eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
161 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
قیامت غزلی از علیرضا قَزوه زمین را می‌کشند از زیر پامان مثل بَم، یک روز نمی‌بینیم در آیینه خود را صبحدم، یک روز قیامت می‌شود صد بار از بَم بیشتر، یک صبح بساط هفت گردون، باز می‌ریزد به هم، یک روز حدوثی ناگهان، خواب جهان را برمی‌آشوبد حیاتی تازه خواهد یافت آدم از عدم، یک روز دوباره ساعت صبح قیامت، زنگ خواهد زد سواری می‌رسد ناگاه از سمت حرم، یک روز به قدر پلک بر هم خوردنی، آخر به خود آیید به فکر مرگ باشید آی مردم، دست کم یک روز صبحتان به خیر مردم، غزلهای علیرضا قزوه، به اهتمام محمدجواد آسمان،کتاب نشر، ۱۳۹۱، ص ۵۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام رضا - علیه السلام - فرمودند: هر کس اندوه مومنی را بزداید، خداوند در روز قیامت، غم از دلش می‌زداید. کافی، ج ۲، ص ۲۰۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از بوستان سعدی🌺🌺🌺 طفل و انگشتری ز عهد پدر، یادم آمد همی که باران رحمت بَرو هر دمی که در خُردی‌ام، لوح و دفتر خرید ز بهرم، یکی خاتمِ زر خرید به در کرد ناگه یکی مشتری به خرمایی از دستم انگشتری چو نشناسد انگشتری، طفلِ خُرد به شیرینی از وی توانند بُرد تو هم قیمت عمر نشناختی که در عیشِ شیرین برانداختی قیامت که نیکان، به اَعلا رسند ز قعر ثَری بر ثریّا رسند، تو را خود بمانَد سر از ننگ پیش که گِردت برآید عملهای خویش برادر، ز کار بدان شرم دار که در روی نیکان، شوی شرمسار در آن روز، کز فعل پرسند و قول اولوالعزم را تن بلرزد ز هول به جایی که دِهشَت خورند انبیا تو عذر گنه را، چه داری؟ بیا.‌.. لغات: ثری(ثرا): خاک، زمین. ثریا: صورت فلکی پروین، آسمان. هول: ترس. دهشت: ترس. کلیات سعدی، بوستان، باب نهم در توبه و راه صواب، ص ۳۸۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پیامبر اسلام - صلّی الله علیه و آله - فرمودند: هر گاه بهار را دیدید، زیاد به فکر قیامت باشید. مفاتیح الغیب، فخرالدین رازی، ج ۱۷، ص ۲. (ص) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نیمایی‌واره‌ی رستاخیز از مرتضی امیری اسفندقه گل شیپوری، از خاک سر آورده برون بی‌صدا، گرمِ صداست پونه و ختمی و بابونه و گشنیز و سبیس همه از خاک برون آمده‌اند چشمهاشان پیداست چه کسی می‌داند گوشه‌ی باغچه‌ی کوچک ما چه قیامت بر پاست؟! نِماشُم(نیمایی‌واره‌ها)، امیری اسفندقه، ص ۲۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303