یک رباعی از نیما یوشیج
شیطان به درِ تو کوفت، بگریز از او
بیهوده به دل، هیچ نیانگیز از او
من، راه سلامت به تو بنمایم چیست
گوش خود و چشم خود، بپرهیز از او
مجموعهی کامل اشعار نیما یوشیج، طاهباز، ص ۸۵۶.
#نیما_یوشیج
#شیطان
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از حافظ
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود
شاخ نبات حافظ، ص ۵۰۱.
#حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
زشتترین گناهان، بریدن از خویشان و بدسلوکی با پدر و مادر است.
غرر الحکم، ج ۱، ص ۲۰۱.
#پدر
#مادر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روز بزرگداشت حافظ، گرامی باد💐💐💐
غزلی از حافظ
تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
وجود نازکت آزردهی گزند مباد
سلامت همه آفاق، در سلامت توست
به هیچ عارضه، شخص تو دردمند مباد
جمال صورت و معنی، ز امنِ صحّت توست
که ظاهرت، دُژم و باطنت، نَژَند مباد
در این چمن چو در آید خزان به یغمایی
رهش به سروِ سَهیقامت بلند مباد
در آن بساط که حُسن تو جلوه آغازد
مجال طعنهی بدبین و بدپسند مباد
هر آن که روی چو ماهت، به چشمِ بد بیند
بر آتش تو به جز جان او، سپند مباد
شفا ز گفتهی شکّرفشان حافظ جوی
که حاجتت به علاجِ گلاب و قند مباد
نکات:
عارضه: بیماری، آسیب و حادثه.
دژم: افسرده و غمگین.
نژند: غمگین و پریشان.
این چمن: استعاره از شیراز.
خزان: استعاره از نیستی و فنا.
یغمایی: غارتگری.
سهیقامت: بلندقامت، زیبا و دیدنی.
سپند: اسفند که برای دفع چشم بد در آتش ریزند.
گفتهی شکرفشان: سخن شیرین، شعر شیرین حافظ.
گلاب و قند: دارویی که طبیبان قدیم، برای تقویت قلب تجویز میکردند.
برای اطلاع از شرح کامل نکات و معنی بیتها، رجوع بفرمایید به شاخ نبات حافظ، ص ۲۶۰ و ۲۶۱.
#حافظ
#شاخ_نبات_حافظ
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فلسطین🌴🌴🌴
از دکتر برزگر خالقی
از نگاهش، باران غربت میبارید
و در دستانش، سیلاب نیاز جاری بود
فریاد التماسی در گلو داشت
و طوفان خاطرات یار و دیار در دل
بغضی کهنه، سینهی او را سنگین کرده بود
تنهاترین بود
بیکسی و غربت، پیوستهترین یارش
تنها نسیمی که از دیارش میآمد
بوی باروت بود و خون
تنها آوازی که به گوشش میرسید
نالهی زندانیان
تنها نوازشگر روح او
نسیم خاطرات کودکیاش بود
که از کوچه پسکوچههای
دیارش میوزید
و تنها زمزمهاش
آه فلسطین، آه فلسطین
و تنها پرسش ذهن او
آیا کسی هست؟
آیا میشود؟
شعر بالا، سرودهی سالها قبل است و هنوز در کتابی چاپ نشده است.
#فلسطین
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
هدایت شده از علیرضا تیموری
قسم به آیه ی زیتون قسم به آیه ی تین
قسم به حضرت طاها به حضرت یاسین
قسم به شیر خداوند فاتح خیبر
که محو می شود این غده هم ز روی زمین
علیرضا تیموری
گزیدهای از مثلهای فارسی🌹🌹🌹
۱ - مشو با ناکسان همدم که صحبت را اثر باشد.
۲ - مشورت، ادراک و هشیاری دهد
(مولوی)
۳ - معیار دوستان دغل، روز حاجت است
(صائب تبریزی)
۴ - مکن وعده؛ وگر کردی، وفا کن
(جامی)
۵ - مگس، آسان به شهد افتد؛ ولی دشوار برخیزد
(جمالالدین کازرونی)
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۸۹۵، ۸۹۷، ۹۰۰ و ۹۰۳.
#مثل_فارسی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
موکّل نگران😂😂😂
از محمد معتمد
من رأی خویش دادم و او وعده داد جاش
او رفت و من بماندم و انبوه وعدههاش
میگفت: اگر به خانهی ملت روم، مدام
بهر رفاه حال شما، میکنم تلاش
چون عزم آن نموده که از من کند دفاع
من هم بر آن سرم که به خلوت کنم دعاش
چندان به مهر او دل خود گرم کردهام
کز فرق بنده میگذرد خط استواش
گویند اگر خموش نشسته است، تهمت است
گاهی شنیده میشود از گوشهای صداش
من میل دل به وعدهی او تازه میکنم
دارم امید آن که به من رو کند وفاش
ترسم ز یاد او بروم گاماس گاماس
ترسم که او مرا نشناسد یواش یواش
سرمست در میانهی پاترول چو بگذری
گاهی نظر به سوی موکّل بکن داداش
طنزنامهی ۱۴۰۰، معتمد، ص ۷۳ و ۷۴.
#شعر_طنز
#موکل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303