🔴5 اصطلاح غلط و رایج بین مردم!
1⃣خدا بد نده!
♨️این کلام اهانت به پروردگار است
،زیرا خدای تعالی در قرآن فرمود:
هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه ی خدا✨
و هیچ بدی بشما نمیرسد مگر از ناحیه ی خود شما(و بخاطر اعمال خودتان است)
2⃣جوان ناکام!
📛این اصطلاح عامیانه برای جوانهایی که قبل از ازدواج از دنیا میروند بکار میرود،
درحالیکه ازدواج کام حقیقی یک انسان نیست که اگر ازدواج نکرد به او بگویند ناکام!!
🔆بلکه کام حقیقی انسان رسیدن به مقام بندگی خداست و استفاده ی خوب کردن از عمر و فرصتی که خدا به او داده است.
3⃣عیسی به دین خود، موسی به دین خود!
📛این جمله معنای صحیحی ندارد، زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه ی آنها مردم را به توحید و یکتا پرستی دعوت میکردند و
عقیده ی یکسانی داشتند.
4⃣ ولش کردی به امان خدا!
📛این حرف کفر آمیز است، زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست ،
بهتر است بجای این کلام گفته شود:
"ولش کردی به حال خودش" پس بدبخت شد رفت.
5⃣انسان جایز الخطاست!
📛این حرف نیز غلط است،زیرا انسان برای خطا کردن مجاز نیست،بهتر است بگوییم انسان ممکن الخطاست، یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان توبه کنندگان هستند.
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_سوم گمشده بعد از چند ماه، کم کم به خانه جدیدمان عادت کردم. مینا و م
#من_میترا_نیستم
#قسمت_چهل_و_چهارم
شب های آخر اسفند رزمندهها در منطقه شوش عملیات داشتند دلم پیش بچه ها بود. شوش با اهواز و آبادان فاصله زیادی نداشت.
احتمالاً بچههای من هم به آنجا رفته بودند هر وقت نگران بچههایم می شدم عذاب وجدان می گرفتم.
خیلی ها عزیزانشان در جبهه بودند من هم یکی مثل بقیه چه فرقی نمیکرد همه رزمندهها عزیزان ما بودند.
زندگی ما تازه داشت کمی قوام میگرفت در خانه و زندگی خودمان جا گرفتیم و تنها نگرانیم سلامتی بچه ها در جبهه بود.
خانه را از بالا تا پایین تمیز کردم. در و دیوار خانه برق می زد همه جا بوی تمیزی می داد.
شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ زینب بلند شد. چادرش را سر کرد و برای نماز جماعت به مسجد المهدی در خیابان فردوسی رفت.
او معمولاً نمازهایش را در مسجد میخواند تلویزیون روشن بود و شهلا شهرام برنامه سال تحویل را تماشا میکردند.
دلم نیامد با زینب مخالفت کنم و از او بخواهم که مسجد نرود. زینب مثل همیشه به مسجد رفت.
بیشتر از نیم ساعت از رفتن زینب به مسجد گذشت ولی او برنگشت نگران شدم پیش خودم گفتم حتما سخنرانی ختم قران به خاطر اول سال تو مسجد برگزار شده و به خاطر همین زینب دیر کرده.
بیشتر از یک ساعت گذشت چادر سرم کردم و به مسجد رفتم نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم در دلم غوغا بود.
وارد مسجد شدم، هیچکس در حیاط و شبستان نبود. نماز تازه تمام شده بود و همه نمازگزار ها رفته بودند.
با دیدن مسجد خالی دست و پایم را گم کردم یعنی چی زینب کجا رفته هوا تاریکِ تاریک بود و باد سردی می آمد.
یعنی زینب کجا رفته بود؟! او دختری نبود که بی اطلاع من جایی برود.
بدون اینکه متوجه باشم و حواسم به دور و برم باشد خیابانهای اطراف مسجد را گشتم چشمم دنبال یک دختر چادری باریک و بلند بود.
یک دفعه به خودم دلداری دادم که حتماً تو آمدن من به مسجد، زینب به خونه برگشته و حالا پیش مادر و بچه هاست.
دستپاچه خودم را به خانه رساندم
❣ #تدبر_در_قرآن
🔹 اگر هنوز نماز خواندن، سنگین است برایت، بدانکه بنده خاشع خدا نشدهای تاکنون!
🔹 درمانش این است که ثانیهای از یاد قبر و قیامت و حساب کتاب، غافل نشوی!
🔹 که اهل خشوع، اینچنیناند! یقین دارند به زودی با خدایشان، رو در رو میشوند.
🌴 سوره بقره 🌴
🕋 وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخاشِعِينَ «45»
🕋 يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ «46»
⚡️ترجمه:
و از صبر و نماز يارى جوييد و اين كار جز براى خاشعان، گران و سنگين است.
آنان که میدانند به پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوی او خواهد بود.
آیا میدانید که :
✅پاداش ده برابر که در قرآن ذکر شده برای انجام کدام کار نیک است؟
🔹خداوند می فرماید :
✨من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها✨
(سوره انعام، آیه ١۶٠)
⬅️هر کس کار شایسته ای بیاورد، ده برابر پاداش دارد.
یعنی آنچه مهم است🔻
آوردن کار شایسته به قیامت است، نه انجام آن در دنیا.
💫رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولی اگر جنسی را در وسط راه از بین بردیم، ارزشی ندارد.
🍃بسیاری از کارهای به ظاهر نیک دچار آفاتی میشود که به مقصد نمیرسد :
🥀یا در آغاز، کار را با ریا و خودنمایی شروع میکنیم و هدف الهی نداریم،
🥀یا در وسط کار گرفتار غرور و عجب و خودخواهی میشویم،
🥀یا بعد از انجام کار، گناهی میکنیم و آثار آن را محو میکنیم.
گرچه در این سه مورد کار شایسته انجام گرفته، ولی سالم به مقصد نرسیده است.
لذا قرآن نمی فرماید:
هرکس کار شایسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد
بلکه می فرماید:
هرکس کار شایسته خود را تا قیامت بیاورد، ده پاداش دارد(من جاء بالحسنة)
📚منبع: کتاب تمثیلات
حجةالاسلام قرائتی
🔴جایگاه بعد از مرگ کسانی که خودکشی می کنند کجاست؟
✳️ آنچه که از روایات برداشت می شود این است که فردی که به دست خود رشته حیاتش را پاره می کند و دار زندگی را وداع می گوید
جهنمی🔥 بوده و در آن جاودان خواهد بود.
💥چون حقیقت آن است که خودکشی کننده ، اگر چه اسماً شیعه باشد ، رسما شیعه نیست.
🍀چون طبق روایات ، شیعه محال است خودکشی کند.
🔴لذا شخص ابتدا از محبّت اهل بیت (علیه السلام) بیرون می رود و آنگاه خودکشی می کند.
🔵خودکشی علاوه بر اینکه گناه است، نشانگر این است که شخصی که خودکشی می کند، از رحمت الهی مایوس شده است و دیگر امیدی به خداوند ندارد!!
🌟 این مسئله بسیار مهم است که ما باید همواره به خداوند ایمان داشته باشیم وبه کمکهایش امیدوار:
🌹آيا خدا برای نگهداری بنده اش کافی نيست؟!
✳️ابوسعید خدری می گوید: ما در جنگها به صورت کاروانهای نوزده نفری بیرون می رفتیم و کارها را در میان خود تقسیم می کردیم .
⚡️اتفاقا در کاروان ما مردی بودکه کار سه نفر را انجام می داد؛ هم هیزم جمع می کرد، هم آب می آورد و هم غذا پخت می کرد.
❄️ این موضوع، به عرض پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسید. حضرت فرمودند: او اهل دوزخ 🔥است.»
❗️ما تعجب کردیم. وقتی که با دشمن روبرو شدیم و به جنگ پرداختیم، آن مرد مجروح شد، تیری برداشت و خودش را با آن کشت.
🔰اینجوری شد که فقط بخاطر خودکشی آن همه ثواب محو شد و او اهل دوزخ گردید...🔥
منابع:
📗لخرائج والجوارح، قطب الدین راوندی (م 573 ه)، الطبعة الاولی، مؤسسة الامام المهدی (عج)، 149 ه، ج1، ص61، ح104
📒فروع کافی ج 7 ص45
#مرگ
#آخرت
#قیامت
#قبر
#عذاب
@goranketabzedegi
#داستان_آموزنده
💠 سه راه نفوذ شیطان
🔹حضرت موسی (علیه السلام) در محلی نشسته بود، ناگاه ابلیس (پدر شیطانها) در حالی که کلاه رنگارنگی به سر داشت خدمت موسی علیه السلام وارد شد و کلاه خود را به عنوان احترام از سر برداشت و سلام کرد و با کمال ادب محضر حضرت موسی (علیه السلام) ایستاد.
🔹حضرت موسی پرسید: تو کیستی؟
گفت: من ابلیس هستم.
حضرت موسی فرمود : خداوند شر تو را از ما و دیگران دور بدارد.
ابلیس گفت: من آمدهام به خاطر عظمتی که نزد خداوند داری بر تو سلام کنم.
موسی علیه السلام پرسید: این کلاه چیست که بر سر گذاشته ای؟
گفت: به وسیله این کلاه و زرق و برق و رنگهای او دلهای آدمیزاد را میربایم.
🔹حضرت موسی فرمود به من خبر ده از گناهی که هرگاه انسان آن را انجام دهد، تو بر او چیره میشوی و هرکجا خواستی افسار او را به آن طرف میکشی.
🔹ابلیس گفت :
سه گناه است که هرگاه انسان آنها را انجام داد من بر او مسلط میشوم:
🔘۱. وقتی که انسان خودبین شود و از خویشتن خوشش بیاید.
🔘۲. وقتی که اعمال خود را بیش از حد بزرگ ببیند.
🔘٣. وقتی که گناهان خود را کوچک بشمارد.
📚 بحارالانوار ج ۱۳، ص ۳۵۰ و ج ۶۳، ص ۲۵۱
@goranketabzedegi
ترتیل سوره الرحمان.mp3
12.05M
🎵 ترتیل سوره مبارکه الرحمان
🔸️ مقام های بیات ، راست و نهاوند
🔹️ از امام صادق (علیه السلام) نقل شده: خواندن سورهی الرَّحمن و مداومت به آن را ترک نکنید. این سوره در قلب منافقان جای نمیگیرد.
خداوند آن را در روز قیامت در قالب چهرهی انسانی ظاهر میسازد، در بهترین شکل و در خوشبوترین عطر و بو، تا اینکه در برابر خداوند در جایگاهی میایستد که هیچکس از او به خداوند نزدیکتر نیست.
آنگاه خداوند به او میگوید: «چه کسی در دنیا به قرائت تو اقدام میکرد و به خواندن تو عادت داشت»؟
او در جواب میگوید: «پروردگارا! فلانی و فلانی». آنگاه چهرههایشان سفید میگردد و خداوند به آنها میگوید: «شفاعت کسانی را بکنید که دوستشان دارید». آنها هم شفاعت میکنند تا اینکه هیچ شخص و هیچ فردی نمیماند که شفاعتش را نکرده باشند و خداوند به آنها میگوید: «وارد بهشت شوید و در هرکجای آن میخواهید ساکن گردید».
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۵، ص۳۸۶ ، ثواب الأعمال، ص۱۱۶ و تفسیر نورالثقلین و البرهان ذیل این سوره
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_چهارم شب های آخر اسفند رزمندهها در منطقه شوش عملیات داشتند دلم پیش ب
#من_میترا_نیستم
#قسمت_چهل_و_پنجم
شهرام درِ خانه را به رویم باز کرد صدا
زدم: زینب، زینب مامان برگشتی؟
وقتی وارد خانه شدم، صورت نگران مادرم را که دیدم فهمیدم زینب برنگشته است.
مادرم زیر لب آیت الکرسی میخواند و نمیتوانست حرف بزند صدای قلبم را میشنیدم میخواستم زیرگریه بزنم از مادر و بچه ها خجالت کشیدم.
شهلا برای من یک لیوان آب آورد گلویم بسته شده بود که هیچ، نفسم بالا پایین نمیشد. شهلا گفت مامان بریم خونه دارابی از آنجا به خونه چندتا از دوستای زینب زنگ میزنم شاید اونا ازش خبر داشته باشن.
آن زمان ما تلفن نداشتیم و برای تماس های ضروری و خانه همسایه میرفتیم. به شهلا گفتم: این چه حرفیه، مگه میشه زینب بی خبر خونه دوستاش رفته باشه، زینب هیچ وقت این کار رو نمیکنه.
با اینکه این حرف را زدم ولی بلند شدم و پشت سر شهلا به خانهدارابی رفتم.
سفره هفت سین وسط اتاق پذیرایی خانه پهن بود و خانواده دارابی دور هم تلویزیون نگاه می کردند و صدای خنده آنها بلند بود با شرمندگی وارد شدیم.
شهلا ماجرای برنگشتن زینب را برای خانم دارابی گفت خانم دارابی ناراحت شد و گفت توکل به خدا و انشالله که چیزی نیست و همین دور و بره و با این حرف به من قوت قلب داد.
او گفت راحت هر جا که میخواین زنگ بزنید تا خبری از زینب بگیرید شهلا روی یک کاغذ شماره تلفنها را نوشته بود اولین دومین و سومین تلفن را زد اما هیچ کس از زینب خبر نداشت.
خجالت می کشیدم که بگویم زینب گم شده است. دوستانش چه فکر می کردند؟
نگاه من به لب های شهلا بود و منتظر بودم حرفی بزند که معلوم کند زینب کجاست. اما برعکس نه تنها خبری از زینب نگرفتیم که دستی دستی به همه خبر گم شدن دخترم را دادیم.
خانم دارابی با سینی چای و شیرینی آمد به من اصرار میکرد که چیزی بخورم. بیماری آسم داشتم، تا فشار روحی و جسمی به من می آمد رنگ و رویم می پرید و دهانم خشک می شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌨🌨﷽🌨🌨
┊ ┊ ┊ ┊
┊ ┊ ┊ ❄️
┊ ┊ ⛷️
┊ ❄️
⛷️
❤️ #آرامش_با_قرآن
و اگر از آنان بپرسی: «چه کسی از آسمان آبی فرستاد و بوسیله آن زمین را پس از مردنش زنده کرد؟ میگویند: «اللّه»! بگو: «حمد و ستایش مخصوص خداست!» امّا بیشتر آنها نمیدانند. عنکبوت۶۳
__꧂🌸🍃჻
🌸🦋꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸___
🍃჻🌸🍃
✨﷽✨
#داستان_های_اخلاقی
✍️مولوی تمثیل آورده است که فردی نشسته بود و "یاربّ" میگفت.
#شیطان بر او ظاهر میشود و میگوید: تابه حال این همه "یاربّ" گفتهای، چه فایده داشته است!؟
مرد دلش شکست و از دعا کردن منصرف شد و خوابید. شب کسی به خواب او آمد و گفت چرا دیگر "یاربّ" نمیگویی!؟
جواب داد: چون جوابی نمیشنوم و میترسم از درگاه خدا مردود باشم، پس چرا دعا بکنم!؟
✨ گفت #خدا مرا فرستاده است تا به تو بگویم این "یاربّ" گفتنهایت همان لبّیک و جواب ماست!
💢یعنی اگر خداوند نخواهد صدای ما به درگاهش بلند شود، اصلاً نمیگذارد " یاربّ" بگوییم!
📚 نکتهها از ناگفتهها ص 49
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اعجاز عددی در قرآن
🔹 نکاتی جالب از اعجاز عددی در قرآن کریم که در سال ۵۸ در برنامهی درسهایی از قرآن توسط حجت الاسلام قرائتی گفته شده است.
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دوره آموزش درستخوانی و روانخوانی قرآن کریم
#درس ششم
💢کسب مهارت در تلفظ حرف عین💢
استاد علی قاسمی
@goranketabzedegi
ادامه دارد
#میدونستی
🖌5سوره درقران با«قُل» شروع میشه😳
اماچهارقل معروفه....❗
1️⃣کافرون
2️⃣ناس
3️⃣فلق
4️⃣توحید
🚫جن
@goranketabzedegi
کپی باذکر ۱۰۰ صلوات مجاز است !😒
کپی بيو: حرام !😏
کپی بدون ذکر منبع : پیگرد الهی !😐
آنفالو: حق الناس !🤦♂
کپی استوری : حواله به آخرت!😳
▪️بچه بیا پایین ▪️
🔉 بابا دست بردارین مگه شماها مرجع تقلیدین که حکم میدین چی حرومه چی حلال؟
متاسفانه بچه مذهبی هامونم دارن میزنن جاده خاکی .. میدونید ما دوازده میلیون سایت مستهجن داریم؟
و کپی از این دوازده میلیون سایت ، کاملا آزاده! ✔️
بعد اونوقت جوون ما مثلا اومده برای امام زمانش کار کنه اسمشم گذاشته سرباز گمنام امام زمان ولی تا به حرکتی میزنه تو فضای مجازی ، هشتگ میزنه کپی حرااااام! ❌
کم کاری ما کجا و پرکاری مهربانانه دشمنان ما کجا... رفقا مواظب باشید از مسیر منحرف نشید ، قصد ما ارائه به محتوای خوب در جهت رضایت امام زمان عجل الله وتعالى فرجه الشریف و اهل بیت علیهم السلامه نه دیده شدن!(اونکه باید ببینه میبینه😉)
حواسمون هست؟
از همینجا اعلام میکنیم : هرگونه کپی از پست های این بنده حقیر آزاد است.
یا حــــــــــــــــــــق✨
از حرف مردم درس بگیر
ولی با حرف مردم
زندگی نکن ...
@goranketabzedegi
#نکته_مرور
✅ نکته بسیار مهم در حفظ و تثبیت
🔸گاهی همه ما حفاظ در حفظ،مرور یا تثبیت آیات دچار کمبود انگیزه میشویم،به عبارت خودمانی تر بگیم گاهی حال وحوصله خودمان را هم نداریم چه برسه به حفظ یا مرور قرآن......
🔑خودتون رو اذیت نکنین،این حالت برای همه حفاظ بوجود می آید.....سعی کنید دراینگونه مواقع کمی از فضای حفظ و مرور فاصله گرفته و با چیزهایی که حال شما را خوب میکند،ازقبیل دیدن استاد یا یک دوست خوب،ورزش، گوش سپردن به تلاوتهایی که به آنها علاقه دارید و....انگیزه خود را کم کم بازیابی کنید.
🔑سعی کنید برنامه خودتون رو تا اونجا که حالتون اجازه میده کم کنید ولی کلا کنار نگذارید،به طور مثال اگه روزی یک جزء بایستی مرور کنید ،حتی دو صفحه هم اگه میتونین مرور کنین ولی کلا مرورتون رو کنار نگذارید.
@goranketabzedegi
#سیاسی
#دهه_فجر
✅همه ی روزا روز خدان
چرا فقط 22 بهمنو میگید «یوم الله» ❓
💢جواب از نگاه علامه طباطبائی مفسر بزرگ شیعه👇
📕ایشون در ذیل آیه
✴️وَذَكِّرْهُم بِأَيَّامِ اللَّهِ 📜(ابراهیم5)
میگه: منظور روزهای خاصیه که به هر ترتیبی تبدیل به روزی خاص شده باشن
حالا
🔹یا بخاطر عذابی که برمردمی نازل شده
🔸و یا بخاطر ی نعمت خاصی که اون روز رو به یادماندنی کرده
🔰مثلا تو روایت
🔸 به روز ظهور امام زمان #یوم_الله گفتن
🔸و یا به روز رجعت اهل بیت #یوم_الله گفتن
✅علامه میگه: هرچیزی که اون روز رو برای مردم خاص کنه میشه #یوم_الله
@goranketabzedegi
#دهه_فجر
#عبرت
با فرهنگ قرآن دقیقا میشه به 22 بهمنم بگیم «#یوم_الله»
✍اما قوم حضرت موسی با گذر ایام گذشتشونو رو یادشون رفت🚫
✅ خدا یکی رو فرستاد که بگه:
نمک نشناس نباشید
(مردمت رو به ایام الله یادآور شو)
📜( ابراهیم 5)
🚫 اینطور نشه که بشیم مثل قوم موسی و ایام الله رو به فراموشی بسپریم🚫
اون وقت نفرین الهی گریبانمون رو میگیره و دچار عاقبت قومی میشیم که تو قرآن بارها ازش به عبرت یاد شده
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_چهل_و_پنجم شهرام درِ خانه را به رویم باز کرد صدا زدم: زینب، زینب مامان برگ
🍓#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_چهل_و_ششم
شهلا یک دفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد. خانم کچویی مدیر دبیرستان ۲۲ بهمن زینب را خوب میشناخت و به او علاقه داشت.
زینب در دبیرستان فعالیت تربیتی داشت و برای خودش یک پا معلم پرورشی بود. علاوه بر آشنایی آنها در مدرسه، خانم کچویی خیلی وقت ها برای نماز به مسجد المهدی می رفت و در کلاسهای عقیدتی جامعه زنان هم شرکت می کرد.
زینب مرتب با او ارتباط داشت خانم کچویی شماره خانه اش را به زینب داده بود شهلا به خانه رفت و شماره تلفن او را آورد
در این فاصله خانم دارابی سعی میکرد با حرف زدن و پذیرایی کردن من را مشغول و تا اندازهای آرامم کند.
اما من فقط نگاهش می کردم و سرم را تکان می دادم هیچ کدام از حرفهایش را نمی شنیدم و مغزم پر از افکار عجیب و غریب بود.
شهلا به خانم کچویی زنگ زد و چند دقیقهای با او صحبت کرد وقتی گوشی را گذاشت گفت خانم کچویی امشب مسجد نرفته و خبری از زینب نداره.
شهلام با حالتی مشکوک ادامه داد مامان خانم کچویی از برگشتن زینب وحشت کرد نمیدونم چرا این همه ترسید.
وقتی از تماس گرفتن با دوستان زینب ناامید شدیم با خانم دارابی خداحافظی کردیم و به خانه برگشتیم درِ حیاط را که باز کردم چشمم به بوته گل رز گوشه حیاط افتاد.
جلو رفتم و کنار باغچه به دیوار تکیه زدم بلندی بوته اندازه قد زینب و شهلا بود ان درختچه هر فصل گل میداد انگار برای آن بوته همیشه فصل بهار بود.
زینب هر روز با علاقه به درختچه گل رز آب میداد تا بیشتر گل دهد.
ادامه دارد...