🎨 #لوح | #مناجات_شعبانیه
🔹اِلٰهی فَسُرَّنٖی بِلِقٰائِكَ یَوْمَ تَقْضٖی فٖیهِ بَیْنَ عِبٰادِكَ
ای خدا آن روزی که میان بندگانت حکم می کنی آن روز مرا به لقاء خود شاد کن...
💠فرازی از مناجات شعبانیه💠
#شهادت_آرزومه
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_چهارم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید حاج منصور خادم صادق
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
لبخند بزن
تا ڪه دلم نور بگیرد.....
خورشید تویی
آیینه در دست زمین است.....
#شهید_علیرضا_هاشمی_نژاد🌷
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💢 چند روز مانده به عید رفتیم شیراز. وقتی رسیدیم، شیخ محمد گفت: من یه پیرهن و شلوار بگیرم و بیام. تو هم برو برای خودت و بچهها خرید کن.
یک ساعت نشده بود تماس گرفت: من دیگه کاری ندارم. هرموقع تمام بودی زنگ بزن بیام دنبالت.
تماس را قطع کردم. همان موقع یک چیزی از بالا افتاد پایین. 💥
از چند سانتیام رد شد و محکم خورد زمین.😲 پروژکتورِ بزرگِ یکی از مغازهها بود. چنان صدایی بلند شد که از ترس نشستم و دست گذاشتم روی سرم. مردم فکر میکردند توی سرم خورده. حسابی ترسیده بودم.🥺
زنگ زدم به شیخ و زدم زیر گریه: بیا دنبالم.😭
- چی شده؟!
- محمد خدا دلش برای تو و بچه ها سوخت منو ازتون نگرفت.
- این چه حرفیه؟ تو شهید شدن منم میبینی و میشی همسر شهید.
و خندید😆. منم از سر عصبانیت جیغ زدم: محمد! نزدیک بود من بمیرم، حالا تو مسخره بازیت گرفته؟!😡
وقتی آمد دیدم لباس نگرفته.گفتم: کو لباست محمد؟!
چیزی نگفت. پاپیچش شدم، گفت: رفتم لباس بگیرم دیدم یه آقایی میخواست برای دوتا پسرش لباس بخره، ولی وضع مالی خوبی نداشت. پسراش هرچی انتخاب میکردن باباشون میگفت نه بابا، من پولش رو ندارم بخرم. تازه برای خودم و مامانتون هم نمیخوام چیزی بخرم.😔
گفت: دلم خیلی گرفت. براشون کفش و لباس خریدم.✅
- خدا تورو بهم دوباره داد.
- یعنی چی محمد؟ 😳
گفت: امروز من از لباس خریدن برای خودم گذشتم. خدا هم گفت شیخ محمد تو اونجا کمک کردی من اینجا خطر رو از زنت رفع میکنم. همیشه خدا حواسش هست. دست بقیه رو بگیریم، خودش جبران میکنه...✅
#شهید مدافع امنیت شیخ محمد مؤیدی
#شهدای_فارس
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2791079532.mp3
12.84M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸
مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه"
(روایتی از زندگی شهدا به زبان #همسران_شهدا)
✅ کتاب صوتی " #نیمه_پنهان_ماه "
قسمت5️⃣3️⃣ #شهید_عباس_بابایی
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #روایتگری | #کلیپ
🙋♂ عارف ۱۸ ساله از ماکو ...
🔻 برشی از روایتگری سید جعفر حسینی
#شهدا
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐️
🌹براي عمليات کربلاي چهار آماده مي شديم. با حاج مهدي زارع، سيد محمد کدخدا و سيد محمد باقر دستغيب پشت وانت نشسته بوديم و از گتوند به سمت شلمچه مي رفتيم. مسير طولاني بود، حدود دو ساعت. قرار شد آيت الکرسي بخوانيم، اما اتفاق عجيبي افتاد. با اينکه هر چهار نفر آيت الکرسي را حفظ بوديم، اما در اين دوساعت نتوانستيم آن را کامل ختم کنيم. يک آيه خوانده مي شد و هر چهار نفر به خنده می افتادیم. دوباره از اول می خواندیم. وقتي به شلمچه رسيديم، حاج مهدي به راننده گفت نگه دار تا ما آيت الکرسي را تمام کنيم. من يقين کردم که زمان شهادت اين عزيزان رسيده است. صحنه عجيبي بود، پرواز آنها را مي شد با چشم سر هم ديد. شب بعد حاج مهدي و سيد محمد باقر به عرش الهي پر کشيدند، کدخدا هم چند هفته بعد.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#حاج_قاسم | #ماه_رمضان | #جان_فدا
🏷 سیره شهید حاج قاسم سلیمانی در ماه مبارک رمضان
▫️در ماه رمضان، اگر زمان افطار به خانه میرسیدند، میگفتند برای راننده و محافظها افطار آماده کنید تا به خانهشان میرسند بتوانند کمی افطار کنند و گرسنه نمانند.
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📸آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند....(آيه۲۰ سوره توبه)
#شهدا_رستگاران_عالمند
#ماه_رمضان
#بهار_قرآن
#حاجقاسم
🌱🌹🌱🌹
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_پنجم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید هاشم اعتمادی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_پنجم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
ای شهــید🌷
دعا کن ، که ما
از خستگی و غفلت خوابمان نَبَـرد
و از قافله ی مهـدی فاطمه جا نمانیم ...
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
👇 بخشی از وصیت شهید سید عبدالرضا سجادیان
💢خدایا چقدر زیباست مرگ در راه تو و شمع گونه سوختن، آنسان که بتوان روشنی بخش جامعه بود
و خدایا میدانم تو کیستی نه آنگونه که علی دانست.
خدایا تو را با دیده دل دیده ام نه آنقدر که محمد (ص)دید،
خدایا به تو، کتابت و هر آنچه از توست یقین دارم، نه آنگونه که امام و رهبر من خمینی عزیز دارد.
و اینک ای مهربان ترین خوبان مرا به آنچه از تو نیست کافی گردان،
یاریم ده، ای هستی بخش که جز تو از هیچکس و هیچ چیز خوف نداشته و مظاهر مادی ات اندوهگینم نسازد.
خدایا آنقدر می دانم که آنچه ما را از یاد تو و رسیدن به تو غافل گردانیده، خود ما هستیم. یاریمان ده که از زندان خویشتن آزاد شویم. خدایا نمی دانم بعضی اوقات آنچنان در حال سجود هستیم که از جامدات هم بدتریم، اما ای مقصودم و ای امیدم و ای مرادم، لحظه های اندکی هم در زندگی ام بودند که از التهاب لقاء تو سوختم.
خدایا جز تو را نمی خواهم، یارم باشی...
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رمضان در جبهه ها
🌿تصاویری از لحظات #افطار و #سحر و مناجاتهای رزمندگان دفاع مقدس در #ماه_مبارک_رمضان جبهه ها
💢یاد شهدایی که با زبان روزه شهید شدند ...
#صلوات
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
نمازش را بسیار با آرامش و خشوع می خواند. در بعضی وقتها که فراغت بیشتری داشت آیه « ایّاک نعبد و ایّاک نستعین» را هفت بار با چشمانی اشکبار تکرار می کرد. به یاد دارم از سن هشت سالگی روزه اش را به طور کامل می گرفت. او به قدری نسبت به #ماه_رمضان مقید و حساس بود که مسافرتها و مأموریتهایش را به گونه ای تنظیم می کرد کوچکترین لطمه ای به روزه اش وارد نشود. او همیشه نمازش را در اول وقت می خواند و ما را نیز به نماز اول وقت تشویق می کرد.
🌷#شهید_عباس_بابایی
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐️
حاج مهدی و سید محمد کدخدا یک روح بودند در دو پیکر، از ابتدای انقلاب و تشکیل سپاه با هم بودند.
در شهادت حاج مهدی هیچ کس بی تاب تر از سید محمد کدخدا نبود. گویی بخشی از جانش را از او گرفته بودند. می گفت: ما به هم قول داده بودیم با هم شهید شویم و تشیع جنازه مان با هم باشد، اما او رفت و من ماندم.
سید محمد این بی لیاقتی را از خود می دانست. اما حاج مهدی بد قولی نکرد و سر قولش ماند. تا وقتی که سید محمد در جسم خاکی اش زندانی بود، پیکر حاج مهدی هم بر نگشت. وقتی دو هفته بعد سید محمد هم شربت شهادت را با شادی سر کشید، جنازه حاج مهدی هم پیدا شد. در معراج شهدا جنازه هر دو را کنار هم گذاشتیم و دستانشان را به هم دادیم، شادی این وصال در جسم بی روح آنها تبلور پیدا کرده بود. هنگام دفن هم هر دو شانه به شانه هم قرار گرفتند.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
با ابراهیم داخل یک خانه شدیم. چند بار یا الله
گفت و وارد یــک اتاق شـدیم. چند نفر نشــسته
بـودند. پـیرمـردی با عبای مشکــی بالای مجـلس
بـود. به همراه ابـراهـیم سلام کردیم و در گوشه
اتاق نشستیم.
صحبت های حاج آقا با یکی از جوان ها تمام
شد. ایشـان رو کرد به ما و با چهره ای خندان
گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجـب این
طرف ها!. ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا وقت نمی کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می کردند فهمیدم که ایشان ابراهیم را خوب می شناسد، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد.
وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم مار ا یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما را شرمنده نکنید. خواهش می کنم اینطوری حرف نزنید. بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان شاء الله در جلسات هفتگی خدمت می رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم.
در بین راه گفتم: ابرام جون، تو هم به این بابایه کم نصیحت می کردی، دیگه سرخ و زرد شدن نداره! با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می گی امیر جون، تو اصلا این آقا رو شناختی؟ گفتم: نه ، راستی کی بود؟ گفت: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی ها نمی دانند.
ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبای محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده.
سلام بر ابراهیم، ص 124 و 125
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌹 #مراسم *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹
💢و گرامیداشت شهید جواد کامیاب
💢 #بامداحی: کربلایی سید محمد موسوی
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ پنجشنبه ۱۰ فروردین / از ساعت ۱۷
🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
مبلغ باشید
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_ششم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید احمد خادم الحسینی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_ششم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
هر صبــ🌤ح...
شروع
تازه ای است از زندگی
که من..
به نگاه تــو
اقتدا می کنم
نفس های تازه تازه را...
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیره_شهدا
🌹هر سال درنیمه شعبان جشن مفصل و باشکوهی برای ولادت صاحب الزمان می گرفت.
روبروی مغازهاش را تزیین و ریسه بندی می کرد از مردم محل باشیرینی و میوه و شربت پذیرایی می کرد و برای اقوام هم شام مفصلی درست می کرد.
🌹 نمازهایش به موقع بود و به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد.
نماز شبش هیچ وقت ترک نمی شد و حتی در سوریه که خیلی خسته بودند و با کمبودِ آب هم مواجه بودند. دوستانش می گفتند ته مانده آب های بچه ها را جمع می کرد و در آن سوز و سرما تجدید وضو می کرد و نماز شب می خواند.
🌹نیمه شب که برای نماز شب بیدار میشد بعد از نماز شب، زیارتنامه همه ائمه راکه در گوشیِ موبایلش داشت می خواند و به زیارت حضرت زینب که می رسید با دو دست به سرِخودش می زد و ضجهه می زد و گریه می کرد
و آخر هم فدایی بی بی شد...
#شهیدمدافع_حرم
#شهید قدرت اله عبودی
#شهدای_فارس🌷
#سالگردشهادت
🌷🌱🌷🌱
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
35.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به تکتک کارت دعوت دادن...
راهیان نور - اسفند ۱۴۰۱
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
خاطرات عکس نوشته شهید حاج مهدی زارع.zip
9.46M
خاطرات عکس نوشته شهید حاج مهدی زارع تقدیم دوستان.
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
📌تعجیل حاج قاسم برای خواندن نماز شب در روضه مسجدالنبی(ص)
✍محمود خالقی، همرزم سردار شهید سلیمانی در برنامه "مسافر بهشت" رادیو معارف: در سال ۷۱ به حج مشرف شدیم، من و سردار مسئولیتی در بعثه مقام رهبری داشتیم البته کاروانهای ما مستقل بود؛ کاروان حاج قاسم به مسجدالنبی(ص) نزدیکتر بود و من شبها به محل استقرار کاروان ایشان میرفتم.
آن زمان دربهای مسجدالنبی(ص) از ۱۱ شب تا یک ساعت قبل از اذان صبح بسته میشد، زائران از دو ساعت قبل از اذان پشت درهای بسته میایستادند تا به محض بازگشایی به سرعت وارد شوند؛ من و حاج قاسم جزء اولین نفرها بودیم که میایستادیم و به محض آنکه درها باز میشد به سرعت داخل میشدیم و هدفمان این بود که به بخش روضه مسجد برویم و نماز شب را بخوانیم.روزها هم مشغول کار میشدیم، در مکه هم مشغول امور بودیم حاج قاسم معمولاً روز عرفه را با نذر قصد روزه میکرد و آن زمان که عرفه در فصل گرمای عربستان بود، روزهدار بود یکی دو باری که غار حرا مشرف شدیم از سکوت و خلوتی آنجا بسیار خوشش آمد./ شبستان.
📍 #حاج_قاسم سلیمانی👇
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🎨 #لوح | #مناجات_شعبانیه
🔻اِلٰهی لَمْ یَزَلْ بِرُّكَ عَلَیَّ اَیّٰامَ حَیٰوتٖی، فَلٰا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنّٖی فیٖ مَمٰاتٖی...
ای خدا چنانکه لطف و احسانت در تمام مدت زندگی شامل حالم بود پس در مرگ مرا از احسانت محروم مساز...
💠فرازی از مناجات شعبانیه💠
#شهادت_آرزومه
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌙 #ماه_رمضان
🗓 #دعای_روز_هفتم_ماه_رمضان
🌹 #یادشهید حاج عبدالله رودکی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری |
📹 #کلیپ ...
🤲 #دعای_روز_هفتم_ماه_رمضان
🕌 #دعای_ماه_مبارک_رمضان به نیابت و هدیه به شهدا
📡نشردهید
🔹🔸🔸🔹🔸🔸🔹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃
عڪس لبخنـدٺ ؛
جـامـاندݧ را ؛🥀
بـدجـور بہ رخمـاݩ مےڪشد...
#شهیدهــــادےذوالفقـــارے🌷
#صبح_وعاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#سیــره_شهدا
💢پدافند جزایر مجنون در اختیار لشکر 19 فجر بود. خط سخت و پیچیده ای بود. روزی نبود که در این خط ما مجروح یا شهید نداشته باشیم. آنقدر خط حساس بود که نمی شد راست و مستقیم در آن قدم زد و خمپاره و گلوله ای به سمتت نیاید.
💢بچه های اطلاعات هم در جزیره چند سنگر کمین داشتند که حرکات عراقی ها را زیر نظر داشتند. یک شب نوبت من بود به کمین بروم. در مسیر رفتن به سنگر کمین، صدای تیشه شنیدم!😳
باتعجب به سمت صدا رفتم، صدا از درون یک کانال بود که مشخص بود تازه حفر شده است. داخل کانال سرک کشیدم. دیدم آقا منصور در انتهای کانال نشسته است، پای مصنوعی اش را به دیواره تکیه داده، و با تیشه به دیواره کانال می کوبد تا طول کانال را زیاد کند.
کانالی که اگر حفر می شد، بسیار در کم کردن، تلفات ما در این خط مؤثر بود.
خدا قوتی به آقا منصور گفتم و رفتم به سمت کمین.
دم صبح بود که کارم تمام شد و برگشتم. هنوز صدای تیشه می آمد.
رفتم به سمت کانال. دیدم منصور هنوز دارد تیشه می زند. رفتم کنارش.
عرق از سر و رویش می چکید و صورتش گُر گرفته بود.
گفتم: منصور تو را خدا بسه، یکم استراحت کن، یکم بخواب!
لبخند روی صورتش نشست.
گفت: اِنقدر توی قبر بخوابم که کمرم خشک بشه، التماس کنم یکی بیاد بچرخونتم!😔
نفسی تازه کرد و گفت: آقا جلیل بذار تا وقت هست و نفسی هست، به اسلام و به کشورم #خدمت کنم...
چیزی نمی توانستم بگویم. تیشه اش را در دست چرخاند و دوباره شروع کرد به کندن کانال....
#سردار شهید حاج منصور خادم صادق
#شهدای فارس
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb