که باشی سرفراز
من اگر میهنپرستم، قسمتم شد عشق تو
از وطن گفتم، سرای غیرت و مردانگی
ای وطن، ای بود و هستم، قسمتم شد عشق تو
باز هم تا پای جان، وقت خطر آمادهام
من که مجنون تو هستم، قسمتم شد عشق تو
#ارسالیشاعرانکانال
#عشقوطن
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
برق رفت 😂😂😂
از علیرضا تیموری
تا که آمد خانه بهمن برق رفت
تا که خارج گشت سوسن برق رفت
آستین پیرهن هم پاره شد
تا نمودم نخ به سوزن برق رفت
تا که شد آغاز سریال اوشین
داد زد سیما به هومن برق رفت
در صف نان نوبت بنده رسید
چون که شد گاهِ شمردن برق رفت
رفته بودم عکس گیرم از بدن
در اتاق سی تی اسکن برق رفت
توی آشپزخانه مشغولم به کار
تا که روشن گشت همزن برق رفت
میهمان آمد سرم آوار شد
تا شدم مشغول پختن برق رفت
بچه در تی وی فلش را جا زد و
تا که شد آغاز بتمن برق رفت
روم بر دیوار رفتم مستراح
در حمام و توی گلخن برق رفت
رفتهام حمام و موها پر ز کف
دوش باز و گاه شستن برق رفت
مرغ و ماهی در فریزر شد خراب
بس که شد خاموش روشن برق رفت
پختم از گرما چو کولر شد خموش
بس که هنگام وزیدن برق رفت
گفت بابا جان بزن کانال دو
تا خبر آید ز لندن برق رفت
دزد آمد کرد جارو خانه را
چون که آمد خانه رهزن، برق رفت
#ارسالیشاعرانکانال
#شعرطنز
#برقرفت
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
💰گران خواهد شد💰
از علیرضا تیموری
نان گران گشته و هر چیز گران خواهد شد
دفتر و صندلی و میز گران خواهد شد
در صف قلب یکی آمد و دل بر من داد
دکترم گفت که دهلیز گران خواهد شد
قلوه ها را تو نکو دار و مراقب باشش
نرس فرمود دیالیز گران خواهد شد
قیمت رخش به بالا برود رستم گفت
بعد از آن اَبرَش و شبدیز گران خواهد شد
خشکسالی شده و قحطی آب است ای دوست
خسرو خان گفت به پرویز گران خواهد شد
سیب و گیلاس و گلابی و خیار و گوجه
طالبی در سر جالیز گران خواهد شد
رفته بودم بخرم سبزیِ خوردن گفتند
جعفری، شاهی و گشنیز گران خواهد شد
خواب سنگین مرا کرد پدر آشفته
گفت از خواب بپاخیز گران خواهد شد
بربری در خوی و سنگگ به قم و تست به ری
لیقوان داخل تبریز گران خواهد شد
گرچه نان گشت گران آخر این تابستان
سوخت از اول پاییز گران خواهد شد
قدر یک ارزن ریزی نبود ارزانی
نیشکر داخل نیریز گران خواهد شد
چشم نرگس به شقایق نگران گشت بله
نرخ مهریهی ساویز گران خواهد شد
ام وی ام تارا پژو تیگو سورن ساینا رنو
آردی و پاژن و ماتیز گران خواهد شد
باش تا صبح چنین دولت عالی بدمد
هرچه باشد همه یکریز گران خواهد شد
#ارسالیشاعرانکانال
#گرانخواهدشد
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نوری که به وسعت زمان میآیی
در فصل بهار بی خزان میآیی
بر منتظران امید فرداهایی
با بیرق سبز عاشقان میآیی
#منتظران
#ارسالیشاعرانکانال
#موسیرئیسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قول و قرار الکی 😂😂😂
از علیرضا محمودی قِهساره
قول دادم به زنم میشوم انسان که نشد
میخورم آب فقط از لب لیوان که نشد
گفتم او را: بخور امروز چو دیروز پنیر
عید نوروز خرم ماهی بریان که نشد
گر کمک خواست ز من بیوه زن همسایه
میکنم لطف فقط از سر احسان که نشد
گر چه امسال گلیم است کف خانهیمان
میخرم سال دگر قالی کرمان که نشد
رفتم و وام گرفتم که بگیرم لگنی
گوجهای رنگ ز پیکان جوانان که نشد
وعده داده است رییسم که حقوقم بدهد
نو کنم پالتو، پیراهن و تنبان که نشد
اجل آمد بَرَدم روضهی رضوان روزی
تا کشم دست نوازش سر حوران که نشد
نذر کردم که پزم آش به مسجد شاید
بفروشم دگر این منزل داغان که نشد
قول دادم پسرم را شب یلدا امسال
بخرم فندق و هم پستهی خندان که نشد
وعده داده است فلانی که بخشکاند فقر
همه اجناس شود مفت و فراوان که نشد
بس که دادم به زنم قول و قرار الکی
خواستم جان کنم این بار به قربان که نشد
#ارسالیشاعرانکانال
#قولوقرارالکی
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
😂 جوان ایرانیام 😂
از علیرضا تیموری
"با همهی بی سر و سامانیام" *
در پیِ یک همسرِ ایرانیام
گر چه شده عرصه به من تنگِ تنگ
در طلبِ خانهی اعیانیام
عاشق رسمی شدنم تا کنون
بیست و سه سال است که پیمانیام
گرچه نرفتم به صفاهان و یزد
عاشق قطابم و بریانیام
لب نزدم بنده به نان چند روز
عاشق خوانندهی لبنانیام
تا بکنم سیر شکم، روز و شب
بیست و سه روز است به مهمانیام
هست معدل نُه و هفتاد و پنج
در طلب رشتهی عمرانیام
جمعه که شد بیل و کلنگم به کف
کارگر خستهی میدانیام
شب بشوم داخل یک مجتمع
پاس دهم، شاغل دربانیام
حل بکنم جدول و پاکش کنم
روی یکی جدول سیمانیام
بار گرانی به تنم شد گران
در طلب فتّ و فراوانیام
گریه شده کار شب و روز من
شعر بخوان تا که بخندانیام
*مصراع اول، از محمدعلی بهمنی است.
#ارسالیشاعرانکانال
#جوانایرانیام
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
عشق یا جنون؟😂😂
از علیرضا محمودی قِهساره
دوست دارم عشق را، اما نمیدانم چرا؟
میکند دردم دوا، اما نمیدانم چرا؟
دلبرم دارد النگویی بَدَل در دستِ خویش
خواهد او از من طلا، اما نمیدانم چرا؟
میخرد کفش و لباس و کیف از بازار شوش
میزند لاف از قبا، اما نمیدانم چرا؟
در حیاطِ خانهشان حتی ندیدم یک موتور
خواهد از من زانتیا، اما نمیدانم چرا؟
خانهشان سی متر باشد، کوچهشان یک متر و نیم
بُرج خواهد تا خدا، اما نمیدانم چرا؟
خانهای خواهد شمیران با دو استخر و سونا
باغ میخواهد جدا، اما نمیدانم چرا؟
بر سرِ سجاده دیدم مادرم گریان و زار
نالد از دست خدا، اما نمیدانم چرا؟
نذر کرده خالهام خوانَد نماز نافله
گر شوم دور از بلا، اما نمیدانم چرا؟
سر به زانو گوشهای دیدم نشسته خواهرم
دارد انگار او عزا، اما نمیدانم چرا؟
بازگو عشق است نامش یا خریّت یا جنون؟
پرسدم هر آشنا، اما نمیدانم چرا؟
#ارسالیشاعرانکانال
#عشقیاجنون
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
😂نقیضهای بر شعر استاد شهریار 😂
از علیرضا تیموری
پیرم و گاهی دلم، یاد جوانی میکند
آنقدر که او مرا گیج و روانی میکند
داستان و قصهها را دوست دارد این دلم
عکسی از افسانه را، او بایگانی میکند
گاه میخواند بنان و گاه تاج و گه حبیب
گاه آوازش مثال اصفهانی میکند
خویش را چون ناصرالدین شاه میپندارد او
تاج بر سر کرده و صاحبقرانی میکند
نور بالا میزند در پشت فرمان گاه گاه
چون که پلکش میپرد، چشمکپرانی میکند
گاه مثل کودکی با بادبادکها عجین
میپرد بالا و پایین، شادمانی میکند
تا ببیند خوب کیس تازه در بازار روز
یک نظر، از زیر آن تَهاستکانی میکند
این که پیدا کرده خندان هست، زین رو حرف از
پستههای کله قوچی، دامغانی میکند
تا یخ صحبت شود باز و رود در اصل حرف
صحبت از یک گربهای در شیروانی میکند
کرده تشبیهش به سیمین، زین سبب با اشتیاق
صحبتی از شعرهای بهبهانی میکند
میکند صحبت که بودم من جوانی خوبرو
صحبت از یک زندگیِ آرمانی میکند
آخرش او را به محضر برده با یک شاخه گل
یاد ایام جوانی، او جوانی میکند
#ارسالیشاعرانکانال
#نقیضهبرشعرشهریار
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
😂هوای مجانی😂
از موسی رئیسی وانانی
با اینکه همیشه دغدغه بینانی ست
روز و شبمان شرایطش بحرانی ست
از همت والای مدیران ممنون
شادم که هوا برایمان مجانی ست
#ارسالیشاعرانکانال
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک دوبیتی تقدیم به شهدای اسلام به مناسبت هفته دفاع مقدس
رستگارانی که می از دست ساقی خوردهاند🌷
در قمار ِعشقبازی آسِ دل را بردهاند 🌷
در حقیقت، مردگان ماییم و آنها زندهاند🌷
گر چه پنداریم ما هستیم و آنها مردهاند🌷
#علیرضامحمودیقهساره
#ارسالیشاعرانکانال
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
کنج خلوت 🌹🌹🌹
به کنج خلوتی میرفت و سرگرم دعا بود
تو گویی نیست در دنیا و محو در خدا بود
سرش پایین و غم در دیدگانش خیمه میبست
و بغضی در گلویش، گریههایش بیصدا بود
به قول بچهها میزد چراغش نور بالا
تو گویی عزم رفتن داشت، از دنیا جدا بود
شبی با حملهای ناگه به آغوش خطر رفت
در آن تصمیم خود، عاری ز هر چون و چرا بود
گرفت آخر ز دشمن انتقامی را که میخواست
همان مرد سلحشوری که عاری از ریا بود
اگر چه جان خود را در ره این عاشقی داد
ولی عشق وطن در دل برایش چون خدا بود
#موسیرئیسیوانانی
#ارسالیشاعرانکانال
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روزی روزگاری
از علیرضا محمودی قهساره
یادِ آن روزی که در دنیا، چنین غوغا نبود
پر ز گل بود این چمن، چون جنگل مولا نبود
هر کسی با لقمه نانی، شکر ایزد مینمود
بود امّیدش به حق، دلواپس فردا نبود
سفرههامان داشت برکت، خانههامان پر ز نور
بر سر هر کوچهای، یک برج غولآسا نبود
آسمان آبی، هوا صاف و خیابان باصفا
بر در منزل، پراید هاچبک و تیبا نبود
آنچه مایحتاج منزل بود را بقال داشت
در رفاه و کوثر و کوروش، صف کالا نبود
شبنشینی رسممان، دورهمی تفریحمان
پاسخ هر دعوتی، فردا و پس فردا نبود
مهرِ هر زن، عشقِ شوهر، خندهی فرزند بود
ازدواج دختران، بر پایهی یغما نبود
داخل هر مسجدی، پر بود از پیر و جوان
ازدحام مرد و زن، تنها در عاشورا نبود
بود امّید پدر، کار و توکل بر خدا
در خیابان دفتری از بیمهی دانا نبود
در خیابانها نبود از مرد تزریقی نشان
در درون شیشهها، جز شیرهی خرما نبود
آرزوی مرد و زن، آوردن هفت تا پسر
از برای وام و مسکن، لازمالاجرا نبود
#ارسالیشاعرانکانال
#روزیروزگاری
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مادر
از موسی رئیسی وانانی
آرامش جان است و نگاهش زیباست
در مهر و وفا، الههای بیهمتاست
خیر است زبان و قلب او، آیینهست
مادر چو دعا کند، دعایش گیراست
#ارسالیشاعرانکانال
#مادر
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
در مذمت مال دنیا
از علیرضا محمودی قهساره
بگذر از دارایی خود در جهان
چون بگیرد رامش روح و روان
میخورد کمتر کتک هر شاخهای
میوهاش افتد به دست باغبان
🌷🌷🌷
#ارسالیشاعرانکانال
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان میز
از علیرضا محمودی قِهساره
بشنو از من داستان میز را
آنچه بالا میبرد ناچیز را
صاحبش گر آدمی خودرای باد
میبرد حتی خدا را هم ز یاد
چون نشیند پشت آن، یاغی شود
همچو نمرود زمان، طاغی شود
پشت آن بر کس خدایی میکند
دم به دم، هر ادعایی میکند
قدرتش از میز و بی مقدار اوست
اعتبارش نزد مردم تار موست
گوش او بر هر صدایی بسته است
قلب او از هر ندایی خسته است
مَرکب نفس است او رهوار آن
میبرد هر جا که میخواهد روان
میزند آخر زمین این بدسرشت
نامهی اعمال خود را، بد نوشت
عاقبت چرخ زمان خواهد گرفت
میز را و صاحبش گردد خرفت
بازی گردون دون است ای پسر
روزگارت بگذرد ، آید به سر
خدمتی کن خلق را بهر خدا
تا فرستد هر یکی خیر و دعا
#ارسالیشاعرانکانال
#میز
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دخترک گل فروش
از علیرضا محمودی قهساره
وقتی گذشت از روبرویم، چهرهاش غم داشت
دنیا برای روزگارش، واژهای کم داشت
لبهای خشکش، چون دلِ عاشق ترک خورده
گلهای در دستش، غمی از جنس آدم داشت
چون رودِ خشکی، جای اشکی مانده بر صورت
مویش چو دریا، موجهایی نامنظم داشت
پل بسته با دستان خود تا آرزوهایش
در پشتِ هر شیشه، نگاهی گنگ و مبهم داشت
از لاله گوشش، نخ به جای گوهر آویزان
انگار چشمانش، گِله از اهل عالم داشت
تند و شتابان میدوید از بین ماشینها
در گامهای کوچکش، عزمی مصمم داشت
یک اسکناس ده هزاری داشت در مشتش
در مشت دیگر، شاخههای یاس و مریم داشت
میگفت: آقا جان، بخر یک شاخه از مریم
گلبرگهایش تازه بود؛ انگار شبنم داشت
وقتی که حال آسمان از جور ما بد بود
ابر درونش، جامهای با رنگ ماتم داشت
بغضش شکست و نالهای از عمق دل سر داد
وان گه خیابان، روی خیس از اشکِ نم نم داشت
#ارسالیشاعرانکانال
#دخترکگلفروش
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
با عرض ارادت، تبریک و تسلیت خدمت خانوادهی معزز شهید صالح نوربخش .
شهید پاینده 🌷🌷🌷
از هاجر ترکی
شعر گفتن برای تو سخت است
از فداکاری تو شرمنده
شهر، زانوی غم گرفته بغل
از غمت، ای شهید رزمنده
تو شهیدی و دشمنت تروریست
شد برای همیشه بازنده
شهدا زندهاند گفته خدا
تا ابد، جاودان و پاینده
هنرت را نمیبرد از یاد
نسل ما، نسلهای آینده
پرگشودن تو را مبارک باد
این شهادت تو را برازنده
نوربخشیّ و نور بخشیدی
صالحا، ای شهید ارزنده
#ارسالیشاعرانکانال
#شهید
#هاجرترکی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مهر علی (ع)
از علیرضا محمودی قهساره
مردان خدا،چشم به بیمایه ندارند
امّید به این چرخ ِفرومایه ندارند
دل در گرو یار نهادند ز آغاز
زخمی به جگر، جز غمِ همسایه ندارند
حک کرده به دل مهرِ رضا، شاه خراسان
توشی بهجز این دُرّ گرانمایه ندارند
قومی که گرفتار بلایند به طوفان
زینهار و امیدی بهجز این سایه ندارند
دل در کنف ایزد منّان بسپارند
جز مهر علی و ولدش، مایه ندارند
در جنت فردوس برین خوش گذرانند
امّید بر این هستی بیپایه ندارند
#ارسالیشاعرانکانال
#مهرعلی(ع)
#علیرضامحمودیقِهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان زاغ و بلبل
از علیرضا محمودی قِهساره
زاغکی روی درختی لانه داشت
هر چه میدزدید، آن جا میگذاشت
عصر یک روز بهاری از قضا
داشت مهمان، بلبلی بس خوشصدا
گفت بلبل سرگذشت خویش را
روزهای سخت و پرتشویش را
بس کتکها خورده بود از بچهها
خورده بود از ناکسان بازیچهها
یاد ایام قفس افتاده بود
روزهایی کز نفس افتاده بود
داستان باز را تعریف کرد
ماجرا را جملگی تصنیف کرد
زاغ گفتا: ای رفیق خوشصدا
من ندارم آشنایی باجفا
دام در عمرم ندیدم ای رفیق
با قفس قهرم من از عهد عتیق
چون نباشد هیچ کس خواهان من
کس ندیده ناله و افغان من
از صدایم گوشها نالیدهاند
چشمها از من بدیها دیدهاند
گر که آزادی بخواهی همچو من
در امان باشد تو را هم جان و تن،
باید از آواز شویی دست را
تا شوی فارغ تو بند و بست را
گفت بلبل: این هنر جان من است
زان که جان میگردد از آواز مست
گر بمیرم در قفس زان بهتر است
زیستن را گر که باشم دون و پست
#ارسالیشاعرانکانال
#داستانزاغوبلبل
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بازنشسته 😂😂
از موسی رئیسی وانانی
شکرش که همیشه یکهتاز و خفنم
هر جای محله بر زبان شد سخنم
گر بازنشستهام، مقامم بالاست
یک رُفتگر نمونهام پیشِ زنم
اینم طنز برای بازنشستگانی که فعالند😊
#ارسالیشاعرانکانال
#شعرطنز
#بازنشسته
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سوگ فاطمه(س)
از علیرضا محمودی قِهساره
دیشب ز درد، پلک زمین لحظهای نخُفت
در سوگ فاطمه، ز علی نالهها شنفت
وقتی امان گرفت گل زهرای مرضیه
خونینجگر، به گوش فلک، رازها بگفت!
#فاطمیه
#ارسالیشاعرانکانال
#علیرضامحمودیقِهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دنیای مادر❤️❤️❤️
از موسی رئیسی وانانی
با چشم تَرَت، همیشه خیره بر در
دنیای تو انتظار و صبر است آخر
جز رنج که می کشی، چه سهمی داری ؟
جانم به فدای عشق تو، ای مادر!
#ارسالیشاعرانکانال
#دنیایمادر
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🍀☘شب یلدا☘☘
شب یلدا نشستن دور کرسی
چه خوش باشد ز هم احوالپرسی🍅
کهن رسمی ز ما ایرانیان است
نکو آیینی از زرتشتیان است
پر از خنده لبانِ سرخِ کودک👼
شده شیرین دهان از نقل کوچک🍡
یکی گوید جُکی از مرد و نرده
یکی گوید هوا این جا چه سرده!⛄️
پدر رفته خریده هندوانه🍉
سر سفره حلیمی مادرانه
پسر گیرد به شادی فال حافظ
به گوش جان نشیند قال حافظ 👳♂
یکی ظرف مسین بر روی مجمر
پر از شلغم، کدو، سیب و چغندر🍈
انار و پرتقال و سیب و لیمو🍋
کنارش کاسهای بادام و گردو 🧆
زند لبخند چای زعفرانی
کمر باریک دارد استکانی☕️
پدر گوید ز دوران جوانی
که عاشق گشته بر ابرو کمانی
بگوید مادر از عهدی قدیمی
که نشکسته است با یاری صمیمی🍊
نباشد سفرهای خالی خدایا
نبینم چهرهی غمگینِ بابا😔
نشاید صورتی از سرخ سیلی
نگردد آسمانی سرد و نیلی🍎
خداوندا، ز تو خواهم سعادت
فراوان کن بر این ملت حمایت🍏
#ارسالیشاعرانکانال
#شبیلدا
#علیرضامحمودیقهساره
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌺مادر🌺
در ازل چون حق بنِ دنیا نهاد
عشق را در قلب ِمادر جا نهاد💐
مرد را از خاک و از آب آفرید
از گلابِ ناب، زن را مایه داد🌹
مِهرِ او برتر ز مِهرِ هر پری
در برِ او مِهر گردون شعله باد🌷
قلبِ او روشن تر از خورشید و ماه
درّ و گوهر، جلوهاش از او سِتاد🌾
دستهایش بوی ریحان میدهد
با محبت میکشد بر مهرزاد🥀
دامنِ پاکش تجلیگاهِ عشق
نزد ِایزد خدمتش باشد جهاد🌼
شیرهی جان میدهد نوزاد را
شیر ِپاکش، منشأِ هر اعتقاد 🌻
بوسه اش بر دردِ بی درمان دوا
هر طبیبی نزدِ او شرمنده باد🌺
چشمهایش، چشمهی لطفِ خدا
عشق ِاو، سرچشمهی انصاف و راد🌹
خندهاش زیباتر از هر چنگ و تار
نغمهی لالاییاش، آهنگِ شاد🪴
خالقِ ذاتِ نکو بعد از خدا
باطنش فرّخنژاد و پاکزاد🌻
"مردمِ چشمم به خون آغشته شد"
تا بدیدم مادرم از پا فتاد🌱
نیک داند آدمی این نکته را
خدمتِ مادر، کند عمرش زیاد 🌴
سلامتی همه مادران صلوات
#ارسالیشاعرانکانال
#مادر
#علیرضامحمودیقهساره
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دستهگل 😂😂
از علیرضا تیموری
آمدم خانه به سرعت، تند و تیز و پر شتاب
ترمزی بیجا زدم، افتاد کیکم، شد خراب
روز زن بود و گلی پژمرده و یک کیک لِه
همسرم گل خواست؛ اما دسته گل دادم به آب!
#ارسالیشاعرانکانال
#شعرطنز
#دستهگل
#علیرضاتیموری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
🌷 🌷شهید سلیمانی 🌷🌷
خطاب به داعش
از موسی رئیسی وانانی
در نیَّتِتان، همیشه ویرانی بود
انصاف نبود و نامسلمانی بود
آن مرد که طومار شما را پیچید
سردار قلوب ما سلیمانی بود
#ارسالیشاعرانکانال
#شهیدسلیمانی
#موسیرئیسیوانانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303