🌷🕊🍃
#شهادت یعنی؛
زندگی کن، اما فقط #برای_خدا...
اگر شهادت میخواهید زندگی کنید فقط برای خدا...
#شهیدبابک_نوری_هریس🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
دست راست شهید حسن باقری بود. همین همراهی، او را متخصص
اطلاعات عملیات کرده بود. شناسایی را در هر کاری ضروری می دانست
و همیشه می گفت تا می توانید شناسایی کنید و بعد عملیات.
حاج قاسم هم خیلی دوستش داشت، چون حاج رسول مرد عملیات های سخت بود.
یک بار وسط بحبوحه جنگ سوریه، حاج قاسم وارد سنگر شده بود و دیده بود حاج رسول نقشه اسرائیل را گذاشته وسط و دارد نقشه عملیاتی طراحی می کند.
بهش گفته بود: چه می کنی حاج رسول؟ گفته بود:
دارم نقشه عملیات حذف اسرائیل بعد از داعش را طراحی می کنم. حاج قاسم گفته بود: وسط این شلوغی جنگ و حضور داعش؟ حاج رسول پاسخ داده بود: فرضش که محال نیست. ان شاءالله با فرماندهی شما
اون روز هم میاد.
سردار شهید عبدالرسول استوار
#شهداےفارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_محمودرضا_بیضایی*
✍از تبریز تا دمشق / #قسمت_ششم
🔷مقاومت به اعتباز یا زهرا(سلام الله علیها)
🔹تعریف میکرد در دوره ی دانشکده،یک بار یکی از مقامات مهم حماس به جمع آنها آمده بود.میگفت آمد سخنرانی کرد.وقتی صحبت از پیروزی حزب الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه شد گفت :《ما هم سال ها در برابر اسرائیل مقاومت کرده ایم،اما ما این پیروزی ای را که حزب الله در جنگ ۳۳روزه به دست آورد،هیچ وقت نتوانسته ایم به دست بیاوریم.
اگر دنبال رمز پیروزی حزب الله و علت موفق نشدن ما هستید رمزش این است که آنها یا زهرا(سلام الله علیها) دارند و ما نداریم》محمود رضا از قول این شخص در آن جلسه حرف جالب دیگری هم نقل کرد. گفته بود اگر رزمندگان مقاومت،علیه صهیونیست ها عملیات استشهادی انجام میدهند،این روش را از عملیات شهادت طلبانه ی شهید حسین فهمیده در ایران الگو برداری کرده اند.
ادامه دارد...
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
38.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀نماهنگ «قول مادرانه»
روایتی متفاوت از حادثه تروریستی شاهچراغ
تهیه کننده: زندهیاد محمد جعفری
تولید شده در #مدرسه_فیلمسازی_شیم
تهیه شده در #حوزه_هنری_انقلاب_اسلامی_استان_فارس
#مها_فیلم
🔸تقدیم به پیشگاه سراسر نور و امنیت حضرت احمدبنموسی شاهچراغ علیهالسلام
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی ⭐️
🌷آن روز(شهید)رسول برای دیدن برادرش رضا آمده بود. در ابتدای یک شیار به جعبهای برخوردیم که نیمی از آن در زمین فرو رفته بود. جعبه را باز کردیم، در آن چهار مین والمرا و زیر آنها مواد منفجره "سیچهار c4-" کار گذاشتهشده بود. احتمال دادیم، یک نوع تله انفجاری باشد. رضا گفت: اگر جعبه تله باشد، باید آن را خنثی کنیم تا به کسی آسیب نرسد!
محکم و دستوری گفت: همه برید عقب.
با اصرار همه را ما به بالای شیار فرستاد. رسول در نزدیکترین محل به برادرش رضا ایستاده بود. رضا شروع به گفتن اشهد کرد و با گفتن ذکر اشهد، مینهای والمر را یکییکی از جعبه جدا و خنثی کرد.بعد هم "سیچهار c4-" را . زیر آن هم مین ضد تانک بود، اگر این حجم از مواد منفجره با هم منفجر میشد رضا پودر می شد، اما بدون ترس آنها را خنثی کرد و جالب، چهره آرام برادرش رسول بود که برادر را نظاره می کرد... گویی ترس برای آنها معنا نداشت.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🎥 وصیت زیبای شهید مدافع امنیت #احمد_صالحی خطاب به مسئولین
🔹در مراسم تشییع شهید احمد صالحی، وصیاتنامه وی توسط مادر این شهید خوانده شد. در بخشی از این وصیتنامه، شهید صالحی مسئولین نظام را مورد خطاب قرار داده است.
#مسؤلین
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#یلـــداے_همــدلے
🔹🔹🔹🔹
در ایامی که متعلق به بی بی حضرت فاطمه (س) می باشد می خواهیم یلدا را بهانه ای برای کمک به نیازمندان شهر نماییم ....
خیرین و بانیان خیر، از همین الان لطفا همت کنید تا بتوانیم در هفته آخر آذرماه یک بسته معیشتی مناسب جهت نیازمندان تحت پوشش تهیه نماییم
یا زهرا ....
🔹🔸🔹🔸🔹
شماره کارت جهت مشارکت👇👇
6037997950252222
*بانک ملی . بنام مرکز نیکوکاری شهدای گمنام*
🔹🔺🔹🔺🔹
#هییت_شهداےگمنام_شیــراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
بخند جـان دلم...
خنده ی تو پرتو نوری است که
🌤صبح را دل انگیز می کند..
که از درز کنار پرده ی اتاق رخنه می کند
به داخل و تمام وجود آدم را گرم می کند!
پس بی بهانه و بی دریغ بخند..
"دلیل دلگرمی من در صبح های
تکراری و خسته کننده ...
#حاج_قاسم💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#آدرسےقبل_شهــادت
توےسنگــر با او و چند تای دیگه از بچه ها نشسته بودیم .😊
یکی از بچـه های #بسیجـی وارد شد.
پانزده – شانزده ساله به نظر میرسید.
مثل بقیه جوانترها شیــفته فرهاد شده بود و نشــانی منزل او را میخواست.☺️
فرهاد مکــثی کـرد و سرش را بالا آورد و گفت :
- شما لطــف دارین ! ما در خدمتــتون هستیــم . خیابــونای #شیرازو بلدی؟
- بلـــــــــه...
- سوار ماشـــین که شدی میگی #دارالرحمة ، قبرستون جدید . . . صدای خنده بچه ها جوان را گــیج کرده بود.😂
فرهــاد #پیـشانــی جوان را بوسید و گفــت:
بنــویس ڪاکو ... برای مزاح بود ... بنویــس :✍
دارالرحمة ، قطعـــه #شهدا ، ردیف ... ، پلاک ... بسیجی جوان رفت.
روزها گذشت . بچه ها یکی یکی شهید شدند . اکبر رفت ، حسین رفت ، فرهاد هم رفت ... جنازه او را از سردشت آوردند و شوق و شورش را به آرامگاه ابدی اش در دارالرحمة سپــردند.
وقتــے به شـــوق #زیارت مزار او به راه افــتادم ، یڪ نفر زودتر از من به آنجا رسیده بود ، هــمان بسیجی جوان #نشانے را درست آمده بود.😭
#شهید فرهاد شــاهچراغی
#شهدای_شیراز
#ﺳﺎﻟﺮﻭﺯﺷﻬﺎﺩﺕ 🌷
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_محمودرضا_بیضایی*
✍از تبریز تا دمشق / #قسمت_هفتم
🔹محمدرضا از مریدان مرحوم آیت الله العظمی سیدابوالحسن مولانا(رضوان الله علیه) بود.
مرحوم آیت الله مولانا ظهرها در مسجد«استادشاگرد»در خیابان فردوسی تبریز اقامه نماز میکرد.من ایامی که در دبیرستان ابوذر در خیابان تربیت درس میخواندم، به خاطر نزدیک بودن مدرسه به این مسجد، ظهرها گاهی میرفتم و نماز را به ایشان اقتدا میکردم.ایشان خیلی بزرگوار بودندو با افتادگی و حسن خُلق فوق العاده ای با جوان ها برخورد میکردند. معمولا بعد از نمازهایشان حلقه ای از جوان ها دور ایشان تشکیل میشد و تا چند ساعت ایشان را رها نمیکردند. در معنویات مقاماتی داشتند و البته کمتر کسی ایشان را در تبریز از این بُعد میشناخت. من نمیدانستم محمودرضا هم در نمازِ ایشان حاضر میشود. اوایل دورهٔ دانشجویی من، با اواخر دورهٔ دبیرستان محمودرضا هم زمان بود. بعد از دانشگاه، من دیگر توفیق درک محضر آیت الله مولانا را به جز یکی دو بار در دیدارهایی که در عید غدیر منزلشان مشرّف شده بودم، نداشتم.
محمودرضا در دو سال آخر دبیرستان ظهرها بعد از مدرسه، مسیر دبیرستان فردوسی تا مسجد استاد شاگرد را پیاده طی میکرد و در نماز ایشان حاضر می شد. من از این قضیه بی اطلاع بودم تا اینکه یک روز فهمیدم و به محمودرضا گفتم:« شنیده ام میروی نماز آقای مولانا.» اول جاخورد، بعد گفت:« آره، خیلی آدم خوش مرامی است!» گفتم:« از فرمایشاتش استفاده هم میکنی؟» گفت:« بله.» گفتم :« از چیزهایی که شنیده ای یکی دوتا بگو ماهم استفاده کنیم.» گفت:« دیروز بعد از نماز با احتیاط و رعایت ادب رفتم جلو و سلام کردم و گفتم اگر میشود نصیحتی بفرمایید.» ایشان چند لحظه سرشان را انداختند پایین، بعد توی صورت من نگاه کردند و گفتند:« حال شما خوب است؟!» محمودرضا این را گفت و زد زیر خنده و دیگر نگذاشت بحث آیت الله مولانا را ادامه بدهیم.آن روز مرا پیچاند. بعدا دوباره یقه اش را گرفتم و خواستم اگر سوالی پرسیده و جوابی شنیده بگویدتا من هم استفاده کنم. گفت:« آن روز از ایشان درباره ی عرفان سوال کردم و ایشان هم فرمودندهمین روایت هایی که شیخ طوسی و دیگران از اهل بیت(علیه السلام) نقل کرده اند عرفان است.» محمودرضا تا آخر همین بود. هیچ وقت، حتی یکبار هم نشد که تظاهری بکند یا قیافهٔ آدم های معنوی را به خودش بگیرد! من تا آخر حیات ظاهری محمودرضا چیزی از او ندیدم که بخواهد معنویتش را به رُخ بکشد.
#ادامه_دارد.
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | تشنگان وصل
🌷 رهبر انقلاب: اینکه شما میبینید و میشنوید بعضی از این شهدای ما عاشقانه #آرزوی_شهادت میکردند، خدای متعال یک نوری به دل آنها انداخته بود؛ با این نور یک حقیقتی را میدیدند، این بود که عاشق شهادت بودند.
👈 شهید سلیمانی میگفت... تهدیدش کردند که تو را میکشیم، گفت من دارم در بیابانها دنبالش میگردم، بلندی و پستیها را طی میکنم دنبال همین. ۱۴۰۱/۰۸/۰۸
#عاشقان_شهادت
#حاج_قاسم
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی⭐
🌷عملیات والفجر 4 بود. به اتفاق تیمی از بچه های اطلاعات لشکر برای شناسایی تپه ای رفتیم، رضا هم به عنوان تخریب چی گروه بود. جلو گروه می رفت و مین های مسیر را خنثی می کرد و مرتب تأکید می کرد در جاپای او راه برویم. به مقصد که کانالی روی تپه بود رسیدیم، کانال در دید دشمن بود و از بالا روی آن شروع به آتش به سمت ما کرد، بعد به سمت ما آمدند. من که مسئول گروه بودم دست و پایم را گم کرده بودم و می خواستم بچه ها را برگردانم، اما رضا با خونسردی بچه ها را در کانال روبروی عراقی ها چید و به هرکس گفت به چه سمت آتش بریزد.با فرماندهی رضا، دشمن عقب نشست. بعد از ساعتی آتش دشمن کم شد، رضا کالک و نقشه را پهن کرد و شروع به شناسایی منطقه کرد...
حدود 24 ساعت روی تپه، زیر آتش دشمن بودیم، اما با درایت رضا بدون حتی یک اسیر یا مجروح کارمان را به سلامت انجام دادیم و برگشتیم...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#حجاب❣🌸
🌟زمان جنگ، بمباران☄ هوایی امان مردم رو بریده بود. شب وقتِ خواب دیدم دخترم #گلدسته رفت و حجابِ کامل پوشید. ازش پرسیدم: دخترم کاری پیش اومده؟ جایی میخواهی بری⁉️
گفت: نه پدرجان❌اینجا هر لحظه #بمباران هوایی میشه و ممکنه صبح زنده نباشیم؛ باید طوری باشم که اگه خواستند من رو از زیر آوار بیرون بیارن، #حجابم کامل باشه👌
#شهیده_گلدسته_محمدیان
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹 #مراسم *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹
و عزاداری روز شهادت حضرت زهرا (س)🏴
🏴گرامیداشت شهیدان یزدگردی و زارع 🏴
💢با سخنرانی حجت الاسلام یزدگردی
💢 #بامداحی برادر کربلایی محمد شریف زاده 💢
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ *پنجشنبه ۱۷ آذر ماه/ از ساعت ۱۶*
🔺🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺🔺🔺
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃
✨خوشبختے یعنے ؛
دوستانے داشتہ باشے ڪہ تا
بهشت همراه تو باشند ...
🌷خوشا بہ حال بهشت ڪہ
چنین جوانانے دارد ...
شباب الجنہ ؛ جوانان بهشتے❣
#شهیدان صحرایی ،حاجی زاده ،شیخ الاسلامی🌷
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷تشنگی و محاصره طاقت ما را بریده بود. همه چیز داشتیم جز آب و یک راه ارتباطی اَمن به عقب. یک قطره آب هم نداشتیم، نه برای نوشیدن نه برای وضو.
دشمن هم که وضع ما را می دانست در انتظار تسلیم شدن ما بود.
هشتاد، نود نفر بودیم. جعفر با صدای سوزناکش زیارت عاشورا میخواند. همه از گرما در سینه خاکریز سر به زمین دوخته بودیم که از گرمای آفتاب خلاص شویم و به صدای حزن انگیز جعفر گوش میدادیم.
زیارت عاشورا که تمام شد، بلند شد. همه را دور خودش جمع کرد و گفت: برادران از شما می خواهم در این ساعات سخت، یاد خدا را فراموش نکنید. همه به یاد لب تشنه امام حسین(ع) و یارانش باشید.
دیگر سخنی نگفت. نشست روی زمین و پوتینش را در آورد. دو کف دستش را روی زمین که هرم گرما از بلند می شد کوبید و بعد روی پیشانی و پشت دست ها کشید. بعد به نماز قامت بست. بجز چند نفری گه نگهبانی از خط را به عهده داشتند، همه تیمم کرده و پشت سر جعفر به نماز ایستادیم.
نماز که تمام شد خنکی سایه ای را روی سر خود حس کردیم.
سر به آسمان کشیدیم. در آن فصل گرما، ابری سیاه روی سر ما آمده بود و چند دقیقه بعد در کمال ناباوری، دانه های کوچک و سرد تگرگ روی سر ما باریدن گرفت!
🍃🌷🍃🌷
#شهید محمدجعفر صادقی
#شهدای_فارس
🌹🌱🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_محمودرضا_بیضایی*
✍از تبریز تا دمشق / #قسمت_هفتم
🔷معنویت؛ به همین سادگی
🔹محمودرضا از مریدان مرحوم آیت الله العظمی سیدابوالحسن مولانا(رضوان الله علیه) بود.
مرحوم آیت الله مولانا ظهرها در مسجد«استادشاگرد»در خیابان فردوسی تبریز اقامه نماز میکرد.من ایامی که در دبیرستان ابوذر در خیابان تربیت درس میخواندم، به خاطر نزدیک بودن مدرسه به این مسجد، ظهرها گاهی میرفتم و نماز را به ایشان اقتدا میکردم.ایشان خیلی بزرگوار بودندو با افتادگی و حسن خُلق فوق العاده ای با جوان ها برخورد میکردند. معمولا بعد از نمازهایشان حلقه ای از جوان ها دور ایشان تشکیل میشد و تا چند ساعت ایشان را رها نمیکردند. در معنویات مقاماتی داشتند و البته کمتر کسی ایشان را در تبریز از این بُعد میشناخت. من نمیدانستم محمودرضا هم در نمازِ ایشان حاضر میشود. اوایل دورهٔ دانشجویی من، با اواخر دورهٔ دبیرستان محمودرضا هم زمان بود. بعد از دانشگاه، من دیگر توفیق درک محضر آیت الله مولانا را به جز یکی دو بار در دیدارهایی که در عید غدیر منزلشان مشرّف شده بودم، نداشتم.
محمودرضا در دو سال آخر دبیرستان ظهرها بعد از مدرسه، مسیر دبیرستان فردوسی تا مسجد استاد شاگرد را پیاده طی میکرد و در نماز ایشان حاضر می شد. من از این قضیه بی اطلاع بودم تا اینکه یک روز فهمیدم و به محمودرضا گفتم:« شنیده ام میروی نماز آقای مولانا.» اول جاخورد، بعد گفت:« آره، خیلی آدم خوش مرامی است!» گفتم:« از فرمایشاتش استفاده هم میکنی؟» گفت:« بله.» گفتم :« از چیزهایی که شنیده ای یکی دوتا بگو ماهم استفاده کنیم.» گفت:« دیروز بعد از نماز با احتیاط و رعایت ادب رفتم جلو و سلام کردم و گفتم اگر میشود نصیحتی بفرمایید.» ایشان چند لحظه سرشان را انداختند پایین، بعد توی صورت من نگاه کردند و گفتند:« حال شما خوب است؟!» محمودرضا این را گفت و زد زیر خنده و دیگر نگذاشت بحث آیت الله مولانا را ادامه بدهیم.آن روز مرا پیچاند. بعدا دوباره یقه اش را گرفتم و خواستم اگر سوالی پرسیده و جوابی شنیده بگویدتا من هم استفاده کنم. گفت:« آن روز از ایشان درباره ی عرفان سوال کردم و ایشان هم فرمودندهمین روایت هایی که شیخ طوسی و دیگران از اهل بیت(علیه السلام) نقل کرده اند عرفان است.» محمودرضا تا آخر همین بود. هیچ وقت، حتی یکبار هم نشد که تظاهری بکند یا قیافهٔ آدم های معنوی را به خودش بگیرد! من تا آخر حیات ظاهری محمودرضا چیزی از او ندیدم که بخواهد معنویتش را به رُخ بکشد.
✍به روایت"احمدرضا بیضائی"
#ادامه_دارد.
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
#خدای_خوب_ابراهیم🌿'
دیده باز بر روی مسائل مختلف داشت .
ابراهیم گاهی وقت ها که دوستان متاهل خود را می دید، مانند یک مشاور دانا با آنان حرف می زد.
توصیه می کرد در رفتار خود دقت کنید. جنگ و جدال نکنید، تا آن جایی که توان دارید گذشت کنید و برای برطرف کردن مشکلات، از خدا کمک بگیرید.
.
وَ عَاشِروهُنَّ بِالمَعرُوفِ فَإِن كرِهتُمُوهُنَّ
و با زنان، به طور شایسته رفتار کنید و اگر از آن ها، کراهت داشتید، ( سریع تصمیم جدایی نگیرید.) ( سوره نساء/۱۹ )
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐️یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی⭐️
🌷عملیات خیبر بود. رزمنده ای آمد و چیزی به رضا گفت و رفت. رضا برافروخته و سرخشده بود. به سمتش رفتم و گفتم: رضا چیزی شده؟ آرام گفت: رسول زخمی شده!
گفتم: خوب بیا بریم دنبالش.
گفت: نه، مسئولیت این مأموریت و این بچهها با من هست، باید کارم را انجام بدهم.
راضی نشد مأموریتش را به خاطر برادرش رها کند. تا ساعت پنج صبح درگیر بودیم تا کار با موفقیت تمام شد.
به محل تخلیه شهدا و مجروحین رفتیم. جنازه چند شهید را رویهم، پشت یک ماشین گذاشته بودند تا منتقل کنند. رضا صدایم زد و گفت: بیا... رسول.
چشمان یکی از شهدا، در میان صورت خاکآلود و خونآلودش باز بود. چشمش سبز بود، رنگ چشمهای خاص و زیبای رسول. رضا دست به سروصورت رسول کشید و با هیجان گفت: هنوز نفس میکشد.
گلوله بالای جیب چپ لباسش، از بالای قرآنش رد شده و از بالای قلبش عبور کرده بود.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سردار_دلها
هرچقدر از حاج قاسم بگیم بازم کم گفتیم...
از سادگی
از مناعت طبع
از افتادگی و اخلاص....
حاج قاسم یادم داد....
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
اعضا و محبین شهدا
لطفا کانال گلزار شهدا را به دیگران معرفی نمایید :
⬇️⬇️
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
لطفا نظرات و انتقادات و پیشنهادات خود را با ادمین کانال در میان بگذارید
🔻🔻
@Kh_sh_sh
🌷🕊🍃
✨قسم به نام امنیتی که
شما با خون خود
برایمان به ارمغان آوردید
هرگز اجازه نمیدهیم
ایران
جولانگه هرزه ها شود
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#فدایی_امام_زمان عج
ارتباط قلبیاش با امام زمان (عج) خیلی قوی بود و میگفت، یک قدم به طرفشان برداری صد قدم به طرفت برمیدارند. این شهید عاشق امام زمان بود و هنگامی که نام مبارک آن حضرت را میشنید به عنوان احترام بلند میشد و ارادت خاصی به آن حضرت داشت. همیشه توصیه میکرد در قنوت نماز بخوانید: « اللهم اجعلنی من المحبین المهدی و المنتظرین المهدی(عج)».
🍃🌷🍃🌷
#شهید عبدالحمید حسینی
#سالروزتولد🎊🎊
#شهداےفارس
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#براساس_زندگینامه_شهید_محمودرضا_بیضایی*
✍از تبریز تا دمشق / #قسمت_هشتم
🔷از مایکل جردن تا شکیل اونیل
🔹یکی از علایق محمدرضا در ایام نوجوانی،تعقیب مسابقات لیگ بسکتبال حرفه ای آمریکا "ان بی ای" بود. یادم هست که جمعه ها صبح، مسابقات لیگ حرفه ای آمریکا از شبکه ی یک پخش میشد. محمودرضا همیشه قید خواب صبح جمعه را میزد و می نشست پای تماشای بستکبال. اطلاعاتش هم درباره ی لیگ آمریکا خوب بود و اخبار آن را علاوه بر تلوزیون، گاهی از طریق نشریه های ورزشی هم دنبال میکرد. عکس این مسابقه ها را از مجله های ورزشی می برید و نگه میداشت. مدتی هم پوستری از مایکل جردن به دیوار اتاقش بود.از اسامی بازیکنان و مربیان بگیر تا جدول لیگ و... را خوب می دانست و مرتب درباره شان حرف می زد. یک صبح جمعه با هم نشسته بودیم و اگر اشتباه نکنم داشتیم مسابقه ی تیم اورلاندو مجیک را که تیم محبوب محمودرضا بود، تماشا میکردیم. محمودرضا به شکیل اونیل، بازیکن سیاه پوست و مسلمان این تیم علاقه داشت و طبق معمول شروع کرد به تعریف و تمجید از او و تکنیک بازی کردنش و از این حرف ها.من وسط حرفش همین جوری گفتم :《به مایکل جردن نمی رسد!》گفت :《نه،شکیل اونیل فرق دارد.》گفتم :《چه فرقی؟》گفت:《شکیل اونیل هر هفته نمازجمعه میرود.》بعد گفت:《یک بار روز جمعه مسابقه داشته و هر چه مربیان تیم به او اصرار میکنند که آن روز نماز جمعه نرود،نمی پذیرد.دست آخر مجبود می شوند چند نفر را همراه اون بفرستند که به محض تمام شدن نماز، شکیل اونیل را سوار ماشین کنند و سریع برگردانند تا به مسابقه برسد!》
محمودرضا آن روز به من ثابت کرد که شکیل اونیل از مایکل جردن سرتر است، چون نماز جمعه اش ترک نمی شود.
✍به روایت"احمدرضا بیضائی"
🔹
#ادامه_دارد.
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنقدری که در تهدیدها فرصت است در خود فرصتها نیست
#حاج_قاسم_سلیمانی
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
⭐️یادی از سردار شهید محمدرضا ایزدی⭐️
🌷رضا فرمانده تخریب لشکر 19 فجر بود. یک شب صدایم زد و گفت بیا باهام بریم پد جزیره مجنون. گفتم خیره؟
گفت معبری که در میدان مین روی پد داریم نیاز به پاکسازی مجدد داره، بریم معبر را اصلاح کنیم!
هم کار خطرناکی بود هم جای خطرناکی، اما حاضر نبود کار پرخطر را به زیر دستانش بدهد.
با هم رفتیم. سینه خیز خودمان را به میدان مین رساندیم. گفت تو با دوربین حواست به بریدگی کنار پد باشد، عراقی ها از آنجا وارد می شوند تا من معبر را درست کنم.
تا دوربین را به آن سمت گرفتم، دیدم ده پانزده عراقی دارند روی جاده می آیند. گفتم رضا عراقی!
گفت: ترسیدی، سنگ را هم عراقی می بینی!
گفتم: حالا یه نگاه بنداز!
دوربین را گرفت به سمت بریدگی، بعد هم چپ و راست. در حالی که می خندید گفت بدو بدو که دارن ما را محاصره می کنن،الان است که اسیر شویم، به سرعت سینه خیز از میدان بیرون آمدیم!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مادر #شهید سید روحالله عجمیان:
🔹صورت پسرم خونی بود؛ تاالآن ندیده بودم؛ در دادگاه دیدم پسرم را چه طور زدهاند....😭
🏴وای ....مادری دیده که فرزندش را چطوری زدند 😭😭
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb