سقوط🍁🍁🍁
از هوشنگ ابتهاج( ه.ا. سایه)
گردنی میافراشت
سرش از چرخ، فراتر میرفت
آسمان با همه اخترهاش
بوسه میزد به سرانگشتش
سکهی خورشید
بود در مشتش
یک سر و گردن
گاه
نه کم از فاصلهی کیهانی است
وز سرافرازی تا خواری
جز یک سر مو، فاصله نیست
او سری خم کرد
و آسمان با همه اخترهاش
دور شد از سر او.
بررسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران، دکتر حسن حاج سید جوادی، ص ۴۲۷.
#هوشنگ_ابتهاج
#سقوط
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303