eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🍃 ❣ ❣ 🔅تویی بهانه‌ی خورشیــد برای تابیدن تویی بهانه‌ی بــاران برای باریدن... 🔅بیا که عدالت مطلق مسیر می‌خواهد سپاه منتظرانت امیــر می‌خواهد..‌. 🌱به سرم رحمت بی واسعه یعنی مهدی بهترین حادثه و واقعه یعنی مهدی 🌱اخم چشمش علی و خنده‌ زهرا به لبش جمع این جاذبه و دافعه یعنی مهدی 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰یه برادر بسیجـےاومـده بود پیش چند تا از رفـقا روحانے و سـؤال کرد ادم باید چطـور باشـه تا شهـید بشـه؟ همگے حوالـش دادن به آشیخ صمد که تو حال خودش نشسته بود! آمد و سؤالــش رو پرسید. .. آشیخ صمـد یه نگاه بهـش ڪرد و گفـت:برو بعـدأ بهـت میـگم! برادر بسـیجے چند قدمـی ڪه دور شـدیه خمـپاره زمیـن خورد و شیـخ دوسـت داشتے غـرق خـون روی خاڪ گرم شلمـچه افتـاد و تقریبـأ نصف سرش رفــت! یکے از رفقـاے طـلبه صـداے آن برادر بسیجـی ڪه مےگفت آدم باید چطور باشه تا شهـید بشـه زد گفت برادر بیا.... و اشـاره به آ شیــخ صمد کرد و گفت آدم باید اینجورے باشـه تا بشه!🌹 شیخ صمد مرادی 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_2833872407.mp3
12.73M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 3⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+ عمو، کجا میری!؟ - می‌خوام برم سوریه، دشمنامون بکشم 🔴پسر کو ندارد نشان از پدر 🔹فرزند خردسال شهید مدافع حرم، اسماعیل غلامی 🔹چقدر ما شرمنده شهداییم 😭 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐ در این چند سال کار شناسایی، تجربه پیدا کرده بودیم که سخت‌ترین معبرها خواه‌ناخواه باید دست محمـد باشد، چون با شجاعت و ایمانی که داشت، حتماً معبر را شناسایی می‌کرد. وقتی بحث عبور از اروند و شناسایی فاو پیش آمد هم کسی که برای اولین شناسایی انتخاب شد محمـد بود. من، محمـد و شهیدان امیر فرهادیان‌فرد و باباحسن جعفری انتخاب شده بودیم تا به‌عنوان اولین گروه شناسایی در بین لشکرها، عرض اروند را با شنا طی کرده و خودمان را به آن سمت برسانیم. برای اولین بار وارد اروند شدیم، با شنا خود را به کشتی شکسته کنار ساحل رساندیم، شب را در آن ماندیم و شب بعد با شناسایی فاو با گذشتن از اروند برگشتیم. از آن اولین شناسایی که ما رفتیم تا شب عملیات والفجر8، غواص های واحد اطلاعات عملیات لشکر 19 فجر، بیش از هفتصد بار طول اروند را شنا کردند و برای شناسایی وارد فاو شدند. به‌جرئت در طول چند ماه منتهی به عملیات والفجر 8، محمـد بیش از دویست بار طول اروند را شنا کرد، گاهی دو بار در روز این کار را انجام می‌داد و شناسایی های کاملی از خط فاو انجام داد... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰زمین شلمچه خیس و گل آلود بود. عبدالقادر چشم چرخواند و نگاهش روي یک سنگر سه نفره کوچک که داخل خاکریز درست شده بود ثابت شد. رفت داخل سنگر. دنبالش رفتم. رو به قبله نشست. فهمیدم میخواهد با خدایش خلوت کند. از عبدالقادر جدا شدم و رفتم براي آوردن ماشین تدارکات. ساعتی در این خط با ماشین میرفتم و می آمدم، اما هنوز عبدالقادر از آن سنگر کوچک خارج نشده بود. رفتم پشت سنگر و گفتم: عبدالقادر، چی کار میکنی، چرا بیرون نمی آي؟ صدایی از دل سنگر بیرون آمد و به جانم نشست: مقامی، بذار کمی با خدا تنها باشم و عبادت کنم. می گفت: دیگه خسته شدم. پنج ساله جبهه هستم. ان شاالله که خدا، در این عملیات از من راضی بشه! عبدالقادر سلیمانی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ (ﻋﺞ ) اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روزاول ماه جمادی رجب (روز‌ دوشنبه ۳ بهمن ماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: 6037997950252222 بانك آينده بــنام مرکز نیکوکاری شهدای شیراز 🔺▫️🔺▫️ هییت شهداے گمنام شـــیراز* مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 ❣شما را باید بلند داشت ، مثل کــوه کوه هایـی که برفِ نوکِ را هیچ آب نمی‌کند ... 💖🍃 روزتون معطر به عطر شهدا 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭕️ را می شناسید؟ ، حاج قاسم عزیز، او را این گونه توصیف می کند؛ «خلیل را می توانستم در گودال های آتش، خوب به تماشا بنشینم. او در استان فارس و حتی در جهرم قابل شناسایی نیست، فقط در گودال آتش قابل شناسایی بود. به خدا دینداری خلیل و علاقه او به امام آنجا خوب ظهور می کرد و این روزهای آخر من فکر می کردم به واسطه ی دعاهایش خداوند او را پذیرفت.» شهید سید مرتضی که در عملیات کربلای پنج کنار خلیل بود، می گوید: آتش انبوه دشمن بر خلیل گلستان شده است و جز او بر هر که از ملت ابراهیم خلیل تبعیت کند. آيا تو در آن معرکه ای که سفیر گلوله ها و تیر مستقیم تانک ها نفس میبرند، کسی را از خلیل مطهرنیا آرامتر دیده ای؟‌ من ندیده ام. نه، رمز شجاعتش در آن کلاه بافتنی نیست، در سینه ی اوست که وسعت یقین، آن را تا بینهایت گسترده است. 🔻۳۰ دیماه ۱۴۶۵ ▫️سالروز شهادت سردار شهید خلیل مطهرنیا، مسئول طرح و عملیات لشکر المهدی (عج) گرامی باد. 🌷 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
گلزار شهدا
⭕️ #خلیلِ_کربلای_پنج را می شناسید؟ #سرداردلها، حاج قاسم عزیز، او را این گونه توصیف می کند؛ «خلیل ر
و چقدر غریبند شهدای استان فارس.... در سالگرد شهادت این‌ سردار بزرگ کمتر جایی ازاو یاد شد....
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
1_2833869801.mp3
11.93M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 4⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️ 🌷دست پر از شناسایی خط دشمن در فاو وارد اروند شدیم که برگردیم، اما وارد یک گرداب وسط جریان آب شدیم.به هر سختی بود به ساحل رسیدیم. کمی در ساحل که پوشیده از چولان بود رفتیم. یک‌دفعه محمـد گفت: ولک بشین! نشستم. گفتم: ساحل ما که چولان نداشت... ساحل ما که سیم‌خاردار نداشت... ناگهان صدای چند عراقی که به سمت ما می‌آمدند بلند شد. - محمـد اینجا که ساحل فاوه!!! - ولک وجعلنا بخون! زیر لب شروع به خواندن آیه وجعلنا کرد، من هم همراهش خواندم. عراقی‌ها که مشکوک شده بودند، به محل ورود ما به ساحل آمدند. اگر متوجه ما می شدند کل عملیات والفجر 8 لو می رفت. برخلاف من، محمـد آرام بود و ذکر می‌گفت. تا یک ساعت ساحل را می گشتند، تا چند قدمی ما می آمدند، به حدی که فکر می کردم الان ما را می گیرند، اما کور شده بودند. وجعلنا محمد کار خودش را کرده بود... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد! میگفــت: « امــروز بچـه ها دارن اینجا می جنگن و خون مــیدن، عــده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم، توی شهرها عین خیالشون نیست! با خیال راحــت درس میخونن، فردا هم که جنگ تموم بشه، همه مسئولیــت های کلــیدی مملکت رو بدست میگیرن، این رزمنده ها هم میشن محافظ یا زیر دست اون ها! » وسعت دید عجیبی داشــت، برای رزمنده ها می سوخت. یکی از روزها یک گوشه خلــوت نشسته بود، حال غریبـی داشت، تا آمدم حرف بزنم گفت: « چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منـو نمی بینی! کار من با دنیا تموم شده، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیـگه با دنیا کار دارم، نه دنیا با مــن » درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید🌷. خلیل مطهرنیا 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 عیارِ عاشق زمانی مشخص می شود که ببینی تا کجا پای معشوق می ماند!!! این سنگ قبر یعنی انتهایِ 🕊 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰شیخ علیرضا مشهور بود به شیخ نجفے.... شیخ شــده بود معــاون تبلیعات تیپ امام حسن.... یک روز گــفت می خواهم به سنگر کمین بروم. سنگر کمــین تا عراقے ها فاصــله کمے داشت. قسمت اول ایستــاده، قسمت دوم خمیده و قسمت سوم را باید سینه خیر می رفتیم... به قسمت ســینه خیز که رســیده بود، عمامــه را روے کمــرش گذاشــته بود ڪه خراب نشــود.... نزدیک سنگر عمامه را روی سر گذاشــته بود. از او اسم رمز پرســیدیم. با خنده گفت این عمامه من اســـم رمز من است! ۴۸ ساعــت آنجا مانــد. وقــتی برگشــت گفــتم عراقــی ها سیاهی متحــرک را هم می زنـند، تو با عمامـه سفــید میرے جلوشــون! خندید و گفت: نگران نباش، آنها کور هستند، نمی بینــند! 🌷🌱🌷🌱🌷🌱🌷 علیرضا نجف پور(شیخ نجفی) 🌷 🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2833875618.mp3
13.17M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 5⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️ 🇮🇷آخرین نماز، مانده به عملیات والفجر 8 بود. طبق معمول، محمـد، این بار بالباس غواصی جلو ایستاد، ما هم به‌ردیف پشت سرش قامت بستیم.‌ الله‌اکبر گفت و گفتیم. سوره حمد را شروع کرد و رسید به ایاک نعبد... مکث کرد. دوباره خواند ایاک نعبد... دوباره سکوت. این بار با صدایی پر بغض گفت: ایاک نعبد... نتوانست. آن زمان محمـد نیمی از قرآن را حفظ بود، این آیه که هر مسلمانی از حفظ هست را نتوانست کامل کند. شانه‌هایش شروع به لرزیدن کرد و گفت: ایاک نعبد... صدای هق‌هق گریه‌اش بلند شد. باز با اشک گفت: ایاک نعبد... ایاک نعبد... این بار ما هم که پشت سرش بودیم، زیر لب با بغض گفتیم ایاک نعبد... محمـد با اشک ده‌ها بار گفت ایاک نعبد... تنها تو را می‌پرستیم.... تا توانست بگوید و ایاک نستعین ... تنها از تو یاری می‌جوئیم. .. نماز تمام شد، نمازی که امام و‌ مأمومین به نیت آخرین نماز عمرشان خواندند و به نفس محمـد تمام نماز را اشک می‌ریختیم... 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌺"ماهِ تمامِ" اوّلِ "ماهِ خدا " شدی 💐تو پنجمین ستاره ی بی انتها شدی 🌺سقف فقاهت از قد عِلمَت شکاف خورد 💐تا باقرالعلومِ همه ماسِوا شدی (ع) 🌺 و حلول مبارڪ🌙🌺 🔹 🍃🌱🍃🌱🍃
ﻣﻨﺠﻲ_ﻣﻮﻋﻮﺩ (ﻋﺞ ) اﻣﺎﻡﺯﻣﺎﻥﻋﺞ و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روزاول ماه جمادی رجب (روز‌ دوشنبه ۳ بهمن ماه) ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: 6037997950252222 بانك آينده بــنام مرکز نیکوکاری شهدای شیراز 🔺▫️🔺▫️ هییت شهداے گمنام شـــیراز* مرکز نیکوکاری شهدای گمنام شیراز 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 • آرزوےشهادت‌را‌همہ‌دارند. اما...! ♥️ • تنهااندکی‌شهیدمےشوند؛ چون...🕊 • تنها‌اندکی‌شهیدانہ‌زندگے مےڪنند.(:♥️ ⇜اَللّٰھُم‌؏َـجَل‌َلَوِلیِّڪ‌َالفَࢪَجِ⇝ 🥀💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰بعد از سه ماه، از منطقه برگشت. روز سوم آمدنش بود که زنگ زدند بیا! هنوز تنش بوی جبهه می داد، هنوز لباسهای خاکی اش را که شسته بودم خشک نشده و اتو نشده بود، هنوز چشم ما به صورتش آشنا نشده، آماده شد که برود. بچه ها که هیچ، من هم این دوری برایم سخت بود. گفتم: من، بچه ها هم از تو سهم داریم! در حالی که می رفت گفت: همیشه می گفتیم، کاش زمان امام حسین(ع) بودیم و آقا را همراهی می کردیم، الان هم، موقعیتی مثل همان زمان است، ماندن جایز نیست! خداحافظی کرد و رفت! بسیجی معلم شهید، مهندس کمال ظل انوار 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2833865852.mp3
12.57M
🌹🌹🌹🌹🌹: 🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 📗کتاب صوتی ‌قسمت 6⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*