🔻شاگردیِ خدا🔻
✍ بزرگترین آیه قرآن، آیه ۲۸۲ سوره بقره است. آخر این آیه یه عبارت کوتاه داره که یه دنیا حرف توش داره:
🕋 اِتَّقُوا اَللهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اَلله. (بقره/۲۸۲)
💢 #تقوا داشته باشید، خدا به شما #تعلیم میدهد.
اونایی که دنبال #علم و کتابِ اخلاق، و استادِ اخلاق، و ذکر و... هستند، توجّه کنند:👇️👇️
خدا میگه تو #تقوا داشته باش، هر چی لازم باشه خودم یادت میدم.
✅ دقّت کن:
خودِ خدا معلّمت میشه.👈 "یُعَلِّمُکُمُ اَلله"
خودِ خدا، برات #استاد_اخلاق میشه.
چون همونطور که سوره الرحمن، همون آیه اول و دوم میخونیم، خودِ خدا اولین معلّم قرآن است:
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
🕋 الرَّحْمَنُ (۱) عَلَّمَ الْقُرْآنَ (۲)
💢 خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود.
خوشبحال اونی که، خودِ خدا معلّمش باشه، و بهش قرآن یاد بده.😍
☝️ پس یادت باشه:
قلب پاک و با تقوا، مثل آینه، علوم و حقایق رو میگیره.
سخن سربسته گفتم با حریفان...
#پندانه
شخص خسیسی در رودخانه ای افتاد و عده ای جمع شدند تا او را نجات دهند. دوستش گفت: دستت را بده، تا تو را از آب بالا بکشم. مرد در حالی که دست و پا می زد دستش را نداد. شخص دیگری همین پیشنهاد را داد، ولی نتیجه ای نداشت. ملا نصرالدین که به محل حادثه رسیده بود، به مرد گفت: دست مرا بگیر تا تو را نجات دهم. مرد بلا فاصله دست ملا را گرفت و از رودخانه بیرون آمد. مردم شگفت زده گفتند: ملا معجزه کردی؟ ملا گفت: شما این مرد را خوب نمی شناسید. او دستِ بده ندارد، دستِ بگیر دارد. اگر بگویی دستم را بگیر، می گیرد، اما اگر بگویی دستت را بده، نمی دهد. تهیدست از برخی نعمت های دنیا بی بهره است، اما خسیس از همه نعمات دنیا.
«دو کس رنج بیهوده بردند
و سعی بی فایده کردند
یکی آن که اندوخت و نخورد
و دیگر آن که آموخت و نکرد.»
🌱سعدی🌱
#احکام_بزبان_ساده
آیا گرفتن ناخن در شب جایز است؟⁉️
📝
🔹از کارهای مستحبی که دین اسلام بر آن تأکید می کند، گرفتن ناخن است به هر صورتی که باشد، البته بهتر است در روز جمعه باشد و از انگشت کوچک دست چپ آغاز و به انگشت کوچک دست راست تمام شود. در نتیجه در هر وقت از شب یا روز باشد جایز است، و بنا بر جست و جویی که صورت گرفت، روایتی مبنی بر کراهت گرفتن ناخن در شب یافت نشد. پس دیگر بحث از علّت کراهت مطرح شده، معنا ندارد.
🔸همچنین روایتی درباره به چاه انداختن ناخن یافت نشد. اما آنچه در روایات آمده این است که؛ مستحب است بعد از چیدن ناخن، آنرا دفن کرد.
✨
اطلاعات عمومي سوره نباء

نام سوره
نباء
معنی
خبر
محل نزول
مکه
شماره سوره
۷۸
شروع در جزء
۳۰
تعداد آیه
۴۰
تعداد کلمه
۱۷۳
تعداد حروف
۷۷۰
نامهای دیگر
عم ـ تساؤل ـ معجزات ـ عم يتسائلون
علت نامگذاری
خبر مهم و بزرگ قيامت در آيه دوم اين سوره بيان شده كه مردم درباره آن از يكديگر سؤال مي كنند.
ترتیب سوره
به ترتيب جمع آوري، هفتاد و هشتمين سوره است و به ترتيب نزول، هفتاد و نهمين سوره است كه بعد از سوره «معارج» و قبل از سوره «نازعات» نازل شده است.
داستان های سوره
ندارد
فضیلت سوره
پيامبر اسلام (ص) فرمودند: «كسي كه سوره نبأ را بخواند و حفظ كند حساب او در روز قيامت (سريع انجام مي گيرد) به مقدار خواندن يك نماز خواهد بود»
اولین آیه
عَمَّ يَتَسَاءلُونَ
آخرین آیه
إِنَّا أَنذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنتُ تُرَابًا
محتوای سوره
سؤالي در مورد حادثه بزرگ (نبأ عظيم) يعني روز قيامت
نمونه هايي از مظاهر قدرت خداوند در آسمان و زمين، شب و روز، كوه، گياه و زندگي انسانها و مواهب آن به عنوان دليلي بر امكان معاد و حتميت قيامت.
نشانه هاي آغاز رستاخيز.
نعمت ها و مواهب بهشت.
يادآوري روزي كه مايه حسرت و پشيماني كافران است.
انذار شديد از عذاب قريب.
قرآن کتاب زندگی 📚
@goranketabzedegi
#روزمرگی_های_یک_حافظ
ای آدم عمرت را چگونه گذراندی؟!
همین قدر قشنگ وعاشقانه😍
صبح ها درحال شنیدنشم
ظهرها به فکـــــــرشم
عصرها مهمانشم
#من_و_قرآنم
عصرپاییزی
باچایی
هرشب حوالی ساعت 9 شب
درج قسمت اول تا ساعاتی دیگر 🌈🌈🌈
#قران_را_اصولی_و_درست_حفظ_کنیم
👆خط بردن و اهمیت آن
دیدی وقتی آدرس میپرســـــی اغلب
مردم ازیک راهنما استفاده میکنند
برای نشون دادن آدرس هرچقدرهم
کـــه دور باشــــه باز با انگشت اشاره،
جهت رو نشون میدهند
✅دلیل این امر آن است که مغز
معمولا به حرکات توجه می کند،
پس وقتی که باانگشت ازروی متن
و نوشته خط می بریم قدرت تمرکز
چشممان بر روی آن کلمه بالاترمی
رود.
اما اگر احساس می کنید انگشتتــــان
زیادی بزرگ است و قسمت زیادی از
صفحه را می پوشاند،می توانیداینکار
را با استفاده از یک مداد یا هرچیــــــز
نوک تیزی انجام دهید.✏️
🍓
#من_و_قرآنم
#پارت_اول
سال آخر تحصیلیم بود که دوره پیش
دانشگاهی روگذروندم اون سالخیلی
مهم بودبرام چون باید کنکور میدادم
وموفقیت خودم رو توی قبولی کنکور
و رفتن به دانشگــاه میدونستم همون
سالهای اخرتحصیلم یه دوستصمیمی داشتم که اسمش سمانه بود.
یه روز که قدم زنان داشتیم میرفتیم ناخوداگاه چشمم به یک تابلویی خورد
که روی تابلو حک شده بود دارالقرآن
یهو بدون تامل به سمانه گفتــــم بریم
ببینیم چطور هست؟
کلاس حفظ داره؟ وارد دارالقران شدم
محیط و آرامش اونجا یه جوری منو
مجذوب خودش کردیه حس عجیبی
بود
فضایی دلنشین،یه حیاط پر از درخت
هایی که کل فضای اونجا رو با شاخ و برگاشون سقفی ازجنس آرامش
درست کرده بودند، صدای فواره وسط
حوض، موسیقی حیات بخشی روتداعی میکرد
انگار این تصویــــر رو قبلا دیده بودم
رقص آب وصدای اون،تصویرکوچکی
از بهشتی بود که من توی تصوراتم ساختهبودم
صدای پرنده های خوش آوازبالایسرم
انگار حکایت زیبایی که در آینده پیش
رویم بود برایم به ارمغان آورده بودند
با کلی حس خوب که ازمسیرطی کرده
بهم تزریق شده بودرفتم داخل در زدم
من: ببخشید کلاس حفظ قرآن دارید؟
مسئول ثبت نام:فعلاخیرچندماهدیگه
ثبت نام شروع میشه
تشکرکردم از آن بهشت کوچیک خارج
شدم
چندماهی گذشت روز کنکـور فرا رسید
منم مثلبقیه کنکوریهارفتم نشستم
سر جلسه آزمون
کمی استرس داشتم اما بالاخره کنکور
رو دادم و یه نفس راحتـــی کشیــــــدم
همه ی کنکوری ها منتظــــر روز اعلام
نتایج کنکور بودندروز اعلام نتایجاومد
من با رتبه ای که داشتم رشتـــه حقوق
رو انتخاب کردم و قبول شدم....
#ادامه_دارد