گلزار شهدا
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت پدر یکی از #شهدای حادثه سقوط هواپیما✈️
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
سامی مسعودی از #فرماندهان حشدالشعبی به بیان بخشی از خاطرات خود در ارتباط با #شهید_سردار_سلیمانی پرداخت:
...
💠سپس حاجقاسم گفت:
ابومحمد من فردا ناهار را در منزل شما میهمان هستم سلام مرا به اممحمد برسان و به او بگو از غذای خودتان برای ما هم غذایی آماده کند...تا اینکه وقت آمدن حاج قاسم فرا رسید، اما حاجی نیامد.
روز بعد یک جلسه داشتیم نگاهم به #حاج_قاسم افتاد که با دست به سرش زد طوری که نشان دهنده تاسف و غذرخواهی بود سپس به همه سلام کرد تا اینکه به من رسید،
مرا بغل کرد و گفت:
بگذارید دست شما را ببوسم و گفت از شما و خانواده عذرخواهی میکنم، دیروز یادم رفت میهمان شما هستم و تا شب هم یادم نیامد.
فردا خودم میآیم و از خانواده شما عذرخواهی میکنم و از خانه شما نمی روم تا اینکه عذر مرا بپذیرید.
روز بعد حاج قاسم به ما افتخار داد و به خانه ما آمد و بچه هایم را بغل کرد و به خانواده ما سلام کرد و به فرزندم هدیهای شبیه مدال🎖 داد که معمولا به فرزندان مجاهدان هدیه میداد و حدود ده دقیقه از همه عذرخواهی میکرد.
حاج قاسم بسیار با ملاحظه و بسیار باهوش بود به اثاث منزل ما نگاه کرد و در گوش من گفت: شیخنا برخی وسائل منزل شما قدیمی است و نیاز به تعمیر و تعویض دارد و من گفتم #خدا بزرگ است.
چند روز بعد قرار بود به ایران🇮🇷 بروم و حاج قاسم مرا به منزلش دعوت کرد.
با خودم فکر می کردم که حتما منزل حاج قاسم مملو از فرشها و اثاثیه گرانبها است زیرا #ایران کشوری است که مردم آن به فرش و وسائل شیک علاقه دارند.
خلاصه وارد خانه🏡 حاجی شدیم و دیدم وسائل خانه آنها از ساده هم ساده تر است و خانه با یک موکت قدیمی مفروش است و اتاق پذیرایی هم پر شده از تصاویر #شهدا.
این بار من در گوش حاجی گفتم اثاثیه شما قدیمی است و نیاز به تعویض دارد!
حاجی خندید و دستم را گرفت و چیزی نگفت.
گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می گیری؟
حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب😳 کردم زیرا او یک #سردار و #فرمانده نظامی بزرگ در ایران بود.
گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده!!!
یک سردار مثل شما در عراق🇮🇶 سه برابر این حقوق میگیرد با مزایای فراوان!!
حاجی به من گفت:
شیخنا مهم نیست #فرمانده چقدر از کشورش می گیرد مهم این است که چه چیزی به کشورش می دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک سنتالهی حتمی است.
✨شیخنا ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#طنز_جبهه
فرمانده گردانمون #شهیدحاج_علی_باقری نیم ساعت در مورد سکوت در شب حرف زد :
برادرا هیچ صدائی نباید از شما شنیده بشه !
سکوت ،سکوت،سکوت
کوچکترین صدا می تونه #سرنوشت یک عملیات رو عوض کنه.باید سکوت رو تمرین کنیم.
گردان در یک ستون به حرکت در آمد و ما همه مواظب بودیم صدای پاهایمان هم شنیده نشود
که در سکوت و تاریکی مرگبار شب ناگهان فریادی از عمق وجود همه ما را میخکوب کرد
آقای #اسحاقیان بود مرد ساده دلی که خیلی دوست داشتنی بود:
در تاریکی قبر #علی بفریادت برسه بلند #صلوات بفرست🤭
همه بچه مانده بودند صلوات بفرستند ؟
بخندند؟
بعضی ها اجابت کرده و بلند صلوات فرستادند
و بعضی ها هم آرام
اما حاج علی عصبانی فریاد کشید بابا سکوت سکوت سکوت😡
و باز سکوت بود که بر ستون حاکم شد و در تاریکی به پیش می رفت که،
این بار با صدائی به مراتب بلندتر فریاد کشید:
لال از دنیا نری بلند #صلوات بفرست .😂
وباز ما مانده بودیم چه کنیم ...
حاج علی باقری دو باره عصبانی تر ...
هنوز حرفهای حاج علی تمام نشده بود که فریاد #اسحاقیان بلند شد:
سلامتی #فرماندهان اسلام سوم صلوات رو بلندتر ...😂😂
خود حاج علی هم از خنده نتونست دیگه حرف بزنه.😂😂😂
شـادی روح شهدا #صلوات....
🌸🌺🌸🌺🌸
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﮔﻠﺰاﺭﺷﻬﺪا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
.
شیرافکن موجود نیست!😊
🔻🔻🔻🔻
#لشکر_۱۹_فجر به #غرب، #پادگان_ابوذر #سر_پل_ذهاب مأمور شده بود.
#فرماندهان #لشکر زودتر به منطقه رفته بودند. وقتی وارد #پادگان شدیم هر کس از نیروهای بومی را می دیدیم سراغ #مسلم را می گرفت. آنقدر برخوردش با اطرافیان خوب و سریع کار ها راه می انداخت که همه او را می شناختند. فردای آن روز برای انجام کاری به ستاد فرماندهی لشکر رفتم. از چیزی که دیدم خنده ام گرفت. بزرگ روی کاغذ نوشته و پشت شیشه زده بودند: توجه، توجه آقای #شیرافکن موجود نیست.
آنقدر سراغش را گرفته بودند که مسئولین کلافه و این اطلاعیه را نوشته بودند!
#شهید مسلم شیرافکن
#ﺷﻬﺪای_فارس
🌹🌱🌷🌱🌹🌱🌷
#ڪانال_ﮔﻠﺰاﺭشهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید