غزلی از هوشنگ ابتهاج مشهور به ه. ا. سایه
بهانه
ای عشق، همه بهانه از توست
من خامُشم این ترانه از توست
آن بانگ بلند صبحگاهی
وین زمزمهی شبانه از توست
من اَندُهِ خویش را ندانم
این گریهی بیبهانه از توست
ای آتش جانِ پاکبازان
در خرمنِ من، زبانه از توست
افسونشدهی تو را زبان نیست
ور هست، همه فسانه از توست
کشتیّ مرا چه بیم دریا؟
طوفان ز تو و کرانه از توست...
من میگذرم خموش و گمنام
آوازهی جاودانه از توست
چون "سایه" مرا ز خاک برگیر
کاین جا سر و آستانه از توست
بر کران بیکران، ص ۴۲۲ و ۴۲۳.
#هوشنگ_ابتهاج
#سایه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعری از هوشنگ ابتهاج
شاید
در بگشایید
شمع بیارید
عود بسوزید
پرده به یک سو زنید از رخ مهتاب...
شاید
این از غبارِ راه رسیده
آن سفری همنشینِ گمشده باشد
بر کران بیکران ، ص ۴۲۴ و ۴۲۵.
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعران معاصر
هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج مشهور به ه. ا. سایه، در سال ۱۳۰۶ در شهر رشت به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت و تهران سپری کرد. او دوازده سال داشت که نخستین شعر خود را سرود و اولین دفتر شعر خود را نیز در نوزده سالگی منتشر کرد.
این، درست هنگامی بود که موج نوگرایی نیما، در اندیشهی جوانان، هنگامهها انگیخته بود و ناگزیر، در نگرش او به شعر نیز نمیتوانست بیاثر باشد. سایه ضمن پیروی از شاعران گذشته، شیوهی شعر آزاد را نیز تجربه کرد.
او یکی از بزرگان غزل معاصر است؛ به طوری که اگر امروز بخواهند از چند غزلسرای مشهور یاد کنند، نام سایه از نخستینها خواهد بود.
آثار ابتهاج عبارتند از : نخستین نغمهها، سراب، سیاه مشق، شبگیر، زمین، چند برگ از یلدا، یادگار خون و سرو، یادنامه، هنرِ گام زمان، بانگ نی، برگزیدهی رباعیات مولوی و تصحیح دیوان حافظ.
بخشی از غزل سایه که با تضمین از شعر مولوی است:
مژده بده مژده بده، یار پسندید مرا
سایهی جان گشتم و او، برد به خورشید مرا
جانِ دل و دیده منم، گریهی خندیده منم
یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا...
گوهر گُمبوده نگر، تافته بر فرق فلک
گوهریِ خوبنظر، آمد و سنجید مرا
نور چو فوّاره زند، بوسه در این باره زند
رشکِ سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
هر سحر از کاخِ کَرَم ، چون که فرو مینگرم
بانگِ لَکَ الحَمد رسد، از مَه و ناهید مرا...
پرتوِ بیپیرهنم، جانِ رهاکرده تنم
تا نشوم سایهی خود، باز نبینید مرا
با تلخیص از بر کران بیکران، ص ۴۱۵ - ۴۱۸ ، ۴۲۱ و ۴۲۲.
#شاعران_معاصر
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
زمین
از هوشنگ ابتهاج(ه. ا. سایه)
زین پیش، شاعران ثناخوان که چشمشان
در سعد و نحسِ طالع و سیرِ ستاره بود
بس نکتههای نغز و سخنهای پرنگار
گفتند در ستایش این گنبد کبود
اما زمین که بیشتر از هر چه در جهان
شایستهی ستایش و تکریم آدمی است،
گمنام و ناشناخته و بیسپاس ماند.
ای مادر، ای زمین
امروز، این منم که ستایشگر توام
از توست ریشه و رگ و خون و خروش من
فرزند حقگزار تو و شاکر توام...
ادبیات معاصر ایران(نظم)، دکتر محمدرضا روزبه، چاپ هفتم، انتشارات روزگار، ۱۳۹۵، ص ۱۷۷.
#زمین
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سقوط🍁🍁🍁
از هوشنگ ابتهاج( ه.ا. سایه)
گردنی میافراشت
سرش از چرخ، فراتر میرفت
آسمان با همه اخترهاش
بوسه میزد به سرانگشتش
سکهی خورشید
بود در مشتش
یک سر و گردن
گاه
نه کم از فاصلهی کیهانی است
وز سرافرازی تا خواری
جز یک سر مو، فاصله نیست
او سری خم کرد
و آسمان با همه اخترهاش
دور شد از سر او.
بررسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران، دکتر حسن حاج سید جوادی، ص ۴۲۷.
#هوشنگ_ابتهاج
#سقوط
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پند رودکی
از هوشنگ ابتهاج( ه. ا. سایه)
گفتم اگر پدر نتوانست یا نخواست
من
هموار کرد خواهم گیتی را
فرزند من، به عُجب جوانی، تو این مگوی
من خواستم؛ ولی نتوانستم
تا خود چه خواهی و چه توانی.
عجب: غرور.
آینه در آینه، برگزیدهی شعر ه. ا. سایه، به انتخاب دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۲۱۷.
#پند_رودکی
#هوشنگ_ابتهاج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از هوشنگ ابتهاج(ه. ا. سایه)
تا در قفس بال و پر خویش اسیر است
بیگانهی پرواز بُوَد مرغ هوایی
آینه در آینه، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۲۳.
#هوشنگ_ابتهاج
#بیگانهی_پرواز
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از هوشنگ ابتهاج(ه . ا. سایه)
منم و شمع دل سوخته، یا رب، مددی
که دگر باره، شب آشفته شد و باد گرفت
آینه در آینه، برگزیدهی شعر ه. ا. سایه، به انتخاب دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۲۲.
#هوشنگ_ابتهاج
#شمع_دل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان پُر آبِ چشم🌹🌹🌹
از هوشنگ ابتهاج
این شعر، برای نخستین بار منتشر میشود.
یکی داستان است پر آب چشم
دلِ نازک از رستم آید به خشم
(فردوسی)
پهلوان، این کجاش پیروزیست؟
پیش پای تو اوفتاده جوان
رَخش، فرزند را شناخته بود
تو جهانپهلوان ندانستی؟
مرگ، پیروزمندِ میدان بود!
۱۳ آذر ۱۳۹۸
سمرقند، شمارهی سوم، زمستان ۱۴۰۱، ص ۱۵۱.
#هوشنگ_ابتهاج
#رستموسهراب
#رخش
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
صبح دروغین
از هوشنگ ابتهاج( ه. ا. سایه)
هنوز شب نگذشتهست، ای شکیب بزرگ
بمان که بی تو مرا تاب زنده ماندن نیست
فروغ صبح دروغین، فریب میدهدت
خروسِ تجربه داند که وقتِ خواندن نیست
تهران، سال ۱۳۴۲
سمرقند، شمارهی سوم، زمستان ۱۴۰۱، ص ۱۴۰.
#هوشنگ_ابتهاج
#صبح_دروغین
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعران معاصر🌹🌹🌹
هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج مشهور به ه. ا. سایه، در سال ۱۳۰۶ در شهر رشت به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت و تهران سپری کرد. او دوازده سال داشت که نخستین شعر خود را سرود و اولین دفتر شعر خود را نیز در نوزده سالگی منتشر کرد.
این، درست هنگامی بود که موج نوگرایی نیما، در اندیشهی جوانان، هنگامهها انگیخته بود و ناگزیر، در نگرش او به شعر نیز نمیتوانست بیاثر باشد. سایه ضمن پیروی از شاعران گذشته، شیوهی شعر آزاد را نیز تجربه کرد.
او یکی از بزرگان غزل معاصر است؛ به طوری که اگر امروز بخواهند از چند غزلسرای مشهور یاد کنند، نام سایه از نخستینها خواهد بود. وی در ۱۹ مرداد ۱۴۰۱ در سن ۹۴ سالگی، در آلمان درگذشت و پیکرش در رشت به خاک سپرده شد.
آثار ابتهاج عبارتند از : نخستین نغمهها، سراب، سیاه مشق، شبگیر، زمین، چند برگ از یلدا، یادگار خون و سرو، یادنامه، هنرِ گام زمان، بانگ نی، برگزیدهی رباعیات مولوی و تصحیح دیوان حافظ.
بخشی از غزل سایه که با تضمین از شعر مولوی است:
مژده بده مژده بده، یار پسندید مرا
سایهی جان گشتم و او، برد به خورشید مرا
جانِ دل و دیده منم، گریهی خندیده منم
یارِ پسندیده منم، یار پسندید مرا...
گوهر گُمبوده نگر، تافته بر فرق فلک
گوهریِ خوبنظر، آمد و سنجید مرا
نور چو فوّاره زند، بوسه در این باره زند
رشکِ سلیمان نگر و غیرت جمشید مرا
هر سحر از کاخِ کَرَم ، چون که فرو مینگرم
بانگِ لَکَ الحَمد رسد، از مَه و ناهید مرا...
پرتوِ بیپیرهنم، جانِ رهاکرده تنم
تا نشوم سایهی خود، باز نبینید مرا
با تلخیص از بر کران بیکران، دکتر صبور، ص ۴۱۵ - ۴۱۸ ، ۴۲۱ و ۴۲۲.
#شاعران_معاصر
#هوشنگ_ابتهاج
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303