eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
* * * * * . مجید سلاح به دست محور آن سوی اروند را فرماندهی می کرد .آرام و قرار نداشت. حتی فرصت نداشت رگهای عرق را از شقیقه‌اش بگیر.د زمین پر چولان از گلوله شخم و شیار می‌شد. اما او هرگز نمی ترسید .حتی سر خم نمی کرد. خسته نمی‌شد .به تمام محور سر میزد. دقت می کرد .فرمان می داد. صبح نزدیک بود. کف دستش را نگاه کرد که خونی بود یاد تنها شهید قایق افتاد .خیلی سعی کرد نامش را به خاطر بیاورد. نام اولین شهید والفجر ۸ را. هنوز خورشید بر سطح مواج اروند تکثیر نشده بود که شهر فاو مامن مجید و یارانش شده بود. بر دیوار نیمه ایرانی هک شده بود : کاکو خسته نباشی! 🌹🌹🌹 منطقه آب گرفته بود .باتلاق شده بود .سیم خاردار و موانع خورشیدی هم بود. هر جا هم دستشان رسیده بود مین کاشته بودند .کانال هم زده بودند. کانال آب گرفته یعنی خندقی که به عمق یک متر آب داشت .اینطور که بچه های غواص می گفتند و اندازه گرفته بودند .این کانال از ترس نیروهای زرهی ما زده شده برای محافظت بصره .لشکر ۱۹ در پاسگاه کوت سواری مستقر شده بود. در منطقه پنج ضلعی، بچه های تیپ ۵۷ ابوالفضل بودند. که در واقع این دو یگان با بخش عظیمی از ارتش عراق در حال جنگ بودند . تک پشتیبانی و تک اصلی به طرف پتروشیمی عراق بود. ما هم جلویمان باتلاق بود .یعنی از کوت سواری تابوبیان تماماً آبگرفتگی بود تنها راه عبور ما به طرف پنج ضلعی بهبود به عرض ۱۰ متر که بغلش را تراشیده بودیم به صورت پلکانی و در پناه آن می توانستیم به ۵ ضلعی برویم. البته آن هم در شب .چون روز اصلا ممکن نبود .شناسایی هم شب انجام می‌گرفت یا در داخل آب یا به وسیله غواص ها یا در میان باتلاق که خیلی سخت بود. •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻دفتر گناهان شهدا.... دُنیا‌ جاۍ‌ ماندن‌ نیست... ! اگر باور‌ کنیم دنیا‌ محـل‌ عبور است دیگر دور‌ هوای‌ نَفس‌ خط‌‌ میکشیم با‌ نَفسمان مبارزه‌ کنیم! مانند شہـدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید حاج محمد ابراهیمی 💫 🌷پدربزرگ پدری حاج‌محمـد، میرزا ابراهیم، شخصیت منحصربه‌فردی داشت، روحیه‌اش به‌گونه‌ای بود که پیر و جوان مجذوب ایشان می‌شدند. علاقه عجیب و شدیدش به خاندان اهل‌بیت به‌خصوص حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بر کسی پوشیده نبود. آن سال‌ها حاج‌محمـد و خانواده‌اش هم در منزل ایشان زندگی می‌کردند. ماه‌های محرم در منزل آمیز ابراهیم جلسه روضه سیدالشهدا(ع) بود. از صبح ساعت هفت این مراسم شروع می‌شد تا نه و ده صبح. یک نفر منبر می‌رفت، صحبت و روضه و سینه‌زنی. بعد عزاداران پذیرایی می‌شدند و گروه دیگر و منبری دیگر می‌آمد. به همین ترتیب چندین جلسه پشت سر هم در منزل ایشان برای امام حسین(ع) عزاداری می‌شد. بی‌شک این روحیات آمیز ابراهیم بیشتر از هر کس در حاج‌محمـد جلوه‌گر شده بود، هم جاذبه‌اش، هم نورانیتش هم عشق حسینی‌اش. غیرازاین حاج‌محمـد پای ثابت مجالس قرآن بود. بعد هم مجالس مسجد جمعه و منبر شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب(ره). 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷مادر شهید بروجردی: ⭕️اینا فردا روز قیامت جلوتان را می گیرند! 🍃گفت :پسرم روخواب دیدن که گریه میکرده میگفته: "ما شهید شدیم ولی اینها که ماندن به جای ما کاری نکردن برا مملکت." ♨️تا آخر ببینید... 💔 🌱 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔰 | 🔻امام‌خامنه‌ای: آنجایی که یاد شهادت، یاد و ذکر شهیدان، تمجید از عظمت شهیدان وجود دارد، هر انسانی، هر دلی احساس عظمت و استغنای از غیر خدا میکند. ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌱دیدن ِ عڪسهـــاے شما است ! دلمــــان 🌷 میخواهد .. 🤲 🕊️ 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
که زمان شهادت و محـل قبر خود را نشــان داد.... 🌷🌹 🌷روز خاکسپارے شهیـد موزه بود. اکثر بچه هاے قدیم لشـکرجمع بودن... با حاج عبدالله به حسینیه گلزار شهدا تکیه داده بودیم. گفت فـلانی, این آب خورے رو می بینے؟ (و به اب خوری کنار مزار شهیدسپاسی اشاره می کرد.) گفتم :خــوب؟ گفت: هفته دیگه, جاے اون یه شهید دفن می کنید؟ گفتم کی؟ گفت:حاج عـبدالله رودکی!😳😳 گفتم :خواب دیـدے خیـر باشـه!😊 به چند نفر دیگه هم سپــرد. هفته بعدشد. شب خوابی دیدم که مطمئن شدم, خبــر بدی در راه است. تا خبرشهادتش امد. بعد هم گفــتن از تهران آمــده اند تا پیــکر حـاج عبدالله را ببــرن تهران.., بهشت زهرا! سریع خــودم را رساندم و با عصبانیت گفتم :مگــه نشــنیده اید امام فرمودند ملاک وصیت شهدا است! گفتن بله! گفتم: هفته پیش به من گفت کجا دفن شود, به چنــد نفر دیگر هم... چه جایے بهتر از کنار مجــید سپاسے! 🍃🌷🍃 حاج عبدالله رودکی 🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb ﻳﺎﺩ ﺷﻬﺪاﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ اﺟﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﺒﺮﻳﺪ
* * * * * . باتلاقی بودن و آبگرفتگی کار را میان سخت کرده بود من خودم دیدم بچه ها تا زانو در گل بودند و همین باعث شد فرماندهان تصمیم عقب‌نشینی بگیرند. حالا چشم روز کم کم باز شده بود و بچه های تا زانو در گل، می خواستند برگردند عقب. عقب نشینی هم آسان تر از حمله نبود اگرچه بچه ها ،حمله را بیشتر دوست داشتند. «خشایار »داشتیم تا بچه‌ها را عقب بیاورد اما امکان نداشت در گل و لای حرکت کند. به هر زحمتی بود برگشتیم عقب. تصمیم گرفتیم برای هدایت کار طبق معمول مجید جلو بود صف اول. این بار با هاشم اعتمادی .هاشم هم یکی از شجاع آن روزگار بود. بچه‌ها لقبش را داده بودند و ببر صحرا‌. مجید و هاشم نه تنها عقب‌نشینی نمی کردند بلکه هنوز داشتند می رفتند جلو. شاید باورتان نشود بچه ها در پناه خاکریز برمی‌گشتند عقب، این دوتا روی خاکریز می‌رفتند جلو. گفتم از طریق بیسیم که برگردید عقب. از فاصله ۳۰۰ متری را داشتم نگاه میکردم و با بیسیم ارتباط داشتم‌ صدای تیر را میشود از داخل گوشی شنید که بالای سرشان رد میشد و مجید به مخابراتشان می گفت :«بگویید من بعد از همه برمیگردم عقب چشم!» خیلی شجاع بود .سپر لشکر فجر بود .شجاعتش واقعاً تماشا داشت. فرمانده گروهان ها و گردان ها وقتی می فهمیدند حاج مجید همراهشان است آرامش در وجودشان پدید می آمد .حتی خودمان که فرمانده لشکر بودم وقتی می فهمیدم حاج مجید هست و فرمان می دهد و هماهنگ می‌کند قوت قلب پیدا میکردم. خلاصع نیامدند عقب مگر اینکه همه برگشتند و من میدیدم که نیروهای دشمن گردان گردان جلو می‌آیند در حالی که با تانک و زره پشتیبانی می‌شوند. https://chat.whatsapp.com/CzPsk4NOD9M9jH4vFR23gP •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻روایت انتظار سی ساله مادر شهید بابا علی نبی پور 🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید حاج محمد ابراهیمی 💫 🌷یک روز عصر در پادگان مشغول لحیم‌کاری بودم که نا غافل تکه‌ای از لحیم داغ به داخل چشمم پرید. بهداری گفت سریع مرا به یمارستان خلیلی ببرند. حاج‌محمـدموتورش را آورد و گفت: سوار شو تا برویم. حاج‌محمـد به‌سرعت می‌رفت تا من را سریع‌تر به بیمارستان برساند. پشت یک چراغ‌قرمز ایستادیم. یک جیپ روباز هم جلوتر پشت چراغ ایستاده بود. زن و مردی سوار بودند که مشخص بود عشایر هستند. زن روسری‌اش را روی شانه انداخته و حجاب نداشت. دیدم حاج‌محمـد برخلاف مسیر بیمارستان به دنبال ماشین شروع به حرکت کرد. گفتم: محمد بیمارستان این سمته! - بیمارستان باشه واسه بعد... باید بریم این‌ها را امربه‌معروف کنیم! - چِشمم! درحالی‌که به‌سرعت می‌رفت گفت: نگران نباش، چشمت خوب می‌شه، اما وظیفه منه به این‌ها تذکر بدم. چند خیابان دنبال آن‌ها رفت تا آن‌ها را متوقف کرد. به آن آقا تذکر داد که باید حواسش به پوشش همسرش باشد! 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ سروش: https://sapp.ir/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
* (ﻋﺞ ) و 🌷🌹🌷🌹 حضـرت رسـول (ص) : قـرض بگــیرید و قربانی کنیــد ؛ زیرا آن قرضی است ادا شدنى اســت ( این‌ قرض را خـداوند سبحــان ادا مى ‌کند)  🌷🏴🌹🏴🌷 ﻃﺒﻖ ﻗﺮاﺭ ﻣﺎﻫﺎﻧﻪ, به عنایـت حضـرت زهــرا (س) ، و ذبــح گوسفــند، جهت رفــع بلا و بیمارے و ﺗﻌﺠﻴــﻞ ﺩﺭ منجے موعــود، در روز ولادت حضرت معصومه(چهارشنبه ۱۱ خرداد)، اول ماه ذی القعده ﺗﻮﺳــﻄ ﺧﺎﺩﻣﻴﻦ شهــدا انجام مےپذیرد. ✋✋ شمــا هم مےتوانید در این امر خــیر سهیم باشیـــد 👇◾️👇 ﺷﻤــﺎﺭﻩ ﻛﺎﺭﺕ ﺟــﻬﺖ ﻭاﺭﻳﺰ ﻛﻤــﻚ ﻫﺎ: ۶۳۶۲۱۴۱۱۱۸۰۵۹۰۷۱ بانك آينده بــنام محمد پولادي 🔺▫️🔺▫️ *هییت شهداے گمنام شـــیراز* 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
7.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | 🔻این مملکت ، مملکت علی ابن موسی الرضاست... ما، در خانه‌ی ســــلطان سر و سامان داریم هر چه داریم ز آقـــای خراسان داریم ع 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75