eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
802 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
199 ویدیو
21 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
(السّلامُ عَلَيْكَ يٰا عَلِیّ بْنِ اَبی‌طٰالِب) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا « فزتُ و رَبّ الکعبه » پور بوسفیان چو از بیداد و کین داد حکم قتل ِ میر مؤمنین ابن ملجم جانی رذل و شریر یافت مأموریت قتل امیر گرگ دون از حیله ی روباه پیر گشت اندر بیشهٔ حق شیر گیر هیجده شب چون که بگذشت از صیام شد به سوی کوفه بن ملجم ز شام دل به قتل مرتضی بی تاب داشت چونکه طرح قتل در محراب داشت تیره شب زین ماجرا ناشاد شد روز هم غمگین ازین بیداد شد شب ازین وحشت به کندی می‌گذشت روز هم شد کُند ، اندر بازگشت شب نبُد راضی به قتل مرتضیٰ پس به پیمودی به حِدّت راه را روز هم از این جنایت ، بیم داشت زین سبب پا را به کُندی می‌گذاشت عاقبت شب شد به روز از خدعه زور وانگهی ، ظلمت مسلّط شد به نور زاغِ شب سوی جنایت پر کشید تا که قویِ روز را در بر کشید چون سیاهی در سپیدی جا گرفت دزدِ جان ، در این زمان مأوا گرفت روز و شب چون رنگِ ضدین آمدی دزدِ جان ، بین الطلوعین آمدی عاقبت ، بین الطلوعین از درنگ دامنش آلوده شد بر قتل و ننگ سارقِ جان امیرالمؤمنین این زمان بنمود در مسجد کمین داشت ننگ از قتل مولی گرچه شب لاجرم شب شد به قتل وی سبب روز را زین قتل اگر عار آمدی با شب اندر جُرم، همکار آمدی هر دو در قتلِ علی ، گشته شریک همعنان شد در جنایت زشت و نیک زشتی شب گر شهادت آفرید نیکی روزش ، سعادت آفرید آنکه شد مولود، در کعبه به ناز شد شهید حق، به محراب نماز از ولادت تا شهادت ، مرتضیٰ از قضای حضرت حق بُد رضا زین سبب وقت شهادت آن امیر گفت: راحت گشتم از دنیای پیر "فزت"ُ فرمود آن شهید راه دین پس "و رَبّ الکعبه" گفت آن شاه دین آری ، آری از ستم ، آسوده شد از شکنج و رنج و غم آسوده شد رفت و قدرش بر بشر معلوم گشت گیتی از عدل علی ، محروم گشت عدل رفت و عادل غمخوار رفت شیر یزدان ، حیدر کرّار رفت زین مصیبت ، خلق گریان علی ست (شمس قم) دایم نواخوان علی ست شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
(السلام عليك يا علی بن ابی‌طالب) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (شاہ ملک لافتی) خدا تا آفرینش را به پا کرد علی را شاهِ مُلک اتقیا کرد جهان، دیوانه ی روی علی بود خدا هم مستِ گُلروی علی بود علی اسطورۀ خلقِ خدا شد تجلّی گاهِ ذاتِ کبریا شد پس از حج در غدیر خم پیمبر جِهازِ اُشتران را کرد منبر سپس دستِ علی را بُرد بالا یگانه شاهِ مُلکِ لافتیٰ را بگفتا : بعد من مولای ‌تان اوست بداریدش چو جان خویشتن دوست عدو در جمع ، بَخّن یا علی گفت ز مکر و حیله ‌های ممتلی گفت اگرچه تهنیت_‌گو گشت آن دم کمر بر دشمنی می‌بست محکم که با دنیاپرستان دغل کار شدند از کینه هم پیمان و همکار ا*** چو از حکم نبی بی‌تاب گشتند نقاب جهل ، بر مهتاب گشتند ولایت را ، ز مولا غصب کردند خزف را جای گوهر نصب کردند علی در انزوا ، گردید تنها ز مکر و کینه و تزویرِ شورا چه شورایی که قَطّاع الطّریق‌اند شریکِ دزد و با مردم رفیق‌اند سقیفه نام آن شورای پَست است همه آشوب ‌ها از آن نشست است چو خفاشند با خورشید، دشمن سیه کارند در هر کوی و برزن کز انسانیت و مردی به دورند به دور از فکر و تدبیر و شعورند چه گویم زین عناد بی نهایت ... ز غصب و این‌همه بغض و جنایت غریبانی که خود را خویش خواندند شغالانی که خود را میش خواندند سفیهانی که در جوش و خروشند همه گندم نما و جو فروشند نمی‌بینی درین قومِ سیه دل اگر عمری رَوی منزل به منزل که در راہ خدا کاری نمایند ز محنت‌دیدگان یاری نمایند ا*** خلافت بود چون بر غاصبان گنج به پایان گشت آن دوران بغرنج خلافت، باز - از آنِ علی شد اگرچه در غدیر خم ولی شد ولایت مَسندِ آن مَه جبین بود ولی بود و امیرالمؤمنین بود علی ، یار و مددکارِ فقیران یگانه یار و غمخوارِ عسیران علی شیرِ خدا خیبرگشا بود ولی اللہ و صِهرِ مصطفا بود زمین غَرّہ زِ زیب فرّو جاهش قمر خیرہ ، به اشراقِ نگاهش علی‌ ، نان آور خوانِ ضعیفان یتیمان را پدر بودی ز احسان چو دشمن تشنهٔ خون علی بود دلش از زهر کینه ، ممتلی بود  به قتل وی ز جهل و مکر و افسون بشد مأمور ، ابنِ ملجم دون به مسجد شد چو آن رذلِ بداختر بخفت اندر کمینِ قتلِ حیدر علی در خواب خوش تا دید او را بخواندش بر نماز آن زشتخو را به دست خویش وی را کرد بیدار اگرچه بود خود ، واقف بر اسرار به سجدہ رفت تا شاہ ولایت مهین خورشید رخشان هدایت همانگاهی که همراز خدا شد ز ضرب تیغِ کین فرقش دوتا شد چو فرقِ شاہ مردان غرق خون گشت شفق در خون نشست و لاله‌‌گون گشت قلم بی تاب شد از ظلم گردون که شد محرابِ کوفه دجلهٔ خون نگو مسجد که مسجد بی‌ستون شد نگو کوفه ، که کوفه واژگون شد نوای فُزتُ رَبِّ الکعبه از فرش به همراہ علی میرفت بر عرش نیستان در نیستان، ناله سر شد درختِ معدلت را ، خم کمر شد شکست آیینه ی عدل الهی به سنگ جهل، با تیغ تباهی هزار اُف بر تو ای چرخ نگونسار که گشتی با اجل اینگونه همکار عدالت رفت و مولا رفت و ما را نماندہ جز غم و رنج و مدارا علی را کِی شناسد کس به عالم به جز ذاتِ خداوندِ معظم اَبرمردی که مانندش محال است چو ذات حضرت حق بی‌مثال است اگر خورشید ، از مغرب در آید دگربارہ جهان چون او بزاید جهان دون‌پرور است و بی ‌مروّت نبندد با کسی عقد اُخوّت نفاق و فتنه‌ها پیوسته باقی‌ست تبر در کینه ی سرو و اقاقی‌ست چو رفت از این جهان (ساقی) مستان خماری شد حدیث مِی پرستان خوشا روزی که مهدی باز آید جهان با عدل او دمساز آید زمستان طی شود آید بهاران به پاس دیدهٔ چشم انتظاران سید محمدرضا شمس (ساقی) 1384 http://eitaa.com/shamssaghi
(السّلام عليك يا علی بن ابی‌طالب) ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا (شاه لافتیٰ) تا تیغ کین به فرق امام مبین رسید فریاد درد و غم به سپهر برین رسید در سجده‌گاهِ حق به سرِ خانه زاد عشق تیغ پلید و زاده ی ملجم ، ز کین رسید شمشیر کفر و ظلم چو فرق علی شکافت پژواک "قَد قُتِل" ز فلک بر زمین رسید نبوَد عجب که زخم جگرسوز آن خبیث بر قلب پاک رَحمة لِلعالمین رسید مضروب شد تمامیِ اعضای کاینات زآن ضربتی که بر سر سلطان دین رسید شهباز عرش را چو شکستند بال و پر مرغان عشق را نفَس واپسین رسید از انقلاب ضایعه ی قتل شیر حق ... گرد عزا به دیده ی روح الامین رسید از خون سر مُحاسن خود را خضاب کرد چون روز وصل حیّ جهان آفرین رسید ارکان قلعه ی فلک از هم گسیخت چون ضربت به بام قُبّه‌ی حِصن حَصین رسید شمع فروغ بخش شبستان علم و دین... خاموشی‌اش ز فرقه‌ی بی علم و دین رسید آه و فغانِ جنّ و مَلَک در غم بشر گویا فراتر از فلکِ هفتمین رسید مُنشق شد آن جبین که به‌شوق وصال حق روز ازل ، به رتبه‌ی حق الیقین رسید شال عزا ، به گردن اولاد مرتضیٰ ... از فتنه‌‌ی معاویه ، خصم لعین رسید تنها نه در عزا ، حَسنین‌ا‌ند و زینبین کاین غم به جنّ و انس و نبات و نبین رسید ای روزگار ! اُف به تو کز دست جور تو این زخم جان‌گزا به دل مسلمین رسید از بهر صیدِ شیر خداوند ذوالجلال روباه شرک و زندقه اندر کمین رسید دون پرور است دهر ، که سنگ جفای او گه گه ، پی شکستن دُرّی ثمین رسید دردا ز خَرمن غم آن شاه لافتیٰ.... (شمس قمی) به مرثیه‌اش خوشه‌‌چین رسید شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم دوستان عزیز ضمن عرض تبریک به مناسبت علیه السلام و همچنین عرض تسلیت به مناسبت ایام سلام الله علیها جلسه انجمن ادبی محیط جمعه از ساعت 19 تا 20/30 ‼️ دوستان عزیز جلسه است لطفأ سر وقت تشریف بیاورید و بعد از اتمام جلسه لطفا سریع تشریف ببرید. قم - خیابان صفائیه کوچه بیگدلی ( 28 ) بعداز چهارراه اول، سمت چپ، بن بست دوم ( جنب دکتر فرهاد برقعی ) - پلاک 48 منزل 🦋 برگزار خواهدشد. روابط عمومی انجمن ادبی محیط عامری قم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم دوستان عزیز ضمن عرض تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام جلسه انجمن ادبی محیط جمعه از ساعت 18/30تا 20 ‼️ دوستان عزیز جلسه است لطفأ سر وقت تشریف بیاورید و بعد از اتمام جلسه لطفا سریع تشریف ببرید. قم - خیابان صفائیه کوچه بیگدلی ( 28 ) بعداز چهارراه اول، سمت چپ، بن بست دوم ( جنب دکتر فرهاد برقعی ) - پلاک 48 منزل 🦋 برگزار خواهدشد. روابط عمومی انجمن ادبی محیط عامری قم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام_موسی_کاظم_علیه_السلام ای بنای حرم عدل و امان را بانی ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی ای تو در مکرمت و جود، نبی را مانند ای تو در منزلت و قدر، علی را ثانی تو اَمینُ‌اللَّهی و بر درِ بیتُ‌الشَّرَفت هست جبریل امین را شرف دربانی آن جمال ملکوتی که تو داری، به مَلَک، از تماشای رُخت دست دهد حیرانی تویی آن جلوه که تابید به موسی در طور تو مسیحایی و داری نفسی رحمانی تویی آن نوح، که خود روح نجاتی، هر گاه، گیتی از سیل حوادث بشود توفانی گردش چشم تو و گردش افلاک یکی‌ست نکند چرخ ز فرمان تو نافرمانی.. که گمان داشت که با آن همه تشريف و جلال یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟ آب شد شمع وجود تو و خون شد جگرت آه از ظلمت زندان و شب ظلمانی از هجوم غم و اندوه به تنگ آمده بود روح قدسیِ تو در کالبد انسانی :: جان فدایت که به يک عطف نظر زنده کنی در دل و جان جهان عاطفۀ عرفانی از لب لعل تو، انوار هدایت جاری‌ست ای سحاب کرمت، در همه‌جا بارانی ای کلامُ اللَّه ناطق که تو را می‌خوانند شجر طیبه در معرفت قرآنی حبس و تبعید به فتوای تو محبوب‌تر است، از قبول ستم و سلطۀ بی‌ایمانی بر در قاضی حاجات مناجات‌کنان عرض حاجت بری ای سجدۀ تو طولانی آفتابی و سفر می‌کنی از شرق به غرب عجب از صبر تو در سایۀ سرگردانی به پریشانی تو دجلۀ بغداد گریست ای نصیب تو همه بی‌سر و بی‌سامانی اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید نشود جلوۀ انوار الهی، فانی شاهد مکتب توحیدی و در راه هدف بِاَبی اَنت و اُمّی که شدی قربانی :: تا مرا رخصت پابوس تو قسمت نشود منم و دست و گریبانِ غمی پنهانی.. «گر چه دوريم به یاد تو سخن می‌گوییم بُعد منزل نبود در سفر روحانی» با تولّای تو، تا گلبن طبعم گل کرد عوض گریه کند دیده گلاب‌افشانی به بَرَت آمده‌ام، تا ببرم فیضی از آن جذبۀ معنوی و جاذبۀ روحانی چه بخواهم؟ که تو خود حال مرا می‌بینی چه بگویم؟ که تو خود درد مرا می‌دانی نظری کن که «شفق» مُحرم کوی تو شود ای بنای حرم عدل و امان را بانی! ✍محمد_جواد_غفورزاده «شفق» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
امام_موسی_کاظم_علیه_السلام ای بنای حرم عدل و امان را بانی ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی ای تو در مکرمت و جود، نبی را مانند ای تو در منزلت و قدر، علی را ثانی تو اَمینُ‌اللَّهی و بر درِ بیتُ‌الشَّرَفت هست جبریل امین را شرف دربانی آن جمال ملکوتی که تو داری، به مَلَک، از تماشای رُخت دست دهد حیرانی تویی آن جلوه که تابید به موسی در طور تو مسیحایی و داری نفسی رحمانی تویی آن نوح، که خود روح نجاتی، هر گاه، گیتی از سیل حوادث بشود توفانی گردش چشم تو و گردش افلاک یکی‌ست نکند چرخ ز فرمان تو نافرمانی.. که گمان داشت که با آن همه تشريف و جلال یوسف فاطمه یک عمر شود زندانی؟ آب شد شمع وجود تو و خون شد جگرت آه از ظلمت زندان و شب ظلمانی از هجوم غم و اندوه به تنگ آمده بود روح قدسیِ تو در کالبد انسانی :: جان فدایت که به يک عطف نظر زنده کنی در دل و جان جهان عاطفۀ عرفانی از لب لعل تو، انوار هدایت جاری‌ست ای سحاب کرمت، در همه‌جا بارانی ای کلامُ اللَّه ناطق که تو را می‌خوانند شجر طیبه در معرفت قرآنی حبس و تبعید به فتوای تو محبوب‌تر است، از قبول ستم و سلطۀ بی‌ایمانی بر در قاضی حاجات مناجات‌کنان عرض حاجت بری ای سجدۀ تو طولانی آفتابی و سفر می‌کنی از شرق به غرب عجب از صبر تو در سایۀ سرگردانی به پریشانی تو دجلۀ بغداد گریست ای نصیب تو همه بی‌سر و بی‌سامانی اهرمن گرچه بسی بهر فنایت کوشید نشود جلوۀ انوار الهی، فانی شاهد مکتب توحیدی و در راه هدف بِاَبی اَنت و اُمّی که شدی قربانی :: تا مرا رخصت پابوس تو قسمت نشود منم و دست و گریبانِ غمی پنهانی.. «گر چه دوريم به یاد تو سخن می‌گوییم بُعد منزل نبود در سفر روحانی» با تولّای تو، تا گلبن طبعم گل کرد عوض گریه کند دیده گلاب‌افشانی به بَرَت آمده‌ام، تا ببرم فیضی از آن جذبۀ معنوی و جاذبۀ روحانی چه بخواهم؟ که تو خود حال مرا می‌بینی چه بگویم؟ که تو خود درد مرا می‌دانی نظری کن که «شفق» مُحرم کوی تو شود ای بنای حرم عدل و امان را بانی! ✍محمد_جواد_غفورزاده http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
(امام جعفر صادق علیه‌السلام) (صادق آل عبا) توسن عِلم و فقاهت تا به‌دستت گشت زین تاختی بر جاهلان با منطقِ حق الیقین صادق آل عبایی و شدی بر شیعیان رهنما در زندگانی تا به فردوس برین پایه‌ریز مکتب فقه و اصولی در کمال عالٍمان چون کودکی هستند نزدت خوشه‌چین وارثِ یاسین و طاهایی و باشد منطقت! مُنطَبق با جمله‌‌ی آیاتِ قرآن مبین شرع را در آسمان عِلم، دادی بال و پر سایه افکندی به بال مَعرفت، روی زمین جانِ دیگر داده‌ای چون بر احادیث و علوم آفرین‌گوی تو باشد حضرت جان آفرین همترازت نیست در عِلمٍ الهی در جهان نیست بین عالمان در عِلم، مانندت وزین چون هُشامِ بن حَکم‌ها و مُفَضَّل‌ها به صدق سوده‌اند از عجز بر محرابِ درگاهت جبین ذوالفقار عِلم را در دست داری چون علی می‌زنی بر فرقِ بدخواهان و دشمن‌های دین کرد ویران مکتبِ تو، خانه‌ی تزویر را با بیانِ صادقت همچون امیرالمؤمنین ریختی بَرهم بساطِ جهل و ظلمت را به عِلم نور بخشیدی به قلب شیعیان راستین جایگاهت در مدینه هست همتای رسول در میان دشمنان شیعه هم هستی امین شهد نوشاندی به کام خلق، با عِلم و عمل زهر بر کامت اگرچه کرد منصور لعین مرغ روحت کرد تا پرواز، سوی آسمان شد دل اهل مدینه در غم مرگت حزین تیره‌گون شد آسمان از این مصیبت گوییا: بر زمین افتاد ماه و گشت با ظلمت قرین آرمیدی در گلستان بقیع اما دریغ...! کرد ویران دستِ جهل و کینه آن حصن حصین... مرقدت بی بارگه باشد اگر که در بقیع هست دشمن از عِنادِ خویش نزدت شرمگین شیعه‌ی آل علی، پاینده از عِلم تو شد عالَم اسلام می‌باشد علومت را رَهین مِثل خورشیدی فروزان تافتی تا بر جهان آسمان شد از فروغ یک نگاهت نقطه‌چین گفت (ساقی) در مَدیحت چامه‌ای را با خلوص دارد امّیدی که در محشر شوی او را معین. سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
«أَشْرَفُ الْمَوْتِ قَتْلُ الشَّهادَةِ» شهادت، برترین عنوان عشق است خوشا آن دل که در پیمان عشق است شهیدان، عشق را تفسیر کردند جوان بودند و کار پیر کردند شهیدان، وارثان انبیایند به خون غلتیده در راه خدایند امامان با شهادت خو گرفتند مدال عشق، از آن‌سو گرفتند شهنشاهِ شهیدان است مولا سپهسالار ایمان است مولا کسی که از جهانی، بی‌نیاز است شهید عشق، هنگام «نماز» است نماد بنده‌ی صالح، علی بود دلش از حبّ یزدان مُمتلی بود حسین بن علی، شاه شهیدان پس از مولا بوَد سردار ایمان که در کرب و بلا، در راه اسلام به هنگام نبردی نابهنگام ـ گذشت از جان خویش و بستگانش چه زیبا رَست، از این امتحانش که باشد سجده‌گاه عشق خاکش هزاران آفرین بر روح پاکش اگر دین خدا ، امروزه برپاست ز خون زاده‌ی مولا و زهراست شهادت، سیرت اهل جهاد است که سالک را بسوی حق مراد است خدا فرموده در قرآن به انسان: که پاداش شهادت هست غفران رشادت با شهامت، پا گرفته شهادت هم از آن معنا گرفته جوانانِ جلیل القدر ایران علیه دشمنان با فدیه‌ی جان ـ به هنگام دفاع از دین اسلام به خون خویشتن بستند اِحرام خروشیدند با شوق شهادت چو امواجی به بحر استقامت همان دم که «اَلستُ...» را شنیدند می «قالوا بلیٰ» را ، سرکشیدند همه سرمست، از جام الستی به‌دور از قیل و قال خودپرستی در این دنیای وانفسای بی حَد که بی ایمان شود در امتحان رَد خروشیدند چون امواج طوفان سلحشورانه در دریای ایمان که کشتی ستم را غرق کردند نشان دادند که : اهل نبردند نبرد حق و باطل شد نمایان میان لشکر ایمان و عصیان در این راهی که راه اتقیا هست اگرچه در مسیر آن، بلا هست بقا را در چنین رَه می‌توان دید بدون لحظه‌ای تشکیک و تردید که مَردان خدا در زندگانی گذر کردند حتیٰ از جوانی «سلیمانی» یکی زآن مَردها بود به احکام الهی، آشنا بود مقاوم بود آن «سردار دل‌ها» نبود اهل مُماشات و مُدارا «حرم» را پاسداری کرد از جان به بیرون راند قوم نامسلمان علیه صهیونیسم رذل خونخوار بدون بیم و وحشت، کرد پیکار چنان بر لشکر کفّار می‌تاخت که نامش لرزه بر دشمن می‌انداخت اگرچه شد شهید آخر درین راه به دست خائنان و قوم گمراه ولی نام نکویش جاودان شد نگین حلقه‌ی اسطورگان شد رَه حق، راه مردان خدایی‌ست بقا باشد درین راه و فنا نیست کسی که در مسیر حق بکوشد نگاه از جیفه‌ی دنیا بپوشد کند خدمت به مردم، گاه و بیگاه ندارد خستگی، از عشقِ الله «رئیسی» گرچه استاد قضا بود گلی از گشن آل عبا بود ـ ولی در راه خدمت بود یکتا سفر می‌کرد پیوسته به هرجا که بار غم ز دوش خلق گیرد اگرچه در چنین راهی بمیرد در آخر شد «شهید راه خدمت» چه مرگی هست بهتر از شهادت؟ ز خون پاک این اسطوره مردان که باشند افتخار خلق ایران ـ تناور شد نهال باغ توحید که باشد میوه‌ی این باغ، امّید خوشا آنان که پَرها باز کردند بسوی عرش حق پرواز کردند خدایا روحشان را شاد گردان که بگذشتند از نقدینه‌ی جان بَدا بر ما که از جاماندگانیم اسیر زندگی و، در زیانیم هوای نفس، ما را کور کرده گرفتار شبی دیجور کرده نمی‌دانیم فرق دوغ و دوشاب سراب محض را بینیم چون آب الا مسؤولِ ره گم‌کرده! هشدار مَشو درگیر رنگ میز و خودکار بدان از خون پاک این شهیدان نشستی پشت این میز ای مسلمان! مبادا رنگ، بر دنیا ببازی... نشان دِه از متاعش بی نیازی متاع این جهان خوش آب و رنگ است ولی در آب و رنگ آن درنگ است پس از آنکه بشر گردید مسحور به پای خود شود از راه حق دور بپو راهِ : «شهیدان الهی» حذر کن از مسیر اشتباهی مواظب باش دشمن در کمین است به دنبال فروپاشی دین است اگر در کار خود باشی مُصمّم رفاه خلق را ، داری فراهم شَوی با ملّت خود یار و همدرد بکوبی بر دهان قوم نامَرد چو هستی وارث خون شهیدان مشو غافل دمی از خون ایشان به حقّ (ساقی) کوثر خدایا شهادت را ، نصیب ما بفرما که در راه تو مردن، نیست مردن... ولی مرگ‌ است بر جان دل‌سپردن سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
⚫️ یٰا جواد الائِمّه ادرکنی ⚫️ ای که از جود ، تو را جامِ محبّت دادم دادی اکنون به کدامین گنهم بر بادم !؟ جرعه‌ای آب طلب کردم و با زهرِ جفا پاسخم دادی و در حجره ز پا افتادم جگرم سوختی از آتش بیداد عناد کز لهیب‌اش برود تا به فلک، فریادم کی روا بود که چون ماهی افتاده به دام صید ، من باشم و باشی تو مرا صیّادم پدرم را پدرت کشت به زهر تزویر تو هم امروز شدی چون پدرت جلادم گرچه بودم همه‌ی عمر به‌دام تو اسیر ولی اکنون که شدی قاتل من، آزادم گَر ز طوفان تو شد خانه‌ی عمرم ویران من ز ویرانی تو تا به ابد، آبادم ای جوادی که به حق مظهر جودی و کرم شود آیا به نگاهی بکنی امدادم !؟ (ساقی) غمزده‌ام کز غم تو نوحه‌گرم آن چنان که نرود داغ غمت، از یادم . سید محمدرضا شمس (ساقی) 1383 eitaa.com/shamssaghi
شهادت چیست؟ در راه خدا از جان و از این پیکر خاکی گذر کردن کجا؟ از خاک تا افلاک با آرامش و عزت به سوی حق سفر کردن شهادت نیست مُردن؛ بلکه باشد زندگی جاودانه تا به روز حشر خوشا آنانکه فهمیدند دنیا چیست و باید از آن صرفِ نظر کردن سید محمدرضا شمس (ساقی) eitaa.com/shamssaghi
پیام ، 🖼 بسم الله الرّحمن الرّحیم ✏️ سرافراز ایران! ✏️ روز شهادت جمعی از هم‌میهنان عزیزمان، که در میان آنان سرداران با کفایت نظامی و دانشمندان برجسته‌ی هسته‌ ای بودند، فرا رسید. این ضربه را گروه حاکم خبیث و جنایتکار صهیونی که دشمن رذل و عنود ملّت ایران است وارد آورد. بی شک فقدان فرماندهانی چون شهیدان باقری و سلامی و رشید و حاجی‌زاده و شادمانی و دیگر نظامیان، و دانشمندانی چون شهیدان طهرانچی و عباسی و دیگر دانشمندان، برای هر ملّتی سنگین است. دشمن ابله و کوته‌بین به هدف خود نرسید. آینده نشان خواهد داد که هر دو حرکت نظامی و علمی شتابنده‌تر از گذشته به سمت افقهای بلند پیش خواهد رفت انشاءالله. ✏️ ما خود راهی را برگزیده بودند که گمان دستیابی به مرتبه‌ی والای شهادت در آن کم نبود و سرانجام به آنچه آرزوی همه‌ی فداکاران است رسیدند؛ بر آنان گوارا باد؛ امّا ناگواری آن برای ملّت ایران بویژه خانواده‌های شهیدان و بویژه کسانی که آنان را از نزدیک می‌شناختند سخت و تلخ و سنگین است. ✏️ این حادثه نقاط درخشانی را نیز بروشنی میتوان دید. تحمّل و صبوری و استحکام روحیه‌ی بازماندگان که در نوع خود جز در تحولات جمهوری اسلامی ایران دیده نشده است. استقامت و ثبات دستگاههای زیر امر شهیدان، که نگذاشتند این ضربه‌ی سنگین، فرصت‌ها را سلب و در حرکت آنان وقفه ایجاد کند. شکوهِ پایداریِ معجزه آسای ملّت ایران که در اتحاد و استحکام روحی و عزم راسخ آنان بر ایستادگیِ یکپارچه در میدان به ظهور رسید. ایران اسلامی در این حادثه یک بار دیگر استواریِ بنیان خود را نشان داد. دشمنان ایران آهن سرد میکوبند. ✏️ اسلامی به توفیق الهی روز به روز قویتر خواهد شد باذن الله. ✏️ آن است که ما از این حقیقت، و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ماست غفلت نکنیم. ▫️ اتحاد ملی وظیفه‌ی یکایک ما است. ▫️ لازم در پیشرفت دانش و فناوری در همه‌ی بخش‌ها وظیفه‌ی نخبگان علمی است. ▫️ عزّت و آبروی کشور و ملّت، تکلیف بی اغماض گویندگان و قلم‌زنان است. ▫️ کردن روزافزون کشور با ابزارهای حراست از امنیّت و استقلال ملی، وظیفه‌ی فرماندهان نظامی است. ▫️ و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است. ▫️ معنوی و نورانی‌ کردن دلها و توصیه به صبر و سکینه و ثبات مردمی وظیفه‌ی حضرات روحانی است. ▫️#و حفظ شور و شوق و شعور انقلابی وظیفه‌ی یکایک ما و بویژه جوانان است. خدای عزیز رحیم همگان را موفق بدارد. ✏️ بر ملّت ایران و سلام بر جوانان شهید، بر بانوان و کودکان شهید، و بر همه‌ی شهیدان و داغداران آنان. https://eitaa.com/joinchat/1040580815Cf3d01179bc 🌹گروه گفتمان انقلاب اسلامی دوستان عزیز🌹 🌹هدف از ایجاد گروه، امید به آینده، وحدت و همدلی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و بصیرت افزایی و خدمت خالصانه می باشد🌹 دبیر گروه گفتمان انقلاب اسلامی قم عامری 🌹