زمین
از هوشنگ ابتهاج(ه. ا. سایه)
زین پیش، شاعران ثناخوان که چشمشان
در سعد و نحسِ طالع و سیرِ ستاره بود
بس نکتههای نغز و سخنهای پرنگار
گفتند در ستایش این گنبد کبود
اما زمین که بیشتر از هر چه در جهان
شایستهی ستایش و تکریم آدمی است،
گمنام و ناشناخته و بیسپاس ماند.
ای مادر، ای زمین
امروز، این منم که ستایشگر توام
از توست ریشه و رگ و خون و خروش من
فرزند حقگزار تو و شاکر توام...
ادبیات معاصر ایران(نظم)، دکتر محمدرضا روزبه، چاپ هفتم، انتشارات روزگار، ۱۳۹۵، ص ۱۷۷.
#زمین
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
صفای گمشده
از حمید مصدق
صفای گمشده آیا
بر این زمینِ تهیمانده باز میگردد؟
اگر زمانه به این گونه
پیشرفت، این است
مرا به رجعت تا غار
مسکنِ اجداد
مدد کنید
که امدادتان، گرامی باد...
گزینهی اشعار حمید مصدق، ص ۱۶۶ و ۱۶۷.
#صفا
#زمین
#غار
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سفرنامهی باران
از دکتر شفیعی کدکنی
آخرین برگِ سفرنامهی باران
این است
که زمین چرکین است.
آیینهای برای صداها، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۶۳.
#باران
#زمین
#شفیعی_کدکنی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فردا
از علیرضا قزوه
روزی درختان، پرچمی خواهند شد
بر شانهی باد
روزی زمین پر میگشاید
مثل کبوتر میشود دریا
کبوتر میشود ماه
فردا زمین را
غرق کبوتر میتوان دید
فردا زمین را
جور دیگر میتوان دید
شِبلی و آتش، قزوه، ص ۵۹.
#زمین
#کبوتر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بشر و زمین
از عباس احمدی
زمین از ظلم انسان، زخمی و مبهوت میماند
زمان تا اطلاع ثانوی، مسکوت میماند
قطار روح هم از ریل، خارج میشود بی تو
اسیر شیب تند عالم ناسوت میماند
بشر از مرزهای لامکان رد میشود؛ اما
دلش در عصر سنگ و آتش و ماموت میماند
و این تنها دلیل زندگی(توی پرانتز عشق)
کماکان در هجوم خنجر و باروت میماند
زمین از تشنگی میمیرد و چون کرم ابریشم
جهان در حسرت یک تک درختِ توت میماند...
خودت آقا، قضاوت کن ببین بی التفات تو
غزل، در بند مُشتی بیت نامربوط میماند
جملههای معترضه، احمدی، ص ۱۲۳ و ۱۲۴.
#بشر
#زمین
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پیشترها
از عبدالرضا رضایینیا
پیشترها مهربان بودی، زمین
همزبانِ آسمان بودی، زمین
عاشق خورشید و باران و نسیم
فرصت رنگینکمان بودی، نسیم
در نگاه آرزومندانِ خاک
عطر عشق و آب و نان بودی، زمین
در صفای سینهات گل میدمید
لالهها را باغبان بودی، زمین
خلوتِ سبز بهار آغوش تو
بیخزانِ بیخزان بودی، زمین
اینک اما دوزخی، سرشار قهر
تو بهشت عاشقان بودی، زمین
بر زبانت آه... اکنون زخمهاست
تو که با ما بیزبان بودی، زمین
بخوان عین باران، رضایینیا، ص ۴۰۶ و ۴۰۷.
#زمین
#بهشتودوزخ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
مادرِ زمین
از مهدی الماسی
ای مادر
ای زمین
آغوش جاذبهات
یک دم اگر نبود
در کهکشانهای گیتی
آواره میشدیم.
شعرهای نو و آزاد، الماسی، ص ۲۴۳.
#زمین
#جاذبه
#کهکشان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303