eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
654 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
118 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
«السّلامُ علَیكَ یٰا اَباصٰالِحَ المَهــدی» صد قـافـله دل ، به جمکــران آوردیم رو جـانب صــاحـب الــزمــان آوردیم دیـدیم که در بساط مــا آهــى نیست بـا دسـت تهــى ، اشـک روان آوردیم! استاد محمدعلى مجاهدى (پروانه) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَللّٰهْمّ عَجـّـِـل لِوَلٖیّكَ الْفـَــرَج) (سلاله‌ی طاها) بر من بتاب ، ای مَهِ زیبا ببینمت! تا از ثریٰ ، به عرش ثریا ببینمت در انتظار ماه رخت روز و هفته ‌ها هر شب نشسته‌ام به تماشا ببینمت چشمم سپید شد همه شب در غیاب تو ای ماه شب ‌فروز...! بیا تا ببینمت صد سلسله بشوق تو در خواب رفته است برخیز ، ای سلاله ی طاها ببینمت هر جمعه بی‌تو آمد و بی‌تو غروب کرد آیا شود به جمعه ی فردا ببینمت ؟ جانم به لب رسید و نفس در گلو شکست بر من بِدم ، نگار مسیحا...! ببینمت بس بیت‌ها به شوق غزال نگاه تو گفتم که تا میان غزل‌ ها ببینمت دلخسته‌ام ز خویش و ز خویشان رمیده‌ام مشتاقِ دیدنم به تمنّا ببینمت در این کویر تب‌زده عمرم به سر رسید شاید به بی‌کرانه‌ی دریا ببینمت لب ‌تشنه‌ی وصالم و در ساغر خیال خواهم که ای شراب گوارا ببینمت تا چشم بد نظر نکند بر جمال تو تن‌ها رها نموده که تنها ببینمت لیلای من! بیا که درین دشت پرملال مجنون صفت به دامن صحرا ببینمت اصلاً بگو که یوسف زهرا چه‌سان کجا؟ شیداتر از هزار زلیخا ببینمت گر نیستی موافق کیش و مرام ما گو تا به دِیر ، یا به کِلیسا ببینمت؟ هرچند شد خزان گل عمرم درین فراق خواهم که تا همیشه شکوفا ببینمت در انتظار روی تو مویم سپید شد امّا نشد به دیده‌ی بینا ببینمت چشمی نمانده است ببینم اگر تورا لَختی بیا به دیده‌ی معنا ببینمت شاید که نیست دیدن رویت نصیب من پس لااقل بیا که به عقبا ببینمت (ساقی) بریز باده‌ای از ساغر وصال تا مِی کشان و مست ، به دنیا ببینمت. سید محمدرضا شمس (ساقی) http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(اَللّهُمّ عَجِّلْ لِوَلٖیّكَ الْفَرَج) همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی بدهی صفا دلم را ، که تو مظهر صفایی به سرای دل قدم نِه که ز عشق گشته بنیان به در آی بی تأمل، که تو شمع این سرایی دل ما مریض عشقت! شده با امید وصلت که طبیب‌سان به گیتی ز شفا دری گشایی به گدایی تو شاها ، همه افتخار دارند که جهان گدای عشقت، تو یگانه پادشایی تویی آن امیر عادل، به حکومت جهانی که به زیر پای عدلت سر ظالمان بسایی مَه عارضت رهاند چو کلیم را ز ظلمت که به طور عدل یزدان تو شهاب روشنایی شب تیرهٔ زمان را به فروغ فضل و عرفان بنما چو روز روشن که تو ماه حق نمایی ملکوت عاشقان را تو سپهر پایداری جبروت عارفان را ، تو علوّ کبریایی دل ما بجز تو با کس، نکند چو همنشینی قدمی به چشم ما نِه! که تو همنشین مایی همه دم نوای محزون، بدهم ز نای بیرون بوَد اشک دیده‌ام خون، ز چه از برم جُدایی بنما قیام زیرا ، همگان در انتظاریم بفِکن نقاب و بازآ ، که چراغ رهنمایی تویی آیت حقیقت، شَه کشور طریقت تو سحاب لطف و رحمت تو نشانهٔ خدایی ز رَهِ کرم عطا کن تو به سائلین کویت ز دراهِم ولایت، که تو مظهر ولایی به امید وصل رویت بسرود (شمس قمّی) همه شب درین امیدم که تواَم ز در درآیی   شادروان سید علیرضا شمس قمی https://eitaa.com/shamseqomi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(میلاد امام محمدباقر (ع) مبارک باد) در مدینه آسمان امشب درخشان می‌شود کهکشان تا کهکشان ، آیینه بندان می‌شود غنچه‌ای گل می‌کند، از بوستان مصطفیٰ کز شمیمش رَشکِ گل‌های بهاران می‌شود چارمین ماه ِ سماوات ولا بعد از علی (ع) زیب عرش اعظم و آیینه‌ی جان می‌شود باقر آل محمد (ص) ، مفخر شرع نبی ـ بر امام ساجدین اِعطا ز یزدان می‌شود مالک المُلک علوم دهر و سرّ کائنات موشکافِ جمله‌ی احکام قرآن می‌شود می‌شکافد پرده‌های عِلم را با تیغ عقل تا که اسرار نهان بر او نمایان می‌شود برترین دانشور عالَم که باشد بی بدیل نزد او درمانده چون طفل دبستان می‌شود هر سؤالی را دهد پاسخ از اسرار جهان کز فصاحت، مثنوی‌های فراوان می‌شود کاخ جهل و برج عِصیان و بنای ارتداد از نسیم دانشش از پایه، ویران می‌شود هر که دارد شبهه‌ای در راز هستی بی‌درنگ از کلامش مورد ایمان و ایقان می‌شود آنکه باشد دردمند دانش و جویای علم در کلاس درس او بی پرده درمان می‌شود آنکه سر ساید به خاک مکتب جانپرورش ذرّه‌ای باشد اگر ، خورشیدِ تابان می‌شود آنکه نوشد قطره‌ای از بحر علم و دانشش ناخدای کشتی دریای عرفان می‌شود گرچه او بی بارگاه است و ندارد قبّه‌ای خاک کویش توتیای اهل ایمان می‌شود چون شدی نادم ز کردارت بخواه از او که چون یک نگاهش موجب عفو گناهان می‌شود بار می‌گیرد ز دوشی که شده خم از گناه شافع درماندگان ، در روز میزان می‌شود (ساقیِ) میخانه ی علم است و عرفان و حِکم جرعه‌نوش مکتبش مست و غزلخوان می‌شود شایگان آورده‌ام گر قافیه ـ در این غزل... در مضامین سخن گهگاه ، شایان می‌شود سید محمدرضا شمس (ساقی) 1391 http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا