eitaa logo
گلزار ادبیات
8.1هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
146 ویدیو
1 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم.
مشاهده در ایتا
دانلود
یک رباعی از نیما یوشیج محمود، علی(ع) عابد و معبود، علی است وز جمله‌ی آفریده، مقصود، علی است گفتی که: علی که بود؟ فاشت گویم: بودی به میان نبود، ور بود، علی است مجموعه‌ی کامل اشعار نیما یوشیج، سیروس طاهباز، ص ۸۰۲. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از عرفی شیرازی آن دل که پریشان شود از ناله‌ی بلبل بر دامنش آویز که با وی خبری هست مشاعره‌ی جدید، صادقی اردستانی، ص ۱۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: دین را به وسیله‌ی دنیا حفظ کنید؛ اما مبادا دنیا را با دین نگه دارید(و به خاطر دنیا، دین را از دست بدهید.) غرر الحکم، ج ۱، ص ۳۸۳. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ارسالی شاعران و همراهان کانال🌹🌹🌹 با سپاس از ارسال‌کننده 👇👇👇🙏🙏🙏
مولود کعبه: شکافِ کعبه گواه است و این گواه بس است که از هُمــای سعادت یکی نگـــاه بس است بیــــــــــا که صبحِ هدایت بــرآمـد از کعبـه و تـا قیام قیامت همیـن پگاه بس است به مژده حضرت جبریل با محمّد(ص) گفت که ای پیمبـرِ دُردانه اشــک و آه بس است خــدا به هیـأت مولـی المـوحّدیـن آورد غضنفری که تو را یارِ رزمگـاه بس است به شـاهراهِ شفــاعت شهی شهیـن و شِگَرف به تختگاه ولایـت نِشَست و شاه بس است علی(ع) اگرچه خدا نیست لیک همچون او کمـــانِ اَبـــرو او بهـرِ سجده گــاه بس است به «واحد» از حَـــرمِ کبــریـــا خبــــر دادند ولایِ آلِ محمّد(ص) دلیــلِ راه بس است 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ولادت با سعادت و فرخنده ی مولود کعبه، مولی الموحدین، اسد الله الغالب، ابوتراب، علی ابن ابی طالب علیه آلاف التحیة و السلام به پیشگاه امام عصر مهدی موعود «عج» و بر شیعیان و محبان حضرتش مبارک و خجسته باد 🌹  
گزیده‌ای از مثلهای فارسی💐💐💐 ۱ - اگر عنقا ز بی‌برگی بمیرد شکار از دست گنجشکان نگیرد (سعدی) ۲ - اگر کبک نکند قهقهه‌ی بی‌جا، کی می‌داند کجا کرده جا؟ ۳ - اگر گربه توبه کند، گوشت دیزی، سالم می‌ماند. ۴ - اگر گناه ببخشند، شرمساری هست. ۵ - اُلفَت به کس مبند که نیمی ز کُلفَت است. کلفت: رنج، سختی. دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۱۴۳ - ۱۴۵ و ۱۵۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
Mohammad Esfahani - Ali Ey Homaye Rahmat (UpMusic).mp3
16.29M
آهنگ ای همای رحمت ❤️❤️❤️ از محمد اصفهانی🌹🌹🌹 شعر از 🌺🌺🌺
چند سوال از محمدعلی مجاهدی(پروانه) شده آیا که دل تو، تَرَکی بردارد؟ یا خط باور تو، چینِ شکی بردارد؟ یا که یک چنگ هنرمند، به همدستی تار پرده از راز غم مشترکی بردارد؟ یا که در باغ گلی، از سرِ همدردی‌ها برگ گل را ز زمین شاپرکی بردارد؟ یا که در جنگل رویایی مهتاب شبی شاعری سر ز پی آتشکی بردارد؟... یا که از سفره‌ی رنگین جهان من و تو کودک عاطفه، نان و نمکی بردارد؟ یا که در خلسه‌ی پر جاذبه‌ی کشف و شهود عارفی، پرده ز کار مَلَکی بردارد؟ پاسخ این همه، آیا که "نمی‌دانم" نیست؟ نگذارید که احساس، لکی بردارد یک آسمان پرواز، مجاهدی، ص۲۱۷ - ۲۱۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
معنی مسافر در گلشن راز محمود شبستری مسافر آن بُوَد کاو بگذرد زود ز خود فانی شود چون آتش از دود یعنی "مسافر" و "سالک" آن است که از منازل طبیعی و مُشتَهَیات نفسانی و لذّات و مألوفات جسمانی عبور نماید و از لباس صفات بشری مُنخَلِع گردد و از ظلمت تَعَیُّن خودی که حجاب نور اصل و حقیقت او بود، صافی گردد و پرده‌ی پندار خودی، از روی حقیقت براندازد و چون دود، از آتش جدا شود. لغات: مشتهیات: جمع مشتهیه، چیزهای خواسته‌شده و مرغوب. مألوفات: جمع مألوفه، الفت‌گرفته‌ها، خوگرفته‌ها. منخلع: از جای کنده، جدا، منقطع. مَفاتیح‌ُ الاِعجاز فی شرح گلشن راز، شمس‌الدین محمد لاهیجی، تصحیح و توضیح دکتر برزگر خالقی و عفت کرباسی (بانو خالقی)، چاپ چهاردهم، ۱۴۰۱، ص ۲۰۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از سعدی آن درد ندارم که طبیبان دانند دردی است محبت که حبیبان دانند ما را غم روی آشنایی کُشته‌ست این حال نباید که غریبان دانند کلیات سعدی، رباعیات، ص ۶۷۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کمی از پزشکان😂😂 از محسن اشتیاقی بنی‌آدم اعضای یک‌ پیکرند که برخی از آنها، به باقی سرند کمی از پزشکان، از آن دسته‌اند که بر کسب قدرت، کمر بسته‌اند چو عضوی به درد آورد روزگار در آرند از روزگارش، دمار پس از حال و احوال با دردمند رقمهای بالا طلب می‌کنند مریضی اگر سرفه بنمود سخت به تجویز ایشان، ضروری است تخت بخوابد شبی توی دارالشفا دو میلیون بسُلفد برای دوا به سرکیسه کردن شدند اوستاد بدا آن که کارش به ایشان فتاد اگر مشکلی بود، حل می‌کنند به هر نحو باشد، عمل می‌کنند وگر مشکلی حل شود با دوا عمل می‌کنندش در آن راستا به قدری بیاید به اعضا فشار که عضو دگر را نمانَد قرار شود مستمند او به انواع وام به پایان رسید این سخن، والسلام لذا ای مدیر عاملِ بانک ما سرکیسه‌ی وام را شُل نما اگر شل نکردی سرش را کمی نشاید که نامت نهند آدمی قهوه‌ی قندپهلو، مهدی‌نژاد، ص ۷۸ و ۷۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان کوتاه📚📚📚 دعای مُستجاب یک سال در گیلان خشک‌سالی شد. مردم برای طلب باران، همگی به بیرون از شهر رفتند و دست به دعا برداشتند؛ اما باران نیامد؛ لذا همگی به در خانه‌ی اُمّ‌محمد گیلانی(از زنان صالح گیلان) رفتند و از او خواستند تا دعا کند. وی از خانه بیرون آمد و جلوی در خانه‌ی خود را جاروب کرد و پاکیزه نمود. سپس رو به آسمان کرد و گفت: خدایا، من جاروب کردم؛ تو آب بپاش. پس از مدتی، به اندازه‌ای باران آمد که مردم، سیراب شدند. معارف اللطایف، مجاهدی، ص ۴۰. (به نقل از ریاحین الشریعه، محلاتی، ص؟) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سوره‌ی تماشا از سهراب سپهری به تماشا سوگند و به آغاز کلام و به پرواز کبوتر از ذهن واژه‌ای در قفس است. حرفهایم، مثل یک تکه چمن، روشن بود من به آنان گفتم: آفتابی، لبِ درگاه شماست که اگر در بگشایید، به رفتار شما می‌تابد و به آنان گفتم: سنگ، آرایش کوهستان نیست همچنانی که فلز، زیوری نیست به اندام کلنگ در کف دست زمین، گوهر ناپیدایی است که رسولان، همه از تابش آن خیره شدند پیِ گوهر باشید لحظه‌ها را به چراگاه رسالت ببرید. و من آنان را، به صدای قدم پیک، بشارت دادم و به نزدیکی روز، و به افزایش رنگ به طنین گل سرخ، پشت پَرچین سخنهای درشت... هشت کتاب، حجم سبز، سپهری، ص ۳۵۰ - ۳۵۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از شهید بلخی شنیده‌ام که بهشت، آن کسی تواند یافت که آرزو برساند به آرزومندی مشاعره‌ی جدید، صادقی اردستانی، ص ۳۲۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: بهترین علم، آن است که مقرون با عمل باشد. غرر الحکم، ج ۱، ص ۳۸۸. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
می‌آید از محمود اکرامی عاقبت آن سوار می‌آید آخرین ذوالفقار می‌آید برکه‌ها را بگو به رقص آیند آبشار، آبشار می‌آید سال‌خورده‌ترین صنوبر گفت: با پرستو، بهار می‌آید چهره‌ی غم‌گرفته‌ی شهرم با تبسم کنار می‌آید از نگاه کبوتران پیداست از خم کوچه، یار می‌آید این کتاب اسم ندارد، اکرامی، ص ۷۴. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی یکی از همراهان کانال.🌹🌹🌹 تهیه و اجرا: نیلوفر اهوازی با سپاس از ارسال کننده🙏🙏🙏 https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات فارسی🌹🌹🌹 دکتر عبدالحسین زرین‌کوب وی در ۲۷ اسفند ۱۳۰۱ شمسی در بروجرد به دنیا آمد. پدرش، ابتدا زرگر بود و بعد به امور کشاورزی مشغول گشت. بعدها که شناسنامه باب شد، به دلیل شغل پیشین، نام خانوادگی زرین‌کوب را برگزید. عبدالحسین، پس از گرفتن دیپلم، معلم شد و برای تدریس به دبیرستانهای خرم‌آباد رفت. پس از قبولی در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران، ضمن اشتغال به دبیری و تحصیل ، آثار فلاسفه‌ی یونان و غرب را از طریق ترجمه‌های انگلیسی و فرانسوی مطالعه کرد و به تقویت این دو زبان و آشنایی با زبانهای آلمانی و ایتالیایی پرداخت. چاپ آثار قلمی و مقالات وی در نشریات ادبی آن روز، از همین ایام آغاز شد. در سال ۱۳۲۷ لیسانس گرفت و پس از ورود به دوره‌ی دکترا، مدتی به کار روزنامه‌نگاری پرداخت و پنج سال، سردبیر هفته‌نامه‌ی مهرگان بود و به ترجمه‌ی کتابهای فرانسوی نیز همت گماشت. در سال ۱۳۳۴ با دکتر قمر آریان، همدرس دانشکده و همکار مجله، ازدواج کرد و دو سال بعد، به دریافت دکترای خود نائل آمد و به تدریس در دانشگاه مشغول شد. سرانجام، این استاد بزرگ قرن ما، پس از سالها تدریس و تألیف، در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ بر اثر سکته‌، دار فانی را وداع گفت. از دکتر زرین‌کوب، جز صدها مقاله، بیش از پنجاه کتاب بر جای مانده است که برخی از آثار وی عبارتند از: دو قرن سکوت، نقد ادبی، با کاروان حُلّه، ارزش میراث صوفیه، از کوچه‌ی رندان، فرار از مدرسه، سِرّ نی، سیری در شعر فارسی، بحر در کوزه، نقش بر آب، پله پله تا ملاقات خدا، پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد، شعله‌ی طور. با تلخیص از سِرّ دلبران، دکتر حسن ذوالفقاری، ص ۴۶۵ - ۴۷۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دکتر عبدالحسین زرین‌کوب🌺🌺🌺
هدایت شده از کشکول ادبیات
به نام خداوندجان وخرد کلمه ی شماره ی ۱۲۰:چگونه بفهمیم شعر ازوزن خارج شده یانه؟(وزن یک شعردرست است یانه؟) پاسخ این پرسش برای همه ی دوستداران شعربه ویژه کسانی که شعرمی گویند خیلی مهم است. برای این که بفهمیم وزن یک شعردرست است یانه؟ دوراه وجوددارد الف)راه علمی ب)راه تجربی راه علمی یعنی این که دانشِ عَروض رایادبگیریم(اسم وزن های مختلف رایادبگیریم،تقطیع کردن شعر،خط عروضی و.....) برای این کار باید کتاب هایی رابخوانیم که درمورد عروض نوشته شده است وتمرین وتکرار زیادانجام دهیم واگربرای این کار استادومعلم هم داشته باشیم که خیلی عالی می شود. راه تجربی:این است که گوش خودرا عادت دهیم وتربیت کنیم. به این صورت که ۱)شعر زیادبخوانیم(نه باچشم ودر ذهنمان)بلکه شعر راطوری بخوانیم که خودمان صدای خودمان رابشنویم. ۲)شعر زیادگوش بدهیم وهمراه شنیدن باخودمان تکرارکنیم. ۳)شعر زیادحفظ کنیم وبرای خودمان بخوانیم. باانجام این کارها،به شرط تکرارومداومت به تدریج گوش ما به وزن های مختلف عادت می کند و به محض این که جایی از شعر ازوزن خارج شود خودمان می فهمیم. کشکول ادبیات👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4073259631C5654190755 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
بیتهایی از فرخی یزدی سوخت پروانه گر از شمع، به ما روشن کرد که رخ‌افروختگان، دوست‌گدازند همه... بس که در جنس بشر، گشته حقیقت نایاب مردم از پیر و جوان، اهل مجازند همه... دیوان فرخی یزدی، ص ۱۷۵ و ۱۷۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از عبید زاکانی می‌کوش که تا ز اهل نظر خوانندت وز عالم راز، بی‌خبر خوانندت گر خیر کنی، فرشته خوانند تو را ور میل به شر کنی، بشر خوانندت رباعی‌نامه، فرزانه محمودزاده، ص ۱۳۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303