eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🎊🎊اطلاعیه مهم 🎊🎊 🚨کسب مقام دوم کشوری در دومین جشنواره ملی فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی👏👌 🔰🔰🔰🔰🔰 بدینوســیله کسب در چهارمین فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی ،توسط (کانال رسمی هیئت شهدای گمنام شیراز) را به تمامی خانواده های معــظم شهدا، رزمندگان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس استــان فارس و خادمین شهدا در هیئت شهدای گمــنام ،تبریک عرض می نمائیم . مطمئنا لطف ‌ و خاصه حضرت زهرا(س) در همراهی این چندساله این کانال به عنوان سلسله کانالهای شهدایـی استان فارس مشمــول حال ما شده است . انشــاء الله به لطف مستمر ایشان در آینده شاهد فعالیت بیشتر و نشر گسترده خاطرات و سیره و وصایاے شهدای غریب استان در فضای مجازی باشــیم. امیداست همراهی شما محبان شهدا با این کانال بیشتر از قبل شود 🔰🔰🔰🔰 هیئت شهدای گمنام شیراز http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃 💔دلم تنگ است برای کسی که نمیشود او را خواست... نمیشود او را داشت... فقط میشود سخت برای او شد... و در حسرت نبودنش سوخت...! 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌸 انقلاب اسلامی 🔸(ره): نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت. 🔸: جبهه باطل در حال شکست و عقب نشینی است. پیشروی تدریجی جبهه حق نسبت به گذشته بسیار قابل توجه است و سرانجام با ظهور امام زمان(عج) ، غلبه حق به صورت مطلق تحقق خواهد یافت. (۵ آذر ۱‌۳۷۹) 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
1_2614403934.mp3
9.56M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت5⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️ 🌷از بچگی، مثل سایر اعضای خانه از کار کردن ابا و شرمی نداشت و هر کار که پیش می آمد انجام می داد. از بیکاری متنفر بود، شده بود می رفت کمک همسایه و آشنا بارهایشان را بی مزد جابه جا می کرد، اما بیکار در خانه نمی نشست. عصر ها که از مـــــدرسه می آمد، حتی جمعه ها و روزهای تعطیل کار می کرد. از خالی کردن بار انبار قند و شکر و میوه، تا کار در کوره های گچ و خورد کردن سنگ و حتی آشپزی برای دانشجوهایی که در ســــروستان زندگی می کردند. غیر از کار اهل ورزش بود. فوتبال، والیبال، پینگ پنگ و شنا. کنار کار و ورزش اهل درس و مشق بود و توانست با موفقیت در رشته اقتصاد دیپلمش را هم بگیرد 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🎊 وجشن میلاد حضرت امام جواد ع و حضرت باب الحوائج علی اصغر( س)🎊 🇮🇷همراه غبار روبی قبور شهدا و گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی🇮🇷 با حضور و خاطره گویی پدر شهید سردار علیرضا هاشمی نژاد🌹 💢 برادر کربلایی ماجد قیم : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 ✍ما صاحبِ آرزویی هستیم که شیرینیِ وصالش را شهدا چِشیده‌اند‌ پنجشنبه هست یاد شون کنیم یا ذکر صلوات✨ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ..: 💠یادی از سردار حضرت زهرایی استان فارس ♻️شهیدی از شهدای عملیات کربلای ۵ 🌹 علیرضا هاشمی نژاد 🚨بمناسبت مراسم گرامیداشت شهید، امروز گلزار شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2614412897.mp3
10.37M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت6⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
♦️ همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. 🌹 پنج‌شنبه‌های عاشقی هدیه به شهدا و امام راحل 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر)‌مهدی زاده⭐️ 🇮🇷زمستان سال 61 بود. با بچه های سروستان گردان 9016را تشکیل داده و در تیپ المهدی(عج) تقسیم شده بودیم. همه کادر گردان بچه های سروستان بودند. همه در یک چادر بودیم که با یک پرده آن را دو نیم کرده بودیم. آن شب جمعه، در همان چادر دعای کمیل خواندیم. بعد از دعا دور هم نشسته بودیم و تعریف می کردیم. ناگهان، صدای هق هق گریه ای از پشت پرده بلند شد. با تعجب پرده را کنار زدیم. امیر بود. سر روی زانو گذاشته بود و اشک می ریخت. با تعجب گفتم: امیر چیزی شده، اتفاقی افتاده، سروستان خبری شده؟ همین جور که گریه می کرد. نگاهم کرد. صورتش با اشک شسته شده بود. سری تکان داد و گفت: نه، دارم به حال خودم و گناهان خودم گریه می کنم! جا خوردم، اولین بار بود چهره همیشه خندان امیر را چنین محزون می دیدم. پرده را انداختم تا در حال خوش خودش باشد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
سمت تو از تمامی مردم فراری‌ام..؛ ای با غریب‌های جهان آشنا حسین🌹 -یااباعبدالله-❤️ 🌺 🌙دلم حرم می‌خواهد 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 خوش بحال قلب‌هایی، که هر صبح؛ رو به یاد تـــو، باز می‌شوند... طراوت همه عالم... در گروی تکرار یاد تـــوست حضرت صاحب دلم! ✋🏻سلام‌تنہادليݪ‌طࢪاوت‌زمین❤️ 💚 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
اﻧﻘﻼﺑــﻲ ﺷﻬــﺪا🌹 🌷 ما در محلــه شیشــه گری شیراز بودیم. زمســتان ۵۷، سر شب که می شد, عباس می زد به خیابون و همراه دوستــاش شروع می کــرد به فریاد الله اکبر. تا مامورها می رسیدن, می پریدن توی ساختمون هـلال احمــر و مامورها دست از پا درازتر بر می گشــتن! چند روز بعـد چند تانـک و سرباز توی خیابون ما مســتقر کردند که جلو فریاد الله اکبر را بگــیرن. شـب که می شد می دیدم عباس یه فلاڪس چاےو چند تا اســتکان بر مـے داره می ره تو خیابون... گفتم چایے براے کی؟ گفت واســه سربازهای تو خیابون! گفتم برای این بی دین و ایمون ها که رو مـردم اسلحـه می کشن!😳 گفت :مـفت ڪه نمی دم؟ گفــتم؛ نکنه پول مے گیری؟ گفت:پول نه, اما قیمــت هر استکان چای, یک بر شــاهه!😳😄 خندید و گفت همه سرباز ها هم پول چای رو میــدن!😄 غلام_عباس کریمپور 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ اﻳﺘﺎ : http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2614416370.mp3
10.33M
🌹🌹🌹🌹🌹: 🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت7⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️ 🌷برای عملیاتی در منطقه کردستان بودیم. باید از میان ارتفاعات عبور می کردیم، به دشمن ضربه می زدیم و بر می گشتیم. در برگشت به شیاری که فاصله دو لبه حدود یک متر بود و میان آن دره ای عمیق بود رسیدیم. بچه ها باید این فاصله را می پریدند. دو سه نفر از بچه ها پشت این شیار ماندند، به خاطر خستگی و شاید ترس نمی توانستند از روی آن بپرند و می خواستند مسیر را عوض کنند. مانده بودیم چه کنیم، چون زمان کافی برای تغییر مسیر نبود. ناگهان امیر روی دو سمت شیار دراز کشید، پاهایش را یک سمت قفل کرد، دستش را سمت دیگر به سنگی گیر داد و گفت: یا الله پا بزارید روی کمر من رد بشید. یک نفر هم آن سمت ایستاد، آن دو سه نفر که نمی توانستند از آن شکاف رد شوند، پا روی کمر امیر گذاشتند، دست طرف دیگر را گرفتند و رد شدند. نفر آخر که رد شد، بچه ها دست امیر را گرفتند و از روی شکاف بلند کردند. امیر دو دستش را پشتش گره کرد، چند قدمی خمیده با همین حالت راه رفت، بعد از چند دقیقه دستش را هم از کمرش برداشت، قامت راست کرد دنبال بقیه آمد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
طفل را دست کسی غیر پدر نسپارند 💚 کار ما را که سپـردند دو دنیـا به علی 😍 (ع)🌺 🌺 🎊🎊🎊🎊🎊🎊 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🔴 روز مرد و یاد پدران آسمانی ...🎊 ....تعریف می کرد وقتی که حاج قاسم فرمانده لشکر۴۱ثارلله کرمان بود در جلسه ای خانوادگی نشسته بودیم. دختر حاج قاسم روی پایش نشسته بود و از گرمای وجود پدر استفاده می کرد. میهمانانی آمدند که در بین آنها دو دختر شهید بود.ایشان فرزند خود را روی زمین گذاشتند و آن دو کودک خردسالِ فرزند شهید را روی پای خود نشاندند. حس و حال آن دو کودک آنچنان بود که گویی در آغوش پدر خود هستند... 🇮🇷بزرگ مرد ایرانی...حاج قاسم روزت مبارک...❤️ 🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💢پدر یعنی سایه سر... ولی بعضی ها سایه سرشان دادند تا سایه امنیت از کشور کم نشود... 🌷یاد پدران آسمانی بخیر.... شهدایی مبارک 🎊🎊🎊🎊🎊 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
‼️ابوذر پرچمی منقش به اسم حضرت عباس بر سر در خانه نصب می‌کند و می‌گوید « هر کسی برای دفاع از حرم زینب رود باید مثل حضرت عباس شهید شود. ‼️ابوذر در کارهای خانه با من همکاری می‌کرد. یک شب تب داشتم تا صبح نشست. من می‌گفتم حالم خوبه اما ابوذر می‌گفت من راحتم تو بخواب».  ‼️نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمی‌افتاد، صدقه می‌داد، به نیازمندان کمک می‌کرد، به هیچ کس بی‌احترامی نمی‌کرد و همین خوبی‌هایش مرا مطمئن می‌کرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست. وقتی برای آخرین ماموریت بار سفر می‌بست من تا صبح کنارش نشسته بودم و کمکش می‌کردم». ‼️همان شب به ابوذر گفتم خیلی مواظب خودت باش. من و محدثه اینجا منتظرت هستیم. گفت چشم حاج خانوم ولی یک خواهش دارم اگه به سلامت برگشتم که هیچ، اما اگر شهید شدم محدثه را به تو وتو را به خدا می‌سپارم». ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 🌷 🌱🌷🌱 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_1629198859.mp3
25.95M
داستان روزانه هر روز یک قسمت 📗کتاب صوتی " قسمت 1⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸